ايران

پيك

                         
ديدار رئيس و نايب رئيس شورای شهر تهران
آنها كه لای چرخ دنده
مافيای قدرت گير كردند
 
 
 

وبلاك سيدمحمد علی ابطحي

امروز در فضای سرد سياسی كشور، كنگره حزب مشاركت در تهران برگزار شد.

اصل برگزاری اين كنگره، از اين جهت مهم بود كه نشان می داد جريان اصلاحات، با انتخابات مجلس سورای اسلامی و با شيوه ای كه برگزار شد پايان راه نيست. اكثر شخصيتهای سياسی هم شركت كرده بودند. من هم با اينكه عضو مشاركت نيستم دعوت شده بودم ورفتم. دم در عبدالله رمضان زاده را ديدم، با هم رفتيم. آقای عبدالله نوری را خيلی وقت بود نديده بودم، ديدمش، پشت سر با دكتر سروش حال و احوال پرسی كردم و از صباغيان و دكتر يزدی حال روزگارشان را پرسيدم. ياد دورانی افتادم كه همه اينها چند سال پيش به جرم براندازی دستگير بودند. به هنگام خروج ديدم همه منتظرند وآرام می روند، جلو رفتم، ديدم سعيد حجاريان معلول و از پا افتاده، عصازنان می رود. آقای عبدالله نوری به شوخی می گفت آقا سعيد! هيچ مرجعی اينهمه شخصيت پشت سرش راه نمی روند. سعيد صدای نوری را شنيد، احوالپرسی گرمی كردند. من هم خيلی وقت بود سعيد را نديده بودم. ماچ و بوسه ای و سپس مصاحبه ای با خبرنگاران. بيرون در خواهر آغاجری را ديدم كه از حكم محكوميت 5 ساله آغاجری به شدت ناراحت بود و با بهزاد نبوی و عرب سرخی مشاوره می كرد. خيلی دلم گرفت. آدمی مثل آغاجری برای يك سخنرانی بعد از محكوميت به اعدام حالا به 5 سال زندان محكوم شد.

در جلسه رضا خاتمی مواضع حزب را گفت. چون منتشر می شود راجع به آن نمی نويسم. ولی خوب حرف زد.

اگر در جامعه ما حزب بتواند جای خودش را باز كند، بسياری از مشكلات كم می شود. احزاب می توانند حلقه های وصل جامعه و حكومت باشند، نظرات جامعه را بی واسطه بدانند و خود در حكومت اجرا كنند.

متاسفانه در ايران احزاب نقش اصلی خود را ندارند. حزبی كه بيشترين كرسی های مجلس را در اختيار می گيرد، به مراتب كمتر از حزبی كه اصلاً نتوانسته كرسی ای در مجلس داشته باشد، می تواند صاحب قدرت باشد.

بايد از حزب مشاركت به خاطر اينكه كار تحزب را جدی گرفته تشكر كرد.

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی