ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  سخنرانی محمد خاتمی در جمع روزنامه نگاران
به مردم دروغ نگوئيد
اعتماد ها بر باد می رود
 
 
 
 

 

خاتمی كه درجمع مديرمسوول، دبيران و روزنامه‌نگاران روزنامه سرمايه گفت:

«يكی از مشخصات دنيای امروز اعتبار دادن به علم است و البته يك مشكل در اين ميان وجود دارد و آن هم اين است كه بخواهيم علم را جای دين قرار دهيم و يا بالعكس؛ بلكه بايد توجه داشت كه علم و دين هركدام جای خودشان هستند و دين واقعی هم دينی است كه مخالف با علم نيست. تجربه نشان می‌دهد كسانی كه به علم در زندگی خود اعتبار
بدهند، موفق‌تر خواهند بود وما نمی‌توانيم در مقابل اين مساله بايستيم.

بنابر اگر بخواهيم اقتصاد خوبی داشته باشيم بايد به علم و كاركارشناسی با معيارهای علمی توجه كنيم و به خاطر اين كه الگوی ما در كشور با الگوی برخی كشورها ممكن است متفاوت باشد، ما نبايد با علم مخالفت كنيم، كه دراين مساله نيز آمار خيلی مهم است.
يكی از مشكلاتی كه ما داريم، آمار است ؛‌ سياسی شدن مسايل سبب می‌شود كه جامعه از علمی شدن دوری كند و آمار درستی وجود نداشته باشد. اگر مشكلی پيدا كرديم برای رفع آن درمعيارهای آمارگيری و آمار دست‌كاری كرديم، ممكن است برای يك مدت برخی از
مسايل پوشيده بماند و يا برخی از اشكالات را انكار كنيم. اما واقعيت اين است كه اين مساله مشكلات را حل نمی‌كند.

اگر در جامعه تورم وجود دارد و بالاتر از ان احساس فردفرد جامعه هم اين است كه تورم وجود دارد ومردم عادی هم تورم را در هنگام خريد خود احساس می‌كنند. حالا شما آمار
بدهيد كه تورم وجود ندارد و يا تغيری در معيارهای علمی بدهيم که نتيجه دلخواه ما را بدهد؛ اما آن واقعيت از بين نمی‌رود.

 اگر جامعه احساس كند كه به او دروغ گفته شده است، ولو اين كه اين دروغ با حسن‌نيت و نيت خير بيان شده باشد، اين اعتماد متقابل نه تنها ميان عالمان و نخبگان با كسانی كه مديريت
جامعه را برعهده دارند، از بين می‌رود بلكه اگر اعتماد ميان مردم و مديريت هم از بين برود، اين مشكل بزرگی است كه بايد برای آن فكری انديشيده شود.

همه می‌دانيم نواقص و مشكلات يك شبه قابل حل نيست، هيچ دولتی هم نمی‌تواند ادعا كند كه ظرف دو يا سه سال اين مشكلات را حل می‌كند، گرچه متاسفانه اين ادعا هم مطرح شده است ولی آنچه مهم است اينکه جهتی را برگزينيم که به حل مشکلات منجر شود.

بنده از اول كه آمدم گفتم، ساختار اقتصادی ما بيمار است، اين بيماری هم امسال، سال گذشته، پنج سال و 10 سال پيش به وجود نيامده است. يك بيماری ريشه‌داری است. در كنار اين‌ها مسايل سياسی و اجتماعی هم وجود دارد و برخورد با آن‌ها مشكل است. بنابراين بايد با تدبير، همدلی و همگامی، گام به گام جلو رفت و اين مسايل را حل كرد.

يكی از آرزوهايی كه به دل من ماند هدفمند كردن يارانه‌ها در كشور است كه از ابتدا هم مدنظر من بود و تا حدودی هم در اين مسير گام برداشتيم و جهت‌گيری ما نيز به اين سمت بود، ولی نتوانستيم و نشد؛ حالا عدم تحقق ‌اين مساله چقدر به دليل نقص من به
عنوان مدير كشور مربوط بوده و چقدر به شرايط اجتماعی كه ديكته می‌كرده
است ؛امری است که جای بحث آن اينجا نيست ولی مهم اين است که جهت گيری به
سوی حل مساله باشد و بايد ببينيم اکنون اين جهت را طی می کنيم يا نه؟
متاسفانه رسم شده است كه مسايل واقعی پوشيده نگه داشته شوند و مسايل به صورت ديگری گفته شوند و دايما فرار به جلو صورت بگيرد. همچنين هر چيزی كه نسبت به گذشته
است، محكوم و بد جلوه داده می‌شود ؛ ادعای حل مساله می شود در حاليکه مي
بينيم که مشکل همچنان باقی است بلکه بيشتر و بزرگتر می شود.

درآمد نفتی ايران در آن دوره؛ بيست و يكی دو ميليارد دلار در سال يعنی حدود 160 يا 170 ميليارد تومان در هشت سال بود. با اين درآمد 15 ميليارد تومان هم ذخيرة ارزی در حساب برای دولتی گذاشتم كه هم‌اكنون سركار است و بعد از آن قيمت‌ نفت تقريبا سه برابر شده است.  حالا شما برويد ببينيد ظرف دو- سه سال گذشته چقدر از حساب ذخيرة ارزی صرف امورجاری كشور شده است؟  

دولت بايد قبول كند كه از علم، واقعيت‌ها و كارشناسان بهره بگيرد. اگر می‌گوييم ما طرفدار مردم هستيم بايد ملاك و معيارمان مشاركت مردم باشد. بايد ببينم در عمل چقدر به مردم قيمت داده شده است