ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  عبدالله رمضان زاده:
بسیاری از فرماندهان
نگران سیاست زدگی سپاه اند
 
 
 
 

 

بخش هائی از مصاحبه روزنامه "سرمایه" با عبدالله رمضان زاده قائم مقام جبهه مشارکت و سخنگوی دولت خاتمی پیرامون شرایط کشور، دولت احمدی نژاد، آمدن خاتمی برای انتخابات و نقش و موقعیت سیاسی نظامی ها در قوه مجریه کشور:

هرکس که بداند سال آینده وضع اقتصادی ایران چگونه می شود، تردید می کند که آیا مسوولیتی را گردن بگیرد یا نه.  آقای خاتمی هم اگر تردید دارد، از این زاویه می تواند باشد که کسی بعد از آقای احمدی نژاد با این وضعیتی که در اقتصاد کشور بوجود آورده توان پاسخگویی به تقاضاهای معمولی مردم را خواهد داشت؟

- حمایتی که الان از آقای احمدی نژاد توسط قوه قضائیه، نیروهای مسلح و نیروی انتظامی می شود در سطح دولت ها بی سابقه بوده است. چنین حمایتی از یک کاندیدای احتمالی از جناح محافظه کارخواهد شد؟

اینکه شما می گویید این همه حمایت کننده، این ظاهر قضیه است برای اینکه تا آنجا که ما می بینیم طیفی از نظامیان با وجود نمای بیرونی با آقای احمدی نژاد درگیرند. شما ببینید سه تا سردار عالی رتبه نظامی که همیشه تصور می شد جزء پرچمداران محافظه کاری و اقتدارگرایی در کشورند یعنی آقای افشار، ذوالقدر و نقدی توسط این دولت کنار گذاشته شدند. شما تصور نکنید نظامی ها از کنار این مساله بی توجه می گذرند، یعنی خدشه ای که بر نظامیان ما در دولت آقای احمدی نژاد وارد شد. در هیچ دولتی نشدند اما به هر حال بنا به دلایلی سکوت کردند.
ظاهر یکدست و یکپارچه دولت هم چون از آدم های مرید و حرف گوش کن تشکیل شده، بی ثباتی در تصمیم گیری ها را بوجود آورد. شما ببینید تا به حال چند تا وزیر، معاون وزیر و استاندار عوض شده اند. بنابراین این انشقاق درون سیستمی کاملاً در سیستم ما نمودار است.  

- من سوالم را به شکل دیگری تکرار می کنم. برای اولین بار حالا شما می فرمایید ظاهراً ولی حتی ظاهراً تمام قوای کشور پشت سر یک رئیس جمهوری هستند که عملکردش حتی در مقایسه با قبل از انقلاب و دولت امیرعباس هویدا و به بعد هم بی سابقه است. با توجه به 81 میلیارد دلار فروش نفت خامی که پارسال فروخته شد و حدود 90 میلیارد دلاری که امسال فروختند، 70 میلیارد دلاری که سال 86 فروخته شد، رشد اقتصادی مان 5/6-6 درصد است، کارآمدی اقتصادی مان به شدت در حال کاهش است و بهره وری و اتکای اقتصاد به تولید، اعم از تولید کشاورزی و صنعتی به شدت کاهش پیدا می کند. اگر با این مشخصه های بی همتا در تاریخ ایران الان نمی توانیم اقتصاد ایران را اداره کنیم و اقتصاد ایران به اینجا رسیده، فکر می کنید نامزدی دیگر اعم از آقای خاتمی تا راست ترین افراد طیف محافظه کار چطور می توانند بعد از فروپاشی این انسجام ظاهری که همه ارگان هائی که دربالا گفتم از آن حمایت می کنند و حذف آن درآمد سرشار نفت، کارآمدی داشته باشند؟  تخریب اقتصاد مربوط به یکپارچگی حاکمیت نیست. تخریب اقتصاد مربوط به تصمیمی است که آقای احمدی نژاد به شخصه گرفته و ایشان به دلایلی خارج از این تصمیم اقتصادی مورد حمایت است یعنی دلیل حمایت از آقای احمدی نژاد توسط برخی مقامات نظام جمهوری اسلامی، ناکارآمدی و تخریبش در اقتصاد نیست، آقای احمدی نژاد وظیفه دیگری داشته و چون آن وظیفه را به خوبی انجام داده مورد حمایت واقع شد. معتقدم هر کس دیگری غیر از آقای احمدی نژاد بیاید (البته غیر از یکی دو نفر که اسم نمی برم) قطعاً سعی می کند بر مبنای کار علمی به اقتصاد کشور توجه کند. البته کار سختی است، اما ناتوانی مان در اداره اقتصاد مربوط به این نبوده که تقاضاهای مردم بالاست یا اقتصاد ما ظرفیت بالاتر ندارد، بلکه مربوط به نحوه مدیریت اقتصاد و عدم توجه به اینکه اقتصاد یک علم است، بوده است. این اگر راه بیفتد اولین قدم برای جلوگیری از تخریب است و البته من فکر می کنم هر کس دیگری غیر از آقای احمدی نژاد به این مسیر خواهد آمد.

سیستمی که الان دارد پیاده می شود تمام هدفش این است که در ایران قدرت بخش خصوصی شکل نگیرد.

حالا چرا نمی خواهند این قدرت شکل بگیرد. برای اینکه طیفی از نظامیان سیاست زده احساس می کنند باید در کشور مسلط شوند، اما شرایط کشور موجب شده آنها احساس کنند به ابزارهای دیگری غیر از ابزار نظامی نیاز دارند و این، آن اتفاق در حال وقوع است.این طیف از نظامیان سیاست زده می خواهند در همه جا نفوذ کنند و همه اختیارات کشور در کنترل آنها باشد و در عین حال به استفاده از ابزار سرکوب متهم نشوند. بنابراین برای دستیابی به همین هدف هم سیاست های اقتصادی آقای احمدی نژاد کافی نیست.

ممکن است هدف شما این باشد که به یک نفر نفع برسانید ولی این دوستی خاله خرسه است. شما دارید چشم طبقه محروم جامعه را درمی آورید. شما ماهی 80 هزار تومان سهام عدالت به مردم دادید، در حالی که قدرت خرید آنها را نسبت به مثلاً سه سال پیش باید بیش از 250 هزار تومان کرده باشید.

این سیاست جواب نمی دهد ممکن است در یک ماه خوب باشد مثلاً الان حقوق بازنشسته ها را اضافه کرده اند خب این افزایش حقوق این ماه و ماه آینده بسیار خوشحال کننده است ولی وقتی نرخ تورم در نتیجه افزایش نقدینگی دوباره یک درصد بالا کشید، شما این را چکار می خواهید بکنید؟ بنابراین در درازمدت یعنی همین چهار سال نه این که فکر کنید 15 سال بعد، تمام اقشار جامعه جز پولدارترین اقشار ضرر می كنند.

- ظرف 30 سال بعد از انقلاب، 30 سال طول کشید تا نظام جمهوری اسلامی ایران توانست ضریب جینی ایران را از 44 به 39 برساند.


اگر رقیب ایشان فرد شناخته شده ای باشد که مردم قبلاً تجربه اش را دیده اند، ممکن است باعث پایگاه رای شود ولی برای فرد جدیدی که تازه وارد صحنه می شود به نظر من رای همه می شکند و با عدم مشارکت جدی در انتخابات روبه رو می شویم.

آقای احمدی نژاد وقتی در انتخابات در اوج محبوبیت اش پیروز شده، چند درصد رای آورد؟
17 میلیون رای. می شود 35 درصد از 48 میلیون. شما کسی را سراغ دارید که به آقای احمدی نژاد رای نداده و الان بخواهد رای دهد؟ غیرممکن است. کسان زیادی سراغ دارید که به آقای احمدی نژاد رای داده اند و الان نمی خواهند رای دهند...

من دوستانی دارم که در تمام 10 انتخابات گذشته جمهوری اسلامی، به تعبیر شما به محافظه کاران رای داده اند و امروز حاضر نیستند به نامزد محافظه کاران رای دهند و می آیند تقاضا می کنند که بگویید آقای خاتمی بیاید. به نظر من، آقای خاتمی مجموعه مسائل را سبک سنگین می کند و تصمیم نهایی اش را می گیرد. یعنی اقتصاد، سیاست، سیاست خارجی، روابط با نظامیان سیاست زده، بحث های امنیتی و آن وقت تصمیم می گیرد. اینها یعنی همه چیز.

اصولگرایان ما امتحان خود را در مقابل مردم پس داده اند. اینها در انتخابات گذشته، همه با دستوری کنار رفتند. بنابراین اصلاً مشخص نیست که اینها بیایند یا نه چون به همان دلایلی که کنار رفتند، ممکن است دوباره از میدان رقابت خارج شدند. به نظر من تمام این بازی برای این است که خاتمی را از آمدن منصرف کنند والا معنا ندارد. نامزدهای اصولگرایان کسانی هستند که رای ندارند و دفعه قبل ثابت شده که هر کدامشان چقدر رای دارند. اینها مشخصاً حتی مقابل احمدی نژاد رای ندارند برای اینکه مردم اگر بخواهند به کسانی رای دهند که از این ارزش‌هایی که احمدی نژاد دفاع می کند، دفاع کنند که خب آقای احمدی نژاد از همه بهتر می تواند دفاع کند. اکثر مردم ما به این افراد و نگرش آنها پشت کرده اند. پشت کردند به افرادی که خود را قیم مردم می دانند، سابقه هر کدام از این آقایان نشان می دهد که در مواقع مختلف چه مواضعی می گیرند. شما قصه وبلاگ نویس ها را که در این مملکت فراموش نکرده اید؟ نامزدهایی از محافظه کاران بودند که با خروج زود یا دیرهنگام از رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری نهم، زمینه پیروزی احمدی نژاد را فراهم کردند. آنها نمی توانند رقیب جدی احمدی نژاد در انتخابات دهم باشند؟

هر کاندیدایی در حوزه سیاست حداقل هایی از این موارد را برای من روشن بکند.  اول بگوید با نظارت استصوابی مخالفم. حداقل این را در مقام نظر اعلام کند تا بتوانیم پشت سرش جمع شویم و بدانیم چه کار باید بکنیم.

 

- گویا معتقدید به جز گروه های اصلاح طلبی که ما الان می شناسیم، امکان اینکه مثلاً جبهه مشارکت یا نیروهای اصلاح طلب جدی بتوانند با افرادی مثل ناطق نوری و ولایتی ائتلاف کنند، وجود ندارد.
 

ببینید ما در شرایطی که آقای ناطق نوری، ولایتی و احمدی نژاد کاندیدا شوند، ترجیح می دهیم ناطق نوری برنده شود اما اینکه ما برویم برای ایشان تبلیغات کنیم این کار را نمی کنیم.

ایران ظرفیتی دارد که تمام قدرت های دنیا مایلند با ما همکاری کنند و از این پتانسیل باید برای اداره کشور استفاده شود. آقای خاتمی ثابت کرده که می تواند از این ظرفیت ها برای اداره و بهبود وضعیت کشور استفاده کند و در دوران خودش هم استفاده کرده. شما هم می دانید طبق آمار بالاترین آمار جذب سرمایه گذاری خارجی چه زمانی بوده، واقعیت این است که سیاست خارجی هنگامی ارزش دارد که در خدمت منافع ملی قرار گیرد و آنجایی مهم است که اثرات آن در زندگی مردم مشاهده شود. ما دستاوردهای سیاست خارجی آقای خاتمی و همچنین آثار سیاست خارجی آقای احمدی نژاد را در زندگی مردم دیدیم مثلاً در شش شهر مترو آماده نصب است اما به دلیل تحریم نمی توانیم متروی این شهرها را راه بیندازیم یعنی مردم الان در شش شهر بزرگ کشور مثل اصفهان، مشهد، کرج، اهواز و... به دلیل تحریم ها مشکل جدی ترافیک دارند و بخشی از این مشکل قابل حل است. استقبال گرم مقامات و دیپلمات های ارشد خارجی از دعوت آقای خاتمی نشان داد ما اگر بخواهیم با دنیا زندگی کنیم، دنیا هم مایل است با ما زندگی کند ولی اگر ما بخواهیم سنگ اندازی کنیم، خب آنها الان در سیاست خارجی هر کس بیاید حتماً نقش مثبت تری نسبت به احمدی نژاد خواهد داشت و این قضیه با سیاست داخلی فرق می کند. ما الان شخصیتی مقبول تر از آقای خاتمی در سطح جهانی نداریم. یعنی خصلت آقای خاتمی این است که هم در ایران محبوب است و هم در سطح جهان اعتبار دارد و این دو تا می تواند حل کننده بسیاری از مشکلات ما باشد.

 

- آقای میردامادی نظرشان این بود که آقای خاتمی در جریان وزارت اطلاعات نشان داده که می تواند با نیروهای امنیتی به صورت معقول برخورد کند. فکر می کنید سر مساله حضور سپاه در عرصه اقتصادی کشور هم آیا تکرار چنین مسائلی ممکن است؟

 

برخی نظامیان سیاست زده متوجه شده اند که سیاستمداران از آنها طی این دو سه ساله سوءاستفاده کرده اند و امروز اکثر آنها ترجیح می دهند در درون پادگان به وظایف اصلی شان بپردازند زیرا در آن صورت هم بین مردم محبوب ترند و هم توانایی تصمیم سازی بیشتری دارند .
ما با خیلی از فرماندهان زمان جنگ هم آشنایی داریم و رفقای نزدیک ما هستند و می دانیم نگرانی هایشان چیست.