ايران

پيك

                         

اصلاحات

گريزناپذير

از اين گذرگاه عبور می كند!

 

 

آنكس كه اصلاحات و ضرورت آن در ايران را، در بسته شدن و يا باز بودن چند روزنامه خلاصه كند و يا فريبكارانه در پشت شعارهای دفاع از مستضعفان و توسعه اقتصادی پنهان شود، خود را زودتر از مردمی فريب داده است كه خواهان تغييرات بنيادی در ايران اند. آن ها كه در ساختار حكومت كنونی فساد و تباهی و غارت بی سابقه را درايران بوجود آورده اند، هرگز نمی توانند دركسوت نجات دهنده خود را به مردم معرفی كنند. آن طرح جنون آميزی كه برای قبضه مجلس هفتم در دست دارند، چه به نتيجه برسد و چه نرسد، با همان واقعياتی روبروست كه در زير می خوانيد و مجلس ششم نيز با آن دست به گريبان بود. زمان لفاظی ها، وعده های اسلامی در نماز جمعه ها و سوء استفاده از احساسات مردم در سالروزهای وقايع دوران اوليه اسلام در ايران گذشته است، زيرا ابعاد فاجعه امروز در ايران حجيم تر و وسيع تر از آنست كه بتوان در پناه آن سالگردها، از پيامده های اين بحران در امان ماند. بيانيه 52 ماده ای برای سمت گيری 20 سال آينده كشور كه از سوی رهبر به دولت ابلاغ شده، می خواهد اين بحران را بدست كسانی حل كند كه تصويب كنندگان و تهيه كنندگان اين منشورند و خود بوجود آورده و حافظ آن. اين منشور را مجمع تشخيص مصلحت تهيه كرده و رهبر آن را به دولت و مجلس برای اجرا ابلاغ كرده است. جدا از اينكه اين بيانيه سراپا لفاظی و كلی گوئی است، حتی اگر يك دليل برای بی ارزش بودن آن كافی باشد، آن است كه سازندگان بحران همه جانبه 15 سال اخير ايران، درحاليكه خود بوجود آورنده اين بحراند، می كوشند مجلس و قوه مجريه ای را قبضه كنند كه رهبر اجرای منشور52 ماده ای خود را برعهده آن ها گذاشته است! در حاليكه اگر عزمی برای چاره جوئی وجود داشت، ابتدا بايد مخالفان اصلاحات و كسانی كه به نمايندگی و يا بعنوان عامل مستقيم غارت بی سابقه كشور طی 15 سال اخير در مجمع تشخيص و شورای نگهبان، مجلس خبرگان و بينادهای مالی وابسته به بيت رهبری نشسته اند از صحنه سياسی و اقتصادی كشور حذف می شدند. اما شاهديم كه آنها برای قبضه مجلس هفتم و دولت خيز برداشته اند. به اين ترتيب، هر طرح و برنامه و منشوری كه برای نجات كشور از بحران همه جانبه كنونی تهيه شود، تا دستگاه رهبری و ساختار حكومتی درايران تغيير نكند بی فايده است، حتی اگر بهترين طرح ها باشد، كه منشور ابلاغ شده رهبر به مجلس و دولت اساسا چنين نيست. حتی، شايد آن را بتوان شليك به قانون اساسی و بستن دفتر انقلاب 57 نيز ارزيابی كرد.

آنچه در زير می خوانيد، اخبار و گزارش هائی است كه طی يكماه گذشته از مطبوعات داخل كشور برگرفته ايم و تمامی آنها مستند به اظهارات و مصاحبه های مقامات مسئول و كارشناسان دانشگاهی است. و اين، تازه گوشه ای از فاجعه است. اين فاجعه وبحران ناشی از آن، زلزله و سيلی در حد ويرانی و آماده شدن برای از نو ساختن دستگاه حكومتی در ايران را می طلبد. بخوانيد:

 

پيرپسران و پيردختران

رئيس سازمان ملی جوانان جمهوری اسلامی دراشاره به دشواری مالی ازدواج در ايران امروز می گويد: بيش از يك ميليون و ۲۰۰ هزار پسر و يك ميليون و 589 هزار پير پسر و پير دختر شده اند.

 رشد جمعيت ۱۵ تا ۲۹ سال كشور در سال ۸۲ معادل ۶۸/۳ درصد بوده است و شمار دقيق كنونی جمعيت جوان كشور ۲۲ ميليون و ۵۸۶ هزار نفر است.

طلاق، درايران عموما در همان سالهای اول و دوم ازدواج روی داده است و اكنون درايران از هر ۶ ازدواج يكی منجر به طلاق می شود.

دختران واجد شرايط ازدواج در سنين ۱۵ تا ۲۹ در سال ۷۵ معادل ۳ ميليون و ۵۳۵ هزار نفر و در سال ۸۰ بيش از۴ ميليون و ۴۴۵ هزار نفر بوده است. دختران بيش از 29 سال كه شانس كمتری برای ازدواج دارند، در سال ۸۰ يك ميليون و ۵۸۹ هزار نفر بوده است.

 

ايدز

40 هزار دختر و زن آسيب ديده در كشور وجود دارند كه به نوعی دختران و زنان  فراری شناخته می شوند. همچنين، بهروز معبوديان، كارشناس ارشد امور آسيب های اجتماعی می گويد:

يك ميليون و 200 هزار زن سرپرست خانوار وجود دارد كه از اين تعداد تنها 300 هزار نفر تحت پوشش حمايت كميته امداد و سازمان بهزيستی هستند و قطعا 900 هزار تن بقيه به حال خود رها شده اند كه برای تأمين زندگی خود مجبور به كارهای ديگری هستند.

بسياری از آنها برای تأمين نيازهای خود گاه ناچار می شوند وارد باندهای قاچاق و تجارت جنسی شوند. با توجه به اينكه ايران در طلاق رتبه اول را در دنيا دارد پس از مدتی زنان آسيب ديده در جامعه رها می شوند و برای تأمين خود گاهی مجبور به خود فروشی می شوند و باندهای قاچاق, دختران را به كشورهای حاشيه خليج فارس می فرستند و هيچ مقامی نيز نمی تواند منكر افزايش آسيب های اجتماعی در كشور شود.

ايدز در ايران از طريق آميزش جنسی و در ميان معتادان تزريقی به سرعت گسترش می يابد. دكتر گلاره مستشاری، روان پزشك در ايران می گويد معضل ديگری كه مانع از تلاشها برای مبارزه با ايدز در ايران شده است، موضوع تابو بودن گفتگو و آموزش علنی در مورد روابط جنسی است. او می گويد روابط جنسی و بيماری های مرتبط با آن در ايران به طور علنی مطرح نمی شود و حوزه ای غدغن قلمداد می شود. دكتر مستشاری هشدار می دهد در ايران باكره بودن دختران پيش از ازدواج موضوعی مهم است كه باعث شده بيشتر تماسهای جنسی، مانند آن چه در مردان همجنس گرا ديده می شود، از مقعد صورت گيرد و اين خود بيشترين خطر را در انتقال ويروس اچ آی وی ايجاد می كند. دكتر محبوبه حاج عبدالباقی، متخصص بيماری های عفونی در ايران، می گويد در حالی كه كارشناسان ايدز در ايران اجازه دارند در مورد نقش معتادان تزريقی در گسترش ايدز توضيح دهند، اما در حيطه روابط جنسی و نحوه انتقال بيماری های آميزشی، از دادن جزئيات منع می شوند. مقامات استدلال می كنند مطرح شدن جزئيات روابط جنسی باعث "باز شدن چشم و گوش" می شود و حتی در زمانی كه جامعه با احتمال خطر يك اپيدمی مرگبار روبروست به صلاح نيست به طور علنی وارد جزئيات روابط جنسی شد.

جواد لاری دبير همايش مبارزه با آسيب‌‏های اجتماعی با ابراز تاسف از آمار اعلام شده مصرف كنندگان قرصهای شادی آور و همچنين آمار فحشا در كشور می گويد: اطلاعات دكتر الچيانی، عضو هيات علمی دانشگاه علوم پزشكی ايران، در خصوص جمعيت 280 هزار نفری مبتلايان به بيماری ايدز كاملا صحيح است. در شهرستان ايرانشهردر ميان زباله دان من خودم ۱۰ نفرمعتاد تزريقی ديدم كه ازسرنگهای داخل زباله ها استفاده می كردند.  يك پزشك ايرانی كه چند هفته ای به ايران رفته و بازگشته می گويد: دوسال پيش كه برای چندروزی به جيرفت مسافرت كردم از كثرت جوانان اين شهر كه اكثرا تزريقی بودند شگفت زده شدم. به هر طريق سرنگی كه يك فرد معتاد تهيه می كرد تعداد كثير ديگری به كرات از آن برای تزريق استفاده می كردند، تا اينكه چندی پيش اطلاع يافتم بالاترين ميزان بيماران ايدزی از شهر جيرفت هستند. در ليبرال ترين كشورهای دنيا كه تمام فعاليتها در دست بخش خصوصی است، آن دولت ها اجازه نمی دهند مديريت و سرنوشت اموری مانند بهداشت، آموزش، تامين و امنيت در اختيار كامل بخش خصوصی باشد و دولت نظارت و حساسيت ويژه ای اعمال می كند و بيشترين سهم ماليات صرف امور فوق ميگردد.

يك مسافر ديگر كه اتفاقا او نيز پزشك است می گويد: سه سال پيش در يك بيمارستان در دوبی كار می كردم. شايد هفته ای يك يا دو ايرانی را می ديدم كه HIV مثبت بودند كه طبق قانون دوبی بايد از طريق بيمارستان به مقامات قانونی معرفی می شدند. متاسفانه چون آنها مجبور به ترك امارات متحده عربی می شدند، به ايران بر می گشتند.

يك كارشناس بيماری های جنسی كه درايران به سر می برد می گويد: علاوه بر اعتياد، در ايران روابط جنسی نيز يك عامل مهم است. اگر اين روزها در خيابانهای شهربرويد زنان ودختران را می بينيد كه به خودفروشی مشغول هستند كه فقر بيكاری و... از عوامل آن است. در نگاه ديگر، دختران وپسرانی را نيز می بينيد كه با هم روابط دوستانه دارند ودر موارد زيادی اين روابط منجر به روابط سكس می شود، اما نبود اطلاعات كافی در جامعه ای كه دختران برای باكره بودن به شيوه های سكس نامتعارف رو می آورند و يا پسران و دختران نيز به همجنس گرايی رو آوردند مشكل را چندين و چند برابر كرده است. ايدز را بايد يكی از بيماريهای مسلط دهه آينده ايران دانست. نگاهی به "چت روم" ها در ايران بياندازيد! درصد بسيار بالايی از اين "چت روم" ها به مسائل سكس و آنهم از نوع همجنس گرايی مربوط است. اين خود گواه بر چيست؟ سكس مخفی در صد بسيار بالا اكنون در ايران دارد كه از همين روابط هم ايدز گسترش می يابد. يعنی يك بيمار مبتلا به ايدز چنان به فرد ديگری در "چت روم" نزديك می شود كه رابطه جنسی در اولين ديدار قطعی است بدون آنكه از بيماری هم با اطلاع باشند.

در ايران هنوز هيچ آمار دقيقی از اين بيماری در دست نيست. در رسانه ها با سانسور جلوی اين مطلب را می گيرند. در ايران ايدز را مختص معتادان تزريقی و يا برآمده از آرايشگاهها و دندانپزشكی ها می دانند و اين تنها به دليل اطلاع رسانی غلط است. ايدز در جامعه ما در چند سال آينده بيداد خواهد كرد واين امر به دلايل زير می باشد:

۱ـ بالا رفتن سن ازدواج در ايران كه منجر به روابط جنسی پنهان بين دختران و پسران شده است .

۲ـ فقر زنان و نداشتن كارمعيشتی آنها را به فحشا می كشاند.

۳- نبود مكان هايی با نظارت سازمان بهداشت برای مردان و پسرانی كه به دنبال سكس هستند، سبب شده تا زنانی كه دارای شركای جنسی متعدد هستند بی هيچ ضابطه و رابطه ای با مردان متعدد آميزش كنند.(بدون داشتن كارت سلامتی و بهداشت )

۴ـ نبود نظارت كافی و مستمر بر وضع زندان های كشور از نظر بهداشتی و وجود مواد مخدر در زندانها برای معتادان تزريقی .

مسئولان مربوطه می گويند، كه در جامعه ما بين ۸ تا ۱۲ درصد مبتلايان از اين راه آلوده شده اند، كه به دليل رشد فساد اين درصد به سرعت افزايش پيدا می كند و به بالای ۵۰ در صد خواهد رسيد. عده ای از مسولان نه می خواهند و نه می توانند آن را كنترل كنند. نمی خواهند چون همه جا نشانه هايش پيداست و نمی توانند چون اعتقاد دارند كه جامعه اسلامی است و در آن فساد وجود ندارد. اين ها كسانی اند كه چند سال پيش می گفتند ايدز، عذاب الهی در جوامع غربی است و اكنون نمی توانند فاجعه ای را برای جامعه خود بپذيرند.

 

دختران فراري

مدير عامل‌ انجمن‌ حمايت‌ و ياری بـه‌ آسيـب‌ديـدگان‌ اجتماعی اعلام‌ كرد: باندهای مافيای فحشا بسياری اوقــات‌ خـود دختـرانـی را بـه‌ خانه‌های سلامت‌ بهزيستی مي‌فرستند تا از آن طريق دختران‌ را به‌ باندهای خود بكشانند.

خسـرو صفـوريـان‌، مـديـر عامل‌ انجمن‌ حمايت‌ و ياری آسيب‌ديدگان‌ اجتمـاعـی ‌می گويد:

دختران‌ مـي‌تـواننـد بدون‌ هيچ‌ مانعی وارد خـانـه‌هـای سـلامت‌ شوند و بدون‌ بهـانه‌يی نيز بيرون‌ بروند. بنابراين‌ رخنـه‌ افراد مافيای فحشا به‌ عنوان‌ دختــــران‌ فــــراری به اين خانه ها و جلب دخترانی كه دراين خانه ها هستند امری عادی است و تفكيك آنها از يكديگر نيز ممكن نيست، زيرا همه آنها از يك نوع آسيب اند.

آمارهايی كه‌ از ســــوی ســــازمـــان‌هـــای دولـتـــی درخصـوص‌ آسيـب‌هـای اجتماعی اعلام‌ مي‌شود، معمولا غيرواقعی اسـت‌ و يك‌ مهر محرمانه‌ روی آنها مي‌خورد و به اين ترتيب معمولا هم مردم و هم مسئولان از‌ واقعيــات‌ و آمــارهــای درسـت‌ بی خبر می مانند.

از صبح تا غروب در دادسراها ودادگاه های تهران و شهرهای بزرگ انواع پرونده هائی كه با فحشاء ارتباط دارد درجريان است.

سرگذشت يك دختر15 ساله مبتلا به ايدز را از روی روزنامه های داخل كشور بخوانيد: ‌‌ دو هفته‌ قبل‌، از خـانه‌ فرار كردم تا زندگی جديدی را تجربه‌ كنم‌. بعد از فرار چون‌ شب‌ جايی برای ماندن‌ نداشتم‌ در پارك‌ خوابيدم.  شب چند پسر جوان‌ مرا دوره‌ كردند. مرا با خود به‌ خانه‌يی كه‌ مال‌ يكی از پسرها بود بردند. همان‌ شب‌ به‌ من‌ تعرض‌ كردند و از فردای آن‌ شب‌ هر روز مرا به‌ خانه‌ كسی مي‌بردند. در اين‌ ميان‌ پسری به‌ نام‌ "ناصر" هم‌ با من‌ آشـنا شد و مرا به‌ خانه‌ خواهرش‌ كه‌ مطلقه‌ بود برد. دو سه‌ شب‌ آنجا بودم‌ تا اينكه‌ دو روز قبل‌ در ميدان‌ گمرك‌ مرا همراه‌ "ناصر" دستگير كردند. در اين‌ مدت‌ به‌ ويـــروس‌ ايـــدز آلـــوده‌ شـــدم. نمي‌دانم‌ چه‌ وقت‌ و از چــه‌ كـسـی.

 

اعتياد

در تهران كانون توزيع قرص های شادی آور بر همگان آشكار است: بازار ناصرخسرو!

همان بازاری كه تا پيش از انقلاب 57  خود را تا كنار درهای هميشه بسته و غربی كاخ گلستان، - بارگاه و حرمسرای سلطان صاحبقران- پيش كشيده بود و بعد از انقلاب بخشی از بازار سنتی تهران شد. پيش از انقلاب نيز برای خريد اجناس انباری و ارزان و حتی لباس سری دوزی شده به آن می رفتند و حالا برای خريد ارزان قرص و مواد مخدر به آن سر می زنند!

مافيای مواد مخدر، قرص های شادی زا را با عنوان داروی ضد اشتها و لاغری به ثبت رسانده و وارد می كند. اما چه دستها و اقتداری آنها را از گمرك فرودگاه عبور می دهد و به بازار می رساند، جز با بهره گيری از فساد ريشه دار در نيروهای امنيتی و سپاهی چنين امكانی فراهم می شود؟ فسادی كه تنها يك قلم اعلام شده هفته های اخير آن را در زير می آوريم.

از آثار اوليه مصرف قرص های شادی زا افزايش ادراك های حسی در مدت زمان كوتاه و سپس اختلال در تمركز فكری، اضطراب، تحريك پذيری و توهم، هذيان وعلايم اوليه جنون است.

تشنج و از كار افتادن قلب نيز از جمله زيان های اين قرص هاست و بسياری از آسيب های مصرف قرص هيجان زا تا ماه ها و حتی تا پايان عمر برگشت ناپذير است. نسل جوان كشور بايد به هر قيمت از سياست دور شود، حتی اگر فوتبال امكانی برای ابراز شادی عمومی و يا اعتراض عمومی بخواهد بشود بايد آن را نيز به نابودی كشاند، دانشگاه و خوايگاه را به خاك و خون كشيد. ريشه ها را بايد دراينجاها جستجو كرد.

رئيس اداره «پيشگيری و درمان سوء مصرف مواد» وزارت بهداشت می گويد: «در حال حاضر 80 درصد ماده مصرفی معتادان در ايران ترياك است و پس از آن هروئين، حشيش و اخيرا مواد مخدر محرك مانند اكستازی (قرص شادي) نيز به آن افزوده شده است، كه مصرف كنندگان اصلی اين آخری نوجوانان و جوانان هستند.

 

2 ميليون معتاد رسمی

6ر5 ميليارد دلار پول كشور هر سال صرف مواد مخدر می شود. اين پول يا بصورت مصرف مواد مخدر نابود می شود و يا صرف مبارزه با آن می شود!

علی هاشمی، دبير ستاد مبارزه با مواد مخدر روز گذشته در جمع خبرنگاران گفت:

چرخش يا سود قاچاقچيان و هزينه‌‏های مربوط به مواد مخدر، در كشور 4500 ميليارد تومان است. وجود 2 ميليون معتاد در كشور مصرف كننده سالانه حدود 1000 تن مواد مخدرند. او تاكيد كرد: از آنجا كه آمار دقيقی از تعداد معتادان در اختيار نداريم، ميزان مواد مصرفی را نمي‌‏توان به طور دقيق مشخص كرد.

بايد در زندان‌‏ها تجهيزاتی وجود داشته باشد كه بتوان مواد مخدر را شناسايی و مانع ترويج آن در زندان‌‏ها شويم.
 از كل معتادان كشور
300 هزار نفر به هروئين اعتياد دارند و 160 هزار نفر معتاد تزريقی هستند كه اين خطر بزرگی برای جامعه ما محسوب مي‌‏شود.

معتادان تزريقی عامل چرخش ايدز در كشورند و اين خود مشكل ديگری است كه بايد كنترل شود.

امان الله قرائی مقدم, جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران می گويد:  روزانه نيم تن مواد مخدر در منطقه خاك سفيد تهران مصرف می شود.  خاك سفيد ظاهرا خراب شده، اما در زيرآن تونل زده شده و در زير تونلها، فساد، فحشا و مصرف مواد مخدر بيداد مي‌‏كند. وضعيت خاك سفيد به گونه‌‏ای است كه شايد پليس هم جرأت ورود به آن منطقه را نداشته باشد.

وقتی جامعه احساس كند كه مسئولان آن از نظر كنترل اجتماعی و امنيت جامعه دچار ضعف هستند از نظر سياسی نيز بی اعتماد مي‌‏شوند.

روزنامه ها توقيف شدند و سانسور اخبار تيراژ آنها را بشدت كاهش داد، فعاليت سياسی در دانشگاه بسيار پرهزينه شد، دروغگوئی در سيمای جمهوری اسلامی دوچندان شد، فضای فرهنگی و سياسی را بستند و...

حاصل آن چه می توانست باشد جز همين آمار و ارقام تكاندهنده ای كه نشاندهنده عمق بحران اجتماعی و اقتصادی در ايران است نمی توانست باشد. آنچه ايران را تكان خواهد داد، انگيزه های پرقدرت مقابله با اين بحران عمومی است، گرچه بحران آفرينان مجلس و دولت را هم قبضه كنند؛ با اين آمار و ارقام چه خواهند كرد. ريشه های اصلاحات در اينجا نهفته است.

 

به مقدس ترين شهر برويم

قم، پس از انقلاب مفتخر به لقب"مقدس" شد.

300 مؤسسه پژوهشی در قم مشغول فعاليتند كه اكثرشان فعاليتشان دينی است, 25 درصد جمعيت قم را طلاب علوم دينی و خانواده هايشان تشكيل می دهند. تعدادی مؤسسه فرهنگی در قم وجود دارد كه برای خارج از قم فعاليت می كنند. دراين مدينه مقدسه كيلو كيلو مواد مخدر شايد از پيدا كردن قرص استامينوفن راحت تر باشد. يكی از مسئولان مبارزه با مفاسد اجتماعی می گويد: مراكز فساد و فحشا و همچنين عمل قبيح زنا 100 درصد افزايش داشته است, عمل شنيع لواط 5 درصدافزايش نشان می دهد, شرب خمر 200 درصد افزايش داشته است, عمل منافی با عفت عمومی 118 درصد افزايش داشته است (علنا رابطه نامشروع مرد و زن بوده است), تظاهر به فعل حرام 31 درصد افزايش داشته است, جريحه دار كردن عفت عمومی 200 درصد افزايش داشته است (نوارهای مبتذلی كه داخل خودروها پخش می كنند), فرار از منزل 200 درصد افزايش را نشان می دهد (اكثرا دختران) و همچنين اجرای حكم شلاق نيز 50 درصد افزايش داشته است... نوار كاست 300 درصد افزايش و مشروبات الكلی 100 درصد افزايش را نشان می دهد... اكثر دستگيرشدگان خانم, جرمشان رابطه نامشروع بوده است كه 52 درصد اين افراد مجرد, 40 درصد متأهل, 6 درصد مطلقه و يك درصد متعلقه بوده اند... و 71 درصد اين افراد زير 33 سال يعنی در سنين جوانی هستند.

موتلفه اسلامی آخرين كنگره نوبتی خود را، جهت آماده شدن برای انتخابات مجلس هفتم در قم و در جوار آيات عظام برگزار كرد. هفته دوم آذرماه جاری. آيت الله رضا استادی كه سالها دفاتر نمايندگی ولی فقيه و دارالتبليغ جمهوری اسلامی را در خارج از كشور اداره می كرد و از محارم بيت رهبری است، در كنگره موتلفه سخنرانی كرد و از سياست و ديانت و منطبق بودن هر دو با ماهيت موتلفه اسلامی بسيار گفت. اينكه او به چه دليل و رابطه ای در اين كنگره شركت كرد، به خود وی مربوط است، اما آن آمار و ارقامی كه در بالا و در باره شهر قم ارائه شد، به همه ملت ايران مربوط است. با اين شهر مقدس چه بايد كرد؟ موتلفه می خواست تكليف ايران را روشن كند، چه كسی تكليف قم را روشن خواهد كرد؟ آنها كه چنين فاجعه ای را موجب شدند؟

 

فرماندهان سپاه از خود دفاع می كنند!

يك فرمانده سپاه پاسداران و يك سر بازجوی حراست قوه قضائيه باتهام 14 ميليارد تومان دزدی و رشوه بازداشت شدند. ابتدا فرمانده سپاه قدس سپاه پاسداران بنام "تقی هاشمی” باتهام قاچاق كالا و فروش دلار به مبلغ 11 ميليارد تومان در بازار دوبی و امارات متحده عربی دستگير شد و سپس بازجوی وی بنام حسن نعمتی كه درجريان بازجوئی با وی زدوبند كرده و در بيرون از زندان كار را ادامه داده بود بازداشت شد.

حسن نعمتی كه سربازجوی شعبه رسيدگی به تخلفات مالی و مفاسد اقتصادی در قوه قضائيه است، از جمله بازجويانی است كه در جريان پرونده رسيدگی به تخلفات مالی شهرام جزايری يكی از متهمان آن پرونده بنام كربلائی را زير شكنجه وادار به اعتراف عليه جبهه مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب كرده بود.

حسن نعمتی، پس از دستگيری هاشمی بجای بازجوئی از وی، با او در يك معامله به تفاهم رسيده  و چك های او را در بازار به كار انداخت كه از اين طريق 3 ميليارد تومان به جيب زده است.

انتشار خبر اين بازداشت ها كه نفرات و فرماندهان ديگری از نيروهای نظامی نيز در ارتباط با آن بازداشت شده اند برای مطبوعات ممنوع اعلام شده است. فرماندهان سپاه كه بی وقفه بنام دفاع از ارزش های اسلامی و انقلابی در اين 6 سال اطلاعيه عليه اصلاحات و مجلس صادر كرده و حتی مطبوعات را مجبور به انتشار آنها كرده اند، پشت اين پرونده و جلوگيری از درج خبر آن در مطبوعات ايستاده اند. آن اسكله های مخفی در بندرعباس كه تنها يكبار رئيس مجلس و يكبار نيز بصورت سربسته تر محمد خاتمی به آن اشاره كردند، برای همين امور اختصاصی است. سپاه قدس با بهانه ياری رساندن به جنبش های اسلامی در كشورهای اسلامی و بويژه لبنان و فلسطين برپا شد، اما پرونده ای مملو از كارهای تروريستی در خارج و داخل كشور دارد و بسياری از عاملين و فرماندهان ترورهای مهم سياسی در خارج از كشور نظير ترور قاسملو و شاپوربختيار و انفجارهای مهيب در كشورهای جهان در اين سپاه جمع اند و پل ارتباط القاعده با سپاه پاسداران اند. از اين فساد و تباهی با بمب اتم هم نمی توان دفاع كرد، گرچه فرماندهان سپاه چنين هوسی هم داشته باشند!

ـ( نقل از راه توده شماره 126)

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی