ايران

پيك

                         
 

مصاحبه مطبوعاتی خاتمي

من هم می روم

درجدال 150 ساله آزادي

خيلی ها آمده و رفته اند!

1- ما بايد ياد بگيريم كه نقد "براندازی” نيست و براندازای هم "نقد" نيست.2- من هم مدعی پرونده "زهراكاظمی” هستم. با توجه به تحقيقاتی كه شده، معتقدم حتما بايد مجرم شناخته شود و به مجازاتش برسد و تجديدنظر نيز زودتر عملی شود. 3- آثار و نتايج داخلی و بين المللی انتخابات مجلس هفتم حكم می كند كه انتخابات رياست جمهوری آزاد و قانونی برگزار شود.4- اگر ميرحسين موسوی كانديدای رياست جمهوری شود، من نيز به او رای می دهم.5- آن اسلامی كه دست به ترور و خشونت و كشتار می زند، اسلام طالبانی است و حكومتش هم "امارات اسلامی” است. من طرفدار اسلام مدافع حقوق بشرم و طرفدار "جمهوری”.6- درهيچ كجای قانون "توقيف طولانی مطبوعات" كه سر به چند سال زده نداريم.7- اين‌كه برسر تئاتر، موسيقی و نقاشی بزنيد درست نيست. اينها دارند كار مي‌كنند و جامعه‌ ما به آن ها نياز دارد. برخوردهای ناروای خيابانی را قبول ندارم. 8- از موضع گيری وزيرخارجه كلينتون "اولبرايت" بموقع و درست نتوانستيم در جهت حل مشكل مناسبات با امريكا استفاده كنيم.

 
 

سيدمحمد خاتمی، روزگذشته در نشست مطبوعاتی نوبتی خود با خبرنگاران، پيش از طرح سوالات، طی سخنانی، ابتدا از اين‌كه نشسته صحبت مي‌كند، عذرخواهی كرد و گفت: اين در حالی است كه به احترام شما و ملت شريف ايران بايد بايستم؛ ولی خوب اين را به حساب كاهش نشاط جوانی بگذاريد و خستگي‌هايی كه به‌خصوص برای مصاحبه‌ يكی دو ساعته پيش مي‌آيد.

خاتمی در جمع بيش از 100 خبرنگار و عكاس داخلی و خارجی گفت: اگر به حوادث گذشته رجوع كنيد، درخواهيد يافت كه 150 سال است كه اين ملت به وضوح و در همه‌ مراحل چه در آن‌ها كه شكست خورده و چه آن‌گاه كه پيروز شده، ندای آزادی، استقلال و پيشرفت را سر داده است. در عين حال فرهنگ غالب جامعه‌ ما فرهنگ دينی است.

جامعه‌ ما در طول 100 سال گذشته متاسفانه از يك سو به خاطر استبدادزدگی در برابر هرگونه تحول و تجدد از سوی بخش‌هايی كه به نام دفاع از سنت، از ترقی و پيشرفت و آزادی دل خوشی نداشته و از سوی ديگر از طيفی كه به نام تجدد با سنت سر سازگاری نداشته، رنج برده ؛ اما در اين‌جا جريان سومی وجود داشت كه همواره مظلوم بوده و آن جريانی است كه خواستار اصلاحات بوده است. يعنی به شدت معتقد بوده كه آزادی، استقلال و پيشرفت، شرط بقای يك ملت و كشور است و سعادت كشور در گرو اينهاست. البته معتقد هم بوده كه بايد دين را آن‌گونه فهميد كه با آزادی و استقلال و پيشرفت پايدار بماند و نيزآزادی و استقلال و پيشرفت و مردم‌سالاری را به گونه‌ای خواست كه با معيارهای دينی و ارزشی جامعه سازگار باشد و اين سازگاری كار مهمی است. من معتقدم كه آن‌چه به نام جمهوری اسلامی مطرح شد، در واقع الگوی بومی آن چيزی بود كه ملت ما مي‌خواست.

 

محمد خاتمی، پس از اين مقدمه به پرسش خبرنگاران پاسخ داد. نخستين پرسش از خبرنگار خبرگزاری ايسنا بود كه پرسيد:

* نظر شما در خصوص حضور نخبگان و دانشگاهيان در عرصه انتخابات به عنوان يك انتخاب كننده، و نيز نخبگان دانشگاهی نظير مهندس مير حسين موسوی نخست وزير دوران پر افتخار حضرت امام(ره) و دفاع مقدس به عنوان انتخاب شونده چيست؟ مدارای شما چه دست‌آوردهايی داشت؟

 خاتمی در پاسخ گفت: به خاطر شكل نگرفتن نهادهای مدنی و عدم جايگاه مهمی كه مطبوعات كشور بايد داشته باشند، بار بسياری از مشكلات اجتماعی را دانشگاهها و احيانا مطبوعات به دوش كشيدند و اين نقصی است كه در جامعه‌ای كه مي‌خواهد دموكراسی داشته باشد، وجود دارد.

كم‌كم اينها به عنوان نقاط اصلی مردم‌سالاری در جامعه شكل خواهد گرفت؛ ولی در هر حال به خاطر فشاری كه روی گروههای سياسی بود و نمي‌توانستند فعاليت داشته باشند، خيلی از دانشجويان بار آنها را به دوش كشيدند و در حقيقت تاوان رشد نهادهای مدنی را دانشگاهها ‌پرداختند.

مرحله‌ی دوم، همان شتابزدگي‌ها و احساساتی است كه وجود دارد و عدم تشخيص هويت‌هاست. در يك جامعه‌ مردم‌سالار، نقد و انتقاد بايد نهادينه شود، اما دو مشكل روانی و تاريخی داريم؛ يكی اينكه از سوی حكومتگران و كسانی كه قدرت را در دست دارند، بعضا نقد به معنای براندازی تلقی مي‌شود. اين مرحله بايد عوض شود. از طرف ديگر به خاطر اشتباهات و احساسات كسانی است كه مي‌خواهند آزاد باشند. حتی معتقدند كه نقد مي‌تواند مرزهای امنيت ملی را درنوردد و نيز نقد مي‌تواند منجر به براندازی شود. اين تناقض، مشكل اصلی ماست. ما بايد ياد بگيريم كه نقد، براندازی نيست و براندازی هم نقد نيست.

اگر در دانشگاهها برخی افراط‌ها وجود داشت، به آنها هم جفا شده است. من دلهره‌ی بسياری از دانشگاهيان را مي‌دانم و اين را قبول دارم. در جريان تير 78 برخوردی كه با دانشجويان شد مناسب نبود و نتوانستيم فرقی بين آشوبگران با دانشجويان كه اعتراض دارند قائل شويم و به آنها جفا شده است، اما در عين حال توقع داريم دستگاههای دانشگاهی بتوانند با تأمل و درك موقعيت تاريخی با شكيبايی بيشتر مساله را پيش ببرند.

انتخابات مهم‌ترين مساله‌ی سرنوشت‌ساز در يك نظام مردم‌سالار است؛ به‌خصوص انتخابات رياست جمهوری كه فرد انتخاب شده مستقيما نماينده‌ حاكميت ملی مي‌شود. گرچه بنده اعتراض داشته و دارم كه اختيارات رييس‌جمهور متناسب با مسووليت‌هايی كه دارد نيست و به همين دليل نيز مي‌خواستم در چارچوب قانون اساسی اينها را مشخص كنند كه متاسفانه به خاطر سوءتفاهم و برداشت‌های نادرست، در اين زمينه ناموفق بودم و احساس كردم كه اگر آن لوايح بخواهد ادامه پيدا كند در آينده ممكن است حتی اين اختياراتی كه برای بنده هم به رسميت شناخته شده است منتفی شود و اين را گذاشتيم تا در فضای مناسب‌تری كسان ديگری كه مي‌آيند انجام دهند.

اعتراض ما در انتخابات مجلس هفتم به روند انتخابات بود، نه به خود انتخابات و به همين دليل نيز بنده مجلس را به عنوان مجلس قانون‌گذار پذيرفتم و انتخابات برگزار شد، ولی معتقدم كه روند، روند درستی نبود و تمام تلاشمان را كرديم، اما اساس ما بر تنش نبود و من فكر مي‌كنم كه اگر به آثار و نتايج داخلی و بين‌المللی قضايا بنگريم، قطعا در انتخابات رياست جمهوری برای برگزاری انتخابات آزادتر و قانوني‌تر تجديدنظر خواهيم كرد و اميدوارم كه اين‌گونه باشد و با تفاهم بتوانيم به چنين انتخاباتی برسيم.

جناب آقای مهندس موسوی از چهره‌های برجسته‌ی انقلاب، مومن، روشن‌انديش، دلسوز برای ملت و مورد اعتماد مردم هستند. كسی كه در هشت سال جنگ تحميلی يا بيشتر از آن دوران نخست‌وزير بود و علي‌رغم مشكلاتی كه داشت توانست كشور را اداره كند و از افتخارات ما اين بود كه آن دوران كه در تحريم همه‌جانبه بوديم و مشكلات فراوان داشتيم، توانستيم هم جنگ را اداره كنيم و هم جامعه را پيش ببريم؛ گرچه صبوری و همراهی جامعه نيز مورد تقدير است. من معتقدم ملت ما اگر در كار حسن‌نيت ببينند، حاضر به فداكاری نيز هستند.

جناب آقای مهندس موسوی از سرمايه‌ها و ارزش‌های انقلاب ما هستند، اما اين‌كه در انتخابات شركت مي‌كنند مربوط به ايشان و تصميم‌گيری وی است. البته به نظر من تا انتخابات زمان زيادی داريم كه اميدوارم انتخاباتی پرشور برگزار شود و مردم فرصت انتخابشان در اين انتخاب زياد باشد.

حكومت از آن مردم، متكی به آرای مردم و تحت نظارت مردم و لازمه‌ی آن آزادی مردم، مشاركت مردم در امور سياسی، اقتصادی و فرهنگی است و در عين حال اين مشاركت و آزادی، سازگار با معيارهای فرهنگی است. ما در دوران 50-100 ساله‌ی اخير دو گونه تلقی از اسلام داشتيم؛ يكی اسلامی كه مدافع آزادی و استقلال و مردم‌سالاری بود و يكی اسلامی كه به نام دفاع از ارزش‌ها، بازگشت به عقب و نفی هرچه نو و پيشرو بود را طرح مي‌كرد و اين مساله را اگر بخواهم به صورت كوتاه بگويم، در آن چيزی است كه يك جا به صورت جمهوری اسلامی و با توجه به قانون اساسی، هرچند ما در عمل دچار مشكلاتی بوديم، تجلی پيدا كرد و ديگری به صورت امارت اسلامی طالبانی افغانستان ظهور و بروز پيدا كرد و امروز تنها تقابل ما با آنهايی كه مخالف استقلال و آزادی ما هستند، نيست. تقابل ما با ديدهای تنگ، ديدهای وابسته‌گرايی كه انقلابی بودن، اصولی بودن و بنيادی بودن را در نفی هرچه نو است مي‌دانند و به نام اسلام و خدا، خود را ارباب مردم مي‌دانند و با مخالفين نظر تنگ خود با خشونت روبه‌رو مي‌شوند و از دست زدن به ترور و كشتار و خشونت نيز ابايی ندارند است و درمقابل، ما مدعی و منادی و دعوت‌كننده به اسلامی هستيم كه با حقوق بشر و با آزادی انسان و پيشرفت جامعه سازگار است. اين خواست ما بوده و معتقدم خواست انقلاب ماست و پافشاری بر اين اصول، پايبندی به معيارهای انقلابی و خواست ملت ايران است. اين‌كه يك دولت در انجام كارهايش چه‌قدر موفق باشد و يا نباشد، آن يك مساله است و اين‌كه آيا يك دولت و كسی كه از مردم رای گرفته، به آرمان‌هايی كه مطرح كرده وفادار باشد و نيز منصفانه از افراد بخواهد كه موفقيت‌ها و ناكامي‌ها را با توجه به همه‌ی شرايط اجتماعی، داخلی و خارجی و فرهنگی جامعه بسنجند مساله‌ی ديگری است و من اميدوارم كه در اين مدت كوتاهی كه در نزد شما هستم بتوانم به پرسش‌های شما پاسخ بدهم يا با مسايلی كه شما مي‌گوييد همدلی كنم.

در داخل كشور ما هم ناگواري‌های زيادی برای اصحاب خبر و مطبوعات وجود داشته است. البته نمي‌خواهم بگويم كه مطبوعات و خبررسانی ما بي‌عيب بوده است، ولی مي‌خواهم بگويم كه اصحاب خبر ما در داخل و خارج با فشارهای زيادی روبه‌رو بوده‌اند.

خبرنگار روزنامه‌ی همشهری از رييس جمهور پرسيد: اول كه آمديد اطرافيان نزديك به شما ، تصور كردند كه خط قرمزی نداريد، و بعدا معلوم و مطمئن شدند كه خط قرمزهايی برای خود داريد و اين اواخر اطرافيان شما معتقدند كه اگر آن خط قرمزها را رعايت نمي‌كرديد، نام نيكی از شما در تاريخ باقی می ماند.

رييس جمهور پاسخ داد: البته كه با شرايطی آمدم و نه تنها اصرار نداشتم كه علاقه‌ای هم نداشتم بيايم. در دور دوم هم تصميم داشتم كه نيايم و اصرار دوستان بود كه بيايم. هدف از آمدنم هم فعاليت در درون جمهوری اسلامی بود، نيامده بودم كه جمهوری اسلامی را عوض كنم بلكه معتقد بودم كه جمهوری اسلامی دستاورد بزرگ مبارزات دينی ، سياسی و ملی مردم ماست و نيز معتقد بودم و هستم كه هنوز قانون اساسی ظرفيت‌های دارد كه اگر عمل شود ، مي‌توانيم دستاوردهای بهتری داشته باشيم.

منظورم اين نيست كه قانون اساسی هيچ عيب و نقصی ندارد . همچنان كه بعد از 10 سال از انقلاب اسلامی اين قانون تغيير كرد ، امروز و فردا هم می تواند عوض شود، البته با روش‌هايی كه در آن پيش‌بينی شده است.

اما معتقدم كه خيلی از مسايل در درون قانون اساسی وجود دارد كه ظرفيت‌های نهفته‌ای است كه متأسفانه به علل مختلف عملی نشده است.

حركتم در چارچوب نظام و برای اصلاحات در درون نظام بود و نه بر هم زدن آن. معتقد نبودم كه يك رييس جمهور حق دارد به صورت يك اپوزيسيون نظام در عرصه حضور داشته باشد، يك انسان حق دارد اپوزيسيون باشد و حق دارد حتی بنياد يك نظام را نقد كند ولی حق ندارد درون نظام بيايد و با استفاده از ساز و كارهايش بخواهد تغييرش دهد.

بارها گفته‌ام خط قرمز بنده اصل نظام است كه لطمه نبيند و نيز تلاش برای اصلاحات.

خيلی از كارها شده است كه می شود بيان كرد و خيلی از كارها هم بوده كه با ناكامی روبه‌رو بوده است ولی در مجموع معتقدم آنچه كه پيش آمده به لحاظ ذهن اجتماعی، رشد اجتماعی، و آگاهی مردم به حقوق خودشان است. همچنين نكته‌ی ديگر غلبه‌ی گفتمان مردم‌سالاری در جمهوری اسلامی، كه يك روز می گفتند نامی از جمهوری نبريد، و از حكومت اسلامی نام ببريد. ولی امروز مي‌بينيد كه گفتمان مردم‌سالاری گفتمان غالب است و هيچ كس نمي‌تواند خارج از آن صحبت كند.

هر چند كه در عمل، دچار مشكلاتی باشيم، معتقدم كل جامعه‌ی ما به خواست تاريخی خودش، نزديك شده است و اين كه من در تاريخ بمانم يا نمانم خيلی مهم نيست، انسان‌ها مي‌روند و خيلی ارزش زيادی ندارند. مهم اين است كه حركتی كه مردم ما در يك صد و پنجاه سال گذشته انتخاب كرده است و نيز نقشی كه دين اسلام با بينش اصلاحی در اين حركت داشته است، بتواند جامعه را به سرمنزل برساند و تداوم يابد كه معتقدم تداوم خواهد يافت؛ اما گاهی با هزينه‌ی كمتر و گاهی نيز با هزينه‌ی بيشتر می توانيم به آن برسيم.

رييس جمهور در پاسخ به سؤال ديگر خبرنگار همشهری مبنی بر اين كه چه اقداماتی برای توقف فعاليت تشكيلات موازی در زمينه‌های امنيتی و اطلاعاتی پيش‌بينی كرده‌ايد و آيا مي‌توانيد در اين مدت كوتاه باقيمانده اين معضل را حل كنيد گفت:

يك دستگاه اطلاعاتی متمركز و پاسخ گو بيشتر وجود ندارد و آن وزارت اطلاعات است. البته بخش‌های مختلف در حيطه‌ی وظايف خاص خودشان حق دارند كه كارهای اطلاعاتی كنند، اما عبور از آن حيطه و ورود در حيطه‌ی عمومی اطلاعات ، جرم و غير قابل بخشش است. ما همواره بر اين مسأله پافشاری كرده‌ايم.

ادعا نمي‌كنم حركت‌های موازی اطلاعاتی وجود ندارد.  مدتی پيش خدمت مقام معظم رهبری در خصوص آن مفصل صحبت كردم و مشخص شدن حدود و ثغور هم مورد تأييد بود و اين كه هر فعاليت اطلاعاتی هماهنگ با وزارت اطلاعات باشد. يكی از كارهای مهمی كه برای سلامت جامعه بايد انجام شود، مشخص شدن حدود مرزهاست كه در اين زمينه تلاش خودم را كرده‌ام و تا حدودی هم موفق بوده‌ام؛ ولی هنوز نقطه ضعف‌هايی وجود دارد.

خاتمی در پاسخ به سؤال خبرنگار تلويزيون آلمان، درباره مسايل هسته‌ای ايران و همچنين تأثيرات آن بر روابط ايران با دنيای غرب گفت:

استفاده از تكنولوژی هسته‌ای صلح‌آميز حق مسلم قانونی دولت‌های عضو ان.پی.تی برای داشتن فناوری صلح‌آميز هسته‌ای است و نكته‌ی دوم اين كه گسترش سلاح‌های هسته‌ای در دنيا خطرناك و فاجعه آميز است، و اين دو هيچ منافاتی با يكديگر ندارند.

متأسفانه يك خطر كه دنيای امروز را تهديد مي‌كند گسترش سلاح‌های اتمی، آن هم توسط بعضی از قدرت‌های كه در اين سازمان‌های مهار كننده عضويت ندارند و بدون هيچ گونه نظارتی فعاليت دارند مي‌باشد كه از جمله اسراييل است كه عضو ان.پی.تی نيست و ديگر كشورهای دوست و همسايه پاكستان و هندوستان هستند كه عضو ان.پی.تی نبوده و دارای قدرت اتمی يعنی سلاح هسته‌ای هستند.

پيشنهاد كرديم كه خاورميانه عاری از سلاح‌های اتمی شود ، در مجامع بين المللی روی آن هم ايستاديم و خواستيم كه مسأله‌ی محدوديت سلاح‌های هسته‌ای از قدرت‌های بزرگ ، يك اصل مهم در سازمان ملل و آژانس بين‌المللی انرژی اتمی درآيد. در مقابل ما هم حق داريم صاحب تكنولوژی صلح‌آميز هسته‌ای شويم. تكنولوژی صلح‌آميز هسته‌ای يعنی توليد سوخت برای كارخانه‌هايی كه با اتم ، برق توليد مي‌كنند. يعنی كارخانه‌هايی كه سوختشان هسته ای است. يعنی دارای فناوری شويم كه بتوانيم كه از يو اف 6 يعنی حاصل فرآوری روی خاك معدن اورانيوم كه 7 درصد خلوص دارد، طی يك علم، تبديل به غنی سازی سه و نيم درصدی اورانيوم شود و اين فقط در كارخانه‌های سوخت اتمی به كار مي‌رود. ما بيش از اين نمي‌خواهيم و برای آن هم كار كرده‌ايم و حقمان است.

در ان.پی.تی هم آمده است هيچ كس هم حق ندارد كشوری را از آن محدود كند، اما حق دارد كه نگران گسترش سلاح‌های اتمی باشد. اين آمادگی را داريم كه هر كاری را برای تضمين اين كه به سوی سلاح اتمی نمي‌رويم به دنيا بدهيم چون نمي‌خواهيم كه برويم. چون داشتن سلاح اتمی جزء دكترين ما نيست. ما به عنوان يك مسلمان ايرانی و اسلامی نمی توانيم سلاح هسته‌ای به كار گيريم.

در عين حالی كه وجود مشكلاتی را انكار نمي‌كنم به هيچ وجه از تنش ، رفتن پرونده به شورای امنيت، تداوم روشی كه در آژانس بوده است، استقبال نمي‌كنيم و در عين حالی كه بر اصول خود پايبنديم و بر حق خود، پافشاری مي‌كنيم، نهايت تلاش را برای حل مشكل و رفع سوءتفاهم ، مي‌كنيم.

 

رييس جمهور در پاسخ به پرسش خبرنگار خبرگزاری كيودوی ژاپن درباره‌ی پرونده هسته‌ای ايران و ابتكارات جمهوری اسلامی ايران قبل از جلسه بعدی حكام كه در ماه سپتامبر برگزار مي‌شود،گفت:

 

در مورد موضوع هسته‌ای همواره تلاش كرده‌ايم و به ملت عزيز خود هم مي‌گوييم كه نهايت تلاش خود را به كار می بريم كه بدون پيشامد و مشكلی اين مساله حل شود. تلاشمان بر تفاهم بيشتر با اروپاييان و آژانس را انجام داده و مي‌دهيم. مذاكره كرده و ميكنيم و دائما هم تبادل نظر مي‌كنيم و معتقد هم هستم كه با اين بحث‌ها زمينه‌های تفاهم بيشتر پيدا مي‌شود. به خصوص اگر با انصاف و بدون اينكه آژانس تحت فشار قرار بگيرد، گزارشی كه به نظر ما مي‌رسد گزارش موفقی باشد، بدهد و اين حسن تفاهم را در طرفين ايجاد كند و هم اعتماد ما را ،كه بدبيني‌هايی پيدا كرده‌ايم كه اينها مي‌خواهند فشار بياورند و در نهايت حق ما را برای فناوری صلح‌اميز هسته‌ای از ما بگيرند، از بين ببرند و هم ما بتوانيم با ابتكاراتی كه داريم و همكاري‌های بيشتری كه داريم نگرانی دنيا را از اينكه خدای ناخواسته جمهوری اسلامی مثلا به سوی ايجاد سلاح اتمی می رود رفع كنيم و كاملا هم آمادگی داريم.

رئيس جمهور در پاسخ به اين پرسش كه آيا نتيجه انتخابات آمريكا تاثيری بر روی روابط ايران و آمريكا خواهد داشت يا خير؟ گفت:« به هرحال در آستانه‌ی انتخابات يك فضای خاصی ايجاد می شود و نمايندگان قول‌هايی می دهند و كارهايی انجام می دهند، گرچه تجربه ما اين است كه ظرف اين 26 سالی كه از انقلابمان گذشته است سياست كلی آمريكا در رابطه با ايران سياست نادرستی است. فقط يك جا علائم و نشانه هايی از يك تغيير ايجاد شد كه متاسفانه ادامه پيدا نكرد، هم به خاطر وضعيتی بود كه آنها داشتند و شايد ما هم مي‌توانستيم بهتر از اين استفاده كنيم و آن اين كه وزير خارجه وقت آمريكا برای اولين دفعه اعتراف كرد آمريكا در سياست 30 تا40 ساله خود در قبال ايران اشتباه كرده است و البته عذر خواهی رسمی از ملت ايران نكرد، ولی موضع گيری كه از او عذر خواهی هم مي‌آمد در آن ديده مي‌شد و فكر مي‌كنم در آن موقعيت فضای مناسب تری ايجاد شد. ولی متاسفانه كسانی كه نمی خواستند اين مشكلات حل شود و عمدتا هم در درون خود آمريكا هستند با شيفت كردن و منتقل كردن اين سياست به بعضی سياست های نادرست زمينه های بدبينی تاريخی را در ايران تقويت كردند و شايد اگر ما هم فعاليت ديپلماسی قويتری داشتيم از اين موقعيت استفاده می شد، ولی در مجموع سياست های آمريكا نسبت به ايران ظالمانه، مداخله جويانه و تحقير كننده‌ نسبت به ايران بوده است و ما نه تنها نشانه ای از اين بهبود نديديم.

رييس‌جمهور در ادامه‌ مصاحبه خود، در پاسخ به پرسش خبرنگار شرق كه نظر وی را در مورد تغييراتی كه مجلس هفتم در برنامه چهارم توسعه داده است پرسيد، گفت:

اين دولت برای دولت بعدی برنامه را به مجلس تقديم كرد و ما معتقديم يكی از سنجيده‌ترين، علمي‌ترين و همه‌جانبه‌نگرانه‌ترين برنامه‌هايی است كه تنظيم شده است و واقعا هزاران ساعت نفر كار برده و از بهترين دانشمندان استفاده شده، هم‌چنين با تجربه‌ای سه برنامه قبلی ديده شده است و با توجه به چشم‌انداز 20 ساله‌ای كه تنظيم شده و رهبری نيز تاييد فرمودند و مبنای كار ما قرار گرفت، برنامه برنامه خوبی بود، من هم انتظار داشتم كه سريعتر و بهتر انجام شود، اما حالا همين برنامه‌ای را كه بعضی از مواردش عوض شده خواندم كه شورای محترم نگهبان دوباره هفت مورد ديگر را گفته است كه نظرشان تامين نشده است، حالا نمي‌دانم آن هفت مورد چيست و نهايت كار چه خواهد شد.

ببينيد! من هم در مجمع تشخيص و هم به دوستان عزيزم در مجلس شورای اسلامی كه خيلی برای آنها احترام قائلم، گفتم كه برنامه خوبی بوده است، من هم نمي‌خواهم آن را پياده و اجرا كنم، برای مصلحت مملكت اين برنامه نوشته شده است. مجلس هم حق دارد نظر بدهد، اما خواهش مي‌كنم كه كاری كنند كه روح كلی برنامه عوض نشود، به خصوص با توجه به اشكالاتی كه شورای محترم نگهبان وارد كرده بود، حقا آنها مي‌بايست در چارچوب همان اشكالات مساله را پيش ببرند.

خاتمی درپاسخ به سؤالی مبنی بر اينكه «آيا شما شخصا تا به حال با مهندس موسوی برای حضورشان در انتخابات صحبتی داشته ايد؟» گفت:

جناب آقای مهندس موسوی از دوستان بزرگوار ما هستند و اين لطف را هم كردند و از اول اين دولت به عنوان مشاور عالی رييس جمهور همكاری كردند و واقعا هم همفكری ايشان كمك كرده است. راجع به رياست جمهوری با ايشان صحبتی نكرده‌ام، بالاخره صلاح مملكت خويش خسروان دانند، اگر بنايی بود و تقاضايی بود، در اين زمينه صحبت مي‌شود، اگر هم تقاضی نبود كه انسان عاقل و بالغ خودش تصميم مي‌گيرد.»

 

خاتمی در بخش ديگری از اين مصاحبه، در پاسخ به خبرنگاری كه موقعيت مطبوعات و آزادی آنها را مطرح كرده بود گفت:

اولا هيچ‌گونه نگرانی برای نقد از دولت به عنوان قوه‌ی مجريه وجود ندارد. ممكن است برخی بخش‌های ديگر از نظام هنوز نقد را برنتابند اما دولت كه در كشورهای جهان سوم همواره محدودكننده بوده و سعی مي‌كرده قوای ديگر را در اختيار بگيرد و مردم را خاموش كند، يا به نفع خود به صدا درآورد، در ايران و لااقل در هفت سال گذشته، كاملا انتقاد را پذيرفته است و حتی يك مورد وجود ندارد كه به خاطر انتقاد و يا اعتراض دولت، با كسی برخورد شده باشد، حتی جاهايی كه شنيديم به خاطر انتقاد به دولت با آنها برخورد شده، بلافاصله تماس گرفته و اعلام كرديم كه دولت شكايتی ندارد و نبايد برخوردی صورت گيرد.

پس از دوم خرداد، گرايش جوانان ـ آنان كه حتی انقلاب را درك نكرده بودند ـ به درون نظام، يك گرايش عظيم بود. گرچه با استفاده نكردن از موقعيت پيش‌آمده، فضای آغازين را تا حدودی از دست داديم و يا از طرف كسانی كه مدعی طرفداری اصلاحات بودند، سوءاستفاده يا سخت‌گيری و تنگ‌نظری شد. از سوی كسانی هم كه معتقد بودند آزادی و پيشرفت به زيان جامعه است كه البته شاهديم كه اين فضا نيز كمی نرم‌تر شده است. زمانی به‌خصوص مخالفان، فراوان بودند و توقعات زياد كه قابل برآوردن در يك شب نبود. اين امر ممكن است دلسردي‌های ايجاد كرده باشد، ولی باز هم معتقدم ما توانستيم نسل دوم و سوم بعد از انقلاب را به كشور و جمهوری اسلامی بيشتر دلبسته كنيم.

 بيكاری وجود دارد. هنوز بخش‌هايی از جامعه‌ی ما از فقر رنج مي‌برد اما بايد به اين نيز توجه داشت كه وقتی بنده آمدم درآمد آن گروه بالای جامعه نسبت به گروه پايين جامعه حدود 9 برابر بود و امروز كه در خدمت شما هستم حدود 7 برابر است اما تقريبا 2 برابر از آن‌چه بود كمتر شده است.

اعتبار ما در دنيا بيشتر شده است. البته بايد تلاش كنيم كه اين اعتبار از بين نرود. دشمني‌ها فراوان است. امروز مي‌كوشند بگويند اسلام طرفدار ترور و خشونت است. زير پرچم الله‌اكبر سر يك جوان بي‌گناه را گوش تا گوش با نام خدا مي‌برند و معلوم است كه اين امر چه احساسی ايجاد مي‌كند. ما بايد بگوييم كه ضد اينها هستيم. بايد بگوييم كه اينها آدم مي‌كشند تا اسلام و خدا را بدنام كنند.

 

به گزارش ايسنا، در ادامه خبرنگار روزنامه ايران با اظهار تاسف از عدم طرح سوال خبرنگارانی كه به علت توقيف روزنامه‌هايشان فرصت طرح سوالشان را نيافته‌اند،از رئيس جمهور پرسيد كه اعتقادات فراوانی در جامعه وجود دارد كه عملكرد جريان اصلاحات در طول اين 7-8 سال منجر به قدرتمندتر شدن جريان مخالف خودش  شده است. شما در جريان انتخابات مجلس هفتم اشاره كرديد كه همين كه شعار اصلاحات سر داده مي‌شود، نشانه‌ی پيروزی است. من مي‌خواهم بدانم اينكه به كار بردن لفظ اصلاحات در جامعه نشانه‌ی پيروزی خواهد بود آيا اين همه هزينه دادن درست است؟ مي‌خواهم بدانم كه چه فرصت‌هايی را داشتيد و از دست داديد؟

رييس ‌جمهور درپاسخ به اين سوال گفت:

اين‌كه من چه فرصتی را داشتم و از دست داده‌ام، بهتر است كه تحليل‌گران بگويند. جريان اصلاحات همانند ساير جريانات از مجموعه‌ی تاريخ و نظام و اجتماع ما برمي‌آيد. بنابراين اينكه فكر كنيم جريان بي‌عيب و نقصی به نام اصلاحات بوده و جريانات ديگری عيب داشتند، اين نشانه‌ی عدم وقوف و اشراف وضعيت تاريخی و اجتماعی جامعه‌ی ماست. مطمئنا در جامعه‌ی ما نيروهای واپس‌گرايی وجود داشته و دارند كه نمي‌توانند اهدافی كه انقلاب ما در مسير آزادی، استقلال و پيشرفت داشته است، درك كنند و نيز كسانی هم هستند كه روشن‌بين هستند، خيرخواهند و نگرانی دارند. يعنی با توجه به تجربه‌هايی كه بعد از مشروطيت بعد از جريان شهريور 20 قبل از 28 مرداد بوده و نيز بعضی از آشفتگي‌هايی كه باعث شده اصل از بين برود، يك نگرشی وجود دارد كه معتقد است مسير به سوی مردم‌سالاری و آزادی بايد با تعديل و تدريج پيموده شود كه معتقدم بسياری از برجستگان و مسوولان نظام همين نظر را دارند، يعنی مخالف با آزادی مردم نيستند، مخالف پيشرفت مردم نيستند، نگراني‌ها و دغدغه‌هايی دارند كه تجربه‌ی تاريخی هم آن را نشان مي‌دهد. از آن طرف دوستانی نيز وجود دارند كه واقعا خواستار آزادی و پيشرفت هستند و معتقدند كه بايد دنيای امروز را شناخت و بر اساس آن برنامه‌ها را تنظيم كرد. در عين حال در ميان آنها هم ممكن است افرادی باشند شتابزده كه اولويت‌ها را تشخيص ندهند و طرح شعارها سبب شود كه بر درگيري‌ها بيفزايد. اين چارچوب را اگر در نظر بگيريم، نه ما مي‌توانيم يك سره كسانی كه به اصطلاح در مقابل اصلاحات، انتقادی داشته يا ايستاده‌اند را مطرود بدانيم و نه مي‌توانيم يك سره كسانی را كه برای اصلاحات كار كرده‌اند بي‌عيب و نقص بدانيم و اين خاصيت وضعيت جامعه‌ی ماست كه وجود دارد. معتقدم كه افراط و تفريط در هر دو طرف وجود داشته كه ما بايد با گذر زمان اين مثال را به يك اعتدال برسانيم. با اين شرط كه هم ما قبول كنيم 1- در دنيای امروز، صحبت از يك حكومت مردمی كه مردم‌سالاری، آزادی و مشاركت را نفی مي‌كند، نه عملی است و نه مطلوب. مطلوب نيست برای اين‌كه واقعا دنيای امروز چنين چيزی را نمي‌تواند قبول كند. عملی نيست برای اين‌كه رشد مردم به سويی است كه هيچ حكومتی را جز حكومت خودشان نخواهند پذيرفت. از طرف ديگر اين را بايد بپذيريم كه در مسير پيشرفت، الگوی دموكراسی يك الگويی نيست كه از بيرون آن ديكته شود و ما بايد حتما بايد الگوی بومی خودمان را بر اساس ساز و كارهای فرهنگی و اجتماعی و نيز مردم سالاری خودمان داشته باشيم. به شرط اين كه دين را در مقابل مردم سالاری ندانيم، و نيز مردم سالاری را نافی دين ندانيم.»

خاتمی درادامه اين مصاحبه، به توقيف موقت مطبوعات اشاره كرد و با ابراز گله مندی از توقيف مطبوعات و ابراز تاسف از عدم حضور خبرنگاران مطبوعات توقيف شده دراين مصاحبه گفت:

جز دادگاه و دادستان و هيات نظارت هيچ كس اجازه‌ی توقيف موقت را ندارد.اين كه باز پرس و بازرس بيايند و درستور توقيف موقت را بدهد طبق آن چيزی كه در قوانين داريم مغاير است.

و دوم اين كه هيچ دوره‌ی توقيف موقت طولانی نداريم. قانون در يك جا گفته است ده روز در جايی ديگر دو ماه و در جايی ديگر گفته است كه توقيف موقت بلافاصله پرونده تنظيم شود به دادگاه طرح و دادگاه برای آن تعيين تكليف كند و اين كه ما بياييم نه ده روز و نه دو ماه و نه اصلا برای مدت معين و نه اين كه پرونده‌ای تشكيل بدهيم و آن هم از طريق بازپرس مجموعه‌ای را توقيف كنيم، روشهای درستی نيست.

دربخش ديگری از اين ديدار خبری، خاتمی به موقعيت اينترنت و ماهواره و در كل ارتباطات جهان اشاره كرد و گفت:

مقابله كامل با آنها تقريبا اگر نگوييم ناممكن، بسيار مشكل است. در فضای داخلی، ما بايد با سعه صدر بيشتری برخورد كنيم. در هيچ وقت تاريخ سياست «منع» سياست موفقی نبوده است. سياست «مصونيت» سياست موفق بوده است. منع به اضطرار و در حد ضرورت و مسووليت در حد گسترده. ما بايد جامعه را به فرهنگ، دين و آن‌چه كه وابسته به هويت آنهاست علاقه‌مند كنيم تا خودشان حافظ آن باشند. شما اگر درون انسان‌ها را اصلاح نكنيد و ظواهر آنها را بخواهيد با فشار تغيير دهيد اين راه به انزجار انجاميده مي‌شود.

درباره حجاب نيزخاتمی گفت:

حجاب از نظر اسلامی مورد قبول است و ما هم بايد دغدغه‌ی عفت و عفاف جامعه را داشته باشيم، اما آيا شما را به خدا دروغ و تهمت و سوءاستفاده مالی و به انگيزه‌های سياسی آبروی افراد را بردن و بازداشت كردن و گرفتن ، اينها برای زده شدن جامعه و خصوصا نسل جوان از اسلام موثرتر است يا خدای ناكرده برخی مسايلی كه وجود دارد و در اولويت نيست. كدام‌يك از اينها بيشتر است و وظايف ديگران چيست؟ روحانيت بزرگوار ما تريبون‌های مختلف دينی ما، صدا و سيما، جنبه‌های مختلفی كه وجود دارد اگر ما ناموفق بوديم بايد در روش‌های خود تجديدنظر كنيم.

ما چه ميزان توانستيم جوانان خود را به معيارهايی كه مورد قبول ما است جذب كنيم و يا چه‌قدر رفتارهای ما سبب شده كه آنها زده شوند.

ما در خيابان‌ها و كوچه‌های خود چيزی متفاوت از آن‌چه كه سال‌های گذشته بوده نداريم. نمي‌خواهم بگويم آن‌چه كه هست مقبول است و نمي‌خواهم بگويم اين رفتارها رفتارهای درستی است و همين‌جا از دختر خانم‌ها و آقا پسرها مي‌خواهم كه واقعا رعايت وضعيت غالب جامعه را بكنند و با تحليل بيشتری مسايل را پي‌گيری كنند، اما چيز تازه‌ای پيش نيامده است كه يك موج ايجاد مي‌شود كه دين از بين رفت، فرهنگ از بين رفت و اگر هم دين و فرهنگ از بين می رود بايد كسانی كه متصدی هستند پاسخگو باشند. اين‌كه تيم شما در دنيا ارتقا يابد و به عنوان يك پديده مطرح مي‌شود كه جذابيت دارد يك دستاورد مهم است و ما نبايد آن را از دست دهيم. اين‌كه شما برسر تئاتر، موسيقی و نقاشی بزنيد درست نيست. اينها دارند كار مي‌كنند و جامعه‌ی ما نياز دارد و اگر اشكالاتی هم وجود دارد بايد آنها را مرتفع كنيم.

برخوردهای ناروای خيابانی را قبول ندارم. اين رفتارهايی كه انجام مي‌گيرد را قبول ندارم. البته بخش قابل توجهی از آن ممكن است در اختيار ما و نيروی انتظامی نباشد، اما اگر حتی يك مورد هم اگر مربوط باشد كه برخورد نادرستی با دختران و پسران جوان انجام گيرد درست نيست.

 

دراين مصاحبه بارها مسئله حضور ميرحسين موسوی در صحنه انتخابات آينده رياست جمهوری مطرح شد. در آخرين دقايق اين ديدار مطبوعاتی، يكبار ديگر اين مسئله طرح شد و خاتمی گفت:

اگر آقای موسوی به صحنه بيايند، نامزد شايسته‌ای هستند كه بنده نيز ايشان را مورد تاييد قرار مي‌دهم.

رييس‌جمهور پس از پايان مصاحبه مطبوعاتی خود با خبرنگاران از هنگامی كه از جای خود برخاست تا خروج از سالن، همچنان به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.

رييس‌جمهور در پاسخ به سئوال خبرنگاری كه از علت عدم حضور سفير هلند در دادگاه زهرا كاظمی و تاثير اين موضوع در اجلاسيه آتی اتحاديه‌ی اروپا پرسيد، گفت:

سفير هلند بيخود مي‌خواست وارد دادگاه شود. اصلا به او چه كه اين كار را كند. البته من نيز در مورد مساله خانم كاظمی مدعی هستم و با توجه به تحقيقاتی كه انجام معتقدم حتما بايد مجرم شناخته شود و به مجازاتش برسد و تجديدنظر نيز زودتر عملی شود.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی