ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

1  آذر  1388

infos@peiknet.com

 
 
 

پیشنهاد سخنگوی حزب کارگزاران
حرکت چند ده هزار نفری
به سوی اوین، برای زندانی شدن!

 
 
 
 

حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران در گفتگو با "عبورسبز" نقطه نظراتی را مطرح کرده که با توجه به نزدیکی وی به هاشمی رفسنجانی، این نظرات می تواند نظرات وی نیز باشد. با توجه به اهمیت مطالبی که وی در این مصاحبه مطرح کرده، بخش های اصلی گفتگو را استخراج کرده ایم که در ادامه می خوانید:

 

 

اطلاع رسانی به مردم فلج است. در شرایطی که یک التهاب سیاسی به معنی واقعی وجود دارد و در جامعه سوالات فراوانی برای مردم بوجود آمده و مردم ابهامات زیادی دارند، رسانه ای برای انعکاس اخبار و نظرات وجود ندارد. به طور مثال در حال حاضر مردم بسیار مشتاق هستند که بفهمند آقای موسوی چگونه فکر می کنند‌؟ آقای احمدی نژاد چگونه فکر می‌کنند؟ باید این ها مطرح شود و نظراتشان مورد سوال قرارگرفته و به چالش کشیده شود.

مردم می خواهند بدانند شخصیت ها و گروه های مختلف سیاسی چه مواضعی دارند؟ مستندات ما برای ناسالم بودن انتخابات چیست؟ دلایل ما برای نامشروع دانستن دولت چیست؟ مواضع مراجع عظام قم چگونه است؟ مواضع اساتید دانشگاه چگونه است؟ چه باید کرد؟ آیا اصلا بحران در کشور وجود دارد یا نه ؟ و صدها سوال از این دست برای مردم مطرح است و این زمان دقیقا زمان نقش آفرینی و تاثیرگذاری رسانه هاست که میزگردهای مختلف بگذارند، محملی برای تبادل نظر به وجود بیاورند و آگاهی مردم بالا برود، ولی در چنین شرایطی رسانه فراگیر کشور که صدا و سیمای جمهوری اسلامی است، سیاست هایش کاملا تحت کنترل چند نفر در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته و نقش اصلی خود را فراموش کرده و اطلاع رسانی صحیح نمی کند. اطلاعات غلط می دهد و با این کارها مردم عصبانی شده اند و به رسانه های مسمومی که حتما آنها هم با منافع ملی کشور خودشان اطلاعات منتشر می کنند، سوق پیدا کرده اند.

چرا باید مردم ما در این وضعیت قرار بگیرند که یا باید دروغ پردازی های رسانه ی آقای ضرغامی را ببیند یا دروغ پردازی های رسانه ی آقای براون و اوباما را؟ این چه بساطی است که برای کشور به وجود آمده است؟ در بخش رسانه های مکتوب هم که روزنامه ها تعطیل می شوند و دولت هم برای اولین بار به صف مخالفین روزنامه ها پیوسته و علاوه بر قوه قضائیه، هیئت نظارت بر مطبوعات دولت هم روزنامه ها را تهدید می کند و تعداد زیادی را هم متوقف کرده است. روزنامه های موجود قدرت انتشار مطالب را ندارند و تیراژها پایین آمده است چون مردم روزنامه ها را نمی خرند. در این وضعیت فقط اینترنت مانده که آن هم به خاطر فیلترشدن ها تعداد زیادی از کاربرها مخصوصا در شهرستانها که سرعت پایین است امکان دسترسی به سایت ها را ندارند.

این وضع چه مسائلی بوجود می آورد؟ شکاف بین مردم و دولت را تقویت می کند، کشور را آسیب پذیر می کند، وحدت ملی را زیر سوال می برد، دوستی و صمیمیت ها را از بین می برد، پشتوانه مردمی نظام را از بین می برد تا شرایط برای تاثیرگذاری غافلگیر کننده ی کسانی که نمی خواهند ایران سربلند باشد فراهم شود.

ضرغامی یا هرکس دیگری که در ریاست صدا و سیما باشد کاره ای نیست و تنها ماشین امضاء می باشد، باید حقوق کارکنان را تقسیم کند، سیاست ها در جای دیگری تعیین می شود. اینها تصمیم گیر نیستند و نمی توانند کاری بکنند و فقط آن چند نفر که آقای احمدی نژاد در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان کمیته بحران گذاشته، تصمیم گیر هستند و این ها باید به آن عمل کنند. نه حیثیت حرفه ای برای خود باقی گذاشته اند، نه حیثیت انقلابی، نه آزاده گی، حقوق بگیر هستند و فرامین را اجرا می کنند.

موضوع از حد رئیس صدا و سیما خارج است. من خواهش می کنم حداقل تعبیر رسانه ملی را در مصاحبه با بنده به کار نبرید. من سال هاست که این تعبیر را قبول ندارم. همانی که نامش هست را به کار می برم "صدا و سیمای جمهوری اسلامی". ملی یعنی چه؟ یک رسانه فراگیری است به اسم صداوسیما ولی اصلا ملی نیست.

ما بالاخره باید به این جمع بندی برسیم که اگر تنها پشتوانه نظام مردم اند، که هستند، مردمی به درد نظام می خورند که آگاه باشند. حالا ما برای اینکه قدرت چند نفر در شورای نگهبان یا دولت و یا دیگر نهادها باقی بماند نباید کل جمهوری اسلامی را از بین بیریم. کل مردم و ایران دارند فدای این می شوند که چند نفر می خواهند مقام خود را حفظ کنند.

وضع موجود حتما تغییر می کند، اما ما می گوئیم که این تغییر نباید با سرعت اتفاق بیافتد، تا خسارت کمتر شود ولی آقایان می گویند نه همین طور باشد تا زمان تغییر فرا برسد. اگر منتظر این زمان تغییر باشیم که حتما هم فرا می رسد، هزینه اش زیاد است. ما باید از درون خانواده انقلاب این تغییر را کنترل کنیم و سامان دهیم تا هزینه های ملی آن را کاهش دهیم، ولی دوستان ما در حاکمیت تن به تغییر آهسته و مدیریت نشده می دهند و این عمل بسیار خطرناک است و ممکن است هزینه های جبران ناپذیری را برای نظام و انقلاب و کشور داشته باشد. بهتر است که تغییرات را عاقلانه مدیریت کنیم، وضع موجود نه در سیاست خارجی نه در سیاست داخلی نه در اقتصاد قابل دوام نیست. اگر هم بگوییم قابل دوام است دوره اش خود به خود تمام می شود، چون همه چیز گذراست.

اگر قرار است رفقای ما در زندان بمانند خوب است که جمع وسیع چند ده هزار نفری ما داوطلبانه به زندان برویم، چون همه شریک جرم هستیم و همه در انتخابات بودیم و گول خوردیم و مردم را دعوت کردیم برای شرکت در انتخابات، دلیلی ندارد آقای نبوی زندان باشد و بقیه نباشند. من شخصا معتقدم که باید یک اعلان عمومی کنیم و هر چند هزار نفری که خودشان را شریک جرم می دانند همه با هم به زندان مراجعه کنیم و خودمان را تسلیم کنیم. 

من معتقدم که بیان اعتراض مردم بعد از انتخابات نشانگرحیات سیاسی جامعه بود‌، به جای این که بگوییم اغتشاش باید بگوییم زندگی‌. حیات سیاسی این است که مردم نتیجه ای را که حکومت اعلام می کند نمی پذیرند و آن را به چالش می کشند‌. اگر کسی نفس می‌کشد نباید به او بگوییم که چرا نفس می کشی‌، من حیات دارم پس نفس می کشم‌. حیات سیاسی به همین تسلیم نشدن ها‌، اعتراض ها و فریاد زدن ها و پیگیری مطالبات به حق است‌، به همین خاطر در حالت عادی و در یک فعالیت اجتماعی این عمل شاید جرم باشد ولی در سیاست این جرم نیست‌. 

من شخصا فکر می کنم که اشتباه بزرگی صورت گرفت و حیات سیاسی جامعه ایران که در انتخابات نشان داده شد، یک عده کوته فکر آمدند و به آن گفتند اغتشاش و موضوع را به سمت مجرمانه نشان دادن بردند و عده ای بی گناه را به زندان انداختند‌. بنده شخصا معتقدم که مسئله زندانیان هرچه سریعتر باید حل شود و این حرفی که بنده زدم باید به یک خواست عمومی تبدیل شود و همه کسانی که خودشان را در جرم این زندانیان سیاسی شریک می دانند همه با هم متحد، برویم و خود را به زندان اوین معرفی کنیم‌.

13آبان روزی بود که همه ملت در مورد اتفاقات تاریخی که در این روز افتاده بود اتفاق نظر داشتند ولی این اولین 13 آبانی بود که نیروهای امنیتی از حضور همگانی مردم جلوگیری کردند و یک 13 آبانی در ظاهر اتفاق افتاد که یک عده مامور را حکومت جمع کرد و یک سری شعارهایی دادند و آقای حداد عادل سخنرانی کرد که آن 13 آبان شکلی و ظاهری بود و نیز یک 13 آبان در واقعیت جامعه اتفاق افتاد و آن اعتراض عمومی علیه سیاست های حاکم بود‌.

برگرفته از: پایگاه اینترنتی عبور سبز