ايران

www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پيوندهای پيک بايگانی پيک  

infos@peiknet.com

 
 
 

يادداشت های نوروزی
خوزستان
فقرعمومی برفراز گنج ملی

 
 
 
 

از يادداشت های يك مسافر نوروزی:

شهرهای خوزستان مثل هميشه كثيف و گرم بود. مردم روی گنج نشسته اند، اما نان فقر را بين خود تقسيم می‌كنند. در مسجد سليمان بوی گاز خفه كننده است، اما مردم در اوج فلاكت و بيچارگی. در هر كجای اين شهر كه بوی آبادانی می‌داد، مردم می‌گفتند مال رضائی است. رود كارون مركز لجن و كثافت شده است.

در راه اهواز- آبادان نمايشگاهی برای كاروان راهيان نور ترتيب داده بودند: سنگر و تانك های سوخته و ... اينها خانواده قربانيان جنگ بودند كه برای سفر نوروزی به قتلگاه عزيزانشان برده شده بودند. درسوپرهای اهواز و آبادان به اعضای اين كاروان ها مجانی جنس می‌دادند، كه اين خودش نوعی تحقير اين خانواده ها بود. آنها را مثل عده ای متكدی به اين سوپرها و مغازه ها می‌بردند و صاحبان سوپرها نيز گوئی وظيفه داشتند به آنها شيرينی و خوراكی بدهند تا مثلا قدردانی كنند از فداكاری فرزند و شهر و برادری كه درجنگ داده بودند.

اين كاروان ها را با اتوبوس به خوزستان آورده بودند و به جبهه های سابق جنگ با عراق می‌بردند و داغ دلشان را تازه می‌كردند.

سدهای  عظيمی در خوزستان ساخته شده ولی اين سدسازی ها تاثير در زندگی فقيرانه مردم نگذاشته است. اهواز را برای عيد نورباران كرده بودند. بازی با نور را خوب ترتيب داده بودند. مركز استان خوزستان فقط شب ها و زير اين بازی با نور زيباست. صبح كه در شهر می‌گشتيم، فقر و نابرابر عيان می‌شد. فقری كه شب ها زير بازی با نور ديده نمی‌ شود، اما در طول روز و زير تابش سوزان خورشيد بخوبی ديده می‌شود. لب كارون، همچنان مانند دوران شاه كثيف بود. شانس آورديم كه از غذای سرپائی مسموم نشديم. ديگران شده بودند.

دم سال تحويل امامزاده ها شلوغ بود و مردم بجای شادی، با هزار نياز دست به دامان امام زاده ها شده بودند. اطراف اين امام زاده ها را حفاری كرده اند و دار و ندار امام زاده را هم به تاراج برده اند. شوشتر، شوش و مسجد سليمان. خرمشهر همچنان زير آوار جنگ است و در آبادان زندگی مردم با فروش اجناس خارجی می‌گذرد. ديدن اين دو شهرغم جنگ را زنده می‌كند.