ايران

پيك

                         
مناظره تاج زاده و زيد آبادی
 
 

احمد زيدآبادی و مصطفی تاج‌زاده، با موضوع “يكپارچه‌سازی حكومت و تبعات آن“ در دفتر سازمان دانش آموختگان ايران (سازمان ادوار تحكيم وحدت) با يكديگر مناظره كردند.

احمد زيدآبادی، با بيان اين مطلب كه تا انتخابات مجلس ششم اصلاحات روند رو به رشدی داشت، گفت: بعد از مجلس ششم، اصلاحات در سراشيبی قرار گرفت. البته اين بدان معنا نيست كه حضور نمايندگان در مجلس بد بود، بلكه به اين معنی است كه اگر در آن نقطه قرار نمی‌‌گرفتند در معرض فشارهای داخلی و خارجی بر قدرت نيز قرار نمی‌‌گرفتند. اما اين حضور باعث شد تا ايشان به آرام كردن و توجيه مردم بپردازند و در نهايت اين برخورد با جامعه به از دست رفتن پتانسيلی منجر شد كه وجود داشت.

اصلاح‌طلبان در نقطه‌ای از قدرت اجرايی حضور پيدا كردند كه اهرم‌های واقعی قدرت در دست افراد ديگری بود و اين رويكرد باعث شد تا امروز مخالفان و اقتدارگرايان ناكامی‌های موجود را به اصلاح‌طلبان نسبت دهند، در حاليكه مقصر اصلی، اقتدارگرايان بودند.

همان فشارهای داخلی و خارجی كه بر اصلاح‌طلبان وارد شد، بر اقتدارگرايان نيز وارد آمد، اما به دليل تفاوت‌هايی كه بين دو گروه راديكال و ميانه روی اين جناح وجود دارد، اختلافات درونی ايشان بيش از پيش خواهد شد و به اصطلاح، همين نفسی را كه امروز می‌كشيم آن وقت هم می‌كشيم. دليل دوم آنكه آنها از پس كنترل همه چيز برنمی‌آيند. محافظه‌كاران با هيچ ابزاری نمی‌‌توانند به شيوه خود، از پس همه معضلات جامعه برآيند. همان‌طور كه در حوزه‌ی اجتماعی در برابر برخی مسايل ناتوان ماندند، در حوزه‌ی سياسی هم قدرت ندارند، همه ما را دستگير و زندانی كنند.

اگر قرار باشد انتخابات با ساختار فعلی برگزار شود، بهتر است قدرت يكپارچه شود، اما اگر بتوانيم با طرح و برنامه برای پيشبرد واقعی اصلاحات اقدام كنيم، آن وقت صورت‌مساله فرق می‌كند.

سيدمصطفی تاج‌زاده نيز در اين جلسه با بيان اين كه نبايد سوال ما اين باشد كه قدرت يكپارچه می‌شود يا خير؟، گفت: بايد بپرسيم در عصر مدرنيته انتخابات چيست؟ و اگر در انتخابات، اراده عمومی ظاهر نمی‌‌شود، در كجا ظاهر می‌شود؟

انتخابات پديده‌ای است كه حاصل مبارزات و تجربيات اين كشور است و بزرگ‌ترين فرصت است.

اگر نيروهايی از فرصت انتخابات استفاده نكنند، معنايش آن است كه به مراتب قابليت استفاده از فرصت‌های كوچك‌تر در جامعه را ندارند.

انقلاب اسلامی حاصل فرصت‌شناسی امام(ره) در عصر خود بود.

تاج‌زاده با اشاره به اين مطلب كه امروز در دنيا، دموكراسی را مساوی با انتخابات آزاد می‌دانند، انتخابات را نمايش اراده‌ عمومی دانست و گفت: عادلانه‌ترين سيستمی كه هر كس در آن جايگاه خود را پيدا می‌كند، انتخابات است.

وی در واكنش به اين سخن زيدآبادی مبنی بر ضعيف دانستن جناح راست، گفت: اگر راست آنقدر كه می‌گويند قدرت ندارد، چرا انتخابات آزاد را بر آن تحميل نكنيم.

اگر توانايی برگزاری انتخابات را داشته باشيم و اين كار صورت نگيرد، آيندگان ما را سرزنش خواهند كرد. يكپارچگی قدرت  در ايران منفی است .

وی در پاسخ به اظهارنظر زيدآبادی در مورد روند اصلاحات بعد از مجلس ششم نيز گفت: اين كه بگوييم محافظه‌كاران به دليل ياس و نوميدی فعلی در جامعه از تجربه‌ی مجلس ششم راضی هستند، درست نيستند، اگر اين گونه بود در مجلس هفتم اين طور مقابله نمی‌‌كردند.

كسانی كه معتقدند قبل از هشت‌سال و حضور اصلاح‌طلبان در قدرت، وضعيت ما بدتر از امروز بود، در اشتباه هستند.

كسانی كه مثل ما در قدرت حضور پيدا نكردند چه اقدام مثبتی توانستند انجام دهند كه ما نكرديم.

زيدآبادی در پاسخ به سخنان تاج‌زاده، محافظه‌كاران را در شناخت منافع خود ناتوان دانست و گفت: ايشان اگر بر منافع خود اشراف داشتند، بر حضور افرادی مثل دكتر معين در انتخابات اصرار می‌كردند.

اصلاحات پتانسيل موجود در جامعه را در يك روند فرسايش قرار داد. می‌توانستيم از طرق ديگری از پتانسيل جامعه استفاده كنيم. اگر دكتر مصدق هم در قدرت حضور پيدا نمی‌‌كرد می‌توانست نيروهای جامعه را در حوزه‌های مدنی، موثرتر به كار گيرد.

تصور من اين است كه به جای ورود به قدرت، بگذاريم تصميم‌گيری درباره مسائل مهمی مثل مساله انرژی هسته‌ای و مواجهه با آمريكا به عهده‌ی خود آقايان باشد. فقط در صورتی می‌توانيم شركت در انتخابات را توصيه كنيم كه شرايط بازی به طور جدی عوض شود.

تاج‌زاده نيز در ادامه گفت: اگر الان بتوانيم نيروهايی را برای تحميل انتخابات آزاد به شورای نگهبان بسيج كنيم، اين حاصل دوم خرداد است. اما آيا قبل از دوم خرداد چنين پتانسيلی در جامعه ديده می‌شد؟

اگر بپذيريم كه الان چندين پتانسيلی وجود ندارد معنايش پيروزی جناح راست است.

جامعه ظرفيت‌های لازم را برای حركت‌های هيجانی ندارد. تجربه‌ 18 تير نشان می‌دهد كه هر حركت هيجانی با انحراف روبرو خواهد شد. بر عكس آن، تجربه تحصن نمايندگان مجلس ششم بود كه انتخابات مجلس هفتم را مورد سؤال قرار داد.

تاج‌زاده با انتقاد از تحليل زيد‌آبادی كه حضور در قدرت را حتی برای مصدق مذموم ‌دانست، گفت: اگر مصدق حضور پيدا نمی‌‌كرد تا كی می‌توانست جنبش را حفظ كند.

دوم خرداد، ثمراتی بسيار مهمی در برداشت كه مهم‌ترين آن ريشه‌كن كردن قتل‌های زنجيره‌ای بود. قبل از دوم خرداد اتفاقاتی به مراتب بدتر برای كشور افتاد و هيچ وقت فاش نشد.

تاج‌زاده بار ديگر با انتقاد از عملكرد منفعلانه در برخورد با مساله‌ی انتخابات، گفت: وقتی نام حزب بر خود می‌گذاريد بايد حضور فعال داشته باشيد. بايد راهكار ارائه دهيد. نمی‌‌شود در پستو نشست و موج ايجاد كرد.

اگر مدعی هستيد كه راست قدرت مطلق ندارد و هيچ‌گاه مثل امروز اختلاف درونی پيدا نكرده است، چرا الان فعاليت نمی‌‌كنيد؟

زيد آبادی در پاسخ گفت: وضعيت امروز من چندان بهتر از سال 76 و قبل از آن نيست. بايد ديد ادامه حركت خاتمی در قالب معين چه كمكی به ما خواهد كرد. در سايه‌ی همين دولت بود كه ما را دستگير و زندانی كردند.

بايد مشخص كنيم در چه شرايطی به انتخابات دست می‌زنيم و بعد حضور فعال داشته باشيم.

تاج‌زاده نيز در ادامه گفت:  جريانی كه نتواند فرصت‌سازی كند، حزب نيست. سياستمدار كسی است كه تهديد را به فرصت تبديل می‌كند.

تفاوت من با زيدآبادی در روش نيست، در مصداق است. بايد ديد مشكل بر سر شرايط است يا عملكرد ما. غيراخلاقی است كه ضعف خود را به شورای نگهبان نسبت دهيم. اگر راهی بهتر از راه ما سراغ داريد مطرح كنيد و اگر نداريد می‌بايست نامزد مطرح كنيد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی