|
دراین ستون، هر خبر
تازه ای که می رسد، بالای خبرهای قبلی قرار میگیرد
دلیل قطع اس ام
اس
اس ام اس ها از صبح
قطع شده. اما یکطرفه نباید قضاوت کرد، چون ممکن است به اشتباه
بیافتیم. قطع اس ام اس ها به ضرر احمدی نژاد بود، چون مردم
هوادار موسوی به اس ام اس نیاز نداشتند که همدیگر را خبر کنند
و بگویند به چه کسی رای بدهید.
برای مثال شب گذشته در
حدود ساعت 11 اس ام اس هایی از سوی ستاد احمدی نژاد در حال
مخابره بود با این مضمون كه رهبری نامه آقای رفسنجانی را كذب
محض اعلام كرده اند و مخالف نوشته های ایشان می باشند.
همزمان اس ام اس هائی
شروع شد با این مضمون كه آقای رفسنجانی در صورت اقدام نكردن
رهبری در مورد نامه از كلیه سمت های خود استعفا خواهد داد.
کانون هر دو اس ام اس ها ستاد توطئه دولتی در کنار مخابرات
بود.
گفته می شود، پس از
گزارش این اس ام اس کاری ها، رئیس دفتر رهبری دستور قطع تمام
شبکه اس ام اس را میدهد. حتی رهبر نیز در سخنرانی بعد از رای
انداختن اشاره به همین مسئله کرد و گفت که بنام من اس ام اس می
فرستند.
تحصن در مقابل
پارلمان اروپا
از پاریس، برلین،
بروکسل، رم و استکهلم به پیک نت خبر رسیده است که مردم از ساعت
7 صبح برای رای دادن مقابل کنسولگری های جمهوری اسلامی صف
کشیده بودند. هرگز در این 30 سال چنین جمعیتی برای رای گیری به
سفارت جمهوری اسلامی مراجعه نکرده بود. این را کارمندان قدیمی
سفارت خانه های برلین و بروکسل به برخی رای دهندگان گفته اند.
بموجب گزارش
رسیده، در بروکسل پایتخت بلژیک، شمار زیادی از رای دهندگان
ایرانی، در آخرین ساعات رای گیری در مقابل سفارت تجمع کرده و
خطاب به سفیر اعلام داشتند: با توجه به آنچه ما در اینجا شاهد
بودیم، 90 در صد ایرانی ها به موسوی رای دادند. شک نداریم که
در ایران هم همین وضع است. در کشورهای دیگر اروپائی نیز وضع
همینگونه است. بنابراین، اگر موسوی در همان مرحله اول بعنوان
برنده انتخابات اعلام نشود، در مقابل پارلمان اروپا دست به
تحصن خواهیم زد.
اصفهان هرگز ندیده بود
چهار سال پیش استان
اصفهان برای احمدی نژاد رای آور بود، اما امروز باید اصفهان را
می دیدید. من در یازده سال گذشته به هر مناسبتی رای دادم ولی
چین جمعیتی را هرگز ندیده بودم. اصلا امروز جمعه نبود، ترافیک
و راهبندان از روزهای معمولی هم بیشتر بود. صف طول مردم در
مقابل حوزه ها و اکثریت نزدیک به مطلق هم موسوی .
مردم ناظران خود جوش انتخابات
من در میدان نارمک را
دادم. قبل از من کارت ملی را با کارت خوان می خواندند و در
کامپیوتر چک می کردند، اما نوبت به من که رسید، یکی از بسیجی
های مسئول داد زد دستور دادن کامپیوترها را جمع کنید. حضور
بسیجی و سپاهی ها با ظاهر خشک و خشن جلب توجه می کرد اما مردم
اعتنائی نداشتند. نه فقط من، بلکه خیلی ها هر مورد خلافی را که
می دیدند بجای بحث کردن با ناظران بالای صندوق ها، فورا به هم
شمناره 8393 را میدادند و می گفتند به اینجا اطلاع بدهید.
حوزه وزارت ارشاد
من همیشه،
دراین 30 سال، هر کجا خانه ام بود در حسینیه ارشاد برای رای
دادن رفته ام و یکی از
معیار هایم برای نتیجه انتخابات این
مرکزاست.
از صبح ساعت 9
در صف بودم و 11:20 دقیقه نوبت بهم رسید. تا به حال در این
چندین سال چنین جمعیتی ندیده بودم . تازه هنوز
در این حوزه کمتر
جوانان می آیند. با هرکس هم که صحبت کردم
می خواست به موسوی رای بدهد.
وسط این معرکه
یک آدم خُل و چلی هم سر و کله اش پیدا شده بود که تبلیغ می کرد
"سر این شور و نشاط در دست صحنه گردانان نظام است." باور کنید
هرکس این حرف را شنید به او گفت : برو مغزت را درست کن!
متاسفاه یکی
از بین جمعیت گفت: این بابا از کمونیست های عهد حجر است که
عقلش نم کشيده.
دلم میخواست
فریاد بزنم و بگویم: اینجوری نیست. فقط گفتم اين پرت و پلا
گفتن ربطی به چپ ها ندارد.
یکی
چند قدم جلوتر گفت: داداش حرفت
درسته، ولی عده ای شون تو تلویزیون های خارجی
همین حرف ها را می زنن.
جلوتری ها
گفتند ابطحی هم آمد اینجا رای داد و چند مصاحبه هم کرد. خیلی
نگران رای کروبی بود.
الان برنامه
دیشب کانال آمریکا را ديدم . درد
و بلای محسن مخبلباف بخورد تو سر آن
احمق هائی که عقلشان را از دست داده اند.
امروز تهران هیچ شباهتی به روز تعطیل جمعه ندارد. من برای دادن
رای به مسجدالنبی امیرآباد شمالی رفتم. ساعت 10 صبح با صف 200
نفره مردان و همین تعداد از زنان مواجه شدم. نزدیک مسجدالنبی
در دو مدرسه و کوی دانشگاه تهران و یک شعبه ی سیار، آرا مردم
را جمع آوری می کنند. همه ی این 5 شعبه در فاصله ی حدود 500
متر هستند و در هر کدام دست کم 200 تا 300 نفر منتظر دادن رای
هستند. این تعداد ثابت از مردم را من در فاصله ی زمانی 3 ساعت
دیدم. خود من بعد از 1:20 موفق شدم رای بدهم. در صف که ایستاده
بودم مردم با اتوموبیلهایشان می آمدند و می دیدند شلوغ است و
می رفتند تا شاید صندوق خلوت تری پیدا کنند. خیابان امیرآباد
پر از اتوموبیلهایی است که می آیند و میروند. گویی اصلا روز
جمعه و تعطیل نیست. حضور نیروی انتظامی پررنگ است. 20 متر
دورتر پسر جوانی که تیشرتی سبز رنگ به تن داشت به محض پیاده
شدن از ماشین با تذکر خشن مامور نیروی انتظامی که "آقا برو از
اینجا" روبرو شد. ظاهرا پوستر موسوی را هم در دست داشت. او هم
رفت. پسرک 4 -5 ساله یی روی تکه یی کاغذ نوشته بود "کروبی" و
آنرا به یکی از ماموران نیروی انتظامی داد. آن مامور هم کاغذ
را پاره پاره و خرد کرد و داد دست پسرک و او هم رفت. ما که
شاهد این صحنه بودیم از این برخورد، آن هم با پسری خردسال
متاسف شدیم. چند لحظه بعد مادرش آمد و به آن مامور گفت: "خوب
این بچه است. این چه برخوردی است و ..." جواب مامور هم که
معلوم بود: "خانم شما که بزرگتری نباید بگذاری...." پسر جوانی
که چهره اش به دانشجویی اهل شهرستان می ماند و جلوتر از من در
صف ایستاده بود، به پسرک گفت: "بیا رایت را به من بده من
بیندازم داخل صندوق!" که مامور با پرخاش گفت: "شما دخالت نکن!"
پسر جوان هم در پاسخ گفت که من با شما حرف نمیزنم و کار غیر
قانونی نمیکنم. مامور انتظامی گفت که اخلال ایجاد میکنی و
بلافاصله دست پسر جوان را گرفت و با خود به داخل مسجد برد و
تحویل شخص دیگری داد. چند دقیقه بعد پسر جوان را با بد رفتاری
و هل دادن به اتوموبیل پلیس هدایت کردند و به کلانتری بردند!
در صف که ایستاده بودم مرد میانسالی می گفت من تا حال رای
ندادم. همه به احمدی نژاد انتقاد می کردند از دروغگویی هایش،
از صدا و سیما و تبعیض قاتل شدن میان کاندیداها. جمعیتی که
امروز من در این مسیر کوتاه دیدم باور نکردنی است. گمان میکنم
مشارکت مردم بیشتر از مشارکت 79 درصدی 2 خرداد 1376 باشد.
نکته ی دیگر اینکه حدس نمی زنم در چنین فضائی که اگر بخواهند
هم بتوانند فضا را امنیتی کنند.
برخوردهایی که در مسجد پیش آمد، جلوگیری از توقف اتوموبیلها
مقابل مسجد حتی برای چند ثانیه و گشت های پلیس در کوچه های
خلوت انتهای امیرآباد نشانه های پراکنده ای بود که مشاهده
کردم، درحالیکه در سطح شهر وضع چنین نیست.
در قسمتی از صف خانم ها چند دختر، ظاهرا دانشجو، منتظر ایستاده
بودند یکی از ماموران انتظامی به آنها گفت بروید مدارس رای
بدهید اینجا شلوغ است آنها هم گفتند که نخیر ما همین جا رای می
دهیم. این مساله هم با توجه به پیامک گمراه کننده ی روزهای
اخیر از طرف ستاد احمدی نژاد خطاب به حامیان موسوی که بروید به
مدارس رای بدهید مشکوک بود. در مجموع رفتار ماموران انتظامی به
گمانم خالی از اشکال نیست...
نکته دیگر اینکه مسجد النبی امیرآباد دور از میدانهای اصلی است
و قطعا مساجد و حوزهایی که در مراکز اصلی شهر هستند باید خیلی
شلوغتر باشند.
تهران را پاک کردند.
کفش و کلاه کردیم
که بروم با خانواده رای بدهم
. راستی که
مردم بی نطیری داریم. با چه سطح شعور سیاسی بالائی. یک نفر
دیروز شعار در خیابان نمی داد تا بهانه ای نشود برای بهم زدن
بازی انتخابات. همه منتظر امروز برای رای گیری بودند. دیروز
صبح ساعت 9 که زدم بیرون انگارکن
این دریای ماشین ها و آدم ها سبز شب
قبل که هر وسیله سبزی را به خودشان
بسته بودند، حتی یک نوار سبز در مسیر هائی که گشت
زدم به آنتن ماشین ها ندیدم. شهر را
قالی باف با چه سرعت باور نکردنی
تمیز کرده بود، تا بهانه بدست
آنطرفی ها برای برخورد نظامی با مردم ندهد. باور کنید شهردار
لایقی است.
کد 77
کد 77
خیلی بدرد مردم خورد و کلی از احتمال تقلب را کم کرد. یعنی
مردم سعی می کردند اول کد 77 را که مربوط به موسوی است بنویسند
و بعد اسم و فامیل کامل او را. مادر بزرگم را برده بودم پای
صندوق رای. داشت اسم موسوی را می نوشت. من چند نفر عقب تر
بودم. با صدای بلند من را صدا کرد "فاروق"! کد موسوی چنده؟ یک
باره جمع چند صد نفره ای که در صف بودند همه با هم مثل تکبیر،
سه بار گفتند 77- 77- 77
|
