ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

13  مرداد  1388

infos@peiknet.com

 
 
  چهارشنبه سوری
در سوله کهریزک

من "دشمن" بودم
و خود نمی دانستم

طرح ولایت در شهر کرد

 
 
 
 

چهارشنبه سوری
در سوله کهریزک

 

سلام و خسته نباشید- دوستی دارم که چهارشنبه سوری بازداشت شده بود و چند روزی را در بازداشتگاه کهریزک بوده و برایم تعریف کرد: به مدت 48 ساعت بدون آب و غذا افراد را داخل کانکسی که زیر آفتاب قرار داشت کرده بودند.

دوست من میگفت: من شانس آوردم که اوایل بهار بود و گر نه الان تو تابستان یک ساعت هم میتواند کشنده باشد. داخل محوطه روی زمین مینشستیم و یک نفراز ته محوطه دورخیز میکرد و با بیل به کمرمان می کوبید. خود من  اولیش رو که خوردم خون سرفه کردم. قسمت وحشتناکش این بود که اگر هم می مردی کسی اهمیت نمی داد. یک نفر هم که بهشون اعتراض کرده بود بعد از اینکه چهار نفری با مشت و لگد خونین و مالینش کردند ازاو خواستند که مثل سگ پارس کنه و چهاردست و پا برود دوش بگیرد، تمیز شود و بیاد سانس دوم کتک را بخورد که بنده خدا زیر دوش تشنج گرفت غش کرد. یکی از کسانی که ما را می زد یک جوان حدودا 19 ساله بود که بعد از هر ضربه شلاق دستشو بالا می برد و می گفت حضرت زهرا از ما قبول کن. یک  روزی هم بدجوری گلو درد گرفته بودم. بردند پیش دکتر و دکتر از من پرسید چت شده؟ گفتم گلوم درد می کنه. بی معطلی یه چک زد تو گوشم گفت دروغ میگی . تا روز آخر که آزاد شدم یک گوشه بی حال افتاده بودم و بعد از آزادی هم یک راست رفتم بیمارستان و سه روز بستری بودم. ولی قضیه به همینجا ختم نشده، هر شب کابوس کهریزک را می بینم واین داره منو دیوانه میکند.

در ضمن ارسال فایل از طریق ایمیل مشکلاتی دارد. اگر میشود راه  آسان تری در اختیار خوانندگان قرار دهید. (پیشنهاد شما را بررسی می کنیم و اطلاع میدهیم)

 

 

من "دشمن" بودم
و خود نمی دانستم

در منطق الطیر عطار پرندگان در جستجوی "سیمرغ" پادشاه مرغان به سوی قله قاف پرواز می کنند. پس از تحمل مرارت های فراوان و از دست دادن یاران بسیار، از آن خیل عظیم فقط سی پرنده  به قله میرسند اما اثری از پادشاه (سیمرغ) نمی یابند. رنجور و نا امید از جستجوی بیحاصل  ندایی غیبی آنان را بشارت میدهد که"سیمرغ" همان شما (سی مرغ) هستید که این تمثیلی است از جستجوی خداوند که بزرگان عرفان گفتند خدا را در آسمان ها مجوئید، بلکه او از رگ گردن به شما نزدیکتر است که حلاج گفت اناالحق . سی سال بزرگان نظام از دشمن و خطرات هولناکش گفتند. آنقدر که ما خواستیم او را ببینیم و بشناسیم وبه مقابله برخیزیم.  روزی که با برادر و خواهرم  در جستجوی رای مان که دشمن آن را دزدیده بود به خیابان رفتیم، چون بزرگان نظام  سالم بودن انتخابات را ضمانت کرده بودند ما فهمیدیم که کار کار دشمن است. در خیابان نیروهای نظامی را با انواع لباس ها و حتی با لباس های خودمانی و با بهترین افزارهای جنگ خیابانی دیدیم و قوت قلبی گرفتیم که تنها نیستیم و این نیروها  هم در جستجوی رای ما به کمک ما آمده اند تا ما را مقابل دشمن یاری دهند.  منتظر بودیم که این نیروها به سوی دشمن که ما نمیدانستیم کجاست شلیک کنند که برادرم با نخستین تیر این ها به خون خویش غلطید، خواهرم مبهوت این صحنه فریاد زد: باید دشمن را بزنید سلاحها فقط به سوی دشمن شلیک می کنند. گلوی او را نشانه رفتند و من سر درگم به اطراف نگاه کردم و فهمیدم دشمن نزدیک است. دشمن  برادرم بود. دشمن  خواهرم بود. دشمن خود من بودم. دشمن... نزدیک بود.

 

طرح ولایت در شهر کرد

 

درود-  من یكی از دانشجویان دانشگاه شهركرد هستم ."ضمن تائید خبری که در باره حضور طائب فرمانده بسیج در مشهد منتشر کرده بودید میخواهم بگویم که طرح ولایت" در دانشگاه شهركرد هم، مانند دانشگاه های دیگر، در تابستان برگزار می شود.

گفتنی است كه مصباح یزدی پنج شنبه شب، یعنی 9 مرداد ماه، در مسجد دانشگاه شهركرد حضور پیدا كرده و برای شركت كنندگان در این طرح سخنرانی كرده است.

در ضمن گفتنی است كه دختران شركت كننده در این طرح را در خوابگاه پسران اسكان دادند و برای خارج كردن دانشجویان كارشناسی ارشد و دكترا آب و برق خوابگاه را قطع كردند تا دانشجویان مجبور به ترك خوابگاه شوند. تلاش خواهم كرد فیلمی از سخنرانی معاون دانشجویی دانشگاه كه خود به دانشجویان كارشناسی ارشد گفته كه "من دستور دادم آب و برق را قطع كنند" را برای پیك نت ارسال نمایم.