ايران

پيك

                         
بابك خرمدين
قلعه ای كه مردم به نشانه مقاومت
دربرابرحاكميت ارتجاع در آن جمع می شوند
                                                                 م . الوان اوغلو
 
 

 

روز بابك ،
آلترناتيوی برای يك روز ملی !

اين يك فرصت تاريخی است برای همدلی و حمايت همه گروهها و احزاب سياسی ايران ـ كه تاكنون از برگزاری و تدارك كوچكترين اجتماع چند ده نفری هم عاجز بوده اند ـ از اين جنبش بالقوه خود جوش و مردمی ده ها هزار نفری ( قلعه بابك )كه در هيچ برهه و هيچ زمان و تحت هيچ بهانه و اصولی نمی توان نظير آنرا يافت و يا تدارك ديد .
نتيجه سركوب پياپی حركت های سياسی طی 25 سال اخير سبب شد تا در جامعه ما كمتر حركتی با بار سياسی علنی و يا قانونمند امكان خود نمايی داشته باشد . خصوصا بعد از سركوب و اعدام های سنگين سالهای دهه اول انقلاب جامعه به يك خود سانسوری شديد به گونه ای كه در انديشه ی حركت های كم هزينه تری برای اعتراض باشد چنان عادت نمود كه حتی با وجود باز شدن نسبی فضا بعد از سال 76 ـ بجز مواردی نادر در سطح روشنفكران و دانشجويان ـ نتوانست خود را از اين يادگار شوم رهايی ساخته و بصورتی شكيل و در قواره ای متناسب عرض اندام نمايد.
اما اين سبب نشد كه حركتها راه خود را نيابند. در همين اثنا شاهد حركت های خود جوش و يا به اصطلاح غيرقابل پيش بينی بسياری تحت عناوين مختلف با القاب ملی ، هويت گرا و يا ورزشی حتی بوده ايم. پيروزی فوتبال ايران بر استراليا در سالهای بعد جرقه ای شد كه مردم را به خيابانها كشاند و شادی و سرور آنها را نمونه اعتراضی اعلام نشده عليه ارزشهای حكومتی اعلام كرد كه ديگر نسبت به كوچكترين نشانه های شادی و شور و نشاط كه بويی از مدرنيت داشت و يا با فرهنگ قبل از تاريخ اسلامی گره خورده و به مردم ارٍث رسيده بود حساسيت نشان می داد. اصرار مردم در هر چه پرسر و صدا برگزار كردن مراسم چهارشنبه سوری آخر سال، عيد نوروز و سيزده بدر و غيره همه نشانه برون رفت از فشارهای وارده و از نظر حكومت تلقی اعتراض و نافرمانی بود كه بايد سركوب می شد و شد.
مسلما مردم آذربايجان هم از اين امر مستثنی نبوده اند. آنها نيز كه در عرصه حركت های ترقی خواهانه پيشقراول بوده اند با لمس محروميت مضاعف ـ ملی و زبانی ـ نيز ، خيلی زود بعد از روزهای نخست انقلاب دريافتند كه اين نه آن است كه خواسته های آنان را محقق سازد. لذا كوشيدند كه تغييراتی را سامان دهند و حتی از نفوذ شخصيت های مذهبی ای ـ چون آيت الله شريعتمداری ـ نيز بهره بردند. اما نتيجه همان شد كه بر همگان معلوم است.
...اما اين روزها آذربايجانيها راه برون رفت از اين گردونه تكرار را به روشی بسيار سمبليك و مسالمت آميز دارند تجربه می كنند و انگار كه از خواب طولانی ای بيدار شده باشند با شور و هيجان راه جديدی را پيش روی تك تك ما ديگر هموطنان نيز می گشايند. چند سالی ست كه علاوه بر علاقه مندان و روشنفكران و يا كوهنوردان و گردشگران ايرانی و خارجی هميشگی ، خيل عظيم مردم *نيز با عزيمت به دشت و كوه اطراف قلعه ای در كليبر گرد هم آمده و با شعر خوانی، موسيقی و رقص و حتی اجرای تئاتر، تولد قهرمانی را گرامی ميدارندكه 1200 سال پيش دژ مبارزه و مقاومت عليه جور و جهل حاكمانی بوده است كه امروز ما سيطره ی نمايندگان فكری و سياسی آنها را با پوست و گوشت حس می كنيم . گراميداشت روز بابك در قلعه بابك !
روز بابك، از اين حيث يك روز استثنايی و غنيمتی پربهاست و بر عهده ماست كه از آن ساده و بی تفاوت نگذريم. عناد مطبوعات و رسانه های غير ترك زبان با گراميداشت اين روز ملی و در مواردی حتی انكار آن بسيار كودكانه و غيرمنصفانه و در مواردی پرسش برانگيز است . از برابر چنين عظمتی كه توانسته ده ها هزار انسان را ساده و بی پيرايه بدون هيچگونه برنامه حزبی و يا تشكيلاتی منسجم در اطراف خود جمع سازد و بر خلاف عادت وعرف جاری هميشگی ما ايرانيان روشی جديد را پيش روی ما بگذارد بسيار مبارك است . اين روز بر خلاف تصور برخی از دوستان كم لطف هيچ بديل و رقيبی برای سالگرد 18 تير نبوده و هيچ ميدانی برای هدفهای زياده خواهانه گروهی نمی تواند باشد ، بلكه با توجه به سابقه تاريخی و هويت خواهانه آن می تواند تبلور يك حركت اجتماعی بزرگ برای همه اقشار و گروه ها با انديشه ها و نگرش های گوناگون باشد . اين روز ظرفيت احتمالی اين را دارد كه به يك سنگ عيار با ارزش اعتراض عمومی يا به عبارتی به يك روز ملی برای همه ی ايرانيان تبديل شود. به اين دليل كه :

1ـ بابك خرمدين سمبل و عين مبارزه بر عليه نظام فكری و اجتماعی و حكومتی ای می باشد كه امروز هر يك از ما سالها و قرنهاست كه از هم قماشان آنها به ستوه آمده ايم. به عبارتی مبارزه او عليه حاكمان با ايدئولوژی اسلامی زمانه خويش چنان عيان وآشكار است كه گرامی داشت آن ميتواند به تنهايی حاوی پيام و اعتراضی صريح و روشن باشد.
2ـ اولين بار است كه مردم ما بطور رسمی ياد می گيرند و تمرين می كنند كه به جای پناه بردن به تكيه ها، امامزاده ها، مساجد و منبرها و به جای نذر و نياز و دعا و صدقه و خيرات و يا اينكه منتظر كسی باشند كه برای نجات آنها بيايد، به دامن كوه و طبيعت پناه برده و فرياد را فرياد ميزنند. اين می تواند آغازگر يك جنبش ضدخرافه ی مهمی نيز بشمار آيد كه منزلت آن از بار سياسی اش به مراتب بيشتر باشد .
3ـ اين مهم می تواند همچنين به يك رسم پسنديده و مثبت تبديل گردد كه برای اولين بار مردمی به جای ذكر مصيبت و مرثيه خوانی يا سينه زنی برای شخصيت های مذهبی وارداتی گاها جعلی ، پيشقراول شده است كه برسم عاشق ها و اوزان های فولكوريك خود با ساز و آواز و موسيقی و هنر شخصيت بزرگ و اصيل خود را ارج نهد.
اين يك فرصت تاريخی است برای همدلی و حمايت همه گروهها و احزاب سياسی ايران ـ كه تاكنون از برگزاری و تدارك كوچكترين اجتماع چند ده نفری هم عاجز بوده اند ـ از اين جنبش بالقوه خود جوش و مردمی ده ها هزار نفری كه در هيچ برهه و هيچ زمان و تحت هيچ بهانه و اصولی نمی توان نظير آنرا يافت و يا تدارك ديد . بايد بدور از هر گونه تعصب قبل از آنكه دير شود دست دوستی يكديگر را فشرد و در كاهش سؤ تفاهمات احتمالی موجود پيشقدم بود. مخصوصا گروههايی كه سابقه روشنی در به رسميت شناختن حقوق مليت های مختلف ايران نداشته اند و يا گروههايی كه بدون در نظر گرفتن حقوق اوليه مليت ها دم از يك اتحاد پايدار و يا يك استراتژيك معين می زنند .
از طرف ديگر برای نمايندگان جنبش آذربايجان نيز اين واقعه بسيار مغتنم خواهد بود اگر آنها نيز از فرصت ها به نحو احسن استفاده نمايند تا نتيجه ی دلخواه تری بدست آيد . بايد از هر گونه شعارهای انحرافی و راديكال پرهيز كرد . بقای جنبش در گرو اتخاذ هوشيارانه سياست های منطقی و معقول هر كدام از ماهاست. با ماجراجويی ها آب به آسياب همان كسانی ريخته می شود كه از همان اول هم دلشان برای برپايی چنين جنبشی نسوخته بود .
امسال با وجود تفرقه ها و اختلاف نظرهای بسيار بين گروههای برگزار كننده روز بابك و عليرغم دستگيری ها و بازداشت ها توسط ماموران اطلاعاتی رژيم و عليرغم اعزام هزاران تن از بسيجيان جان بر كف به منطقه كليبر برای انجام مانور عملياتی يك ماهه و راه انداختن دستجات سينه زنی و نوحه خوانی در بزرگداشت « 72 تن جمهوری اسلامی » در صحن قلعه بابك، و عليرغم آنكه خبرهای نااميد كننده ای شايع بود گروههای بسياری از مردم و جوانان آذری برای گراميداشت اين روز شركت نمودند. بنابر اين وقت آن رسيده است كه به اين تجربه بعنوان يك حركت زنده نگاه كرده و روز بابك را گرانيگاه حركتی بدانيم كه به يك اتحاد آگاهانه و پايدار تبديل شود.

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

 

  
 
                      بازگشت به صفحه اول
Internet
Explorer 5

 

ی