جهان

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

امريکا واتحاديه اروپا می خواهند
جهان را به سال 1938 بازگردانند
"واينا پروميشلنی کورير"، خبرگزاری «نووستی" روسيه

 
 
 
 
 

 

آيا آمريکا و اتحاديه اروپا تصميم دارند سازمان ملل متحد را به انفجار بکشانند؟

اواخر دسامبر سال 2007 نشست شورای امنيت سازمان ملل متحد در رابطه با کوزوو برگزار شد. نشست چنين پايان يافت که نمايندگان آمريکا و اتحاديه اروپا اعلام کردند که سازمان ملل متحد توان اتخاذ تصميمی را ندارد که مورد پذيرش جامعه جهانی باشد و از اين رو آمريکا و اتحاديه اروپا درباره سرنوشت کوزوو به کمک نيروهای ناتو و اتحاديه اروپا تصميم خواهند کرفت.

صحبت نه فقط درباره کوزوو، بلکه درباره اينست که ناتو و اتحاديه اروپا کشوری مستقل و عضو سازمان ملل متحد يعنی جمهوری صربستان را طبق منافع خود و خارج از چارچوب قواننن بين المللی تقسيم می کنند.

وضع کنونی، "توطئه مونيخ" در 29 سپتامبر سال 1938 را به ياد می آورد که انگليس، فرانسه، آلمان و ايتاليا، چکسلواکی را بين آلمان، لهستان و مجارستان تقسيم کردند.

نمونه مشابهی نيز هم اکنون آماده می شود. غرب برای اولين بار از زمان تاسيس سازمان ملل متحد مانند سال 1938 (در آن زمان ليگ ملل وجود داشت)، در رابطه با مشکلات بزرگ بين المللی اهميتی برای نظر سازمان ملل متحد قائل نيست.

آمريکا اميدوارست مانند جنگ اول و دوم جهانی، خاک اين کشور دور از جنگ باقی بماند و در صورت لزوم نيروهای ناتو را درگير خواهد کرد.

آمريکا عملاً می خواهد اروپا را به سال 1999 باز گرداند، زمانی که يوگسلاوی را بمباران کردند تا حاکميت خود را بر اروپا مستقر سازند. آن زمان اين بدين دليل رخ داد که "بوريس يلتسين" رئيس جمهور وقت روسيه در شورای امنيت رای موافق داد. اکنون اوضاع بطور کلی تغيير کرده، زيرا مسکو سر عقل آمده و اشتباه استراتژيک خود را درک کرده و بنظر می رسد که قصد تکرار آن را ندارد.

بنظر می رسد که آمريکا با اوضاع در عراق و افغانستان، می بيند که جايگاه ابرقدرتی خود را در جهان از دست می دهد و اکنون در نااميدی آماده اتخاذ هر گامی است تا موضع پيشين خود را بازگرداند و اروپا را قربانی می کند. اروپائی که هنوز متوجه اهميت اين مسئله نيست.

در نظر اول مسئله کوزوو، مناقشه ای مليتی بين آلبان ها و صرب ها و روابط متقابل بين صربستان و کوزوو است. اما در حقيقت صحبت بر سر تلاش های آمريکا و انگلستان و برخی قدرت های جهانی برای بازگرداندن حقوق بين الملل به دوره استثماری است.

در آن زمان هر کشوری که اقتصاد مستحکم تر، ارتش مقتدرتر و تسليحات بيشتر داشت، می توانست هر منطقه ای را که می خواهد جدا کرده و خاک خود بسازد و يا کلنی خود اعلام کند.

برای اولين بار پس از دوران جنگ، کشورهای غربی می خواهند الگويی در زمينه حقوق بين المللی ايجاد کنند، يعنی زمانی که کشور و يا گروه کشورهای مقتدر به زور از کشورهای ضعيف و يا موقتاً تضعيف شده، آنچه را که می خواهند می گيرند و آن را تحت حکميت خود قرار می دهند.

غرب حقيقتاً می خواهد از مورد کوزوو الگويی در عرصه بين المللی درست کند تا سپس از آن در آفريقا، آسيا و اقيانوسيه استفاه کند. پس از آن نوبت اروپا نيز فرا خواهد رسيد. در نهايت، بايد سخنان "مادلين آلبرايت" وزير خارجه اسبق آمريکا را به ياد آورد که گفته بود "سرحد بی عدالتی" اينست که سيبری که غنی از منابع طبيعی است، تنها به يک کشور- روسيه- تعلق داشته باشد. بايد اين بی عدالتی را اصلاح کرد. سيبری را از روسيه گرفت و اين منطقه را تحت حکمرانی بين المللی قرار داد. پس از آن ممکن است فرد ديگری نيز پيدا شود و بگويد که اين بی عدالتی است که تبت تنها به چين تعلق داشته باشد و اين بی عدالتی را بايد اصلاح کرد.

بدين ترتيب اگر به کوزوو بدون موافقت صربستان استقلال اعطا شود، پيامدهايی طولانی خواهد داشت.