ايران

پيك

                         
پيام آوران خشونت
همچنان در اقليت اند!

ناصركلدانی

 

 

برای به دست آوردن تحليلی مناسب از درگيريهای اخير و برداشتی مناسب از چگونگی ادامه احتمالی آن بايستی چند نكته را در نظر گرفته و قبل از هر چيز آنها را بررسی نمود . اين موارد عبارتند از :

-         عوامل و چگونگی شروع ماجرا

-         چگونگی تداوم آن

-          نيروهای دخيل در ماجرا

-         عكس العمل حاكميت و جريانات موجود نسبت به اين قضيه

 از بررسی مجموع موارد فوق است كه می توان ديدگاه روشن تری از نظرات مردم نسبت به اين واقعه وچگونگی برخورد آنها با موارد مشابه بعدی بدست آورد.

 ماجرا علی الظاهر از تظاهرات عده ای بسيار محدود از دانشجويان خوابگاه اميرآباد شروع شده است، اما اخبار ابتدائی در همان روز وقوع حادثه نشان ميدهد كه اين دانشجويان خيلی سريع به كار خود پايان داده و حتی بين اين واقعه و شروع درگيريها يك فاصله قابل توجه دو الی سه ساعته سكوت وجود داشته است .

بعدا با حضور نيروهای لباس شخصی موتور سوار كه احتمالا از افراد سعيد عسگر و وابستگان آنها بوده اند ماجرای اصلی تازه آغاز می شود . نه تنها شروع ماجرا بلكه كشانده شدن آن در شبهای بعدی به ساير نقاط شهر و اخبار موثقی كه از چگونگی شروع قضايا و درگيريها در بقيه نقاط شهر بدست آمده همه گواه آن هستند كه دقيقا قبل از هر تجمع و درگيری عده ای موتور سوار در صحنه حاضر شده اند كه يا شعارهای ضد حكومتی داده اند و مردم را به اغتشاش دعوت كرده اند و خود بتدريج از صحنه خارج شده اند - مثل موارد مشخصی در تهران پارس در دو سه شب اخير و يا مورد مشخص خيابان اتابك و در نزديكی قرار گاه نيروی ويژه سپاه . در همه اين موارد شاهدان عينی اين مسئله و شكل شروع ماجرا را تائيد كرده اند .

در برخی موارد نيز كه جمعيتی جمع شده و آماده نوعی درگيری بوده اند همين نيروها اين بار با شعار دفاع از حكومت و شعارهای حزب الهی درگيری را شروع كرده و با حضور نيروی انتظامی از صحنه به سرعت غيب شده اند.

تمام اين موارد گويای آن است كه برخی از جريانات كه دارای پايگاه محكمی در حاكميت و رابطه با برخی از جناحهای آن هستند عملا عامل اصلی شروع  و ادامه درگيريها بوده اند.

اما نقش مردم ، حجم و چرائی دخالت آنها در ماجرا چگونه بوده است؟

واقعيت آن است كه بعد از انقلاب و پس از دوره هشت ساله جنگ جنبش اجتماعی در ايران دو معيار اساسی داشته است . با وجود آنكه مخالف  سيستم بسته موجود بوده اما در عين حال با خشونت گرائی هم مخالفت داشته است . رو آوری گسترده مردم به اصلاحات نيز در سال 76 از همين منظر بوده است . اما بتدريج با سرخوردگی از روند اصلاحات گرايش به سمت تغيير شرايط با كمك عامل خارجی و حتی كاملا توسط اين عامل تقويت شده است. البته، خشونت گرائی هنوز جائی ندارد، با آنكه اين مسئله در نزد مردم قطعی شده كه سيستم بدون عامل فشار موثر تغيير نخواهد كرد اما كماكان با خشونت گرائی و آنتاگونيسم اجتماعی مخالفت می شود .

مسئله در ميان جوانان، بخصوص در طبقات ميانه و رو به بالا، دراين سالها متفاوت شده است . نوعی اغشاش گری و روحيه اعتراض شديد در اين گروه به روشنی مشاهده می شود. روی آوری به ورزشهای خشن، گرايش به سمت انواع ماجراجوئی ها، ايستادگی در مقابل عرف و معيارهای پذيرفته شده اجتماعی و نظائر آن نيز از همين جا ناشی شده است. اين گروه نيز مانند گروه مقابل آمادگی هرگونه هرج و حرج طلبی و اغتشاش را يافته و خشونت حكومتی، اين خشونت را شكل بخشيده است . اين مقابله خشن، البته متفاوت است با تمايل مردم برای شركت در يك تظاهرات و اعلام مخالفتشان با حكومت. به همين جهت نيز در شب های گذشته، هر گاه در محلات تظاهراتی اعتراضی و درحمايت از زندانيان سياسی برپا شده مردم به آن پيوسته اند اما هر گاه كسانی آنها را تشويق به مقابله خشن كرده اند، حتی قبل از آنكه نيروهای انتظامی و يا لباس شخصی ها برسند مردم متفرق شده اند. هيچ معلوم نيست كه اين گروه با آن گروه مقابل در يك ارتباطی نباشند، زيرا عملا مانع تظاهرات آرام و اعتراضی مردم می شوند.

درميان دانشجويان، بخش عمده ای به تبعيت از جو عمومی گمان می كنند دخالت مستقيم خارجی و حل مسائل از اين طريق حداقل برای آنها كم هزينه تر خواهد بود و لزومی ندارد آنها خود وارد معركه شوند.

اغتشاشات 10 روز اخير، از زاويه مردم تا حدودی بيان نوعی ابراز نارضايتی بويژه با توجه به موج جديد تورم است، اما ماجراجوئی ها، به نوعی سرگرمی و رو كم كنی در محلات تبديل شده و يا اينطور تبليغ می شود.

نكته جالب توجه ديگر در ارزيابی برداشت و جمع بندی مردم از اين قضايا مشاهده می شود

 

نياز به رهبري

 بعد از مدتها مشاهده می شود كه بحث وجود رهبری و نيروئی كه بتواند حركت مردم را هدايت كرده و به سامان برساند در سطح گسترده ای در ميان مردم ديده می شود . اغلب به كانالهای ماهواره ای نيز از اين زاويه و با ديدی انتقادی نگاه می كنند . معتقدند به دليل فقدان همين رهبری منطقی چنين نيروهائی سريع وارد ميدان شدند و غير مسئولانه سعی كردند از آن به نفع منافع خود استفاده كنند. حكومت چاره كار را مانند هميشه در سانسور و پارازيت جستجو كرد و اين خود به اشتياق مردم افزود و مشروعيت برای اين تلويزيون ها فراهم ساخت.

حتی صدا و سيما و بخشی از جريانات درون حاكميت نيز تبليغات خود را كاملا بر اين موضوع متمركز كردند .

شانس بزرگی كه نصيب همه ما در ايران شده آنست كه مردم نسبت به هر امری مشكوك اند و به آسانی زير بار اين و يا آن حرف و توصيه نمی روند.

 

مسئله از زاويه حاكميت چگونه بوده است؟

 با توجه به اينكه به نظر ميرسد بخشی از حاكميت شديدا به دنبال دامن زدن به اين قضيه است و  برای دلائل آن موارد متعددی را می توان به صورت حدس و گمان مطرح كرد، اما مجموعه غالب حاكميت حتی بخشی از طيف محافظه كار نيز با شك و ترديد بسيار با ماجرا برخورد كرده است و اين احتمال قوی است كه اتفاقا در اين ماجرا دست های پشت پرده در طيف راست باز شود. دستگيری عناصری از طيف انصار و برخورد با آنها هم از همين زاويه قابل تحليل می باشد .

 

جهت گيری مردم و دانشجويان

 گرچه آمادگی اعتراضات اجتماعی كماكان وجود دارد و زمينه های آن نيز با توجه به روند تورم و فشارهای اجتماعی ديگر تقويت می شود و جوانان نيز با توجه به شروع تابستان وقت و آمادگی بيشتری برای اقدامات مقابله جويانه با فشارهای حكومتی دارند، اما به نظر ميرسد حداقل تاثير تحولات عراق و مواضع اخير سردمداران آمريكا آن بوده است كه مردم برای مدتی منتظر بمانند تا بيشتر سر از كار و برنامه اين نيروی خارجی در آورند.

دراين ميان، يك واقعه خاص  می تواند موجب يك جرقه اجتماعی غير قابل كنترل شود. زمينه های اجتماعی و سياسی چنين وقايعی بدليل ناراضی گسترده مردم، فروريزی وسيع مشروعيت نظام و بی اعتمادی مردم به حاكميت روز به روز تقويت می شود .

 

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی