پیام ها و نظرات

صفحات اول

روزنامه های

امروز ایران

نسل دوم و سوم
ایرانیان مهاجر
را دریابیم

 سخنرانی و نظرات خانم "سویم داغ دلن" را با ترجمه شیوای آقای رضا نافعی در پیک نت خواندم. با نظرات ایشان از ریشه تا برگ هایش موافقم. ایشان متولد سال 1975 است و محل تولدش آلمان. از نسل سومی های مهاجران ترک به آلمان است. ولی ارتباط فکری و عملی اش را کماکان با ترکیه محفوظ داشته است. به دفعات به ترکیه و خصوصا مناطق کرد نشین سفر کرده است. متاسفانه نه تنها نسل سومی های خودمان بلکه بخش بزرگی از  نسل اولی های مهاجر ایرانی از این نوع ارتباط غافلند. البته نمی خواهم همه را با یک چوب "برانم" و به آنها به یک چشم بنگرم. چرا که بین نظام سیاسی ایران و ترکیه تفاوت ها بسیار است.  اما نسل دومی و سومی هایمان را دریابیم.

فاجعه
عمیق تر از
اعترافات خانم
دستجردی است

سلام – مطالعه مصاحبه خانم دکتر مرضیه دستجردی وزیر بهداشت، من را که خود پزشک هستم و محجبه و البته حداقل 10 سالی هم زود تر از ایشان در بیمارستان های خراسان مشغول خدمت شده ام بر آن داشت تا این چند خط را بنویسم:
فاجعه ای درمان که ایشان به آن اشاره کرده بودند خیلی عمیق تر از اینهاست. حتی یک در صد از هزینه درمان برای بیماران هم از طرف دولت داده نمیشود . چون بیمه ها حدود یکسال است که پول پزشکان را پرداخت نکرده اند. اصلا نرخ دولت رعایت نمی شود. با اینکه برگه درخواست از دفترچه بیمار جدا می شود ولی هزینه آزاد را از بیمار می گیرند. من از شهرهای دیگر خبر ندارم ولی در خراسان که خودم شاهد هستم در بخش پزشکی بی قانونی بیداد می کند. پول زیاد گرفتن یک بخش کوچک از خلافکاری است. اگر از جنایت هایی که بعنوان درمان در بیمارستان های خراسان انجام میگیرد بخواهم برایتان بنویسم مثنوی هفتاد من کاغذ می شود

برای گرفتن
نوبت ورود
باید دست
به جیب باشید!

 یکی از شعب اداره ثبت اسناد شیراز در خود را از ساعت هشت صبح می بندد و نگهبان پهن پیکری را مسئول حفاظت از ورود ارباب رجوع می کند. مردم هم ازشش صبح در صف اند تا بتوانند وارد شوند... حال اگر مثلا بیست نفر وارد شوند نگهبان در را می بندد و بهانه می آورد که روزی دویست مراجعه کننده بیشتر نمی گیریم؟ از این لحظه عده ای خوش خیال و بی خبر با ناراحتی می روند و بقیه یواش یواش تا ساعت دوازده پذیرفته می شوند ولی دربان محترم نفری پنج هزار تومان ناقابل می گیرد.... شکی نیست جایی که چنین کاری می کنند همه هماهنگ هستند و اداره ای که دربانش روزی بالای چند صد هزار تومان رشوه بگیرد وای بحال آقایان داخل اداره....

حال شعبه ای دیگر از ثبت در شهر جدید صدراست که وظیفه اش صدور سند املاک است.. اما باید نوبت بگیرید... هر موقع که بروید می گویند فعلا نوبت نداریم! حتی اگر یکسال هر روز بروید و حتی از خنگی و سمجی شما عصبانی شوند که آقا نوبت نداریم اداره کار دارد و هنوز نوبت جدید نیست.... اما نکته ای ظریف دارد که شما می توانید این نوبت لعنتی را از کارمندان محترم به بهای پانزده میلیون تومان بخرید و توجیهشان هم اینست: شما اگر عجله داری کسانی هستند که نوبتشان است ولی از دریافت سند پشیمان شده اند! شما بیایید نوبتشان را بخرید. برای ملک چند صد میلیونی که پانزده میلیون چیزی نیست.

درد نامه پسری

در باره پدرش
قرص های

 خارجی را
به بهانه تحریم

 و گرانی ارز

نمی دهند

بانک ملی، بانک سامان

 و بانک پارسیان
این 3 بانک
پول مردم را

نمی دهند!

سفر رهبر به
خراسان "عارقین"!

سلام- ایران یکی از بزرگترین تفریحات ما مردم جوک ساختن درباره حرفها و تصمیمات دولتمردهاست . وقتی خراسان به سه استان رضوی، شمالی و جنوبی تقسیم شد، فردای آن روز مردم  پیامک می فرستادند که خراسان تقسیم شده به خراسان سارقین ( رضوی بخاطر وجود امام رضا و تولیت طبسی) – خراسان عارقین یا عرق خورها (خراسان شمالی چون بعد از انقلاب مردم را به بهانه عرق خوری می گرفتند و شلاق می زدند و شلاق خورده ها هم دوباره می آمدند به خیابان. و بالاخره خراسان "عارفین" بخاطر اینکه بیشتر عارف های خرسان اهل آن منطقه اند. مخصوصا گناباد.

از قزوین تا ملایر، همدان

 و نهاوند
دکل های

 پارازیت دیجیتال
مثل چنار،

همه جا سبز

شده اند