ايران

پيك

                         

ترکيب و ماهيت جبهه شامل نيروهای داخل و خارج حاکميت

و با رويکرد جلب همکاری نيروهای سياسی خارج از کشوراست

مذاکرات سياسی برای تشکيل

«جبهه متحد اصلاحات»

 

 

شرق: جبهه متحد اصلاحات در آستانه انتخابات مجلس هفتم اعلام وجود خواهد كرد. اين جبهه كه مقدمات تشكيل آن از هم اكنون آغاز شده از اصلاح طلبانی تشكيل خواهد شد كه حاضر به پرداخت هزينه های بيشتری برای تحقق اهداف اصلاحی دوم خرداد 76 هستند.

به اين ترتيب و تعبير، احزاب و تشکل های ديگری که حدس زده می شود عمدتا خارج از حاکميت باشند، جانشين احزاب و سازمان هائی می شوند که در جبهه دوم خرداد پا سست کرده بودند و اکنون نيز منتظرند ببيند باد در کدام جهت می وزد!

گزارش محمدرضاخاتمی در کنگره اخير جبهه مشارکت که حاوی نکاتی صريح و دقيق پيرامون اوضاع حاکميت و بحران اجتماعی بود، پيشاپيش نشاندهنده تحرکاتی در اين زمينه بود. رويداد مهم ديگر کنگره مشارکت حضور رهبران و بنيانگذاران "ائتلاف ملی مذهبي" و نهضت آزادی ايران در اين کنگره بود. مهندس سحابی سخنگوی ائتلاف و دکتر يزدی دبيرکل نهضت آزادی ايران. در همين کنگره رهبر جنبش مسلمانان مبارز دکتر"حبيب الله پيمان" نيز در صف ميهمانان صدر نشين قرار داشت و اين درحالی است که هر سه جريان خارج از حاکميت قرار دارند. با آنکه انتظار می رفت نمايندگانی از حزب سبزها و يا تشکل های دگرانديش نيز در اين کنگره حضور يابند، اما صندلی آنها خالی ماند. اکنون با گفتگوها و رايزنی هائی که جريان دارد بايد ديد آن صندلی های خالی، حداقل در اتاق های رايزنی پر می شوند؟ حمايت اين نيروها و حتی دگرانديشان غيرمذهبی از روزه و تحصن های سياسی نشان می دهد که همراهی و همگامی به ضرورتی تاخير ناپذير تبديل شده است زيرا نيروی مقابل اصلاحات و رفرم کوچکترين ترديدی در متشکل ساختن خود و ادامه مقابله با اصلاحات ندارد. بگيروببندهای دو سال اخير و بازجوئی هائی که از ملی مذهبی ها، روزنامه نگاران و فعالان سياسی انجام نيز نشان داد که خاکريز بعدی نمايندگان مجلس اعمم از بسيجی و مجروح و معلوم جنگ با عراق و يا بنيانگذاران اوليه سپاه پاسداران اند. به اين ترتيب، عملکرد نيروی مقابله کننده با اصلاحات، خود راه حل اتحاد اجتناب ناپذير و مقابله را در برابر نيروهای اصلاح طلب قرار داد: تشکيل جبهه ای وسيع از همه طرفداران اصلاحات و منتقدان جدی قدرت در جمهوری اسلامی. جبهه ای که هر نامی داشته باشد محتوای آن دفاع از جمهوريت و دمکراسی خواهد بود و چه بهتر که دقيقا همين نام ها را داشته باشد تا مردم دقيقا بدانند از چه دفاع می کنند و اين جبهه ها برای چه منظور تشکيل می شوند. سرنوشت گنگ و ماهيت و مفهوم نا روشن جبهه دوم خرداد برای مردم يک درس فراموش نشدنی است!!

در محافل سياسی ايران گفته می شود که چند تن از نمايندگان مجلس مقدم دانستن تفكر و انديشه اصلاح طلبی برشخصيت اصلاح طلبان، از اين پس مرامنامه اصلی اصلاحات و جبهه نوين آن خواهد بود.

در همين زمينه و با اشاره به فشار سنگينی که متوجه حاکميت غير پاسخگو و انتصابی جمهوری اسلامی برای گردن گذاشتن به حقوق بشر و ميثاق های بين المللی است، گفته می شود چند طيف پيشرو از گروه های هجده گانه دوم خرداد با چند گروه اصلاح طلب خارج از اين جبهه و خارج از حاکميت رايزنی هائی را انجام داده اند تا هسته اصلی و مرکزی  جبهه متحد اصلاحات از درون آن بيرون بيآيد. از گروه هايی چون جبهه مشاركت، دفتر تحكيم وحدت (علوم) و چند تشكل ملی مذهبی ديگر عنوان اعضای جبهه متحد اصلاحات نام برده می شود.

اين درحالی است که در ميان سازمان های سياسی خارج از کشور، مشی و سياست تبليغاتی همچنان بر مبنای ناممکن بودن اصلاحات در جمهوری اسلامی و بيهوده بودن اين تلاش ها تنظيم می شود و حتی از هم اکنون و حتی با صدور بيانيه ها، بی توجه به سرعت حوادث و امکان تحميل واقعيات داخلی و خارجی به حاکميت تحريم انتخابات آينده مجلس پيش بينی می شود! و اين درحالی است که پيوند و تقويت انديشه تفاهم و تشکيل جبهه از مجموع نيروهای داخل و خارج از حاکميت برای پيشبرد اصلاحات می تواند واقع بينانه تر و ضروری تر باشد. ويژه، آنکه به قلم و از زبان اصلاح طلبان داخل حاکميت با صراحتی فراتر از گذشته مسئله همکاری سياسی نيروهای داخل و خارج از کشور (بعنوان اپوزيسيون غير برانداز) مطرح می شود.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی