|
امسال دومین
مراسم جشنواره ی فیلم کمدی برگزار شد. این مراسم درست بعد از
روزی برگزار شده بود که روز قبل از آن رئیس جمهور با جمعی از
سینماگران، با اعلام قبلی ملاقات کرده بود. درشرایطی که معمولا
در جلسات وفور آخوند و روحانی است در این جلسه تنها آخوند جمع
شدم. وقتی به سالن رفتم با دوسه نفر از معروف ترین و قدیمی
ترین کارگردانان و بازیگران سینما در مورد جلسه ی دیدار
سینماگران و رئیس جمهور حرف زدیم. همه گفتند ما شرکت نکرده
ایم. پرسیدم معروف ترین سینمایی جمع آن دیدار پس چه کسی بود؟
گفتند آقای شمقدری.
یکی از
پیشکسوتان بازیگری گفت ماجرای دیدار با رئیس جمهور، مثل ماجرای
خرداد 76 بود که آقای ضرغامی که معاون سینمایی ارشاد بود فکر
می کرد سینمای ایران را در دست دارد و می تواند همه را پشت سر
اقای ناطق نوری جمع کند. در آن سال و آن مراسم، ایشان نتوانست
هنرمندان را پیدا کند. آن موقع همه سینمایی ها اطاق های
ccu
بیمارستانها را رزرو کرده بودند وهمه دور از دسترس شدند. این
بارهم آن قدر دعوت کنندگان جمله ی "مشترک گرامی در دسترس نمی
باشد" و یا "تلفن مورد نظر خاموش می باشد" را شنیدند تا مراسم
دیدار تمام شود. طبیعی بود که سینماگران یک مجموعه ی سیاسی
نیستند که طرفدار این رئیس جمهور باشند و یا مخالف رئیس جمهور
دیگری. اساسا جایگاه هنر خیلی بالاتر از این دسته بندی های
سیاسی است. مشکلات و سختی هایی که سیاست های سینمایی دولت نهم
برای اهالی دوست داشتنی و پر تلاش سینما ایجاد کرده است عامل
این تصمیم بوده است. در جلسه ی پر شکوه سینمای کمدی اهمیت به
شادی و شادمانی و لبخند که در جامعه می رود فراموش شود کاملا
مشهود بود . خیلی از بزرگان سینما هم که روی سن رفتند به این
نکته اشاره کردند. جامعه ی بی لبخند هرگز در هیچ کاری توفیق به
دست نمی آورد. با اینکه فضای جلسه اصلا سیاسی نبود، اما سیروس
الوند، کارگران نامی کشور وقتی روی سن بود، حضور آقا رضای
خاتمی را بهانه کرد و گفت همه می دانند که چقدر ما دلمان برای
برادر بزرگترش تنگ شده است. وقتی هم مراسم پایان یافت من و رضا
خاتمی مخاطب بسیاری از هنرمندان قرار گرفتیم که می خواستند
سلامشان را به آقای خاتمی برسانیم. حرف های دیگری در رابطه با
کاندیداتوری آقای خاتمی هم به ما زدند. رضا را نمی دانم ولی من
امروز که آقای خاتمی را دیدم گفتم. (کوتاه شده متن اصلی که روی
وبلاگ آقای ابطحی هست) |