جهان و ايران

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

علیه ایران

احمدی نژاد بانی جبهه متحد

 امارات متحده و امریکا شد

بانک ملی دوبی از طریق مشارکت در پروژه ای در "جبل علی" برای ساخت بزرگترین کارخانه بازیافت سرب در خاورمیانه، بیش از 80 میلیون یورو به گروهی از پاسدارها اختصاص داد تا کارخانه باطری سازی نیرو در ایران را به ورشکستگی بکشانند. بانک صادرات ایران از طریق شرکت سرمایه گذاری مسکن خود چندین پروژه بزرگ در منطقه "جداف" دوبی را تحت اختیار دارد و ایادی شناخته شده دولت با پرپایی انواع شرکت های دلالی مسکن توانسته اند رقم معاملات مسکن در دوبی را به رقمی بیش از این نوع معاملات در تهران برسانند. بنابر این، آنچه باید نگران آن بود نه سقوط سهام و ترکیدن حباب دوبی، بلکه مذاکرات پی در پی دولت امارات با امریکایی ها، تقویت نظامی امارات توسط امریکایی ها، وجود پایگاه نظامی امریکا در دوبی، پهلو گرفتن روزانه ناوهای امریکا در سواحل امارات و معاهده اتمی امارات با امریکا و فرانسه است.

 
 
 
 

بحران مالی اخیر، در هر کشوری بگونه ای اثر گذاشته است. در برخی به سقوط بازارهای مالی، در برخی به ورشکستگی و ادغام بانکها، در برخی شورش و هرج ومرج و در بسیاری دیگر، از جمله ایران و کشورهای عرب خلیج قارس به کسری بودجه منجر شده است.

از این میان شاید امارات متحده بیش از بقیه در ایران به زیر ذره بین رفته است. روزنامه کیهان با تیتر بزرگ در صفحه اول خود به حباب دوبی اشاره و خبر از ترکیدن آن می کند. ایسنا از سقوط بازار های سهام دوبی و امارات آمارهای تفصیلی میدهد. تلویزیون های لس انجلسی نیز سازی همنوا را سر داده و سرمایه گذاران را ترغیب به فروش اموال خود در دوبی و خروج سرمایه ها یشان از خلیج فارس می کنند.

اما واقعیت اینست که آنچه در امارات اتفاق افتاده خیلی بدتر از آن نیست که در دیگر کشورها رخ داده است. بازارهای سهام مثل هر کشور دیگری - از آسیا گرفته تا امریکا و اروپا- دچار کاهش ارزش شدیدی شده اند. معاملات املاک بشدت کاهش یافته و شرکت های بین المللی به کاهش پرسنل خود دست زده اند.

در میان کشورهای متحد در امارات پنجگانه، شاید دوبی که مخاذن نفتی اندکی بیش ندارد و نقطه اتکایش به سرمایه های بین المللی است بیش از دیگران آسیب دیده باشد؛ ولی آیا واقعا قرار است فاجعه ای در دوبی رخ دهد؟

دولت امارات با بودجه 10/95میلیارد دلاری با اختصاص10/19 میلیارد دلار به تحصیلات پیش از دانشگاه و 40/26 میلیارد تحصیلات دانشگاهی بدون کسری بودجه سال 2008 را به اتمام می رساند. افزایش چشمگیر جمعیت ظرف دوسال گذشته این کشور را با رونقی شگرف به پیش برده است. صندوق بین المللی پول با حمایت عظیم خود از پروژه های تهیه شده توسط شیوخ دوبی و ابوظبی این کشور را به قطبی مهم در خاورمیانه مبدل ساخته است.

دوبی که تا 30 سال پیش صحرای لم یزرعی بود، به لطف سرمایه های خارجی امروزه به آرزوئی توریستی تبدیل شده است. بزرگترین ترمینال کانتینری خاورمیانه را بوجود آورده و به بزرگترین نقطه ترانزیت هواپیماها در این منطقه بدل شده است.

امارات با استفاده بی دریغ از مشکلاتی که در منطقه وجود داشته، همچون جنگ ایران عراق، دو جنگ خلیج فارس، جنگ لبنان، تنش های هند و پاکستان، به نقطه امن سرمایه گذاری مبدل شد و توانست با جلب بسیاری از سرمایه داران منطقه به شکوفایی دست یابد.

تقریبا 90% کالاهای ایران از دوبی ترانزیت میشود و بانک های ایرانی فقط با حضور در امارات توانسته اند سرمایه های خود را به گردش درآورند. اسدالله بادامچیان - از رهبران موتلفه- در سپاس از انقلاب اسلامی گفته است: «ما توانسته ایم امارات را به خود وابسته کنیم». اگر این جمله و این ادعا را برعکس بخوانیم حرف بادامچیان درست است.

امارات و بویژه دوبی به ما وابسته اند چون ما کالاهایمان را از دوبی وارد می کنیم.

آنها به ما وابسته اند چون 99% بازاری های تهران مجبورند متناوبا به دوبی سفر کنند تا معاملات خود را پیگیری کنند.

آنها بما وابسته اند چون توانسته اند بسیاری از جوانان ما را در دانشگاه های خود جذب کنند. آنها به ما وابسته اند چون بسیاری از مردم ما همچنان برآورده شدن  آرزوهای خود را در خرید و زندگی در دوبی می بینند.

حرف ها و ادعاهای اقتصادی روزنامه کیهان، شبیه حرف ها و ادعاهای سیاسی آنست. اعتراف آقای بادامچیان هم به جای آنکه روی پا بایستد روی سر ایستاده است. چرا؟

این اطلاعات حیرت آور را بخوانید تا بدانید در سپاه و دولت احمدی نژاد چه می گذرد و آیا واقعا امارات در حال ورشکتگی است؟

بانک ملی دوبی از طریق مشارکت در پروژه ای در "جبل علی" برای ساخت بزرگترین کارخانه بازیافت سرب در خاورمیانه، بیش از 80 میلیون یورو به گروهی از پاسدارها اختصاص داد تا کارخانه باطری سازی نیرو در ایران را به ورشکستگی بکشانند.

بانک صادرات ایران از طریق شرکت سرمایه گذاری مسکن خود چندین پروژه بزرگ در منطقه "جداف" دوبی را تحت اختیار دارد و ایادی شناخته شده دولت با پرپایی انواع شرکت های دلالی مسکن توانسته اند رقم معاملات مسکن در دوبی را به رقمی بیش از این نوع معاملات در تهران برسانند.

بنابر این، آنچه باید نگران آن بود نه سقوط سهام و ترکیدن حباب دوبی، بلکه مذاکرات پی در پی دولت امارات با امریکایی هاست. تقویت نظامی امارات توسط امریکایی هاست. وجود پایگاه نظامی امریکا در دوبی است. پهلو گرفتن روزانه ناوهای امریکا در سواحل امارات است. معاهده اتمی امارات با امریکا و فرانسه است.

انچه که کیهان باید عنوان اصلی صفحه اول خود کند پاسخگویی در باره سفر مضحک احمدی نژاد به امارات است که پس از آن نه تنها هیچ بهبودی در نظر اماراتی ها برای برطرف کردن شک اتمی و نظامی آنها نسبت به ایران حاصل نشد، بلکه پس از پایان سفر احمدی نژاد به امارات سرعت نزدیکی آنها به امریکا چند برابر شد.

آنچه دولت ایران باید آمارش را انتشار دهد حواله های میلیاردی روزانه تجار ایرانی به دوبی برای خرید کالاست. آنچه باید شفاف شود چگونگی  ارائه ارز به صرافی هایی است که فقط در دوبی مستقرند.

با مدیریت فعلی و دور از دانش در ایران مطمئنا نه تنها امارات در بحران کنونی اقتصاد جهانی با مشکلی مهم روبرو نخواهد شد بلکه بزودی به متحد بلامنازع امریکا در منطقه تبدیل شده و در هر موضوعی علیه ایران درکنار امریکا قرار خواهد داشت.

جهت مطالعه آمارمراجعه کنید به

 http://www.indopia.in/India-usa-uk-news/latest-news/45352/International/2/20/2