ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

به 4 دلیل و نشانه

آرایش سیاسی درایران

دگرگون شده است!

محمد فیروزیان

شاید اقبال آمریكائیان به "مك كین" و نمودار شدن سطح بالاتری از هماهنگی بین قدرت های غربی و شرقی

 در برابر تهران، دلیل چهارمی شد كه ضرورت پرهیز از مجلسی تمام و كمال فرمایشی را برای رهبران راست روشن ساخت.

 
 
 
 
 

تا هفته ای پیش و در پی قلع و قمع جسورانه اصلاح طلبان پیشرو این نگرانی كم و بیش به چشم می آمد كه آیا با جریان سازی چند شاخه و جناح بندی های رقیب در طیف راست، زمان آن رسیده كه با بازگشت به سیاست های انقلابی آغاز دهه 60 اینبار جریان پیشرو چپ را به حاشیه رانده و به قامت اپوزوسیون درون كشور در آورند؟ اما دیدیم سیاست در ایران نیز بالا و پایین دارد. واقعیت آن است كه چهار دلیل، صفحه را اگر چه نه به سود ما كه تنها به بهای تحمل كردن ما برگرداند. هر آینه این صحنه برگشتن بیش از آن كه ما را آسیب پذیر سازد جریان تندرو راست و نیز مرددان بین اصلاح طلبی و محافظه كاری را به انفعال انداخت. در گیر ودار رد صلاحیت ها، چهره های با تجربه و دوراندیش اصلاح طلب تحولات را آنگونه پیگیری كردند كه از هرگونه هیاهو و جنجال پرهیز شود. این رویكرد بلوغ تشكیلات پیشرو اصلاح طلب را بیش از عمر 10 ساله خود نشان داده و گواهی كرد كه ما بر خلاف تند رو های درون سیستم به هیچ روی گرایش به تنش آفرینی آنهم در شرایطی كه آرامش مردم و امنیت و منافع حیاتی كشور در خطر است نداریم. این در حالی است كه سخنان نا شكیب و بی باكانه فرماندهی سپاه زنگ خطر را برای سیاستگذاران كلان و محافظه كاران عاقل و با نفوذ به صدا در آورد. روشنگری های حسن خمینی و واكنش زننده خشونت طلبان به سخنان او باز هم این هشدار را برای حاكمیت برجسته ساخت كه گویی برخی حتی تعارف سرشان نمی شود و بیمی از نادیده گرفتن نرم های انقلابی كشور ندارند. در این بین شاید اقبال آمریكاییان به مك كین و نمودار شدن سطح بالاتری از هماهنگی بین قدرت های غربی و شرقی در برابر تهران دلیل چهارمی بود كه ضرورت پرهیز از مجلسی تمام و كمال فرمایشی را برای رهبران راست روشن ساخت.

در این میان كاندولیزا رایس به صراحت اظهار عقیده كرد كه كشورش باید از اصلاح طلبان پیشرو در ایران عبور كرده و باب گفتمانی را- دست كم در سطح میانی- با محافظه كاران موجه و راست میانه بگشاید. چنین پنداری خیال خوشی بیش نبوده وبیشتر برخواسته از شناخت نارس سیاستگذاران آمریكا از تحولات ایران- پس از سی سال دوری از جامعه جوان و پویای ما- و نماد شتابزدگی تاكتیكی و لبریز شدن تحمل آنان در برابر ترند آهسته و كج دار و مریز اصلاح طلبی در كشور ما است. واقعیت آن است كه راست میانه در فرایند سیاسی ایران پس از مجلس هفتم بیش از پیش منزوی و منفعل شده و نفوذ انحصاری خود را در سیاستگذاری از دست داده است؛ تا آنجا كه به نظر می آید نزدیكی و مواضع مشترك آنها با ما بیشتر است تا هسته مطلق اندیش راست. با اینهمه جسارت و شهامت آنها در میدان سیاست ناچیز است و شاید آنها از ترس هسته تند روی حاكم علاقه ای به ابراز موضع مشترك با اصلاح طلبان ندارند. به هر روی شایسته است ما و راست میانه بیشتر بر دامنه رایزنی های راهبردی بیافزاییم تا آندسته از مردم كه از سخت سری تمامیت خواهان به ستوه آمده اند باور كنند كه سیاستمداران واقع بین می توانند كاری كنند. گذشته از این فراموش نكنیم ابوالهولی كه در كنار مرزهای ما ایستاده اگر به این نتیجه برسد كه كشور ما با داشتن موقعیت و توان انحصاری استراتژیك در قبضه قدرت تند روهای مطلق اندیش و واپس گرا افتاده از جنگ با ما ابایی ندارد.(نوروز)