خانه‌ هنرمندان ايران، اينبار با سخنرانی "ناصر تقوايی” و “آيدين آغداشلو” در انديشه فرو رفت. آنها از سهراب شهيد ثالث گفتند.

در ديداری که به ياد سهراب برپا شده بود، آيدين آغداشلو گفت:
ما در حق سهراب شهيد ثالث بسيار كوتاهی كرده‌ايم . البته شايد من خود کمتر! سهراب، مردم‌گريزی بود كه مردم را دوست داشت. او مي‌دانست كجا ايستاده و چه مي‌كند.

من پنج مقاله درباره او نوشتم و بيم داشتم كه از ياد برود و بعدها مطمئن شدم كه از ياد رفتنی نيست. سهراب هميشه در كارهايش حديث نفس مي‌كند. او بسياری از شعار، سانتي‌مانتاليزم و احساسات گرايی نفرت داشت و هر چيز نحيف و پيش‌ پاافتاده‌ای او را رنج مي‌داد.  او مهرسرشاری نسبت به هر موجوی داشت كه در معرض مخاطره قرار مي‌گيرند.  او مردم‌گريزی بود كه هرگز مردم را تحقير نكرد.  سهراب شهيد ثالث رفقای اندكی داشت و معتقد بود كه تناقض هر هنرمند از طريق اثرش حل مي‌شود.

تاثير شهيد ثالث بر كيارستمی غير قابل انكار است و كيارستمی وامدار شهيد ثالث است. سهراب اهل امتياز دادن و باج دادن به كسی نبود. سينما و ادبيات را به خوبی مي‌شناخت. او فيلم‌های زيادی ديده بود.  من ناچار و ناگريزم او را ستايش كنم. من او را بسيار دوست داشتم و هلاك او بودم. بي‌جايگزين بود و شيوه‌اش را در دورانش كسی تكثير نكرد.  حرف تلخی به كسی نمي‌زد و با كسی تندی نمي‌كرد. انسانی شريف به تمام معنا بود. وقتی درگذشت، جهان جای تنگ‌تری شد.

در ادامه اين مراسم مقاله‌ای از مرتضی مميز درباره شهيد ثالث قرائت شد.  مميز با اشاره به فيلم‌های شهيد ثالث نوشت: شخصيت‌های فيلم‌های ساخته شده در ايران سهراب آدم‌های خوبی اند که تلخ  اند و شخصيت‌های فيلم‌های خارجی او آدم‌هايی اند بي‌رحم و تلخ. آدم‌هايی خشن، آزاردهنده و به بن بس
ت رسيده‌. سهراب  زودرنج بود و ممكن بود كوچكترين كلمه‌ای باعث شود تا مدت‌ها با ديگران قهرکند. قهرهای او گاه بيست سال طول مي‌كشيد!!

ناصر تقوايی نيز در اين نشست با اشاره به فيلمسازان نسل موج نو سينمای ايران گفت:  اين فيلمسازان همگی هم‌سن و سال بودند و جريان موج نو در عرض چهار پنج سال بسيار رشد پيدا كرد.
اين فيلمسازان اگرچه با هم دوست بودند و رفت‌ و آمد داشتند ولی آثارشان هيچ شباهتی با هم نداشت. آنها مي‌خواستند كار خود را با صداقت و خلوص انجام دهند.
وی با اشاره به شعر نيمايی گفت: نيما با شعر خود موجی در سليقه و انديشه‌ بوجود آورد كه انقلاب مشروطه نتوانست با آن، تجدد را به ايران وارد كند.  سينمای موج نو ايران، پيامد موج شعر نيمايی است.