|
موج سبزی که
از سر ظهر راه افتاده بود تا صبح نخوابید. ما هم نیم ساعتی
است (2 و نیم صبح) که بخانه آمده
ایم، آنهم به اصرار من که برویم به سایت ها سر بزنم. صدای بوق
همچنان می آید. بوق های ممتد. دلم شور می زند. این جمعیت
غیر قابل کنترل است اما تا حالا
خودش خودش را کنترل کرده است. امیدوارم تا صبح به خیر بگذرد.
به هرکجای تهران که زنگ می زنم
همین غوغا به پاست. در خیابان های
پرازدحام تهران که همه امشب با ماشین آمده
اند و اهالی هر محل با پای پیاده،
تک وتوک میبینی یک موتور سواری یا تک
ماشینی بصورت خانوادگی ویا
بندرت حدود 4 ماشینی که از جماعت احمدی باشند،
هرچه هست طرفداران سید است. نه از
طرفداران شیخ در مسیرها کسی را دیدم و نه از رضائی. واقعاً
مضطربم ونمیدانم چه پیش خواهد
آمد.عقل هیچ کس به جائی نمی رسد. چیز هائی که
از اینور وآنور درباره بر سر عقل
آمدن قدرت می شنویم با حرکات بعدی از اعتبار می افتد. برای
حرف دادستان کل هم در صدا و سیما
کسی تره خُرد نکرد و احمدی نژاد آمد به تلویزیون و همان ها را
گفت که قبلاً گفته بود و این بار
اسمشان را گذاشت طلحه و ذ بیر، با همان ادبیاتی
کیهانیان. این چند شب مثل اینکه هیچ
کس نمی خواهد بخوابد که اگر
زلزله ضد
انتخاباتی شد همه بیدار باشند و
درصحنه.
سید هم همین
را از مردم خواست. شیخ
هم اطلاعیه داده که تا عصر شنبه
نخواهد خوابید. محور دیدار آقا با هاشمی و ناطق تقلب در
انتخابات و عواقف آن بوده که می گویند "آقا" راضی شده به حضرات
نظامی دستور بدهد "احدی حق تقلب ندارد. نباید کار به رویاروئی
با نظام بکشد". |