ايران

پيك

                         
خاتمی در دانشگاه تهران:ا
عده ای دم از مردمسالاری می زنند
اما از ابزارآن"احزاب" وحشت دارند!
ا
 

 

محمد خاتمی رئيس جمهور طی سخنانی در دانشگاه تهران و بمناسبت آغاز سال تحصيلی گفت:

"... ما در اثر درگيری مقلدان و فقدان متفكران اصيل مشكلاتی داشته‌‏ايم و در آثار صد سال گذشته همواره جنگ ميان سنت و تجدد كه در واقع جنگ ميان دو دسته مقلد بي‌‏تفكر است زياد ديده مي‌‏شود.

در سايه تفكر، تمدن نوسازی مي‌‏شود، اما هويت جامعه محفوظ می ماند و پيش مي‌‏رود.
رئيس جمهور با تأكيد بر اينكه گفتمان غالب روزگار ما در حوزه زندگی اجتماعی و سپهر زندگی بدون ترديد مردمسالاری است، گفت:

دغدغه‌‏ای كه بشر امروز در غرب، شرق و جهان اسلام دارد، گفتمان غالب مردمسالاری است و نمي‌‏توان آن را انكار كرد و يا ناديده گرفت و نمي‌‏توان با شگردهای مختلف صورت مسأله را عوض كرد.

وی افزود: مردمسالاری پايه‌‏هايی دارد كه بدون آن معنا پيدا نمي‌‏كند و با عنوان‌‏ها، شعارها و حرف‌‏ها كاری درست نمي‌‏شود.

برآمدن قدرت از انتخاب و اراده مردم، آزادی انديشه و بيان و اهتمام به تشكل‌‏ها، اصناف و احزاب از مقدمات دموكراسی است. در يك نظام مردمسالار همه چيز طبق قانون خواهد بود و مركز قانونگذاری نيز مردم هستند."

خاتمی تصريح كرد:

اگر گفتمان غالب امروز مردمسالاری است و مردمسالاری لوازم خاصی دارد كه من چنين مي‌‏انديشم، روشنفكر واقعی كسی است كه اولاً توجه و اهتمام به اين گفتمان غالب داشته باشد و در مقابل آن نايستد. ثانياً متوجه باشيم كه تجربه ديگران عيناً در ميان يك جامعه ديگر قابل پياده شدن نيست، چرا كه آن تجربه در بسترتاريخ، اقتضائات، تحولات و ساخت آن جامعه شكل گرفته است.

متأسفانه ايران در گذار تاريخی خود دچار يك تأخير تاريخی است. ما مردمسالاری مي‌‏خواهيم ولی لوازم و تبعات آن را نداريم، كم داريم و يا نهادينه نيست و همين مسأله در جامعه مشكل ايجاد مي‌‏كند و جای نهادها در جامعه عوض مي‌‏شود.

خاتمی گفت: در جامعه‌‏ای كه احزاب آزادند، امنيت دارند و فعاليت مي‌‏كنند، با مراعات ضوابط و قواعد مردمسالاری از سوی احزاب، هر چيزی در جای خود است، اما اگر از يك طرف مردمسالاری خواستيم و از طرف ديگر از تشكل‌‏ها ترسيديم، جامعه دچار ناراحتی مي‌‏شود و مطبوعات، دانشگاه‌‏ها، حوزه‌‏های علميه و بازار دچار خلط امور مي‌‏شوند.
‌‏در اين صورت، يا به خاطر اشتباه حكومت يا عدم ظرفيت بخش‌‏هايی از جامعه، كسانی سعی مي‌‏كنند به صورت ابزاری از دستگاه‌‏ها استفاده كنند و چه بسا كسانی كه نتوانسته‌‏اند پايگاهی در جامعه ايجاد كنند، از اعتبار نهادهايی مثل دانشگاه و مطبوعات استفاده مي‌‏كنند و باعث ايجاد مشكلاتی مي‌‏شود.

من معتقدم كه انقلاب اسلامی يك حادثه بسيار بزرگ در تاريخ معاصر و به خصوص برای ايران بود كه روند ناسالمی را كه طی قرن‌‏ها بر اين جامعه حاكم بوده است قطع كرد.
گرچه انقلاب به شدت بر اصول و موازين دينی تكيه مي‌‏كرد، اما سنت شكنی داشت و به همين دليل
بسياری از بخش‌‏های سنتی جامعه از آغاز تاكنون دل خوشی از اين انقلاب نداشتند. درحاليكه، نه دين را مي‌‏توان سرسری گرفت و آن را تابع برداشت‌‏های سطحی خود كرد و نه مي‌‏توان دم از مردمسالاری زد و از لوازم و تبعات آن صرفنظر كرد.
مهم اين است كه جايگاه دينی سازگار با مردمسالاری و مردمسالاری سازگار با دين را معين كنيم.

خاتمی با بيان اينكه دو دسته اين تركيب را متضاد مي‌‏دانند و هر دوی آنها مقلدند، گفت:‌ ‏سنت پرستان به هيچ وجه قائل نيستند كه مردمسالاری با دين سازگار است، چرا كه دين را عبارت

از سنت‌‏ها، عادت‌‏ها، ذهن و تعصبات، بدون درك زمان مي‌‏دانند.
دسته دوم مقلد تجربه ديگران، آن هم ظواهر و جنبه‌‏های ظاهری آن هستند كه معتقدند دين با مردمسالاری سازگار نيست.

خاتمی تأكيد كرد: خواست تاريخی ملت ما و هويت مبارزات صد ساله اخير ملت ما ترديدی باقی نمي‌‏گذارد كه ملت ما مردمسالاری مي‌‏خواهد. بارها گفته‌‏ام كه شعار صد ساله مردم ايران استقلال، آزادی و پيشرفت بوده است.

پس از طرح اين مسأله بسياری گفتند كه فلانی انقلاب و شعار "استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی” را تحريف مي‌‏كند و حمله كردند. من خوشحالم كه در زمان من، عده‌‏ای مي‌‏توانند به رئيس جمهورشان حمله كنند و اين گام بزرگی است در مرحله گذار. اما من به شدت تأكيد مي‌‏كنم كه خواست يك صد ساله اخير ملت ايران در همه مبارزاتش آزادی، استقلال و پيشرفت بوده است.

ملت ما از عقب ماندگی، سلطه بيگانگان و حكومت‌‏های مستبد و خودكامه رنج برده است و هنر انقلاب اسلامی اين بود كه همه اينها را از موضع دين مطرح كرد. اگر ببينيم كه جمهوری اسلامی خواستار استقلال، آزادی و پيشرفت نيست، بايد بدانيم كه از مسير انقلاب منحرف شده است.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی