ديدگاه‌ها

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

پژوهشگرانی
كه بر صدر می نشينند
دانشمندانی
كه حكم خانه نشينی می گيرند
احمد شيرزاد

 
 
 
 
 

مسئله ای كه در ايران تحت عنوان فناوری صلح آميز هسته ايی معروف شده در هر درجه از جدی بودن و اهميت كه باشد اين نتيجه را به همراه داشته كه باعث شده در عرصه تبليغات، حكومت از محققان و متخصصان تعريف و تمجيد بيشتری كند. اين روزها سخنانی را در منقبت دانشمندان و پژوهشگران كشور می شنويم كه شايد كسانی سالها حسرت آن را می خوردند. دولتمردان ايران گويی تازه به اين باور رسيده اند كه در پرتو كار علمی و تحقيقات هم می توان قدرت به دست آورد. برای برخی از آنها فناوری هسته ای درك اين رابطه را بسيار ساده تر می كند.

 

اما اتفاقا برعكس تصور كسانی كه فكر می كنند از اين فضا برای رشد علم و تحقيقات در كشور می توان بهره گرفت، به نظر من اين نگاه به شدت ضد علمی است و باعث توقف رشد فناوری و خلاقيت پژوهشگران می شود. چنان كه درست در همين شرايط كه مقامات رسمی داعيه حمايت از محققان دارند و برای تجليل از "برخی از آنان" جشن بر پا می كنند، از آن سو عده ای از ذخائر علمی كشور حكم باز نشستگی اجباری را از زير در اتاقشان دريافت می كنند و از سوی ديگر استعدادهای جوانی كه از بد روزگار در "مدار توجه حاكميت به مقوله تحقيقات" قرار ندارند و يا به هر دليل خود را در معرض بی مهری می بينند راه آن سوی دنيا را در پيش می گيرند؛ و در اين حال حاكمان سرمستند كه "آن دسته از محققان كه برايشان سودی دارند" به وفور فرا چنگشان هستند.

 

نكته اساسی اينجاست كه در ديدگاه برخی از حكومتها علم، تحقيق، فناوری، هنر، معرفت، و خلاصه هر نوع خلاقيت و نوآوری بر دو نوع "به درد خور" و "به درد نخور" تقسيم می شوند و به همين طريق اصحاب اين امور نيز به دو گروه تقسيم می شوند. مهمترين معيار نيز در اين تقسيم بندی منافع حاكميت و ميزان قدرت مستقيمی است كه از اين طريق برايشان حاصل می شود. بعضا آنها كه عاقل ترند به قدرت غير مستقيم و يا پرستيژ حاصل از علم و فناوری نيز اندك توجهی نشان می دهند. اما صرف نظر از ميزان توجه و حمايت حكومتها مسئله اينجاست كه اصحاب علم و معرفت در يك نظام چقدر آزادند كه به ديدگاهها و نتايج متفاوت علمی و پژوهشی دست يازند. اگر حاكمان به راستی در حمايت از علم و پژوهش صادق باشند، بايد دست محققان را برای رسيدن به نتايج گوناگون از كار پژوهشی خويش و انتشار نظرات علمی خود باز بگذارند. حمايت ازآنها قدم بعدی است كه از خير آن می توان گذشت!

 

مهمترين مانع در مسير رشد علم و معرفت در هر جامعه ای تئوری های رسمی حاكميت است كه ديوار بلند و غير قابل نفوذی در برابر افكار و نظرات محققان پديد می آورد. شايد به ظاهر تنها علوم انسانی و فلسفه در اين مسير مشكل دار به نظر برسند و تصور شود ساير رشته های علمی و شاخه های فناوری از گزند پيش فرض ها و نقطه نظرات حاكمان مصون باشند. اما چنين نيست. اگر نگرش تماميت خواهانه بر حكومتی مستولی شد، علوم انسانی و علوم تجربی نمی شناسد. به مرور حكومت در هر امری و در هر رشته ای برای خودش علائقی پيدا می كند و كم كم اين علائق تبديل می شوند به نظرات و تئوری های رسمی حكومت كه ديگر كسی را يارای مخالفت و حتی ترديد نسبت به آنها نخواهد بود. حداقل اتفاقی كه می افتد آن است كه برخی از زمينه ها به گونه ای سرطانی و غير عادی مورد حمايت و تشويق قرار می گيرند و ساير زمينه ها مورد بی مهری و فراموشی واقع می شوند. اين علامت برعكس ظاهر آن، به شدت اهل علم را از كشور می رماند و آنها را دچار دلسردی می كند.

ميزان صداقت حاكمان در ادعای ترويج علم در برخورد آنان با پژوهشگرانی كه به نتايجی متفاوت با مدل های ذهنی آنها رسيده اند معلوم می شود.

 

كشور شوروی سابق نمونه ای عبرت آموز در اين امر است. كمونيست های سابق در بسياری از امور تئوری داشتند، در فلسفه، تاريخ، جامعه شناسی، هنر، اقتصاد، فيزيك، زيست شناسی، و.... در زمينه توسعه فناوری نيز تنها آنچه به رشد ماشين عظيم نظامی آنها كمك می كرد مورد علاقه بود. آنها قدرت زيادی نيز كسب كردند. اما اتفاقا اين نگاه يكسويه آنها باعث شد قدرت جهنمی ماشين نظامی آنها در برابر عقب ماندگی شان از ساير زمينه های رشد و توسعه بی فايده وعبث باشد. نظام ايدئولوژيك حاكم بر شوروی سابق عليرغم امكانات زيادی كه جمع كرده بود در مسابقه خلاقيت پژوهشگران و جذب و نگاه داری اصحاب انديشه عرصه را به رقيب واگذار كرد.

 

تصور نكنيد برای آن كه يك تئوری معمولی علمی يا فنی به مقدسات يك نظام تبديل شود بايد اتفاق عجيب و كم سابقه ای بيفتد. كافی است برخی از "دوستان نظام" به دلايلی به چيزی علاقه مند شوند، حتی اگر آن دلايل از نوع منافع تجاری و اقتصادی ويا سلايق خاص باشد! خاطرم هست وزير سابق ارتباطات (آقای دكتر معتمدی) در مصاحبه ای می گفت: تا همين چند وقت پيش در صنعت مخابرات كشور ديدگاهی حاكم بود كه به شدت از توسعه سويچ های آنالوگ در برابر فناوری نوين ديجيتال دفاع می كرد و آن را مقوله ای ارزشی تلقی می كرد! اين در حالی است كه يكی از مسئله برانگيزترين مسائل در زمينه اخلاق علم، يعنی موضوع شبيه سازی موجودات زنده، به دليل قرابت يك پژوهشكده خاص با حكومت، در نظام دينی ايران بدون كمترين مشكل به پيش رفته و می رود! وقتی سيطره حضور حكومت از اندرون پستوی خانه ها گرفته تا همه شاخه های صنعت و همه عرصه های خدمات اجتماعی باشد، طبيعی است كه آن حكومت در هر موضوعی به يك نظريه رسمی می رسد. آنگاه تنها محققانی كه در آن چارچوب فكر و عمل كنند (البته به شرط آن كه بشود) قدر می بينند و در صدر می نشينند. ديگران نيز به مرور كناره می گيرند و به جايی می روند كه برای متاع انديشه صرف نظر از علايق حكومتها ارزش قائل باشند. حاصل آن می شود كه به نحوی در عمل خلاقيت آنها را در اختيار بازار علم و فناوری ديگران قرار می گيرد.