دومين جلسه‌ بحث و گفت‌وگوی دانشجويی از سوی انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه صنعتی شريف با موضوع « رفراندوم، استعفا و انتخابات» و با حضور فاطمه‌ حقيقت‌جو، ميثم سعيدی و علی تاجرنيا از اعضای مجمع نمايندگان دانشجويی مجلس برگزار شد.
 ”فاطمه حقيقت‌جو“ در اين جلسه گفت:  

برگزاری انتخابات اول اسفند، بستن پرونده‌ جمهوريت است. كسانی كه در زمانی ادعای همطرازی با دكتر مصدق را مي‌كردند، اكنون به اندازه‌ مصدق نتوانستند در حاكميت ابراز وجود كنند.  مصدق شدن كار هر كسی نيست و از عهده‌ خيلی از افراد برنمي‌آيد.
حقيقت‌جو با اشاره به آن‌چه كه آن را انحراف در جمهوريت مي‌ناميد، آغاز آن را از انتخابات مجلس هفتم ندانست. در دوره‌های قبل نيز اين ردصلاحيت‌ها انجام مي‌گرفت. در دوره‌های قبل مثلا مجلس ششم نيز ردصلاحيت‌ها به صورت گسترده بود ولی گستردگی آن به حد اكنون نبود.

 نمايندگان شركت كننده در تحصن فقط قصد دفاع از حق مردم را داشتند. جرم ما نمايندگان در مجلس ششم اين بود كه قصد داشتيم فصل سوم قانون اساسی را كه مربوط به حقوق مردم است باز كنيم، بر صدا و سيما و قوه‌ قضاييه نظارت كنيم و يك نوع افشاگری در مورد برخی از نهادها انجام دهيم.

اكنون برخی با اين ردصلاحيت‌ها مي‌خواهند از حضور افرادی كه باعث ايجاد اذيت و مشكل در كار آنها مي‌شوند در مجلس خودداری كنند.

با تحصن نمايندگان، افراد پشت صحنه كه فرماندهی ستاد ضداصلاحات را بر عهده داشتند، رو و چهره كسانی كه به دنبال ايجاد استبداد بودند، برای مردم افشا شد.

درباره تعويق انتخابات به بهانه خطری كه مسوولان اجرايی احساس مي‌كردند بايد بگويم عاملان استعفا ی نمايندگان خود حرام شرعی و عمل غيرقانونی مرتكب شده‌اند.

اكنون ما به اين نتيجه رسيده‌ايم كه اصلاحات درون حاكميت مرده است و بايد اصلاحات ديگری از جمله تغيير قانون اساسی مدنظر گرفته شود.

ما نمايندگان متحصن، تمام تلاش خود را برای دفاع از حقوق ملت انجام داده‌ايم، اكنون وظيفه‌ دانشجويان است كه در مورد اين انتخابات تصميم‌گيری كنند. مطمئن هستيم كه ديدگاه شما پژواك بيشتری در جامعه خواهد داشت. شما دانشجويان انتخابات را به يك رفراندوم تبديل كنيد.

اكنون كار به جايی رسيده است كه شورای نگهبان از نمايندگان ردصلاحيت شده مي‌پرسد كه به نظر شما اصل 110 قانون اساسی كف اختيارات است يا سقف اختيارات؟
 نامه‌ اخير كروبی و خاتمی به رهبر يك اشتباه بود.  وقتی كه لوايح دوگانه مطرح شد، آقای خاتمی تاكيد زيادی بر آن داشتند و گفتند كه جمهوری بدون آنها معنا ندارد، اما ايشان از اين لوايح گذشت، از انتخابات آزاد عادلانه نيز گذشت.  من به آقای خاتمی مي‌گويم شما اكنون در اين مقطع زمانی دارای يك نقش تاريخی هستيد و تاريخ در مورد شما قضاوت خواهد كرد. خاتمی خود را يك روشنفكر مي‌داند ولی به نظر من روشنفكر بايد دارای جسارت باشد.
شايد اكنون خاتمی برای جلوگيری از فروپاشی نظام سكوت مي‌كند اما شما دانشجويان فكر نكنيد كه خاتمی به پست و مقام علاقه‌مند است، خاتمی و كروبی اكنون به باور خود عمل مي‌كنند و كروبی در جايی گفته علي‌رغم اين‌كه مي‌دانم رای نمي‌آورم ولی انصراف نمي‌دهم، او به خاطر احترامی كه برای قائل است اين كار را انجام داده، و من به نظر او احترام مي‌گذارم.

اكنون در جبهه‌ دوم خرداد عده‌ای خاتمی را به عنوان رهبر و ليدر قبول دارند و عده‌ای ديگر نه.