مقاله وزين جناب آقای تاج زاده در روزنامه شرق و سايت رويداد تحت عنوان كردستان و نظارت استصوابی و تماسهای متعدد خوانندگان با اينجانب و ابراز تشكر از اين مقاله نگارنده را بر آن داشت تا تكلمه ای بر آن اضافه نمايم نه از حيث محتوا بلكه سپاسيه‌ای از موضعگيري‌های نويسنده است كه در مواضع مختلف از حق دفاع كرده است هر چند حق‌گويی موجب شد تا از خدمات اجتماعی محروم شود. انتخابات اخير كه گويای واقعيتی تلخ در جامعه ايران و حق‌كشي‌های در حق هم‌وطنان بود از چند نظر حائز اهميت است. مقايسه دقيق و آماری در اين مقاله كه جای هيچگونه خداشه‌ای نداشت و از سوی يكی از كارشناسان و صاحب نظران مسايل انتخابات انجام شده است برای هر كسی كه كمترين علقه‌ای نسبت به حفظ استقلال و تماميت ارضی اين كشور دارد موجب تنبه و تذكر است. علاوه بر موارد و آمارهای مقايسه‌ای و افزايش مشاركت مردم در انتخابات در فضای اصلاحی و كاهش مشاركت در فضای مخالف اصلاحات كه از منظر قيم‌مآبی قضايا را توجيه مي‌كند، ‌امنيت ملی به عنوان مقوله‌ای اساسی و حياتی كه با نظارت استصوابی بزرگترين آسيب‌ها متوجه آن شده است. حوادث اخير كردستان و شكستن مجسمه شهيد فهميده در شهر مريوان نتيجه پيش‌بيني‌هايی است كه آقای تاج‌زاده در مقاله خود به آنها اشاره كرده بود.

اكنون نوبت ملت و مسئولان دلسوزی است كه دلشان در گرو سه شعار جمهوری اسلامی، استقلال و آزادی است. از كسانی كه ضريب مشاركت و همگرايی را تا اين سطح تنزل دادند بپرسيد شما براساس چه برنامه و يا نقشه‌ای دست به چنين عمل خطرناكی زديد و خواستيد در چنين مقطع حساسی حمايت مردم را از دست دهيد؟ چه شده است كه مشاركت مردم كردستان پنجاه درصد افت پيدا كرده است؟ پايگاه شما در بين مردم كردستان چند درصد است؟ آيا اين است حكومت بر دلها؟ آيا زمان آن نرسيده است كه مسئولان بالای نظام بپرسند علت اين تفاوت پنجاه درصدی چيست؟ چه توجيهی برای چنين عملكردی وجود دارد؟ صادقانه بايد گفت سران جناح محافظه‌كار فريب وعده‌های برخی از افراد خود را نخورند كه خود را مالك‌الرقاب مردم مي‌دانند. مردم در مقابل نشان دادند كه بنده و برده كسی نيستند و اگر عهد و پيمانی با حكومت بسته‌اند، اگر حاكميت به اراده مردم در تعيين سرنوشت احترام نگذارد مردم هم به خود حق مي‌دهند خود را از قاعده هرم پايگاه حكومت خارج كنند.

بنابراين در اينجا بار ديگر به نكته پايانی مقاله كردستان و نظارت استصوابی اشاره مي‌كنم كه فكر اصلاح‌طلبی ضمن رعايت حرمت و حقوق همه شهروندان موجب همگرايی بيشتر و مشاركت فعالانه تر و زدودن بدبيني‌ها و تفكر مخالف موجب واگرايی و شكاف و فاصله شده است و برآيند آن تضعيف رشته‌های همبستگی ملی و گسستن شيرازه ملی و همه آرزوها و اميدهای نهفته در دلهای همه ‌وطن دوستان مدافع وحدت ملی است.(سايت امروز)

(اظهار نظر آيت الله خزعلی را هم در همين شماره پيك بخوانيد)