ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

بخش هائی از مصاحبه مصطفی تاج زاده با "ايلنا"( عناوين از پيك نت است)
حزب پادگانی
سياه لشكر اسلام امريكائی

مصطفی تاج زاده عضو شورای مركزی جبهه مشاركت و معاون سياسی وزارت كشور در كابينه محمد خاتمی با خبرگزاری ايلنا گفتگوئی نسبتا مشروح كرده است. او كه صابون شورای نگهبان بارها به تنش خورده، دراين مصاحبه نسبت به آزاد برگزار شدن انتخابات خبرگان و شوراها با ترديد بسيار سخن گفته است. او نگفته، اما در سينه مطبوعات ثبت است، آن سخنرانی رهبر در بندرعباس، هنگام برگزاری انتخابات دوره گذشته شوراها كه درآن با اشاره به حضور ملی مذهبی ها بعنوان كانديداها، در روز رای گيری گفت: "حتی اگر انتخاب شوند، اشتباه شده و بايد رد صلاحيت شوند!"

تاج زاده دراين مصاحبه "تحريم" انتخابات را گزينه ای تقريبا قطعی در صورت گسترش رد صلاحيت ها و دخالت حزب پادگانی درانتخابات اعلام كرد. سكوت رئيس جمهور دربرابر مرگ دو زندانی سياسی در زندان، توقيف روزنامه شرق، درخواست دمكراسی برای جهان و سركوب آزادی در ايران، سلطه اسلام امريكائی بر كشور و تبديل جزوه امنيتی "شبيخون فرهنگی” به كارپايه فرهنگی دولت احمدی نژاد و سرانجام، انگيزه مهم بازانتشار نامه پايان جنگ آيت الله خمينی از سوی هاشمی رفسنجانی، از نكات مطرح شده دراين مصاحبه است كه می خوانيد:

 
 
 
 
 

 

هيچ نشانه ای دال بر اينكه می خواهند انتخابات آزاد و عادلانه برگزار كند وجود ندارد. چون نمی‌‏خواهند انتخابات آزاد برگزار كنند اصلاح‌‏طلبان را در هيات‌‏های نظارت راه نمی‌‏دهند و حتی خبرنگاران را از ورود به ستاد انتخابات منع می‌‏كنند.

 

" تاج‌‏زاده درباره انتخابات اول شوراها با دور زدن آرشيو خبرهای سفر رهبر در همان زمان به بندرعباس و اعلام مخالفتش با تائيد صلاحيت ملی مذهبی ها گفت: آزادترين انتخابات كشور در دور دوم شوراها برگزار شد، در اين انتخابات حتی يك نفر به دليل اعتقاداتش رد صلاحيت نشد. "

رهبر جمهوری اسلامی در جريان آن انتخابات و در روز رای گيری، درحاليكه خود به بهانه دور بودن از محل اسكانش در تهران رای نداد، با اشاره به تائيد صلاحيت ملی مذهبی ها و وابستگاه نهضت آزادی اعلام كرد: "كسانی كه صلاحيت نداشته اند و به اين انتخابات راه پيدا كرده اند، حتی اگر انتخاب شوند صلاحيتشان رد خواهد شد." بنابراين انتخاباتی كه می خواهد برای شوراها و خبرگان برگزار شود، در جهت همان اهداف رهبر كه در جمله خود او در بالا خوانديد برگزار خواهد شد، زيرا حاكميت باصطلاح يكدست دراختيار اوست.

تاج زاده درادامه مصاحبه خود گفت:

ما با تحريم و يا شركت بدون قيد و شرط در انتخابات معتقد نيستيم و تحت هر شرايطی در انتخابات شركت نمی‌‏كنيم. اگر انتخابات غير آزاد و ناعادلانه باشد ممكن است مثل مجلس‌‏هفتم بگوئيم در انتخابات شركت نمی‌‏كنيم، البته مثل برخی گروهها نيستيم كه از ابتدا دلسرد بوده و اعلام می‌‏كنند كه انتخابات را تحريم می‌‏كنيم، استراتژی اصلاح‌‏طلبان مشاركت مشروط در انتخابات است.

اگر انتخابات آزاد, عادلانه و سالم نباشد در آن شركت نمی‌‏كنيم و اگرشرايط را مساعد ببينيم آن را تحريم می‌‏كنيم. يعنی اگر همه اصلاح‌‏طلبان حاضر باشند، اين گزينه قابل بررسی است كه از مردم بخواهيم در انتخابات شركت نكنند.

كانديداهای اصلاح طلبان اكنون به صورت فعال در انتخابات ثبت نام می‌‏كنند و صبر می‌‏كنيم تا ببينيم بررسی صلاحيت‌‏ها و نحوه مواجهه دولت و مجلس با انتخابات چگونه است، بعد تصميم می‌‏گيريم كه چه كار كنيم.

تاج‌‏زاده افزود: خوبی انتخابات شوراها اين است كه از شورای نگهبان در آن خبری نيست، بنابراين معلوم می‌‏شود احمدی‌‏نژاد كه در سازمان ملل جهان را به عدالت، مهرورزی و حفظ كرامت انسانی دعوت می‌‏كند، چقدر حاضر است به سوگندی كه خورده در مورد اجرای قانون اساسی وفادار بماند و حالا اگر از تضيع حقوق شهروندان در بخش‌‏های ديگر حكومت جلوگيری نمی‌‏كند  حداقل حقوق آنها را ضايع نكند. اگر كميسيون تحقيق و تفحص تشكيل نمی‌‏دهد كه ببيند چرا دو زندانی سياسی طی يك ماه در زندان فوت كرده‌‏اند، چون دخالت در كار قوه قضاييه است، حداقل مجريان انتخابات نامزدهای رقيب را قلع و قمع نكند تا بتواند بگويد به حقوق مردم تعرض نكرده‌‏ام و مثل روزنامه شرق نشود كه وزارت ارشاد پرچمدار تعطيلی‌‏اش بود نه قوه قضاييه.

اميدواريم به گونه‌‏ای عمل نشود كه جامعه ايرانی و جهانی با اين دوگانگی مواجه شود كه احمدی‌‏نژاد پيام آور دموكراسی برای جهان و استبداد برای ايرانيان در داخل است. زشت است كه دولت ايران در عراق و افغانستان با حضور يك ارتش بيگانه خواهان برگزاری انتخابات آزاد باشند اما پس از 27 سال از پيروزی انقلاب بگويند مردم ما هنوز شايستگی برگزاری يك انتخابات آزاد را ندارند و اگر انتخابات آزاد برگزار شود، عناصر منحرف را انتخاب می‌‏كند.

 

در همين مصاحبه، تاج زاده در باره انتشار دوباره نامه آيت الله خمينی درباره قبول آتش بس در جنگ عراق توسط هاشمی رفسنجانی گفت:

اين نامه قبلا علنی شده بود، ولی با توجه به تحريفاتی كه درباره جنگ داشت صورت می‌‏گرفت، انتشارآن ضرورت داشت. امام نيز خواسته بود كه در زمان مناسب مساله جنگ مورد ارزيابی واقع شود و اگر اين كار نشود، امكان درس نگرفتن از گذشته فراهم نمی‌‏شود.

سخنگوی دولت "الهام" گفته است "در مورد جنگ ناگفته‌‏ای وجود ندارد". اما واقعيت اينطور نيست. در مورد جنگ ابهامات و ناگفته‌‏های زيادی وجود دارد كه بايد در مورد آن بحث شود و انتشار اين نامه می‌‏تواند به شروع اين حركت كمك كند تا معلوم شود چه تصميمات غلطی در اين دوره گرفته شده كه می‌‏تواند درسی برای امروز ما باشد. »

در ادامه همين بخش از مصاحبه، تاج زاده بی آنكه مستقيما نام "مصباح يزدی” را بيآورد فاش ساخت:

 

عصبانيت مخالفان انتشار دوباره نامه توسط آقای هاشمی هم ناشی از افشا شدن خط تبليغاتی انحرافی و گمراه‌‏كننده‌‏ای است كه پرچمدارش در دوره امام منزوی بود و پس از امام سعی می‌‏كند در موسساتی بنام امام( موسسه كنونی مصباح يزدی در قم) ايده های مطرود خود را در جريان انقلاب و جنگ به نام امام تثبيت و تبليغ كند. به اين سوال همه پاسخ نمی‌‏دهند كه در دوران امام و جنگ كجا بودند؟ يك جا را نشان دهند كه در جبهه‌‏ها حضور داشتند و در دفاع ار مواضع امام صحبت كرده‌‏اند، حالا با قبل از انقلاب‌‏شان كاری نداريم. اينها با خود دفاع مقدس مخالف بودند، حالا مدافع ارزش‌‏های آن شده اند!

آنها آگاهانه تلاش می‌‏كردند امامی را كه خودشان می‌‏پسندند و كارهای آنها را تاييد می كند، تبليغ كنند. چون به تنهايی فاقد توانايی مشروعيت‌‏بخشی به خودشان هستند، اما با نامه امام- كه معلوم شد مشی امام با آنها متفاوت است- به شدت با بحران مشروعيت در بين طرفداران خود مواجه شدند و به همين دليل هم عصبانی شدند، و گرنه نگران جمهوری اسلامی نيستند كه تضعيف شود. بايد بررسی شود چه عواملی باعث شد تا نوشيدن جام زهر تنها راه نجات كشور و جمهوری اسلامی شد.

آنها كه می گويند انتشار اين نامه موجب تضعيف نيروهای مسلح است، بهتر است حزب پادگانی را تعطيل كنند و مانع دخالت نظاميان در انتخابات و سياست شوند تا نيروهای مسلح تضعيف نشوند.

 

تاج زاده در باره گزارش تحقيق و تفحص مجلس از عملكرد وزارت ارشاد دولت اصلاحات نيز گفت: بعد از رحلت امام (ره) موضوعی در ايران مطرح شد به نام تهاجم فرهنگی و شبيخون فرهنگی كه به يك خطر جهانی اشاره می‌‏كرد، اما از آن نتايج غلطی ‌‏گرفته شد، اينكه فرهنگ مسلطی در سطح وسيع در حال تبليغ است و هنوز هم تبليغ می‌‏شود و رقيبی را برنمی تابد، يكسانی فرهنگی را هدف قرار داده است. پس بايد در برابر آن مقاومت كرد، همه درمورد اين مساله هم نظر بودند و حتی برخی كشورهای اروپايی مثل فرانسه هم همين نظر را داشتند.

- اما در ايران - نتيجه‌‏ای كه از اين ديدگاه گرفتند، اين بود كه چون آمريكا قصد دارد جهان را آمريكايی ‌‏كند، ما بايد بيگير و بند راه بياندازيم و نظارت كنيم بر مطبوعات، كتاب و فيلم و اجازه ندهيم فضای آزادی ايجاد شود. اين جهت‌‏گيری نقطه مقابل حساسيتی بود كه امام داشتند و بيشتر نگرانی‌‏شان در دو سال آخر عمرشان در مورد تحجر و خرافات و اسلام سرمايه‌‏داری يا آمريكايی بود در حالی كه اينان به نام دين و اسلام و ارزش‌‏های انقلاب و جنگ آمده اند. مدتی پس از رحلت امام, موسسه كيهان عليه وزارت ارشاد خاتمی جزواتی را تهيه كرد تا ثابت كند كه در حوزه كتاب, فيلم و مطبوعات بی‌‏بند و باری در حال رواج است و وزارت ارشاد در اين مورد سهل‌‏انگاری می‌‏كند و اين مساله آينده كشور را تهديد می‌‏كند.

خاتمی ضمن تاكيد بر ارزش‌‏های اسلامی و انقلابی و در اعتراض به مخدوش شدن حقوق و آزادی اصحاب فرهنگ وهنر از وزارت ارشاد استعفا داد و آقای لاريجانی و سپس مير سليم جای ايشان را گرفتند. با اين كه همفكرانشان اذعان داشتند به اين كه وضع فرهنگی جامعه ما بدتر شده اما هيچ آنان را عامل تهاجم فرهنگی نخواند.

سال 76 كه مردم با رای خود نشان دادند كه انديشه خاتمی را می‌‏پسندند، حساسيت روی مسائل سياسی، فرهنگی بيشتر شد. در مجلس‌‏پنجم هنگام معرفی اعضای كابينه وزارتخانه‌‏های فرهنگی و سياسي( آقايان مهاجراني, معين, نوری ) بيشترين انتقاد را به خود اختصاص دادند. پاسخ خاتمی اين بود كه اگر مردم انتقادات نمايندگان به اين سه نفررا قبول داشتند كه ايشان رای نمی‌‏آورد. آقای خاتمی چون بيشتر به معنويت فرهنگي, آگاهی جامعه و تضارب آرا معتقد است و آن را راه صحيح دفاع از استقلال فرهنگی و شكوفايی فرهنگی می‌‏داند، رای آورد و اگر به محدوديت و بگير و ببند اعتقاد داشت، نه استعفا می‌‏داد و نه در انتخابات رياست‌‏جمهوری رای می‌‏آورد.

بعد از تشكيل كابينه خاتمی نيز فشارها بر بخشهای فرهنگی و سياسی دولت زياد بود و اين آقايان نوری و مهاجرانی استيضاح شدند.

 (تاج زاده اشاره به طرح قتل اين دو در پايان يكی از نماز جمعه های تهران نمی كند كه سردار نقدی  رهبری عمليات را برعهده داشت و آن دو با هوشياری توانستند جان خود را نجات دهند. شرح اين ماجرا را فائزه هاشمی دختر هاشمی رفسنجانی بعنوان شاهد صحنه در دادگاهی كه به همين منظور تشكيل شده بود بيان داشت، اما با برپائی جنجال های جديد سياسی اين دادگاه و نتيجه آن نيز به فراموشی سپرده شد و سردار نقدی اكنون با فرمان احمدی نژاد رئيس ستاد مبارزه با قاچاق و مفاسد اجتماعی است!)

تاج زاده ادامه داد: آنها مطرح كردند كه مشكل اصلی وزارت ارشاد شخص مهاجرانی است. گزارش تحقيق و تفحص مجلس‌‏هفتم ثابت كرد مشكل آنها مهاجرانی نيست، آنها كل دوران اصلاحات را زير سوال كشيده اند.‌‏ حتی عملكرد آقای مسجدجامعی را كه به هيچ وجه در جامعه ما به عنوان فردی راديكال و سياسی شناخته نمی‌‏شود زير سئوال بردند، آنها با شخص مشكل ندارد، حتی با شخص خاتمی آنها مشكل‌‏شان نگاهی است كه خاتمی دارد.

البته، اين در حالی است كه راهبرد های آقايان به پايان رسيده است. برای مثال آقای خوش‌‏چهره مشاور و سخنگوی آقای احمدی‌‏نژاد در دوران انتخابات رياست‌‏جمهوری به طور علنی اعلام كرده است كه تا سال انتخابات رياست‌‏جمهوری نهم نگران اين بوديم كه اصلاح‌‏طلبان سكولار بخشی از حكومت را لائيك كنند، اما از زمانی كه احمدی‌‏نژاد سر كار آمده به دليل ناكارآمدی و مشكلاتی كه حكومت ايجاد كرده است، نگرانيم كه كل جامعه لائيك شود. آقای ابوطالب هم رسما از سينماگران كشور عذرخواهی و اعلام كرد كه اين تحقيق و تفحص حداقل در حوزه سينما به هيچ وجه كار كارشناسی نداشته است، بلكه گزارشی است كه از قبل با ديدگاه خاصی تهيه و به نام نمايندگان مجلس منتشر شده و اعتراض هنرمندان را برانگيخته است.

امروز مشاوران احمدی‌‏نژاد اعلام می‌‏كنند كه روش‌‏های بگير و ببند در بيست و هفت سال گذشته در حوزه فرهنگی جواب نمی‌‏دهد و به همين دليل هم با معضلات مذكور برخورد قاطع نمی‌‏كنند. چون می‌‏گويند كه اين روش فايده‌‏ای ندارد بلكه معضلات را تشديد هم می‌‏كند، حتی آقای شمقدری مشاور احمدی‌‏نژاد گفته‌‏اند كه بايد تحقيق شود كه آيا در زمان پيامبر حجاب اجباری بوده است يا نه؟ چون احساس می‌‏كنند با اجبار نمی‌‏توان ارزش‌‏های فرهنگی را ترويج كرد و نتيحه عكس می‌‏دهد.
حرف‌‏هايی را كه سال 69 - 70 تحت
جزوه شبيخون فرهنگی اعلام كردند، حالا بعد از 15 سال به گزارش تحقيق و تفحص وزارت ارشاد دولت خاتمی تبديل كرده اند و به همين دليل است كه افكار عمومی احساس ميكند حرفی جدی در آن زده نشده است.

يكی از مسائل بزرگی كه حكومت يكدست با آن مواجه است، اين است كه چرا در مواجهه با ناهنجاری‌‏های فرهنگی كاری انجام نمی‌‏دهد. بعضی پاسخ می‌‏دهند كه دولت قبلی آنقدر فضا را خراب كرده است كه امكان اصلاح آن وجود ندارد. سئوال اين است كه اگر اصلاح امكان‌‏پذير نيست شما چرا تلاش می كنيد به هر قيمت سر كار بيائيد؟ حزب پادگانی چرا فعال شد و چرا اين همه هزينه داده شد تا شما سر كار بياييد و بگوييد نمی‌‏شود كاری كرد؟! حرف ما اين است كه می‌‏شود كار كرد اما نه با روش‌‏های اجباری و ارائه چهره خشن و سركوبگر از اسلام.