اگر اخبار روزهای گذشته را نخوانده و دنبال نکرده اید، می توانید با مراجعه به بایگانی، روزهای گذشته پیک نت آنها بخوانید و دنبال کنید
به زندان خانگی موسوی وکروبی خاتمه دهید
و زندانیان
سیاسی حکومت کودتائی را آزاد کنید
ارتش سایبری
گروه و گروهان فیسبوکی
راه انداخته است!
همزمان با شایعه سازیهائی که در باره شرکت
و حضور و یا عدم شرکت و عدم حضور اصلاح
طلبان در انتخابات مجلس آینده جریان دارد،
و از داخل و خارج کشور دنبال می شود، روی
شبکه فیسبوک نیز در هفته های اخیر دهها
گروه ظاهر شده اند که با دقت تمام نیرو
جمع می کنند تا در سر بزنگاه نقش آفرینی
کنند. ارتش سایبری سپاه و بسیج با همه
امکانات شیطانی خود در این زمینه وارد
میدان شده است.
سیاست گریزی و سیاست زدگی، تبلیغ پرسش
نامه های پوچ و مضحک( نظیر: دست بلند تر
است یا پا؟)، با برچسب جملاتی که نامش را
گذاشته اند شعر و همگی آغشته به سوز و
گداز عشق و عاشقی، دور زدن مشکلاتی که
مردم در داخل کشور با آن دست و پنجه نرم
می کنند، گمُ کردن و خاک پاشیدن بر روی
رویدادهای پس از انتخابات 22 خرداد و به
فراموشخانه سپردن نام موسوی و کروبی و
خاتمی و دیگران، جاکن کردن روح و ذهن جوان
ها از مسائل سیاسی داخل کشور، وصل کردن
فیسبوکی (چت بازی) جوان و سالمند به
یکدیگر و .... شکار از میان آنها و...
این تازه بخشی از کارنامه ارتش سایبری
سازمان امنیت سپاه است. بخش دیگری از این
بازی، پخش انواع باصطلاح اخبار موثق
درباره نفوذ در جی میل و کنترل و کشف و لو
رفتن و آدرس ها و نام رمزها و .... است،
که با آب و تاب و اغراق آمیز روی شبکه
اینترنت پخش می شود و بنام این و آن، روی
این آتش نفت می پاشند. حتی مستندات بین
المللی نیز با خرید و رشوه به شرکت ها،
درست می کنند. رابطه ها را می خواهند قطع
کنند. با ایجاد ترس می خواهند مردم را از
هم جدا کنند. مردم را می خواهند غیر سیاسی
کنند. سری به پیام های گروهی که سیل آسا
ارسال می شوند و یا گروه هائی که با نام
های مختلف و فریبنده تشکیل می شوند بزنید.
حتی با راه انداختن گروه های خودشان، می
کوشند اعتماد میان اعضای گروه های قدیمی و
تا حدودی آشنا با هم را نیز از میان
ببرند. حکومت را دست کم نگیرید. گربه وقتی
در اتاق به دام می افتد و پنجره ها برای
فرار بسته است، خطرناک تراست و مهاجم تر.
روی میلیاردها دلار نفت خوابیده اند و
برای نگهداشتن شیر لوله های نفت در اختیار
خودشان، سر کیسه را می دانند کجا "شُل"
کنند و چگونه به پیشباز حوادثی نظیر
انتخابات بروند!
نمونه هائی از پیام های مورد اشاره را
بصورت مستقل در همین شماره پیک نت آورده
ایم که می خوانید.
باسلام- جهت اطلاع: "رسول دانیال زاده
سلیمی نبین" دارنده 74درصد ازسهام
شرکت فولاد کاویان وهمچنین صاحب شرکت
فولاد گیلان و فولاد سمنان و
ازهمراهان صمیمی امیرخسروی اختلاس
کننده بزرگ ازبانک ملی و صنعت و معدن
و تجارت است. این دو از بانک ملی وام
گرفته اند اما حدود 4 سال است که شرکت
های متعلق به وی با 30 تا 40 درصد
ظرفیت کارمی کنند که باعث اعتراضاتی
در شرکت فولاد کاویان هم شده است.
قابل توجه است که این آقا شرکت فولاد
کاویان را حتی ازنصف قیمت واقعی هم
کمترخرید. در روز ورودش به شرکت فولاد
کاویان درتمام مدت پسر آقای حداد عادل
پشت سر او بود و درچند هفته گذشته بعد
از دستگیری آقای خسروی "دانیال زاده"
ظاهرا تمام سهامی که به نام خودش بوده
به نام آقای جهانشاهی که ازبستگانش می
باشد منتقل کرده است. اطلاع رسانی
کنید تا پول ها را برنداشته و از
مملکت خارج نشده اند.
روز بروز به انتخابات نزدیک تر می
شویم، اما از جنبش سبز خبر چندانی
نیست. نه اینکه جنبش از توان افتاده
باشد، بلکه در حالت انتظار است.
انتطار این که آیا اصلاح طلبان وارد
انتخاب می شوند یا نه؟ ولی از هم
اکنون روشن است که اگر چنین شود که
احتمالش هم نیست، این مسئله، یعنی
بازکردن فضای انتخاباتی به امید به
تور انداختن اصلاح طلبان را موکول می
کنند به آخرین لحظات همراه با محدودیت
هایی.
به این دلیل که اول تنور انتخابات را
گرم کنند و دوم اینکه هیچ فرصتی
باصلاح طلبان برای فعالیت و تبلیغات
داده نشود تا راحت تر از کیسه رای
گیری تنها سرمارهای خوش خط و خال
خودشان را بیرون بیاوند.
چاره چیست؟ بنظر نگارنده شعار های
جنبش سبز و خواسته های آن باید
پیشرفته تر شود. چرا که فضای انتخابات
در سال 88 تا امروز متفاوت شده است.
اتفاقاتی که در بعضی از کشور ها
افتاده بنوعی هم در رژیم وهم در مردم
تاثیر داشته است. حکومت فرصت های تحول
و اصلاح را تقریبا از دست داده است.
سردبیر محترم پیک نت؛ با سلام و تشکر
از فعالیت پر ثمرتان. در شماره امروز
پیک نت، گذشته از اخبار و تحلیل
وضعیت
ایران دو نوشته نیز قابل توجه بود که
ما، خوانندگان خارج نشین نشریه شما،
را نشان گرفته بود. یکی از آن دو
نوشته به شما "از
اینکه در جهت آگاهی مردم تلاش می کنید
باید تشکر ویژه ازتون کرد. خدا یار و
یاورِ شما باشد". و دیگری آرزو کرده
بود که: "خسته
نباشید و در راه به روز آوری و
اداره سایت مهم و مفید پیک نت که
دیگر به یکی از امیدهای من در زندگی
تبدیل شده پایدار و تواناتر بمانید".
سردبیرعزیز، محبت فرموده و این جوابیه
را از طرف یکی از خوانندگان نشریه تان
به نویسندگان آن دو پیام برسانید.
عزیزان هموطن ساکن ایران، عده ای از
ما خوانندگان خارج کشور پیک نت از
اهمیت وجود نشریاتی که همت کرده اند و
کمر به شکستن خفقان خبری بسته اند نیز
آگاهیم و تا آنجا که توان داشته باشیم
در زنده نگه داشتن این شمع آگاهی تلاش
خواهیم کرد. اما شاید باور نکنید که
هزاران خواننده خارج نشین نشریه پیک
نت نیز آن آتشی را که شما در میان آن
در حال کباب شدنید را می بینند و با
توسل به بهانه های رنگ باخته از کمک
به خبر رسان دریغ می کنند. کم لطفی
این گروه از ایرانیان خارج نشین تنها
به پیک نت خلاصه نشده و دیگران نیز که
مخلصانه در راه خبر و تفسیر تلاش می
کنند نیز مشمول این بی مهری هستند.
برای نمونه، نشریه جرس، ماههای متمادی
پس از درخواست به کمک مالی مجبور شد
که تبلیغات تجاری در سایت خود را
بپذیرد و در کنار خبر "شنبه؛ تجمع
خانواده های بازداشت شده آذری"،
تبلیغی حمل کند که دیگران را به
سرمایه گذاری در املاک تورنتو دعوت می
کند. سرمایه گذاری به هر شکلی حق
افراد است، اما هر چیز زمان و مکان
خاص خود را طلب می کند.
نویسنده این خطوط افراد فراوانی را
میشناسد که توده ای بودن را دلیل کمک
نکردن به پیک نت اعلام می کنند،
مسلمان بودن را دلیل به کمک نکردن به
جرس و ... غیرو. به نظر میرسد که این
افراد نه تنها راهشان، بلکه قلبشان
نیز از شما دور شده. مشکل توده ای
بودن و مسلمان بودن نیست، بلکه ای کاش
ما هم ذره ای از آن غیرتی که شما
روزانه به نمایش می گذارید را
داشتیم.
موفق و پیروز باشید. م. ن. اندیشه
(پیک نت: حتی آنها که عهد کرده بودند
نیز عهد خود شکستند! اما "بگذرد این
روزگار تلخ تر از زهر"، که در آن رسم
مروت نیز به تاراج رفته است.)
با سلام- امید خسته نباشید و در راه
به روز آوری و اداره سایت مهم و
مفید پیک نت که دیگر به یکی از
امیدهای من در زندگی تبدیل شده پایدار
و تواناتر بمانید.این خبر تاسف بار را
خواندن و با دقت در آن متوجه شدم که
انگار تمام مصیبتهایی که بر سر نسل
من در جمهوری اسلامی آورده شده در
زندگی این زن هست. زن 25 سالهای که
هم معتاد است و هم توسط شوهرش
فروخته میشده و هم در آگاهی نیروی
انتظامی آنقدر کتک خورده و معلوم نیست
چه بلایی سرش آوردهاند که به قتل
شوهرش که زمانی عاشق هم بودند اعتراف
کرده و بعد در دادگاه این اعتراف را
پس گرفته است. به نظرم انتشار این خبر
خالی از فایده نیست. از
اینجا.
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما
عزیزان. از اینکه در جهت آگاهی مردم
تلاش می کنید باید تشکر ویژه ازتون
کرد. خدا یار و یاورِ شما باشد.
مدتی است بانک احسان الزهرا با مجوز
بانک مرکزی در همدان کار
میکرد. خیابان شریعتی چهار راه
کبابیان. این بانک به مردم سود زیاد
میداد و اغوا
کرده بود و خیلی ها گول خورده و در
این بانک پول سپرده گذاشته
بودند.
رئیس بانک ظاهرا خانمی است و فرار
کرده - مردم
مدتی به دادگستری شکایت برده ولی کسی
به دادشان نمی رسد. چند بار اعتراض
کردند و
جلوی استانداری در بلوار بعثت جمع
شدند ولی جواب نگرفتند. دیروز حوالی
10 صبح جلوی
بانک مردم صف کشیده و اعتراض کردند که
کار به شعار مرگ بر رژیم کشید و نیروی
انتظامی به آنها حمله کرد و آنها را
کتک زد.
در طول این مدت خیابان شریعتی از
میدان امام تا ایستگاه توسط نیروی
انتظامی بسته شد و مانع رفت
و آمد مردم شدند. معلوم نیست بر سر 15
تا 45 میلیاردی چه آمده است. مسئله
رنگ
سیاسی شدیدی به خود گرفته و شهر را
امنیتی کرده است.
پیشنهاد می کنم آنها که آگاهی دارند،
نام افرادی که در هیات
مدیره این بانک بوده و از رانت دولتی
استفاده کرده اند را معرفی کنند.
نام بنده را اعلام نفرمائید که در شهر
ما جیک بزنی کل خانواده
یا در تصادف رانندگی کشته می شوند و
یا تک تک شکار شده و به زندان برده می
شوند.
یادش بخیر. در حیاط بند 305 اوین قدم
می زدم که سام محمودی سرابی با حرارت
راهم را گرفت و یادداشت زیبایش را بر
روزنامه دیواری بند برایم خواند...
چند روز بعد آزاد شد و در دفتر خاطرات
من یادداشتی را به همراه قطعه شعری که
بخاطرش زندان بود نوشت. دلنوشته اش را
بخوانیم:
جناب خزعلی بسیار عزیزم
...
خواستم شعر اعتراف را برایتان بنویسم
به رسم یادگار، که ظاهراً قرص ها
اثرشان را روی حافظه ام گذاشته اند،
البته قرص ها جای خود، انفرادی نیز
ناخودآگاه حافظه را زایل می سازد.
بنابراین، تنها بخشی از این غزل -
مثنوی را برایتان می نویسم.