ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پيوندهای پيک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
  توصيه غير مستقيم مهرانگيزكار به شيرين عبادی
انتخابات رياست جمهوری
زمان ورود به صحنه
فردی بااعتباربين المللی است
حمايت از طرح رفراندوم، به معنای انفعال در انتخابات رياست جمهوری نيست

 

 
 
 
 

مهرانگيز كار حقوقدان، مدافع حقوق زنان و از بنيانگذاران و حاميان "طرح رفراندوم" با انتشار مقاله‌ای نسبتا مشروح، خواهان ورود شخصيت‌های مستقل از حكومت در عرصه انتخابات رياست جمهوری در ايران شد.

وی در مقاله خود،‌بی‌آنكه از شيرين عبادی نام ببرد، تلويحا از وی - و شايد شخصيت‌های ديگری كه ما در مقاله وی جز او نتوانستيم استنباط كنيم- خواست كه با توجه به شرايط بين المللی و اوضاع داخلی به ميدان در آيد و خود را كانديدای رياست جمهوری كند.

مهرانگيز كار كه اكنون اندك سال‌هائی است، كه زير فشار انواع پيگردهای شبه حقوقی جمهوری اسلامی از ايران مهاجرت كرده و در امريكا بسر می‌برد، نكاتی را در مقاله خود طرح كرده كه ظاهرا بايد به آن انفعالی كه طرح رفراندوم در داخل كشور و بويژه در طيف‌هائی از صفوف جنبش دانشجوئی بوجود آورده خاتمه دهد. روح حاكم بر نوشته مهرانگيز كار آنست كه حمايت و خواست"رفراندوم" نبايد و نمی تواند در اين مرحله از شرايطی كه بر ايران حاكم است به‌بی‌اعتنائی به انتخابات رياست جمهوری ختم شود، چرا كه اين دو- درعين پيوند با هم- هر كدام مستقل از هم روش‌ها و راه حل‌هائی است برای ايجاد تحولات در ساختار حاكميت در ايران و حتی تغيير حاكميت. تغيير كه هيچكس نمی تواند از حالا پيش بينی كند كه نظام را هم درايران تغيير می‌دهد و يا نمی دهد. تغييری كه بايد كوشيد رويكردی داخلی داشته و نظامی مترقی جانشين آن شود، نه نظامی با اراده خارجی!

با توجه به اين توضيحات، آن بخش از نوشته مهرانگيز كار، كه روح پيشنهاد او را كوتاه و فشرده بيان می‌كند و برداشت ما (پيك نت) را تدقيق می‌كند انتخاب كرده ايم كه در ادامه می‌خوانيد:

مهرانگيزكار می‌نويسد:

 رأی دادن حق مردم است. برخورداری از نظام سياسی مبتنی بر «انتخابات آزاد» نيز حق مردم است. اين حقوق در تمام اسناد و متون حقوق بشری به رسميت شناخته شده است. چنانچه فعالان سياسی بدون ارائه راه و روشی برای تغيير شرايط و تبديل انتخابات غيرآزاد به انتخابات آزاد، به مردم تكليف كنند تا از رأی دادن امتناع نمايند، دست به اقدامی غيردموكراتيك زده‌اند. اما چنانچه آنها شيوه‌های اجرايی با هدف تغيير شرايط را به صورت بحث‌های ترويجی و آموزشی انتشار دهند، مردم به نقش آفرينی برانگيخته می‌شوند، بی‌انكه احساس كنند كسانی دارند قيم مآبانه آنها را راه می‌برند.

سال ١٣٨٤ در شرايطی آغاز شد كه دو ديدگاه در صحنه‌ی انتخابات دوره‌ی نهم ياست جمهوری وارد چالش با يكديگر شدند. يك ديدگاه از موضع قدرت از مردم می‌خواهد در انتخابات شركت كنند. اين ديدگاه تهديدآميز است و به مردم هشدار می‌دهد چنانچه از شركت در انتخابات امتناع نمايند، شرايط برای حمله‌ی نظامی خارجی يا كودتای نظامی داخلی مهيا می‌شود. ديدگاه ديگر بحث تحريم انتخابات را بدون معرفی يك گزينه و بدون توجه نسبت به خطراتِ ناشی از انفعال دنبال می‌كند و از امكاناتی كه برای تغيير شرايط و تبديل انتخابات غيرآزاد به انتخابات آزاد در دسترس است حرفی نمی‌زند. سخنگويان ديدگاه اخير را عقيده برآن است كه اگر مردم رأی ندهند، رژيم سياسی بلافاصله سقوط می‌كند.

...
با هدف برون رفت از انسداد سياسی كه «انتخابات نهمين دوره‌ی رياست جمهوری" را بيش از پيش در معرض داوری جهانی قرار داده است، ناظران و صاحبنظران داخل و خارج از كشور، گاهی گزينه‌های كم هزينه‌ای را پيشنهاد كرده‌اند. هر يك از گزينه‌ها با اين پرسش منطقی از سوی مردم سرد و گرم چشيده‌ی ايران مواجه شده است كه: شيوه‌های اجرايی كدام است؟
از چند گزينه‌ی مطرح كه بگذريم، آن يك گزينه كه در شرايط كنونی از ظرفيت اجرايی بيشتری برخوردار است، مهجور افتاده و به آن چندان نپرداخته‌اند. اين گزينه بر پايه‌ی آرزوهای نهفته‌ی و ديرينه‌ی مردم برای مشاهده‌ی نامزدهايی همسو با تحولات اجتماعی و ناهمسو با ساختار حقوقی و حقيقی قدرت قابل طرح است و دارای قابليت اجرايی در كوتاه مدت است. اجرايی كردن گزينه مستلزم آن است كه:

- ضوابط و شرايطی را كه اصل ١١٥ قانون اساسی تعيين كرده و به موجب آن دستور می‌دهد تا رئيس جمهور از ميان رجال سياسی ـ مذهبی انتخاب بشود، ناديده بگيريم. عبور از اين اصل قانون اساسی، عبور از نظارت استصوابی شورای نگهبان را ممكن می‌سازد و راه را برای حضور نمايندگان انديشه‌های متنوع سياسی در كشور هموار می‌كند. به خصوص شخصيت‌های مشهور به «طرفداری جدايی دين از حكومت» و «زنان» از زندانی كه اصل ١١٥ برای جلوگيری از حضور آنها در صحنه برپا داشته است رها می‌شوند.

- ناديده گرفتن شرايط مندرج در اصل ١١٥ قانون اساسی به اين معناست كه دغدغه خاطر برای تأييد صلاحيت نامزد يا نامزدها كنار گذاشته شده و برای حضور داوطلبانی كه انديشه‌ی جدائی دين از حكومت را نمايندگی می‌كنند تسهيلاتی ايجاد می‌كند و به انتخابات وجهه‌ی مردمی و اعتراضی می‌بخشد.

- ورود نامزد يا نامزدهايی كه به طور سمبليك خواسته‌های مردم را نمايندگی كنند بی‌گمان با ساختار حقوقی و حقيقی قدرت در تقابل قرار می‌گيرد. درست به همين دليل است كه آنها از سوی مردم حمايت و پشتيبانی می‌شوند، به خصوص اگر از اعتبار جهانی لازم هم برخوردار بوده باشند.
در اين فرض:

- احتمال اينكه جامعه‌ی جهانی و نهادهای دمكراتيك و حقوق بشری و مراكز خبررسانی، چترحمايتی خود را روی سر مردم ايران بگسترانند زياد است.

- احتمال اينكه اصرار مردم برای انتخاب رئيس جمهوری با ويژگی‌های دموكراتيك به تأييد جامعه‌ی جهانی برسد و مردم بتوانند در پرتو همياری جهانی، يك حركت ساختارشكن را به دست خود پايه گذاری كنند زياد است.

- احتمال اينكه انتخابات تبديل به «رفراندوم تغييرقانون اساسی" بشود هم وجود دارد. نامزدهايی ناهمسو با ساختار حقوقی و حقيقی قدرت كه درون نظام سياسی كشور تكيه گاهی ندارند و چشم به داوری شورای نگهبان هم ندوخته‌اند به سرعت تبديل می‌شوند به «نمايندگان مردم». .. حتی درصورتيكه حضورشان تا به آخر سمبوليك باقی بماند در تغيير اوضاع آينده‌ی ايران تأثيرگذار خواهند بود. ...

 اعلام نامزدی افرادی كه ناهمگون با قانون اساسی و قوانين ناظر برانتخاب وارد صحنه می‌شوند مستلزم قبول خطراتی است. به همين دليل فرد يا افرادی كه از اعتبار بين‌المللی برخوردارند، چنانچه داوطلب بشوند، از مصونيت بيشتری بهره‌مند شده و با صدای رسا مردم را نمايندگی می‌كنند. شورای نگهبان بسته به اينكه ميزان حمايت مردمی و جهانی از نامزدهای مورد نظر اين گزينه را چگونه ارزيابی كند، ناگزير از موضع‌گيری است. اگر حمايت وسيع و گسترده بشود، شورای نگهبان مجبور به عقب نشينی است.

از دو حال خارج نيست: يا شورا نمايندگان مردم را كه حكومتی نيستند تأييد می‌كند به اميد آنكه اندكی بر عمر خود و نظام بيفزايد.

در فرض ديگر، شورای نگهبان بی‌اعتنا به واقعيات اجتماعی، نامزد يا نامزدهای مورد حمايت مردم را رد صلاحيت می‌كند. دراين صورت مردم با تكيه بر تمام امكانات موجود، معترض می‌شوند و نهادهای جهانی حقوق بشر را به كمك می‌طلبند. بی‌گمان از خواست دمكراتيك مردم و تأكيد آنها بر انتخابات آزاد تغيير شرايط سياسی، جامعه جهانی حمايت می‌كند و به استناد مضامين جهانی حقوق بشر براين خواست صحه می‌گذارد. دراين فرض نيز پايه‌های ساختارحقوقی و حقيقی قدرت سياسی از شالوده می‌لرزد. ..

در جهان سياست گاهی به طور غيرمنتظره شرايط چنان می‌شود كه مردم و فعالان می‌توانند با درك موقعيت و اقدامات به هنگام، موانع جدی و ساختاری را تبديل به امكانات كنند. گاهی می‌شود شرايط ممكن و موجود را به كار گرفت، در مردم انگيزه‌های حضور و حركت را تقويت كرد و به آنچه غيرممكن به نظر می‌رسد دست يافت. درفضائی كه مردم آماده‌ی پرداخت هزينه‌های گزاف نيستند، نمی‌توان برای آنها هزينه‌سازی كرد. حضور دلاورانه‌ی يك يا چند شخصيت سياسی با اعتبار بين‌المللی در جای داوطلب رياست جمهوری، هزينه‌ای را كه مردم در پشتيبانی از آنها بايد بپردازند تقليل می‌دهد. مردم حق دارند از اين شخصيت‌ها كه اعتبار جهانی خود را در پرتو حمايت مردم كسب كرده‌اند، مصرانه بخواهند وارد صحنه بشوند. سرسختی شورای نگهبان در تحميل انتخابات غيرآزاد به مردم از آن دسته موانع ساختاری و بينشی است كه برخلاف گذشته، اينك می‌تواند در شرايط خاص داخلی و بين‌المللی مورد استفاده‌ی ابزاری مردم ايران برضد آن قرار گيرد. نامزدهايی كه برفراز اراده‌ی شورای نگهبان و قوانين مخالف با انتخابات آزاد و بدون چشمداشت به تأييد صلاحيت، در صحنه انتخابات رياست جمهوری حضور می‌يابند، از سوی مردم تأييد صلاحيت می‌شوند. (اين). گزينه‌ايست كه برحقوق مردم و حق حاكميت آنها تأكيد می‌ورزد و همزمان بر درجه‌ی مصونيت ايران در برابر خطرات احتمالی خارجی و نظامی می‌افزايد...