ايران

پيك

                         

مصطفی تاج زاده:
ايران را "دمكراتيزه" كنيد
كسی طرفدار ويتناميزه نيست

نظرسنجی اخير در يكی از دانشگاه‌های دولتی تهران نشان می‌دهد بيش از 50 درصد از دانشگاهيان در انتخابات شركت نمی‌‌كنند و آرای دكتر معين، هاشمی و كروبی در ميان 50 درصد بقيه به ترتيب 50، 22 و 10 درصد است.
تحصن نمايندگان مجلس ششم، يكباره شانس اصلاح طلبان را برای انتخابات مجلس هفتم در تهران به 27 در صد رساند و باعث وحشت جناح راست شد كه 12 در صد در تهران رای داشتند. همين مسئله نشان می‌دهد كه مردم از اقدامات و شعارهای راديكال حمايت می‌كنند. " ايران برای همه ايرانيان" اصلی ترين شعار انتخابات دكتر معين است.

 
 
 

مصطفی تاج زاده معاون سياسی سابق وزير كشور و عضو سازمان مجاهدين انقلاب و جبهه مشاركت ايران در مصاحبه مشروحی با "ليلا چرمچيان" خبرنگار خبرگزاری ايسنا گفت:
 طرفداران اصلاح طلبان درون حاكميت ريزش كرده‌اند، اما هنوز هم جامعه، اصلاح‌طلبان را به محافظه‌كاران ترجيح می‌دهد. 

سيدمصطفی تاج‌زاده با اشاره به اينكه فضای چند سال اخير، زمينه مشخص‌شدن توانمندی‌های همه گروه‌ها و تشكل‌های سياسی را فراهم كرده است، می‌گويد: امروز هيچ گروهی نمی‌‌تواند مدعی انجام كارهای عجيب و غريب شود كه تا كنون از انجام آن ناتوان بوده‌ است. چنانچه شاهد برگزاری انتخابات آزاد باشيم و كسانی كه در دو انتخابات مجلس هفتم و شوراها شركت نكردند در انتخابات رياست جمهوری شركت كنند، نامزد اصلاح‌طلبان پيروز می‌شود. در غير اين صورت، احتمال می‌رود آنها در مرحله‌ی دوم، نتيجه‌ی انتخابات را از آن خود كنند.

در جامعه‌ی ما [به صورت تاريخي] حاكميت طولانی‌مدت استبداد زمينه‌ی افزايش نارضايتی‌ها را فراهم می‌كرد، لذا هر نوع ندای جديد نسبت به تحول، موجی از اميد را كه يكی دو سال تداوم می‌يافت، ايجاد می‌كرد، اما ياس مردم و شكست اين حركت‌های تحول‌خواه باعث می‌شد استبداد، سخت‌تر از گذشته بر جامعه حاكم شود.

استبداد سال 1332 سخت‌تر از دوران قبل از نخست‌وزيری دكتر مصدق بود. امروز اين چرخه شكسته، چنانكه در هشتمين سال اصلاحات مشاهده می‌كنيم جامعه به هيچ‌وجه دنبال چهره‌ی نظامی و اقتدارطلب نيست و گروه‌های رقيب اصلاح‌طلبان نيز حتی در صورتی‌كه همه با هم اجماع كنند، رايشان كمتر از اصلاح‌طلبان است.

سقف آرای آنها از كف آرای اصلاح‌طلبان كه فقط مجاهدين انقلاب و مشاركت آنها را نمايندگی می‌كنند، كمتر خواهد بود.

نظرسنجی‌های انجام‌شده در حين برگزاری انتخابات مجلس هفتم نشان داد چنانچه موضوع ردصلاحيت گسترده نمايندگان اصلاح‌طلبان اتفاق نمی‌‌افتاد، 27 درصد مردم تهران به اصلاح‌طلبان و 12 درصد آنها به محافظه‌كاران رای می‌دادند و اين مساله‌ای بود كه حتی سرمقاله‌های روزنامه‌های محافظه‌كار نيز به موضوع تحصن نمايندگان به عنوان اقدامی كه زمينه رای آوردن آنها را فراهم می‌آورد، تصريح كردند.

آخرين نظرسنجی‌های انجام شده برای انتخابات آينده نشان ميدهد سطح مشاركت  50 درصد است. اين مشاركت در شهری مانند تهران حدود 30 درصد خواهد بود، اما در شهرهای كوچك‌تر اين رقم به 60 تا 70 درصد خواهد رسيد.

در شرايط موجود، مردم از گروه‌های سياسی پيشی گرفته‌اند. درصد آرای نامزد نهايی محافظه‌كاران در انتخابات آينده كمتر از رای كانديدای آنها در انتخابات رياست‌جمهوری هفتم خواهد بود.

تاج زاده كه از او بعنوان يكی از كارشناسان صاحبنظر در امور انتخابات در جمهوری اسلامی ياد می‌كنند، در بخش ديگری از مصاحبه خود در باره انتخابات آينده رياست جمهوری در ايران می‌گويد:

جناح راست حداكثر از رای 15 درصد از واجدان شرايط برخوردار است. چنانچه اصلاح‌طلبان ضعيف عمل كنند 20 درصد رای واجدان شرايط را از آن خود می‌كنند، اما در صورت قوی عمل كردن می‌توانند اين رقم را به 35 درصد برسانند.

بايد در مسيری حركت كنيم كه شعار “ايران برای همه ايرانيان“ واقعا محقق شود. كار بزرگ و بی‌نظير خاتمی، حاكم‌ساختن همين گفتمان بود، گرچه فرصت نيافت در برخی از حوزه‌هايی كه امروز معين عنوان می‌كند و در همان گفتمان خاتمی است، وارد شود؛ به عنوان مثال درباره‌ی بخشی از محذوفان اجتماعی، خاتمی به لحاظ حقوقی از آنها قاطعانه دفاع كرد، اما فرصت مشاركت آنان در مديريت كشور فراهم نشد.

امروز اصلاحات يك دوره‌ی هشت‌ساله را پشت سر گذاشته، بر اين مبنا، اگر اين دوره باز هم خاتمی كانديدا می‌شد، ايشان نيز چاره‌ای جز عملياتی كردن شعارهايی كه در 8 سال اخير داده است، نداشت. اين يك مطالبه عمومی است.

درباره دكتر معين و موقعيت او در انتخابات آينده تاج زاده گفت:

ترديدی وجود ندارد كه بخشهايی از جامعه‌ی دانشگاهی ما نسبت به اصلاحات از درون نااميد شده‌اند، كه بهترين نمونه آن، نظرسنجی اخير در يكی از دانشگاه‌های دولتی تهران است كه نشان می‌دهد بيش از 50 درصد از اين دانشگاهيان در انتخابات شركت نمی‌‌كنند.
همين نظرسنجی نشان می‌دهد 20 درصد از دانشجويان تحت هر شرايطی در انتخابات شركت می‌كنند، همانطور كه 25 درصد آنها حضورشان را به رويكرد دستگاه‌های نظارتی منوط كرده‌اند.

به استناد اين نظرسنجی دانشگاهی ميزان آرای معين، هاشمی و كروبی به ترتيب 50، 22 و 10 درصد است. آرای نامزدهايی محافظه‌كار، بر اساس اين نظرسنجی، 6 درصد است و اين نشان می‌دهد نامزد اول جامعه دانشگاهی دكتر معين است، هر چند می‌پذيرم كه سازمان مجاهدين و مشاركت كه امروز اصلاح‌طلبان پيشرو به شمار می‌آيند، كف مطالبات جامعه و نه سقف آن را نمايندگی می‌كنند.

دفاع از استقلال، عزت و اقتدار دانشگاه يكی از مهم‌ترين برنامه‌های معين است . دكتر معين عليه تحقير دانشگاهيان به ميدان آمده است و تصور می‌كنيم دانشگاهيان به او پاسخ مثبت بدهند. هر چند می‌دانيم درصد زيادی از 50 درصدی كه در انتخابات شركت نمی‌‌كنند به علت نااميدی از اوضاع است والا به نامزد اصلاح‌طلبان بيشتر رای می‌دادند.

تنها جريانی كه می‌تواند استقلال، امنيت و تماميت ارضی كشور را در اين شرايط بحرانی تضمين كند، اصلاح‌طلبان هستند.

مزيت دكتر معين اين است كه با تجربه‌ترين و روشنفكرترين تيم مشاوران كشور را كه در عين توانايی ايجاد ارتباط با مردم از قدرت فهم دنيای جديد برخوردارند، در اختيار دارد و اين تيم نيز به دليل هم‌فكر بودن منسجم‌تر عمل می‌كند.

برخورداری از تجارب هشت‌ساله دولت خاتمی يكی از امتيازات معين است . برنامه‌های معين به ويژه در عرصه‌ی سياست خارجی برنامه‌ای است كه می‌تواند از قربانی جاه‌طلبی بنيادگرايان آمريكايی‌شدن ايران، جلوگيری ‌كند.  ما آمده‌ايم تا ايران درگير جنگ نشود، همچنان كه انتخاب آقای خاتمی از حمله موشكی آمريكا به ايران جلوگيری كرد.
ما نه الگوی عراقيزه كردن ايران را قبول داريم و نه می‌خواهيم كشورمان ويتنام ديگری برای آمريكا شود، زيرا در آن صورت آمريكا را شكست داده‌ايم اما معلوم است كه از ايران چه باقی خواهد ماند. بنابراين ويتناميزه كردن ايران به سود كشور و مردم نيست. به‌جای آن دموكراسی تام، (دمكراتيزه) بسيار متناسب با فرهنگ ملی و دينی ما می‌تواند هم حكومت را پاسخگو، هم مردم را دلگرم و هم تهديدات آمريكا را خنثی كند.

هم در داخل و هم در خارج پيام انتخابهای معين  دريافت شده‌است.

افكار عمومی آمريكا و اروپا حركت اصلاحی مردم ايران را جدی گرفته و به آن اميدوار است، زيرا ما قبل از دوم خرداد مساله مذاكره با اروپايی‌ها را نداشتيم و تنها مسوولان اداره كل اين كشورها حاضر به مذاكره با ما بودند.

امروز تنها جناح جنگ‌طلب آمريكا جناح اصلاح‌طلب ايران را فاقد اقتدار لازم برای اداره‌ی كشور و مذاكره می‌داند. اين گروه به بهانه تجاوز به ايران عنوان می‌كند در ايران اقتدارگراها همه‌كاره هستند، لذا امروز نيز منتظر جواب انتخابات هستند و چنانچه حضور مردم در انتخابات پررنگ باشد، آنها مشی گفت‌وگو را كه آغاز كرده‌اند، ادامه می‌دهند.

 موفقيت دكتر معين در صورت تاييد صلاحيتش بهتر از خاتمی خواهد بود. موافقت با كانديداتوری معين به مفهوم اين است كه در بين اقتدارگراها اراده‌ای برای مانع‌سازی در مقابل وی وجود ندارد زيرا چنانچه چنين اراده‌ای وجود داشت از همين الان صلاحيت وی تاييد نمی‌‌شد و قبل از انتخابات، همانند مجلس هفتم تكليف كانديداها را مشخص می‌كردند.
اصلاح‌طلبان در اين شرايط چاره‌ای جز اين ندارند كه برای نجات كشور در صحنه حاضر شوند. لذا در اين شرايط با وجود اينكه سختی‌هايی پيش‌روی ما قرار دارد، در صحنه حاضر می‌شويم و جوانان ما نيز بايد با رفتارشان محافظه‌كاران را مجبور به برگزاری انتخاباتی آزاد كنند.

قطعا وضعيت دولت در زمانی كه افرادی نظير بهزاد نبوی در كابينه باشند، با زمانی كه آنها در اين عرصه حضور نداشته باشند، فرق می‌كند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی