ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  روزنامه ايجپشن گازت- مصر22 ژانويه 2008
"تنورانتخابات" اين بار برای
پختن نان "خودی ها" گرم است
کامليا انتخابی فرد
 
 
 
 

 

آيت الله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ايران هنگام  ديدار گروهی از طلبه های مذهبی و گروهی از مردم شهر قم با وی در تهران، در نهم ژانويه، مستقيما نقشه چگونگی مجلس نهم در ايران را برای طرفداران خود در شورای نگهبان تشريح کرد. او در سخنرانی خود با بهره گرفتن از سخنان بوش در حمايت از اصلاحات – از دمشق تا پاکستان- بطور غير مستقيم اصلاح طلبان را متهم به بهره بردن از حمايت آمريکا کرد و گفت:" حمايت آمريکا از هرکس يک ننگ است. هرگروهی در ايران که مورد حمايت آمريکاست بايد فکر کند به دليلی که باعث حمايت آمريکا از آنها شده است و ببينند که چه نقصی داشته اند."

در ايران منسوب شدن به داشتن رابطه با آمريکا  يک جرم است و به آن، بعنوان تهديدی برای امنيت ملی نگريسته شده و با افراد متهم به داشتن اين رابطه بشدت برخورد می شود. در ايران طبيعی است که روشنفکران، نويسندگان و مخالفان برای جرم های واهی توطئه و دسيسه (انقلاب های رنگی) بر عليه نظام بازداشت شوند. نسبت داده شدن به اين اتهامات و در يک سخنرانی عام و توسط  ولی فقيه، علی خامنه ای می تواند معنی متفاوتی داشته باشد، از جمله پايان فعاليت و عمر سياسی فرد متهم. زيان جبران ناپذيری که اينگونه اتهامات به شخصيت افراد وارد می کند شايد بتواند افراد روستائی و سنتی را بر عليه يک حزب و يا فردی تحريک کند اما در بعضی موارد اينگونه اظهارات برای طرفداران ولی فقيه  مثل چراغ سبزی می ماند که خود را مجاز بدانند به افراد متهم شده نه تنها حملات تبليغاتی کنند، بلکه در بعضی موارد حملات فيزيکی کنند. ( مردم ايران هنوز نقش وزارت اطلاعات ايران را در ناپديد شدن و کشته شدن روشنفکران و نويسندگان در سال 1998 به خاطر دارد و يا ترور نافرجام سعيد حجاريان مشاور محمد خاتمی را در سال 2003)

سخنرانی اخير  خامنه ای يکی از آشکار ترين حملات وی به جبهه اصلاحات بود. خامنه ای که چند روز پيشتر از آن در شهر يزد بود پيام آشکار ديگری خطاب به مردم و در حقيقت برای اصلاح طلبان فرستاد. هنگامی که گفت اين اوست که تصميم می گيرد رابطه ايران و آمريکا چه زمانی عادی شود و هنگامی که او تشخيص اين زمان را بدهد خود وی اولين نفری خواهد بود که قدم پيش خواهد گذاشت.

آيت الله خامنه ای دارای اين امتياز برتر است که بتواند برای زمان نامحدودی رهبر باشد و او اين نکته را به خاطر مردم آورد که او تنها فردی است که می تواند از جانب 70 ميليون ايرانی سخن بگويد به خاطر آنکه او صلاح آنها را از خودشان بهتر می تواند تشخيص دهد.

رئيس شورای نگهبان، آيت الله احمد جنتی يکی از متحدين کليدی محمود احمدی نژاد رئيس جمهور ايران، ماه گذشته گفته بود که کانديداهايی از طرف شورای نگهبان رد صلاحيت خواهند شد که شورا آنها را غير وفادار به اصول انقلاب اسلامی و نظام تشخيص دهد.

بی پناه اصلاح طلبان! آنها به اندازه ای از حمله آيت الله خامنه ای در سخنرانی اخير ترسيدند که اينگونه جلوه دانند که اصلا نمی دانند خامنه‌ای درباره چه افرادی حرف می زند.

خبرگزاری مهر در دهم ژانويه به طور خنده آوری از قول "علی شکوری راد"، از نمايندگان سابق مجلس و يکی از اعضای اصلی حزب مشارکت (يکی از عمده ترين احزاب اصلاح طلب)، که برای ثبت نام  در انتخابات آتی مجلس به وزارت کشور تهران رفته بود، پرسش و پاسخی را اينگونه منتشر کرد:

- شما می داند که آمريکا از چه گروهی در ايران حمايت می کند؟ ( اشاره به کنايه آيت الله خامنه ای)

- شکوری راد:" من نمی دانم آمريکا چه گروهی را حمايت می کند."

امروز حتی کودکان مدرسه ای در ايران نيز  می دانند که منظور اصلی آيت الله خامنه ای چه افرادی بوده است و اگر حقيقتا برداشت اصلاح طلبان ايرانی از گفته های خامنه ای درباره انتخابات بدينگونه است، آنها يا خود را به نادان می زنند و يا هنوز باور دارند که ناديده گرفتن گفته ها ومظلوم نمائی به آنها کمک می کند که از "پرده آهنين" شورای نگهبان عبور کنند.

دکتر محسن سازگارا، يکی از مخالفان ناراضی نظام ايران که در واشنگتن زندگی می کند و يکی از موسسين اصلی سپاه پاسداران بوده است  در گفت و گوئی به من گفت که حتی محمد خاتمی نيز بازديدهای درون استانی خود را متوقف کرده و خود را از فعاليت های اجتماعی کنار کشيده است. هنگامی که ولی فقيه درسخنرانی خود درشهر يزد، دولت سابق را درباره سياست های هسته ای اش مورد شماتت قرار داد. آقای سازگارا اعتقاد دارد که بازگشت اصلاح طلبان به قدرت بسيار مشکل خواهد بود. وی گفت:" رويای بازگشت و تکرار دوم خرداد برای دومين بار هرگز اتفاق نخواهد افتاد. دوم خرداد  به اين دليل اتفاق افتاد که مردم خاتمی را در مقابل خامنه ای ديدند و آن انتخابات يک "نه" به خامنه ای بود. مردم می توانند دوباره به شکل گسترده ای بسيج و به خيابانها آورده شوند. اگر که در اين انتخابات (مجلس)،  کانديداها به آنها  قولهای چالش آوری بدهند. برای مثال بگويند که در صورت برنده شدن در انتخابات احمدی نژاد را در مجلس استيضاح خواهند کرد که من آن را بسيار بعيد می دانم."

در سال 2003، نمايندگان اصلاح طلب مجلس ششم به طور جنجالی در صحن مجلس متحصن شدند. هنگامی که صلاحيت بيش از 3000 داوطلب شرکت در انتخابات مجلس هفتم از سوی شورای نگهبان تائيد نشد. اگر صلاحيت حتی 1000 نفراز دوطلبان تائيد می شد، اين نمايندگان معترض آماده بودند تا تحصن خود را بشکنند. اما تلاش های آنها به نتيجه ای نرسيد و مجلس هشتم به دست تندروها افتاد.

درحالی که ما روزنامه نگاران بشدت در حال نوشتن و گفتگو درباره انتخابات مجلس در ايران هستيم، مردم عادی ايران بشدت درگير بالا رفتن قيمت پودر ماشين لباسشوئی، تورم و مشکل نداشتن برق و گاز در سرمای غافلگير کننده اين روزهای ايران هستند. بارش های سنگين برف در دوسوم نقاط ايران، مشکل ايجاد گرما و رساندن گازهای سوختی چيزی است که مردم را به آن مشغول کرده است. در حالی که مردم درگير گرم نگاه داشتن خانه ها و فرزندانشان هستند، خدمات شهری موثری به آنها رسانده نمی شود. در چنين شرايطی که مردم به اندازه کافی مشکل در مسائل روزانه شان دارند و نا اميد از رژيم و از همه چيز هستند، آيا ديگر می توانند به انتخابات اهميت بدهند؟ از نگاه آنها آيا اصلاح طلبان می‌توانند بيشتر از گروههای ديگر برای آنها کاری انجام دهد؟ و آيا هيچ تفاوتی بين آنها وجود دارد؟ يک دوست روزنامه نگار نااميد ايرانی که با من درباره انتخابات گفت و گو می کرد اين تعبير را برای نشان دادن تفاوت بين اين دو گروه سياسی به زبان آورد: " سگ زرد برادر شغال!". به اين مفهوم که هردو مثل يکديگر می مانند.

بسياری از ايرانيان هنوزحتی  درباره انتخابات نمی دانند و يا بهتر است که بگوئيم حتی نمی خواهند بدانند. بگونه ای ساده ترآنها خسته هستند. دکتر ابراهيم يزدی، رئيس نهضت آزادی ايران به بی بی سی در نهم ژانويه گفته بود:" آنچه که شورای نگهبان انجام می دهد، انتخابات در ايران را مانند انتخابات در کشورهای سابق اتحاد جماهير شوروی می سازد. يک کميته ای يک گروهی را انتخاب می کرد و بعد از مردم می خواست که به آنها رای بدهند."

به نظر می رسد که اين رقابت انتخاباتی بيشتر بين خود تندروهای حاکم گرم باشد تا مردم. جبهه آنها به دو بخش طرفدار احمدی نژاد و مخالف احمدی نژاد تقسيم شده است. افرادی هستند مانند محمد باقر قاليباف شهردار فعلی تهران و دکتر علی لاريجانی رئيس سابق شورای امنيت ملی يا علی اکبر ولايتی وزير خارجه دولت هاشمی  و يا محسن رضائی فرمانده اسبق سپاه پاسداران که اين افراد مخالف احمدی نژاد هستند و در عين حال مخالف يکديگر! و هرکدام از آنها به اندازه کافی قدرت داشته و هرکدام از آنها از حالا می خواهند که رئيس مجلس باشند و احتمالا در انتخابات رياست جمهوری سال 2009 نيز شرکت کنند.

اينبار حريق در اردوگاه" خودی" بالا گرفته است. "خودی" در فارسی برای معرفی فاميل های نزديک و دوستان مورد اعتماد بکار می رود و واژه ای است که مکررا برای معرفی  افراد نزديک به مراجع قدرت در ايران استفاده می شود. اين واژه معنی آن را می دهد که "آنها" قابل اعتماد هستند و عميقا به ولايت فقيه معتقد هستند. اين واژه شامل حال تمام ايرانيان نمی شود.   

             

http://www.gom.com.eg/gazette/