بجای پرخاش و تندی، تن به آزادی مردم بدهيد

خاتمی: چشم ها را بازكنيد!

حاصل تشويق خشونت مذهبي

"خاورميانه بزرگ امريكا" است

محمدخاتمی، چهارشنبه شب طی سخنانی به مناسبت سالگرد در گذشت آيت الله خمينی و در اشاره قشريون مذهبی كه ادعای اصلاحات نيز می كند ديدگاه های خود را تشريح كرد. او در اين مراسم كه در آن حجت‌الاسلام‌والمسلمين سد حسن خمينی، آيت‌الله موسوی بجنوردی، آيت‌الله طاهری، آيت‌الله موسوی خوييني‌ها، آيت‌الله جمارانی و آيت‌الله توسلی حضور داشتند

 گفت:

اين حركت كه خود را اصلاح‌گرا نيز مي‌خواند با هرچه نو مخالف است و آن را كفر، بدعت، تحريم و انحراف مي‌شناسد. برای حكومت اسلامی كه در اشكال ظاهری در دهه‌های اوليه‌ ظهور اسلام تجلی و بعد به صورت خلافت‌های منحرف ادامه يافت اصالت قائل است ولو اينكه تهی از عدالت و توام با زورگويی، ستم و استبداد باشد. او فقط ظاهر را مي‌شناسد. معارف بلند فلسفی،‌ عرفانی و اخلاقی اسلام را نمي‌پذيرد و حتی بسياری از آنها را بدعت و انحراف به حساب مي‌آورد.

حركت اصلاحی قشري‌نگر از معارف اسلامی فقط به فقه صوری و انعطاف‌ناپذير در برابر تحولات طبيعی جهان بشری توجه دارد و هيچ عاملی برای تامين خواست‌های خود جز زور و خشونت نمي‌شناسد. به هرقيمتی مي‌كوشد گرايش خاص خود را از دين بر جامعه تحميل كند. اسلام را نه تسليم در برابر خدا كه حق مطلق است بلكه به تسليم واداشتن افراد جوامع در برابر سليقه‌های خود مي‌داند.   ما نمونه‌هايی از چنين حركتی را چندی پيش در همسايگی خودمان افغانستان شاهد بوديم و ديديدم كه زمينه‌ را برای تجاوز قدرت‌های زورگو بيشتر از گذشته فراهم آورد.

بايد پرده‌ دهل، خرافه و عادات رسوب كرده در ذهن و جان انسان‌های مسلمان و پرده‌ ظاهرپرستی را كنار زد.

قشر ديگری از روحانيون اصلاح طلب همچنان كه در حوزه‌ سياست استعمار را نفی مي‌كند استبداد را نيز مردود مي‌شمارد و معتقدم امام از جمله‌ چنين اصلاح‌گرايان بزرگ و بلكه از سرآمدان حركت اصلاحی به اين معنا بود.»

خاتمی در باره طرح خاورميانه بزرگ امريكا و رويدادهای عراق گفت:

«... در طرح خاورميانه‌ بزرگ، به وجود ريشه‌ ترور و خشونت در خاورميانه و همچنين فقدان دموكراسی، محروميت از حكومت‌های مردم سالار، دوری از انگاره‌های جهان نو و در نتيجه خشونت زايی در مورد خاورميانه مطرح مي‌شود. اسلام را مروج خشونت مطرح مي‌كنند و سعی دارند اسلام را از صحنه‌ حيات مسلمانان دور سازند تا به خيال خودشان خشونت رخت بر بندد و دموكراسی حاكم شود، اشاره كرد.

 بايد متوجه بود و خطر را درك كرد، اما فقط با ناراحتی و پرخاش مشكل حل نمي‌شود. جهان اسلام بايد ببيند كه آيا غرب و آمريكا برای طرح خاورميانه‌ خود دستاويزی دارد و آيا پديده‌ای در دنيای اسلام هست كه طرح خطرناك خاورميانه‌ بزرگ را توجيه كند؟
 بله؛ متاسفانه حركت‌های تند افراطی و دور از مقتضيات زمان كه جلوه‌های بي‌رحمانه‌ای از خشونت و ترور را حتی در ميان خود مسلمان به نمايش مي‌گذارد، دستاويز بزرگ غرب است؛ وجود حكومت‌های بيگانه از مردم به رسمت نشناختن حق حاكميت مردم، دور ماندن مردم در بسياری از اين كشورها از صحنه‌ سرنوشت، عرضه‌ دين به صورتی كه گويی با پيشرفت و آزادی مردم مخالف است، ‌دستاويز و بهانه‌ای بزرگ برای توجيه طرح خاورميانه‌ بزرگ غرب است.

دنيای اسلام اگر بخواهد در برابر اين فشارها مقاومت كند و راه درست را بيابد راهی جز تن دادن به مردم سالاری و خواست اكثريت مردم مسلمان دنيای اسلام كه روز به روز با ثبات‌تر، فرهيخته‌تر، جهان‌ديده‌تر و آشنای به حقوق خود مي‌شود، ندارد.