ديدگاه‌ها

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  «خسرو و شيرين»
و تلخی بی کفايتی
محمدجوادروح
 
 
 
 

 

در خانواده پدری من، معلمی و دبيری مدارس شغلی است که تقريبا همه زمانی به آن مشغول بوده‌اند و البته، در حال حاضر، همگی به کسوت شريف بازنشستگی درآمده‌اند.

عمويم (که برادر کوچکتر پدرم باشد)، هم از اين قاعده مستثنی نيست. او آخرين عضو بازنشسته خاندان پدری است. يادم هست در ميان خاطراتی که گهگاه از دوران معلمی می‌گفت، به اعزامش در دوره سپاه دانش در سالهای اوليه شغلی‌اش به روستايی در حاشيه‌ای از شهرستان اقليد فارس اشاره می‌کرد که نامی شاعرانه و عاشقانه داشت:«خسرو و شيرين».

نمی‌دانم اين نام زيبا به کدامين دليل تاريخی يا اسطوره‌ای به آن روستا اطلاق شده، اما آنچه به ياد دارم، تعريف‌ها و توصيف‌هايی است که عمويم از دوران کوتاه کاری‌اش در آنجا می‌کرد و زيبايی و لطافتش را يادآور می‌شد. کمااينکه هر وقت در گرمای تابستان در ميان فاميل صحبت می‌شد که برای فرار از آفتاب به اصطلاح «جنگ» [به کسر «جيم» و سکون «نون» در لهجه شيرازي] به کجا پناه ببريم؟ عمويم می‌گفت:«خسرو و شيرين».

متاسفانه در اين 29 سالی که از عمرم رفته، هنوز آن ده را نديده‌ام و جز توصيفات عمويم نشنيده‌ام. اما اين روزها، از پس سالها بار ديگر نام خاطره‌انگيز آن ده را می‌شنوم.

اين‌بار اما سخنی در لطافت طبعش نيست که از خشونت و آشوبی است که رئيس دولت نهم با يک جمله در آن منطقه آفريده‌است. آنچه برخلاف زيبايی‌های «خسرو و شيرين»، بی‌نياز از توصيف است و نشانه آشکاری است از بی‌کفايتی و حتی فراتر از آن بی‌فکری يک دولت.

دولتی که با کوله‌باری از ادعاها و وعده‌ها هر روز راهی استانی می‌شود ولی هديه‌ای که به مردمان می‌بخشد، تشديد نارضايتی و حتی در مواردی چون اقليد، شکل دادن بحرانی محلی است.