ايران

پيك

                         
پس از 6 سال نامه نويسی به محمد خاتمی
سرانجام 350  فعال سياسی – فرهنگی صاحب نام ايران
رهبرجمهوری اسلامی را خطاب قرار دادند
در رهبری و انتصابات خود
بسود مردم تجديد نظر كنيد
ناظران سياسی پيش بينی می كنند، اعلام همبستگی و تائيد مفاد اين نامه بسرعت در ايران گسترش خواهد يافت و اين نامه به سند سياسی مهمی تبديل خواهد شد
 

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

حضرت آيت‌الله سيدعلي‌خامنه‌ای، مقام محترم رهبري

با سلام و احترام

 قرآن كريم «امر به معروف و نهی از منكر» را وظيفه يكايك زنان و مردان مؤمن دانسته و پيامبر اكرم(ص) نيز فرموده است: «كلكم راع كلكم مسئول عين رعيته». مهمترين كاربرد اين فريضه مترقی در مورد صاحبان قدرت و حكومت است. يعنی ارزيابی و نقد عملكرد دولتمردان و نهادهای حكومتی از مصاديق آشكار اين وظيفه دينی است. به علاوه، يكی از پرافتخارترين اسناد اسلامی در باره آزادي‌های سياسی، خطبه دويست و شانزده نهج‌البلاغه است كه در آن پيشوای عدالت طلبان و آزاديخواهان، از همه مردم مي‌خواهد كه وی را از «بيان حق و مشورت عادلانه» محروم نكنند. سلوك كريمانه علي(ع) با منتقدان و مخالفان – تا زمانی كه به خشونت فيزيكی و سلاح دست نيازيده بودند – الگوی جاودانه مدارای دينی و كشورداری اسلامی است.

بر اين اساس، با اتكا به اصل هشتم قانون اساسی – كه امر به معروف و نهی از منكر را حق و وظيفه قانونی همگانی مردم شناخته است – جمعی از شهروندان ايرانی، استادان دانشگاه، حقوق‌دانان، مدرسان و محققان حوزه‌های علميه، نويسندگان، فرهنگيان، فعالان سياسی و مطبوعاتی و... دغدغه‌ها و توصيه‌های خود را آشكارا در باره برخی از مهمترين مسائل جاری ايران با جنابعالی، به عنوان رهبر جمهوری اسلامی، در ميان مي‌گذارند و بذل توجه به آنها را در شرايط حساس كنونی كشور انتظار دارند.

استحضار داريد كه در هر جامعه‌ای، كاهش مقبوليت عمومی مقامات بلندپايه سياسی و سست شدن اعتبار ادعاها و ديدگاه‌های آنان نزد مردم باعث «بحران مشروعيت» مي‌شود كه يكی از نشانه‌های آن تعارض افكار عمومی با سياست‌ها و عملكردهای رهبران و مديران جامعه در مهمترين مباحث حياتی كشور است. بحران مشروعيت با شكست روش‌های قانونی و مسالمت‌آميز برای اصلاح امور جامعه به «بحران مشاركت» مي‌انجامد و دوگانگی در ساختار حاكميت، سياست‌های متضاد و خنثی شدن اقدام‌ها و تصميم‌های نهادهای منتخب مردم از سوی مقام‌ها يا نهادهای انتصابی به «بحران كارآمدي» دامن مي‌زند. بايد توجه داشت كه قانون اساسی يك مجموعه يكپارچه است كه در آن بر حقوق ملت هم عرض با حقوق زمامداران تصريح و تأكيد شده است.

بر پايه تجربه‌های تاريخی در ايران و جهان، در وضعيتی كه سه بحران پيش‌گفته همزمان رخ دهد، توسل به خشونت، سركوب و روش‌های آمرانه، همانند آنچه اين روزها در برخورد با دانشجويان شاهدآن هستيم، جز تشديد بحران‌ها هيچ نتيجه و چشم‌اندازی ندارد و بهره‌گيری از چنين شيوه‌هايی برای ادامه حكومت، علاوه بر اينكه قانونی نيست و مشروعيت مردمی، اخلاقی و دينی ندارد، كارآمد و ثمربخش نيز نيست.

همچنين مستحضريد كه تحولات و پيشرفت‌های فنی، اقتصادی و سياسی و پيچيدگی های جامعه كنونی موجب آن شده است كه مديريت كلان بر پايه تصميم‌گيري‌های فردی و فارغ از كارشناسي‌های دقيق و نيز بي‌اعتنايی به اراده و خواست مردم يا رودررويی با آن، ناكارآمد و به زيان منافع ملی باشد.

امروزه پرچمداران همه اديان، مكاتب و ايدئولوژي‌ها مي‌كوشند حضور و حاكميت سياسی خود را با روش‌های مردم‌سالارانه و مشاركت جمعی همراه كنند. به همين دليل، اينك گذار از حاكميت‌های فردی يا گروهی به مردم‌سالاری، ديگر گزينشی از سر آرمان‌خواهی صرف نيست، بلكه ضرورتی گريزناپذير برای تداوم حيات كشور و ملت به صورت يكپارچه، مستقل و برخوردار از نظم و آرامش و ثبات است.

به نظر امضاكنندگان اين نامه، حساسيت وضع كنونی كشور و جامعه بدان درجه است كه كمترين خطای مديران و تصميم‌گيرندگان كلان كشور و نيز نيروها و جريان‌های مؤثر سياسی مي‌تواند به فاجعه ملی بينجامد. از اين رو تلاش برای گذار از چارچوب‌های محدود دلبستگي‌ها و باورهای شخصی، به سوی دلبستگي‌های جمعی و بلندمدت به يك ضرورت و تكليف سياسی و انسانی مبدل شده است.

اكنون، در بيست و پنجمين سال استقرار جمهوری اسلامی، به گونه‌ای كه شاهديم، بيشتر مردم ايران از روند امور كشور ناراضي‌اند. حضور مردم در صحنه‌های تعيين سرنوشت در روزهای دوم خرداد هفتاد و شش، بيست و نه بهمن هفتاد و هشت و هجده خرداد هشتاد جلوه آشكار ابراز نظر و اراده مردم برای تغيير سياست‌های كلان كشور و تعيين سمت و سوی جديد در اين تغيير بوده است. جنابعالی همواره گستره اين نارضايتی عمومی و ميل به اصلاح را منحصر به حوزه اقتصادی و فقر، فساد، تبعيض و گرانی كرده‌ايد، حال آنكه برای ريشه‌يابی علل و عوامل رويگردانی و اعتراض مردم بايد به مطالعه علمی فزاينده ميان دولت – ملت پرداخت، چرا كه مردم، علاوه بر مشكلات اقتصادی و معيشتی – كه علل آن بيش و كم برای آنان روشن است – دغدغه‌های ديگری نيز دارند كه مهمترين آنها تحميل سياست‌ها و روش‌هايی برخلاف خواست عمومی و نيز نقض حقوق و آزادي‌‌های اساسی ملت و تحقير بسياری از نخبگان و شهروندان از سوی نهادهای مسئول يا غيرمسئول است. البته بايد توجه داشت كه بخش قابل ملاحظه‌ای از فساد، فقر و بيماری در حوزه اقتصاد ريشه در انسداد سياسی و وجود باندهای مافيای اقتصادی و مالی دارد و به هر حال، از فساد سياسی جدايي‌ناپذير است. به بيان ديگر، انسداد سياسی خود را در فساد اقتصادی بازنمايی مي‌كند.

ما امضاءكنندگان زير، تلاش برای اصلاح مرحله‌ای و مدبرانه امور كشور و حركت به سوی مردم‌سالاری را وظيفه همه كسانی مي‌دانيم كه به استقلال، تماميت ارضی، حاكميت ملی، بهبود زندگی مردم و سربلندی ايران علاقه مندند. ما همچنين، كوشش برای ارايه قرائتی واقعی يعنی مردم‌سالارانه از اسلام را تنها راه بقای اسلام در حوزه عمومی مي‌دانيم و اطمينان داريم كه بنيادگرايی تعصب‌آلود و استبداد دينی هرگز جايگاهی در ميان مسلمانان ايران نخواهد داشت.

نگرانی عميق نسبت به اوضاع خطير كنونی و وقوف به نقش مهمی كه جنابعالی مي‌توانيد در تسهيل و تسريع گذار به مردم‌سالاری ايفا كنيد، ما را بر آن داشت كه برنامه‌های مهم و در عين حال حداقلی لازم برای استقرار مردم‌سالاری را با جنابعالی در ميان گذاريم. واضح است كه مطالبات ملی، به ويژه تقاضای جمعيت جوان كشور، بسيار فراتر از اين موارد است، اما تحقق اين پيشنهادهای حداقلی مي‌تواند مردم را تا حدودی نسبت به بهبود وضعيت اميدوار و دلگرم كند.

به نظر ما، جمهوری اسلامی ايران اكنون بر سر دوراهی سرنوشت‌سازی قرار گرفته است. يك راه آن است كه با قرائتی استبدادی از اسلام و قانون اساسی، با انتصاب افرادی كه جايگاهی در افكار عمومی ندارند و مخالف مردم‌سالاري‌اند و با اتخاذ سياست‌هايی مخالف افكار عمومی و بعضاً برخلاف مصالح ملی، جمهوريت نظام را نقض كرده و با اصلی كردن عامل خارجی و دشمن در بروز مشكلات و ناديده گرفتن نقش عوامل درونی، طوفان نااميدی و اعتراض ملت را گستراند و راه دوم آن است كه به قرائت مردم‌سالارانه از قانون اساسی، يعنی همان قرائتی كه هنگام برگزاری همه‌پرسی تاريخی فروردين يكهزار و سيصد و پنجاه و هشت اعلام شد و در شرايط كنونی نيز مي‌تواند مردم را اميدوار و تهديدهای بيگانگان را دفع و كشور را نجات دهد، تن داد. ما بر اين باوريم كه حساس بودن موقعيت كنونی ايران و عمق مطالبات مردم راهی باقی نمي‌گذارد جز آنكه همگان در برابر اراده ملی سرفرود آورند و با تقويت مردم‌سالاری اميد، اعتماد و مشاركت هرچه بيشتر مردم را جلب كنند. شجاعت و صداقت در پذيرش و تحقق بخشيدن به چنين اصلاحاتی نشانه اقتدار، بصيرت و خدمتگزاری به ملت بزرگ ايران است.

با توجه به موارد بالا، امضاكنندگان اين نامه خواسته‌های حداقلی زير را اعلام مي‌كنند، خواسته‌هايی كه اگر پاسخ مثبت نيابند، موج فزاينده نارضايتي‌های عمومی – كه قدرت‌های بيگانه نيز به آن چشم طمع دوخته‌اند و برای سوار شدن بر اين موج برنامه ريزی مي‌كنند – حوادث و تحولات سياسی و اجتماعی عميقی را در آينده رقم خواهد زد.

1- دگرگونی اساسی در قوه قضاييه در جهت احيای حقوق اساسی مردم و اجرای عدالت. مهمترين شاخص يك نظام سالم، مردم‌سالار و اسلامی، عدالت در قضا و برابری همگان در برابر قانون است. حال آنكه متأسفانه اكنون يكی از بزرگترين عوامل نارضايتی عمومی، رويه غيرعادلانه دستگاه قضايی، عدم رعايت آيين دادرسی كيفری در دستگيري‌ها، بازداشت‌ها، بازجويي‌ها و محاكمات و كمبود دانش حقوقی در اين دستگاه است. با كمال تأسف، قضاوت در باره برخی از پرونده‌ها و افراد در خدمت سياست است. بنابراين، بركناری مديران جناحی و سياسی – كه به مخالفت با آزادي‌های مدنی، اجتماعی و سياسی و قانون‌گريزی اشتهار دارند – از مناصب كليدی در قوه قضاييه و انتصاب شخصيت‌های بي‌طرف، حقوقدان، آشنا با فرهنگ اسلام و ايران و مورد تأييد جامعه حقوقی كشور ضروری است.

2- انتظار مي‌رود كه رهبری نظام به عنوان بالاترين مرجع عملی تصميم‌گيری با تغيير تركيب اعضای نهادهای انتصابی، آنها را در راستای اراده ملی جهت دهد و هماهنگ كند. از جمله ضرورت دارد كه تركيب اعضای شورای نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام به نفع اراده عمومی و مصالح ملی تغيير يابند. ارزيابی عمومی نخبگان و شهروندان اين است كه تركيب فعلی شورا و مجمع ياد شده فاقد پايگاه مردمی و نگرش متناسب با درد و رنج مردم است و به همين دليل، اين دو نهاد عملاً مانع قانونی شدن و اجرای مصوبات مجلس هستند كه خانه ملت است و بايد در رأس امور باشد. برای بازگرداندن مجلس به جايگاه حقيقی و قانونی آن لازم است تعدادی از فقها، حقوقدانان و شخصيت‌های دانشگاهی، سياسی، فرهنگی و اجرايی همسو با گرايش اكثريت ملت و معتقد به اصل حاكميت قانون در اين نهادها عضويت يابند. به علاوه، لازم است كه قانون‌گذاری به طور انحصاری به مجلس شورای اسلامی واگذار شود و نهادهايی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی به كار قانونگذاری به موازات مجلس نپردازند. با تسريع در رفع موانع قانونی شدن مصوبات مجلس توسط شورای نگهبان يا مجمع تشخيص مصلحت، از جمله در مورد لوايح و طرح‌های مربوط به اصلاح قانون مطبوعات، تشكيل هيأت‌های منصفه، تعريف جرم سياسی، چگونگی اجرای اصل پنجاه و نه قانون اساسی در مورد همه‌پرسی، اصلاح قانون تأسيس وزارت علوم و ... مي‌توان اميدواری بيشتر مردم به نظام و آينده را جلب كرد.

3- تأييد دو لايحه تقديمی رئيس جمهور به مجلس در شورای نگهبان، تا آنكه «آزادی انتخابات» تضمين شود و نيز، نهادهای حكومتی از نقض حقوق شهروندان، به ويژه منتقدان و مخالفان، بازداشته شوند.

4- سالم‌سازی فضای سياسی كشور؛ به دليل اعمال تنگ‌نظري‌ها، دخالت گروه‌های فشار و بهره‌گيری و تحريك‌های عوامل بيگانه، فضای عمومی كشور ملتهب و ناآرام است. برای سالم‌سازی فضا ضرورت دارد كه متهمان و محكومان به جرايم سياسی، مطبوعاتی و دانشجويی سريعاً آزاد شوند و از نشرياتی كه بدون محاكمه علنی و بدون حضور هيأت منصفه توقيف شده‌اند، رفع توقيف شود. گروه‌های فشار، اقدام‌ها و خشونت‌های خود را مستظهر به عنايت و حمايت مقام رهبری مي‌دانند. با تبری جستن صريح مقام رهبری از اين گروه‌ها، لازم است نيروهای انتظامی و امنيتی با قاطعيت از اقدام‌های خودسرانه آنها جلوگيری كنند و قوه قضاييه ملزم شود كه سريعاً به اتهام‌های آنها رسيدگی كند.

باور ما بر اين است كه اگر خواست‌های حداقلی بالا برآورده شود، حقوق مدنی، اجتماعی، سياسی شهروندان تأمين و آزادی واقعی انتخابات تضمين شود، علاوه بر امضاكنندگان اين نامه، ديگر نيروهای سياسی نيز برای حفظ استقلال، تماميت ارضی، منافع ملی و نظام سياسی در چارچوب قانون اساسی كنونی مشاركت و تلاش خواهند كرد.

با آرزوی توفيق روزافزون در خدمت به مردم ايران

بيست و چهار تيرماه يكهزار و سيصد و هشتاد و دو

 

امضاءكنندگان نامه:

محمد آزادی، مهناز آذرنيا، فريبا آقاباقری، زهره آقاجری، حسين آقامحمدي‌رنانی، مهندس مسعود آقايی، ناصر آملی مقدم، عباس ابوذری، دكتر طاهر احمدی، نعمت احمدی، روزبه ابراهيمی، مهندس حميد احراری، حسن اربابی، محمد كريم اسدبيگی، وحيد اسلامی، دكتر مرتضی اشرفی، مرتضی اشفاق، علی افصحی، محمد جواد اكبرين، سيدامير اكرمی، علی اكرمی، حسين اعتمادی، اعظم اكبرزاده، عبدالمجيد الهامی، مهندس مجتبی اماني‌مهر، اسدالله امين، اكبر ايزدپرست، مصفطی ايزدی، علی باخرد، مهندس ابوالفضل بازرگان، مهندس عبدالعلی بازرگان، دكتر محمد نويد بازرگان، دكتر كمال‌الدين بازرگانی، داود باقری، پروين بختيارنژاد، غلامحسين بخشی، سعيد بداشتی، دكتر رحمت‌الله برهانی، علی اكبر بديع زادگان، مجتبی بديعی، محمد بسته نگار، دكتر محمد حسين بني‌اسدی، بوجاری نصيرآبادی، ناصر بهبهانی، مهندس محمد بهزادی، مهندس داود بهرامی، محمد بهفروزی، راضيه بيرونی كاشانی، صفا بيطرف، سيد امير پاكزاد مقدم، حسين پايا، دكتر علی پايا، دكتر مسعود پدرام، ناصر پروين، آرش پهلوان نصير، جعفر پيش‌بين، دكتر محمود پيش‌بين، عباس پوراظهری، ناصر پوررضا، رضا پويا، مهندس رضا پويان، محمد حسين پيروزی، دكتر حبيب‌الله پيمان، مهندس مجيد پيمان، فرج‌الله پيمان عباسی، دكتر علی تاجرنيا، سيدمصطفی تاج‌زاده، عزت‌الله تقواييان، دكتر غلامعباس توسلی، محمدرضا توسلی، مهندس محمد توسلی، محمد توكل، خالد توكلی، مهندس مصطفی تنها، دكتر محمود توكلی، مهندس مجيد تولايی، رضا تهرانی، جلال جلالي‌زاده، دكتر حميدرضا جلايي‌پور، مندنی جهانتاب، مهندس بهمن حافظی، دكتر سعيد حجاريان، مهندس حسين حريری، فاطمه حسين زاده، دكتر سيد حسن حسينی، سيد محمد حسينی، سيد مسعود حسينی، ابوالفضل حكيمی، سيف‌الله حقانی، مرتضی حقيري‌زاده، فاطمه حقيقت‌جو، بهزاد حق‌پناه، علی حكمت، مجيد حكيمی، محمدرضا حمسی، ايرج جمشيدی، سيد حسين جعفری، مهندس مجيد جابری، محمد حيدری، علی محمد حيدری، تقی خادم، ابراهيم خانيكی، ابراهيم خدادادی، مهندس امير خرم، علی خدابخش، دكتر حشمت‌الله خضوعی، محمد خليل‌نيا، ابراهيم خوش سيرت سلامی، اسماعيل خوش‌محمدی، حاصل داسه، محمد دادفر، دكتر حبيب‌ داوران، سعيد دارابی، مصطفی درايتی، محمود دردكشان، سعيد درودی، محمد حسين دروديان، پرويندخت دفتری، سعيد دستگاه‌دار، مصيب دوانی، عباس دهقان‌نژاد، محسن ديانت، خشايار ديهيمی، مسعود ذهبيون، اسحاق راستی، فاطمه راكعی، محمد صادق ربانی، دكتر عليرضا رجايی، محمد جواد رجائيان، روح‌الله رجبی، حسين رحمانيان، مهندس محسن رزم‌خواه، سعيد رحيمی مقدم، محمد جواد رسايی، مهندس جمشيد رسايی، محمد صادق رسولی، اصغر رضايی، بيوك رضايی، محمد رضايی، محمد جواد رضايی، عبدالعلی رضايی، احد رضايی، محمد رضايي‌راد، بهمن رضاخانی، سعيد رضوی فقيه، شهرام رفيع‌زاده، دكتر بهروز رفيعی، توفيق رفيعی، دكتر حسين رفيعی، غلامعلی رفيعی، دكتر رضا رئيس طوسی، مهندس مهدی رهنما، محمد علی ريگی، ايرج زارع، دكتر فياض زاهد، مهندس حسين زمان، محمد ابراهيم زمانی، علی اكبر زنگنه، محمد رضا زهدی، مهدی زيرك‌ساز، عليرضا ساريخانی، دكتر احمد ساعی، مسعود سپهر، نسرين ستوده، داريوش سجادی، مهندس عزت‌الله سحابی، دكتر فريدون سحابی، عيسی سحرخيز، محمد سرچمی، مهدی سعيدپور، آيدين سعيدی، بيوك سعيدی، سعيده سعيدی، جعفر سعيديان‌فر، عبدالله سلامی، مهندس علی سلطان‌زاده، ناصر سلطانی، مرتضی سورانه، دكتر سيدمحمد سيف‌زاده، محمود شاد دل بصير، ابراهيم شاكرين، محمد شانه چی، حسين شاه‌حسينی، سعيد شريعتی، صديقه شكوري‌راد، ماشاءالله شمس‌الواعظين، پروين شهرزادی، ابوطالب شهسواری، رضا شيروانی، دكتر اميرحسين شيروی، رضا صادقی، محمد صارمی، مهندس هاشم صباغيان، دكتر رضا صدر، دكتر احمد صدر حاج سيدجوادی، مهدی صراف، مهندس كيوان صميمی، عباس صفايي‌فر، دكتر مسعود صفايي‌مقدم، دكتر فضل‌الله صلواتی، علي‌اشرف ضرغامی، فريدون ضرغامی، حسين ضيغمی، اعظم طالقانی، دكتر حسام طالقانی، طاهره طالقانی، دكتر نرگس طالقانی، مهندس محمد طاهری، مهندس اكبر طاهری، احمد عابدينی، مهدی عاقل‌تر، ابراهيم عامری، علی عدالتی، مهندس حسن عرب‌زاده، حسين عزت‌زاده، علی عليزاده نائينی، محمود عليزاده طباطبايی، محمد باقر علوی، شهين علوی، علي‌رضا علوي‌تبار، محمود عمرانی، دكتر علي‌اصغر غروی، علي‌اكبر غروی، مهندس عليرضا غروی، سعيد غفارزاده، دكتر مسعود غفاری، علی غفرانی، غلامعلی غفوريان، دكتر محمد جواد غلامرضا كاشی، جعفر گلابی، علی علامی، مهدی غنی، كريم فتاح‌پور، حبيب‌الله فتوت، دكتر مرتضی فلاح، مهندس مجيد فراهانی، دكتر غفار فرزدی، حسين فرزين، فاطمه فرهنگ‌خواه، دكتر حسن فريد اعلم، احمد قابل، هادی قابل، فرشته قاضی، برات قباديان، مهندس رحمانقلی قلی زاده، مرتضی قلي‌زاده، مهندس خسرو قشقايی، ماهرو قشقايی، دكتر مهدی قمشی، مهندس عبدالمجيد قندی زاده، قنواتی، حجت‌اله قياسی، دكتر مصطفی قهرمانی، دكتر رحمان كارگشا، مرتضی كاظميان، مهندس محسن كاكاوند، مهدی كاملان، رضا كاويانی، دكتر محسن كديور، منوچهر كديور، محمدرضا كرباسی، روزبه كردونی، جميله كريمی، حميد كريم حديثی، علی كريم حديثی، فاطمه كمالی احمد سرايی، ناصر كميليان، محمد كيانوش راد، يعقوب كوثری، بيژن گل‌افرا، محمد حسين گلرخيان، فاطمه گوارايی، مهندس علي‌اصغر گواهی، كامبيز گوهری، مسعود لدنی، مجتبی لطفی، حسين لقمانيان، زهرا مجردی، مهندس محمد محمدزاده، بهروز محمدی، علی حسين محمدی، نرگس محمدی، محمد محمدی اردهالی، مهندس محسن محققی، حسين مدنی، سعيد مدنی، ماشاءالله مديحی، دكتر احمد مرادی، قاسم مرادی، مازيار مرتب، عليرضا مسرور، حسين مسكين، مصطفی مسكين، مهندس رضا مسموعی، احمدرضا مسموعي‌فر، حبيب‌الله مشيری، ليلامصطفوی، مصطفی مصطفوی، محمدجواد مظفر، دكتر معاضدی، فهيمه ملتی، اصغر مبينی، داريوش مبينی، خسرو منصوريان، دكتر نگار منصوريان، دكتر محمد مولوی، علی مؤمنی، محمود مؤمنی، ابوالفضل ميرآخوری، مهندس امير ميرخانی، حجت‌الله ميرزايی، حسين ميرزايی، احمد منتظری، سعيد منتظری، دكتر ضياءالدين ميرحسينی، مهندس وحيد ميرزاده، سعيد نادری، غلامحسين نادی، رحمان نامجو، عبدالحميد نظام‌اسلامی، كاوه نقوی، مهندس محمود نعيم پور، محمود نكوروح، مهندس محمدتقی نكوفر، مهندس سيدحميد نوحی، دكتر سيدمجيد نوحی، عباس نوربخش، فخرالسادات نوربخش، مهندس منوچهر نوربخش، حسنعلی نوريها، مهدی واعظ عبايی، مهندس اكبر والی، رسول ورپايی، حميد وحيد دستجردی، دكتر هادی هادي‌زاده، دكتر احمد هادوی، دكتر محمد هادوی، امين هادوی، ناصر هاشمی، محمد هاشمی عهد، علی همتی، محمد احسان هوشمند، رحيم ياوری، علی فريد يحيايی، فرهاد يدالهی، دكتر ابراهيم يزدی، دكتر رضا يوسفيان.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی