فساد و بی لیاقتی تا مغز استخوان حکومت
پرَ زدن مرغ، گوشه ای از
بحران حکومت نالایق است!

پیام ها و نظرات

صفحات اول

روزنامه های

امروز ایران

سوراخ
رخنه و نفوذ
اینجاهاست!

سلام. تشکر از سایت خوبتان. من از سال 88 سایت شما را میخوانم و به آن اعتماد دارم. رشته تحصیلی من "هوافضا" است. داشتم در اینترنت دنبال جایی برای خدمت سربازیم  می کشتم که به رشته تحصیلی من بخورد. در اینترنت زدم: &#

1589;ن&#1575

;يع

گر

وه

 ثا

م

ن ال

ائ

مه

با دو آدرس "یو .آر ال   آمریکن" روبرو شدم. فول تکست قرارداد ساخت موشک "هوت" روی سایت "فوندیشن آو آمریکن ساینتیست" بود.

این دو "او.آر.ال " را هم برای اتبات ادعایم در زیر میزنم:

www.fas.org/nuke

/guide/

iran/missile/hoot.pdf

 http://www.fas.

org/nuke/guide/

iran/missile/hoot/

contract.pdf

 حالا میفهمم نفوذ از کجاست. البته شما هم تاکنون بارها به این نفوذ اشاره کرده اید.

گریبان
پیک نت را
چرا می گیرید؟

با درود- خبرهايي در پيك نت منتشر می کنید که ما عناوینش را می بینیم اما فیلتر نمی گذارد برویم کاملش را بخوانیم. متاسفانه ورود به فيس بوك پیک نت هم گذر از هفت خوان رستم است. كد می خواهد، ناخوانا و سخت است. مردم از طرف حاكميت بهشون فشار سانسور مياد جان كندن مضاعف مردم از سوي شما براي دسترسي به فيس بوك ديگه چرا ؟

پیک نت: دوست عزیز. "گنه کرد در بلخ آهنگری-به شوشتر زدند  گردن مسگری" . ما چه تقصیری داریم. مثل همه دیگران ما هم فیسبوک داریم. اگر اشکال و ایراد و دشواری هست، ناشی از کارشکنی همان هائی است که دسترسی به روزنت پیک نت را برای امثال شما دشوار کرده اند.

نور چشمی ها
در راه لندن

با سلام- من امروز مسافر پرواز ایران ایر به لندن بودم. گروه ورزشکاران ایرانی راهی المپیک با همراهی "علی آبادی" اکثریت مسافرین را تشکیل میدادند. توجهم به حضور یک دختر و پسر جوان در میان آنها جلب شد زیرا علی آبادی احترام زیادی به آنها می گذاشت. این دوجوان فرزندان احمدی نژاد بودند.

این نورچشمی ها که هیچ ربطی به ورزش ایران ندارند، با پول ملت چرا باید به المپیک برده شوند؟

از ابتکارات
ملت هوشیار

چند وقت پیش رفتم دفتر روزنامه همشهری برای دادن آگهی فروش اتومبیلم. متصدی مربوطه شروع کره به سئوال:

خونتون کجاست؟ ماشینت کو؟ شمارت چنده؟ و از این حرفها...

حتی زنگ زد به گوشیم ببیند شماره را درست داده ام یا نه!

معترض شدم.

گفت: آقا ناراحت نشو. مجبورم! چند وقت پیش یک نفر آمد اینجا آگهی داد 300 راس گوسفند زنده موجود است. بعد شماره روابط عمومی مجلس رو داده بود. مردم زنگ میزدند مجلس!

بعدم هم از طرف ارگان های امنیتی آمدند و گریبان ما را گرفتند و یک مدتی هم این بخش را بستند. از وقتی دوباره باز کرده ایم، گفته اند این کنترل ها را بکنیم.

کاسه کوزه ها
روی سر
روحانیت شکسته

با سلام و سپاس بیکران از آنچه میکنید و مینویسید. بعنوان خواننده مطالب پیک نت در 10سال گذشته و البته بهره بردن از آن، با توجه به شرایط حساس و تاریخی تعیین کننده ایران عزیزمان و نقش روحانیت در شکل گیری بحرانی که تمامیت و استقلال ایران را هدف گرفته، یادآوری نقش منفی بخشی از روحانیت شیعه در تاریخ معاصر ایران ضروری است. از جمله فتوای جنگ با روسیه تزاری در زمان فتحعلی شاه قاجار که منجر به از دست رفتن 7شهرقفقاز شد و یا فتوای جدایی افغانستان در زمان ناصرالدین شاه و همچنین طرح مشروعه در برابر مشروطه و همراهی با شاه برای سرنگونی دولت مصدق تا ادامه وضع کنونی. چرا نباید تاریخمان را دوباره بخوانیم؟

سرنوشت

ابریشم اردبیل

واحد صنعتی سبلان ابریشم اردبیل در زمینه تولید نخ مرس ریزه و پارچه و پوشاک با اشتغالزایی ۳۵۰ نفر در اوایل سال ۱۳۸۵ با مشارکت بانک ملی ایران و با سرمایه گذاری ۱۴۰ میلیارد ریال به بهره برداری رسید. ولی این واحد صنعتی هم اکنون در تعطیلی کامل به سر می برد و دستگاه های میلیاردی این واحد خاک می خورد!...؟

گرسنگی
مضاعف در
ایران خودرو

سلام- بر اساس اطلاعیه ای که معاونت منابع انسانی ایران خودرو منتشر نموده است ساعات کار در ماه رمضان طاقت فرسای امسال که در اوج گرما تابستان واقع شده نه تنها کاهش نیافته بلکه 45 دقیقه نیز افزایش یافته است. در این اطلاعیه با دروغ گویی فاحش ادعا شده که بر اساس نظرسنجی بین کارکنان اقدام به این تصمیم گیری شده است و ساعات کاری 45 دقیقه افزایش یافته است این در حالیست که با حذف وعده نهار در زمان صرف نهار نیز کارگران مجبور به ادامه کار مداوم می باشند.

دزدی
از بیمه
کارگران

با سلام- اخیرا بیمه اجتماعی با توجه به بدهی های کلان خود به بازنشستگان که خود ناشی از بذل و بخشش های دولت از جیب بیمه می باشد، با راه اندازی نرم افزار جددید محاسبه حقوق و دستمزد، تحت عنوان رشد نا متعارف حقوق و بستن بازه تغییرات آن در حد 0.1 به جای میانگین 2 سال آخر، اقدام به محاسبه حقوق بازنشستگان بر اساس 5 سال آخر نموده است. این اقدام باعث کاهش دریافت 35 درصدی بیمه شدگان می شود. جالب تر آنکه کسانی که از اول سال 90 بازنشسته شده اند مشمول این برنامه من در آوردی دزدی بیمه از کارگران بدبخت شده و باید تمامی پول دریافتی را بر گردانند.

بلوچ ها

ایرانی نیستند؟

سلام  - بنده دو سال قبل از دانشگاه خارج کشور که مورد تایید ایران هست دکترا گرفتم و در دانشگاههای ازاد و ملی درخواست دادم ولی تمامی افراد بلوچ را رد کردند و نپذیرفتن. هزینه ها را با قرض گرفتن پرداخت کردیم حالا بهمون کار نمی دهند. من 6 ماه پیش امدم خارج و دارم کار ترجمه و رانندگی می کنم. خواهش میکنم درد دل من را به گوش مردم برسانید تا همه بدانند در زاهدان استراتزی تصویب شده توسط مسولین دانشگاه و مسئولین اجرایی وامنیتی و نهاد رهبری استخدام نکردن بلوچ هاست.

جالبتر اینکه قرارد داد اعضای هییت علمی دانشگاه ازاد چابهار را هم پس از سه سال تمدید نکردند و اخراج کردند.

مردم ایران

افکار و نظرات
رهبر معظم را

فوت آب اند!
م. قلمدان

نامه یک معلول به پیک نت
نه پای فرار

 از ایران داریم
نه طاقت ماندن

و زجر کشیدن!

در میان
مردم عادی

تقریبا هر روز از آنجا رد می شدم میدیدم که انبوهی از زنان چادر به سر از طبقه محروم- واقعا محروم- و گاه مردان میانسال آنجا اجتماع میکنند و ظاهرا تو نوبت یه چیزی ایستادن، ولی توجهی نمی کردم تا اینکه یه روز یکی از این زن ها خواست که تا آخر خیابون برسونمش. سوار شد. یه پاکت دستش بود که مقداری برنج و ماکارونی و چیزای دیگه توش بود. بنا بر عادت این طبقه، شروع کرد به گفتن و گلایه کردن از گرونی و.....

لازم نبود چیزی بپرسم. این آدمها چیزی برای پنهان کردن ندارند کل زندگیشون رو میریزن بیرون. حتی به سرعت .

گفت : منم  و شش تا بچه قد و نیم قد وشوهری که از درد اعتیاد دائم تمرگیده (اصطلاحی بود که اون بکار برد ) تو خونه.نمیگه بابا این شش تا بچه خرج دارن. با این گرونی (شروع کرد به گفتن قیمت انواع نان ) فقط روزی دو سه هزار تومن نون خالیشون میشه.

پرسیدم: خودت کار نمیکنی ؟ گفت: ای خانم! پس فکر میکنی چی؟ چطوری زندگی میگذره .خونه مردم میرم کارگری ولی از پس خرج بر نمیام.

خدا خیرش بده حاجی (...) رو که در ماه یه دو تا بن از این خیریه بهم میده از زینبیه (محله بسیار پایین شهر ) میام تا اینجا.

اگه حاجی نبود همین یه وعده غذای بخور و نمیر هم به بجه هام نمیتونستنم بدم.

پرسیدم حاجی کی هست؟ باز شروع کرد به دعا کردن و گفت: میگن یه بازاری پولداره که کارای خیر میکنه .

رسیده بودیم به اخر خیابون و زن بعد از کلی دعا خدا حافظی کرد و رفت ....

حالا از این فکر بیرون نمی روم که اون حاج اقا نکنه از اون نزول خورهای بازاری باشه که خون افرادی مثل همین زن رو تو شیشه میکنن و اینجا برای عوام فریبی یه چند تا کار خیر هم میکنن؟ که تعدادشون هم البته تو اصفهان کم نیست.