ايران

پيك

                         

آنها كه می خواهند
صدراعظم جمهوری اسلامی شوند
"عياران" قرار است تنور محسن رضائی را گرم كند
ميرحسين موسوی وقتی می آيد كه بتواند رهبر را سرجايش بنشاند
باهنر و ناطق نوری، مهندس يحيوی را انداخته اند جلو و با زبان او حرف می زنند
ولايتی
رای مردم را ندارد، اما درعوض هم موافقت موتلفه را دارد و هم حمايت رهبر را، اما مشكل بزرگش حكم بازداشت بين المللی است!

 
 
 
 

نبرد پنهان بر سر تصاحب دومين سنگر اصلاحات، يعنی قوه مجريه، از پشت پرده حكومتی به روزنامه ها و سايت های اينترنتی آمد. با اعلام تمايل مجمع روحانيون مبارز به كانديداتوری ميرحسين موسوی يكباره آه از نهاد چند نهاد و شخصيت وابسته به جبهه مخالف بر آمد. مستقيم و غير مستقيم.

محمد رضا باهنر نايب رئيس ناطق فرموده مجلس فرمايشی هفتم، بلافاصله مهندس يحيوی معاون زيرمجموعه تحت رهبری خود "جامعه مهندسان..." را به ميدان فرستاد تا منطق استبداد را او بگويد. او فورا مصاحبه كرد و گفت: «به دلايل عديده اى كه شايد ذكر آن در اينجا مناسب نباشد ، تصور می كنم ، ايشان وارد صحنه انتخابات رياست جمهورى نشوند». او اشاره اش به مخالفت قاطع علی خامنه ای با موسوی بود. آنها در يك دوره بعنوان نخست وزير و رئيس جمهور با هم كار كرده اند و ميرحسين موسوی می داند، كار با خامنه ای ناممكن است. خامنه ای هم خودش مريد پرور است و فرمانبردار و تداركاتچی می خواهد و هم فرمانبر پشت صحنه پرقدرتی است كه او را رهبر كرده است. بنابراين به ميدان آمدن يعنی تكرار دوباره جدالی كه در زمان آيت الله خمينی هم بين آن دو وجود داشت ولی هر بار به سود موسوی و عليه خامنه ای تمام شد. اين سياست آيت الله خمينی بود.

تكرار آن جدال بدون حمايتی كه موسوی در سالهای نخست وزيری اش داشت، امری است ناممكن، مگر در شرايطی كه يك جنبش بزرگ خيابانی در كشور براه افتاده باشد و تكان های عظيم را در مجموع ساختار حاكميت جمهوری اسلامی اجتناب ناپذير كرده باشد.

محسن رضائی نيز فورا دست و پای خود را گم كرد. او هم برای خود لباس صدراعظمی دوخته است. دستش به روزنامه ها بند نيست، زيرا جام جم را محمد رضا باهنر برده، همشهری را شهردار تهران و تلويزيون هم كه مقلد رهبر وجنتی است. همين است كه تمام زور خود را گذاشته روی اينترنت و از فضائی كه قاضی مرتضوی با فيلتر كردن سايت ها در مملكت درست كرده بيشترين بهره را فعلا او می برد. يك سايت داشت، يك سايت كمكی هم برای خودش درست كرده است. اولی بازتاب بود كه در روزهای حمله امريكا به عراق داشت از تهران ارتش صدام را فرماندهی می كرد و كم مانده بود همه ارتش امريكا را بريزد به اروند رود و حالا درتدارك كارزاراينترنتی انتخابات سايت "عياران" را دست و پا كرده است. يعنی رنگ و لعاب تازه ای به چهره رنگ پريده بازتاب داده است. مرتضوی قول داده سايتش را حداقل تا انتخابات رياست جمهوری فيلترنكند اما به چند شرط:

1- بر خلاف سايت "صبحانه" كه عياران در ابتدا قرار بود از روی ان تقليد كند، هيچ خبر مستقلی را منتشر نكرده و از خارج كشور هم گزارشی را بنام اين و آن منتشر نكند.

2- تمركز خبری اش را بگذارد روی دو خبرگزاری نزديك به قوه قضائيه و مجمع تشخيص و شورای تبليغات اسلامی. يعنی خبرگزاری های مهر و فارس. خبر داغش هم حداکثر همان خبرهای داغی باشد كه بازتاب منتشر می كند.

3- مقاله، اظهار نظر و نقل مطلب سياسی چه از سايت های داخلی و اصلاح طلب (امروز و رويداد) و چه از سايت های خارجی كه فيلتر شده اند نكند.

4- درباره فيلترينگ خبر و تفسير ننويسد و حداكثر همان ضد فيلترينگ های معروف و بسته شده توسط مخابرات را تبليغ كند.

5- عناوين خبرها همان هائی بايد باشد كه در خبرگزاری های ياد شده در بالا می آيد و از مطبوعات داخلی هم اخبار جنجالی و پوچ وحتما غيرسياسی را تبليغ كند.

6- امكان ارتباط گروهی و اضافه كردن مطلب توسط افراد كنترل نشده كه در تقلید از صبحانه پیش بینی شده بود هم متوقف شود.

به اين ترتيب، محسن رضائی با نام "عياران" فعلا در اين چارچوب امكانی را برای خود فراهم ساخته تا ابتدا جا بيفتد و سپس اگر ايشان را به صحنه انتخابات راه دادند تنور را با كمك آن گرم كند!

 

محفل وابسته به مافيا

 شورای هماهنگی نيروهای انقلاب اسلامي(البته انقلابی كه ارتباطی به انقلاب 57 ندارد و در اصل يك ضد انقلاب است) تصميم گرفته اند علی اكبر ولايتی را برای رياست جمهوری بياندازند جلو. خودش معتقد است مشكل جمهوری اسلامی در سالهای آينده نه مشكل داخلی، بلكه مشكل خارجی است. يعنی مسئله مناسبات با امريكا و اروپا و او چون وزير خارجه بوده و ارتباط و آشنائی با مسائل و آدم های خارجی دارد می تواند كانديدای مناسبی برای اين دوره باشد. مسائل داخل را هم يك معاون اجرائی داخلی می گيرد كه در همآهنگی با بيت رهبری هرچه گفتند انجام دهد. او ذاتا صدراعظم است. يعنی نخست وزير دربار(بيت).

ظاهرا رهبر كه از همان زمان رياست جمهوری اش، ولايتی را زير پروبال خود داشته و اصرار زياد داشت كه او بجای ميرحسين موسوی نخست وزير كند، با اين به ميدان در آمدن موافق است و ای بسا اشاره هم كرده است. دراين ميان اگر همه مشكلات داخلی هم حل شود، يك مشكل جهانی باقی می ماند و آن هم حكم بازداشت بين المللی ولايتی به جرم دست داشتن در ترور رهبران كرد ايران در رستوران ميكونوس برلين است.

حال چگونه يك آمر ترور ميتواند بر سر مقابله با تروريسم من درآوردی امريكا به بوش مذاكره كند، لابد آيت الله مشگينی بهتر می داند و اگر نداند هم از امام زمان سئوال می كند.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی