ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

قبول اشتباه

جسارت می خواهد

و. مهرـ علی مزروعی

 
 
 
 
 

در این عالم هیچ فرد یا قدرتی نمی تواند دچار اشتباه محاسبه وخطا نشود مگراینکه علم غیب داشته باشد.عمده جنگ های عالم وکشتار های وحشتناک بشری هم بدلیل اشتباه محاسبه فرد ویا قدرتی پیش آمده است. در همین زمان حاضر شاهدیم که آمریکا با همه ابرقدرتی وداشتن امکانات لازم برای جمع آوری اطلاعات وپردازش آنها چگونه دچار اشتباه محاسبه فی المثل در مورد افغانستان وعراق شده است.این قاعده در مورد کشور های دیگر ورهبرانش با درجه وشدت بیشتری صادق است . به نظر من مسئولان جمهوری اسلامی ایران در مورد پرونده هسته ای به ویژه پس از روی کار آمدن دولت احمدی نژاد د چار یک اشتباه محاسبه شده اندو ادامه این روند با اشتباه محاسبه طرف مقابل( آمریکا واروپا) می تواندوضعیت را به نقطه ای بحرانی وبسیار خطرناک وحتی در گیری نظامی بکشاند (مثل آنچه در مورد عراق اتفاق افتاد اما نه لزوما شبیه آن) که قطعا دستاوری برای هیچیک از طرفین در گیر نخواهد داشت وهمراه باخسارات بسیارمادی وانسانی خواهد بود واوضاع منطقه را بسیار بهم خواهد ریخت و...

اگر با حوصله وفرصت روند طی شده در مورد پرونده هسته ای ایران را مرور کنیم بخوبی در خواهیم یافت راهی را که دولت خاتمی برای به سرانجام رساندن این پرونده دنبال می کرد هر چند با مطالبات حداقلی در مذاکرات در حال به نتیجه رسیدن بود اما کشور را از ورود به یک چالش بزرگ بین المللی وایجاد اجماع جهانی علیه ایران باز می داشت ضمن اینکه فرصت تازه ای را در سایه اعتماد سازی برای بهره گیری از امکانات جهانی وداخلی برای بهره گیری از انرژی صلح آمیز هسته ای در ایران فراهم می کرد ولی اقتدارگرایان که در پی دستیابی به قدرت وتسخیر مواضع کلیدی حاکمیت بودند در موضع بهره گیری از مخالفت با دولت خاتمی وبدون آینده نگری ولحاظ منافع ملی همه تلاشهای انجام شده دراین دوره را به معاوضه در غلطان با آب نبات چوبی تشبیه کردند والبته پس از روی کارآمدن با اتخاذ سیاستهای جدید با عنوان تبدیل بازی برد-باخت یا باخت-باخت به بازی برد-برد به راه طی شده پشت کردند وبا طرح مطالبات حداکثری به میدان مدیریت پرونده هسته ای پا نهادند به امید آنکه طرفهای در گیربا این توپ پرعقب می نشیدند واینها هم به در غلطان وبرد دست می یابند. جالب آنکه هم اینان درداخل راه هرگونه نقد وانتقاد آشکاربه ویژه در مطبوعات را نسبت به سیاستهای جدید تنگ ترو تنگ تر کردند تا یکصدا بیشتر از ایران به گوش جهانیان نرسد وآن تک صدا اینکه همه ایرانیان بلا استثناء بااین سیاستها موافقند وهمه فریاد می زنند" انرژی هسته ای حق مسلم ماست"!وقتی برخی افراد وگروههای اصلاح طلب خطاب به ایشان می گفتند که نباید سیاستی را پیشه کرد که پرونده هسته ای به شورای امنیت رود وقطعنامه ای علیه ایران صادر شود جواب این بودشما مرعوبید ودر درک شرایط ناتوان، شرایط منطقه ای وجهانی بگونه ای است که احتمال چنین کاری بسیار بعید می نماید. خوشمزه اینکه در روزهای آغازین امسال حتی جبهه مشارکت را از انتشار بیانیه ای که در ارتباط با همین موضوع تهیه کرده بود در خبرنامه داخلی اش منع کردند وتهدید کردند که در صورت چاپ با حزب برخورد می شود( اینهم نوع فعالیت حزبی در کشور ما را نشان می دهد وهم جریان تک صدایی را)،خوب پرونده به شورای امنیت رفت وقطعنامه علیه ایران صادر شد بازهم آقایان گفتند اهمیتی ندارد واینها کاری نمی توانند بکنند و...و حالاهم که قطعنامه دوم صادر شده است به تکرار همان حرفها وتهدیدات می پرازند وبه مردم روحیه می دهند که اتفاقی نمی افتد واین قطعنامه ها جز یک کاغذ پاره وچه وچه نیست وشورای امنیت فلان وبهمان است. ظاهرا اینان فراموش کرده اند که همین شورای امنیت با همین مشخصه ها بود که قطعنامه 598 را صادر وموجبات پایان بخشی به جنگ ایران وعراق را فراهم آورد!

برشماری پیامد ها وآثار سوءسیاستهایی که منجر به وضعیت کنونی در عرصه جهانی برای ایران شده است از حوصله این نوشتار خارج است اما با توجه با رشته تحصیلی واطلاعاتی که دارم به صراحت وقاطعیت می گویم که با از تعلیق به در آمدن فعالیتهای هسته ای ایران اقتصاد کشور به تعلیق در آمده وروز به روز دامنه این تعلیق عمیق تر ووسیع تر می شود و با اجرای قطعنامه اخیر در تحریم اقتصادی ایران قطعا اقتصاد کشور روزهای سختی را در پیش رو خواهد داشت. جالب اینکه اقتدارگرایان حاکم فعلی همگی در دوران دولت خاتمی منتقد سیاستهای اقتصادی آن دوران بودند واصلاح طلبان رابدلیل توجه به توسعه سیاسی وفرهنگی وفراموشی توسعه اقتصادی وپاسخگویی به خواستهای معیشتی ورفاهی مردم سرزنش می کردند وبا شعار آبادگری وخدمت وبردن درآمد نفت به سر سفره های مردم وبرقراری عدالت و... به میدان تسخیرشوراها ومجلس وقوه مجریه برآمدند وحال که موقع عمل به این شعارها ورنگین کردن سفره مردم شده است با نشاندن شعار انرژی هسته ای حق مسلم ماست بجای همه آن شعارها ووعده ها بر سر در دولت ومجلس و...اقتصاد کشور ومردم را به تعلیق در آورده وبدتر از گذشته کرده اند واگر نبودافزایش درآد نفت ،معلوم نبود که اوضاع معیشتی واقتصادی مردم چه می شد؟ ومعلوم نیست والبته معلوم هم نخواهد شد که کشور ومردم چقدر باید برای دستیابی به این حق مسلم هزینه بپردازد وتا کجا باید همراه ایشان به نا کجاآباد به پیش رود؟

برای من خیلی جالب است که در واکنش به صدور قطعنامه اخیر جز دولمتردان موضع نگرفتند ومردم هاج وواج درمانده اند که اوضاع چه می شود؟ در انتخابات اخیر آمریکا اکثریت رای دهندگان به جناح جنگ طلب آمریکا رای منفی دادند وبوش وجمهوریخواهان این پیام را تا حدودی گرفتند اما با تکرار همین واقعه در ایران ظاهرا جناح اقتدارگرای حاکم گوش شنوای پیام انتخابات را ندارد! من قبلا نوشتم که اقتدارگرایان حاکم با پس زدن سیاستهای گذشته واتخاذ سیاستهای تند در عرصه سیاست خارجی خود رااز یک ساختمان بلند مرتبه به پایین پرتاب کرده اندو طبیعی می نماید تا پیمودن طبقات پایین ونزدیک زمین احساس سلامت وپیروزی نمایند( احساسی که در این مدت یکساله داشتند وحتی دیگران را بدلیل این موفقیت نقد وسرزنش می کردند) اما همه سئوال این است که اینها چگونه به زمین می رسند؟ همه نگرانی بنده این است که ادامه سیاستهای تند کنونی جمهوری اسلامی ایران را در پرتگاه سقوط ونابودی قرار دهد( همانگونه که یکی از چهره های اقتدارگرای مجلس ششم وهفتم می گفت که ما امام حسین وار در این میدان تا مرز شهادت ایستاده ایم!البته ایشان فراموش کرده بود که ما بیش ازامام حسین باید به سیره امام علی و امام حسن در حکومتداری استناد کنیم) وروشن است که اگر اینگونه شود دیگر همه دستاوردهای هسته ای مورد ادعا پشیزی نمی ارزد. امام خمینی همواره بر این اصل تاکید داشت که حفظ جمهوری اسلامی ایران از اوجب واجبات است ، وبه نظرم امام با همین منطق بود که قطعنامه 598 را پذیرفت وبا تعبیر جام زهربه جنگ پایان داد. مشکل تاریخ وحاکمان این است که نمی توانند سناریوهای مختلف را طراحی واجرا وهرکدام که جواب داد برگزینند. یک محاسبه اشتباه می تواند سرنوشت یک کشور ونظام را بکلی تغییر دهد وهمین امر نهایت احتیاط ووسواس رادرتصمیم گیری هابه مسئولان اداره کشور گوشزد می کند. بنظرم تا اینجای کار"اشتباه محاسبه در پرونده هسته ای" موجب بدتر شدن اوضاع شده است اما هنوز فرصت برای ترمیم اشتباه وبهره گیری وجود دارد بشرطی که مسئولان همچون امام جرئت وشهامت مواجهه با واقعیات را داشته باشند وحفظ جمهوری اسلامی ایران برای آنها اصل باشد در غیر این باید به خدا پناه برد وبه انتظار آینده ای غیر قابل محاسبه وپیش بینی نشست.