ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

مجلس هفتم
دست گل پژمرده ای
که يکسال و نيم بيشتر در گلدان می ماند
احمد شيرزاد

 
 
 
 
 

گهگاه دلم برای احمدی نژاد می سوزد. فعلاً از زمين و زمان بر او می بارد و دست به دريا هم كه می زند خشك می شود. هر چند هر جيك جيك مستانه ای، سرمای زمستانه ای را هم در پی دارد، اما شايد همين يكسال پيش كسی تصور نمی كرد كه رئيس جمهور و يارانش به اين سرعت در انزوای سياسی قرار گيرند و حتی از جانب دوستان و هم جناحی های سابق خود و كسانی كه سهم اصلی در روی كار آمدن آنها در بهت و حيرت روزهای پايانی خرداد 84 داشتند، چنين مورد طرد و شماتت قرار گيرند.

از اين ماجرا و اختلافات درون جناحی اصولگرايان كه بگذريم، نكته ای كه آدم را به دلسوزی برای اين دولت وا می دارد آن است كه تكرار اشتباهات و بخصوص گاف های كلامی رئيس جمهور، كه گويی توقف پذير نيست، باعث شده است که شيرين كاری ها و دسته گل های ديگران تحت الشعاع قرار گيرد و كسی به آنها توجه نكند. در اين ميان مجلسی ها خوب قسر در رفته اند و برای خودشان تاخت و تازی دارند. همانها كه زمانی تمام توان خود را در دفاع از احمدی نژاد به ميدان آوردند و مستقيم و غيرمستقيم در به قدرت رسيدن اين دولت نقش داشته و دارند گهگاه آنچنان ژست مخالفت با دولت می گيرند و از اين مسير به دنبال وجهه می گردند كه تعجب برانگيز است.

اما در اين روزها شاهد مصوبات مشعشع مجلس هفتم هستيم كه يك به يك از راه می رسند. البته طبيعی است كه در بسياری از مصوبات معمولی، مجلس نيز مانند دولت مصوباتی را دارد كه در آنها جهت گيری خاصی به چشم نمی خورد و به طور طبيعی برای اداره امور كشور از تصويب می گذرند. اما خميرمايه و خصلت ذاتی يك مجلس معمولاً در برخی مصوبات حساس كه جهت گيری اساسی آن را نشان می دهند، ديده می شود. به عنوان مثال مجلس هفتمی ها درست در شرايطی كه وزارت اقتصاد (كه به جای مرحوم سازمان مديريت بودجه سال 86 را بسته است) با تمام قوا تلاش كرده تا ترمز دستی قطار ولخرجی های دولت را بكشد، در يك مصوبه تعجب برانگيز ته كيسه صندوق ذخيره ارزی را تكان دادند تا از اين رهگذرد حدود 700 ميليارد تومان ناقابل سهم وزارت بهداشت و دانشگاهها شود. خدا می داند كه سال ديگر چه بر سر دستگاههايی كه در يك سال و نيم گذشته با گشاده دستی هزينه های خود را بالا برده اند خواهد آمد.

اما از همه خوشمزه تر مصوبه مجلس هفتمی هاست كه خودشان با دست مبارك خودشان عمر دوران نمايندگی خودشان را تا زمان رياست جمهوری دوره دهم تمديد كرده اند. فقط در ذهنتان تصور بفرماييد كه اگر زمزمه مشابهی از اين نوع در مجلس ششم رخ داده بود، چه اتفاقی می افتاد. همين صدا و سيمای محترم و خطبای جناح راست آنچنان برای نمايندگان صفحه كوك می كردند كه هيچكدام از آنها در لباس تنگ ناشی از عواقب آن امكان تكان دادن گردن خويش را نداشتند! حالا چه شده كه هيچكس اين موضوع را نقد نمی كند؟ ظاهراً به دسته گل جديد آقايان چندان نظری انداخته نمی شود و حداكثر به همين نكته كه احتمالاً شورای نگهبان آن را رد می كند بسنده می شود.

اگر بر فرض شورای نگهبان چنين مصوبه خجالت آوری را تصويب كند كه هيچ؛ بايد بپذيريم در عمل مقدمات هميشگی كردن سلطه جناح راست بر مملكت فراهم آمده است، يعنی كاری كه معمولاً حكومت های كودتايی در دنيا انجام می دهند. اما چناچه مطابق پيش بينی ها شورای نگهبان حسب وظيفه قانونی خويش و بنا به عقل و منطق حكومت داری اين مصوبه را رد كرد، باز هم امری نيست كه بشود از كنار آن به راحتی عبور كرد. چطور يك نماينده ای كه به نوعی عقد شرعی 4 ساله برای امر نمايندگی با موكلانش بسته است و پس از سپری شدن آن دوره حتی يك روز هم حضورش در مسند وكالت مشروعيت ندارد حتی به خود اجازه ورود به اين پيشنهاد را داده است؟

متاسفانه امكان تشخيص كسانی كه به مصوبه مذكور رأی مثبت داده اند وجود ندارد. اما من به دليل كنجكاوی به سايت "خانه ملت" متعلق به مركز پژوهش های مجلس مراجعه كردم تا اطلاعات بيشتری از اين مصوبه به دست آورم. بگذريم از ضعف شگفت آور مديريت اين سايت و مركز پژوهشها كه توان اطلاع رسانی دقيق نسبت به متن مصوبات و مذاكرات صورت گرفته در مورد آن را ندارند. اما وقتی به متن طرح پيشنهاد شده و امضاهای آن در سايت خانه ملت مراجعه می كنيم واقعاً جای تعجب است.

در بين امضاهای پای طرح دقيقاً 202 امضا ديده می شود. اين امر نشان می دهد كه كوچك و بزرگ مجلس هفتم بدشان نمی آيد يك سال و اندی اضافه تر بر صندلی نمايندگی تكيه زنند، كه جای خجالت و شرمندگی برای اين مجلس است. حتی تعجب آور آن است كه امضای برخی از نمايندگان اقليت مجلس هفتم نيز در پای اين طرح ديده می شود. انشاءالله كه برخی از امضاكنندگان از روی رودربايستی امضا كرده اند و در مرحله رأی گيری به آن رأی نداده اند. اما در مجموع، ديدن اسامی و امضاهای كسانی كه گهگاه برای كمترين شبهه قانونی در مجلس تذكر آيين نامه ای می دهند و بابت هر رطب و يابسی موی را از ماست می كشند در پای اين طرح دو شاخ بر سر هر انسان طبيعی می روياند!

متن ماده واحده طرح يك جمله بيشتر نيست: "انتخابات دوره هشتم مجلس شورای اسلامی همزمان با انتخابات دوره دهم رياست جمهوری در يك روز برگزار می شود". اين در حالی است كه در "مقدمه طرح" امضاء كنندگان روی بحث كلی هزينه های سياسی، اجتماعی و مالی دو انتخابات جداگانه تكيه كرده اند و در "موضوع طرح" نيز با انشايی بسيار ضعيف كه گويی متن پياده شده گپ های يك جلسه است، در منقبت همزمانی انتخابات مجلس و رياست جمهوری و اينكه اين كار باعث می شود كشور در يك انتخابات همزمان تكليف مشخصی پيدا كند داد سخن داده اند. فهوای استدلال هايی كه در مجلس نيز مطرح كرده اند بر همين مبناست كه با اين كار می خواهند از بلاتكليفی هايی كه در هر دوره در فاصله زمانی ميان دو انتخابات رخ می دهد جلوگيری كنند. اما جالب اينجاست كه در متن ماده واحده حكم نكرده اند به اينكه بايد برای همه دوره ها اين دو انتخابات همزمان صورت گيرد. به بيان ديگر متن ماده واحده يك قانون يك بار مصرف است كه حاصل اصلی آن افزودن يك سال و خرده ای به دوره نمايندگی آقايان است و لاغير. به طوری كه اگر به هر دليل بعد از آن، دوره رياست جمهوری دهم كوتاه شد، مثلاً رئيس جمهوری وقت فوت كرد يا عزل شد، قانون يادشده تكليفی برای همزمانی انتخابات بعد از آن ايجاد نمی كند و پس از آن ممكن است دوباره اين دو نهاد در زمانهای متفاوتی كار خويش را آغاز كنند.

در دوره ششم مجلس حتی يك خط مصوبه كه به نوعی متضمن حقوق و امتيازاتی برای نمايندگان مجلس باشد از تصويب نگذشت. آنچه نمايندگان آن دوره در ادامه روال اداری مجلس پنجم دريافت می كردند نيز يك به يك ثبت و صبط است و آن را می توان با وضعيت فعلی مقايسه كرد. هرچند ورود به چنين بحثی را از اساس سبك می پندارم، اما به ياد دارم كه در بسياری از جلسات پرسش و پاسخ كه به شهرها می رفتم برخی از بچه های جوان وخوش باور را می فرستادند تا بنا به اطلاعات اعلام شده در بولتن های محرمانه از ما سؤال كنند چرا اولين مصوبات شما درباره حقوق و مزايای خودتان بوده است. در حالی كه از اساس همانطور كه گفتم هيچ مصوبه ای در تمام دوران آن مجلس در اين زمينه ها وجود ندارد. (به جز يك سطر در تبصره های بودجه سال 83 برای تكميل پروژه خانه های سازمانی مجلس كه آن هم قابل بهره برداری در آن دوره نبود و تازه با همان نيز بسياری از نمايندگان اصلاح طلب مخالف بودند.)

اما حكايت تلخ اينجاست كه كسانی كه خود را ارزشی و منزه از حب دنيا می دانند و ورد زبانشان خدمت به مردم است چگونه با صراحت تمام به خود حق می دهند دوره نمايندگی شان را مدت قابل توجهی تمديد كنند و در همين حال از هيچيك از گويندگان در رسانه هايی كه ترجيع بند سخنانشان تمسخر و نيش و كنايه به مجلس ششم بود خبری نيست. اين چه گوسفندی است كه همه چيزش و همه جايش برای شيفتگان خدمت حلال است؟

متأسفانه بخت بلندی كه در اين يك سال و نيم اخير مجلس نشينان دوره هفتم به دست آوردند روی كار آمدن دولتی بود كه هر روز با گفته ها و تصميمات بحث برانگيز فضای افكار عمومی را به سمت خود جلب كرد. به نظر من بر كارنامه پرافتخار اين دولت بايد اين را نيز افزود كه آنقدر درفشانی می كند كه در اين ميان فراموش می شود كسان ديگری نيز برای خود شيرين كاری های گفتنی دارند.