ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

20بهمن  1389

infos@pyknet.net

 
 
 

گزارش دیدار آقا با هیات های انتخابات 22 خرداد
نگوئید احمدی نژاد دروغگوست
دل آقای خامنه ای می شکند!

 
 
 
 

درهفته نخست پس از کودتای 22 خرداد، علی خامنه ای در ادامه مانورهائی که برای توجیه کودتا می کرد، خواهان دیدار با نمایندگان ستادهای انتخاباتی کاندیداها شد. از ستاد موسوی، کروبی، رضائی و احمدی نژاد هیات هائی به بیت رهبری رفته و با وی دیدار کردند. فیلم کوتاهی از این دیدار، منتشر شد که شامل سخنرانی خامنه ای بود و نه اعتراض ها و استدلال های هیات های معترض به نتیجه کودتائی انتخابات. مدتی پس از این دیدار و سرکوب خونین مردم، مرتضی الویری نیز گزارشی از این دیدار و جلسه منتشر کرد که چوب آن را خورد. یعنی بازداشت شد و مدتی نیز در اوین بود. الویری از جمله زندانیان سیاسی – مذهبی مشهور دوران شاه است و همشهری حسین شریعتمداری. یعنی دماوندی است، اما در برابر شریعتمداری! الویری بعد از انقلاب در صدر نشست و نماینده مجلس و رئیس مناطق آزاد نیز شد. او نیز مانند حجت الاسلام منتجب نیا از ستاد کروبی به دیدار و مذاکره خامنه ای رفته بود و شاید انگیزه اصلی انتخاب او برای حضور در این هیات، سوابق دوستی او با خامنه ای بود.

بهرحال، از آن جلسه تاکنون جز همین دو فیلم و گزارش مطلبی در جائی منتشر نشده بود تا اخیرا که فردی بنام جعفر فرجی، در وبلاگ یکی از دوستان همفکرش گزارشی با تفسیرهای خود منتشر کرد. فرجی طرفدار دو آتشه احمدی نژاد است و نوع نوشته اش نشان میدهد که از دار و دسته الله کرم و خود احمدی نژاد و بقیه این دسته بندی هاست.

ما افاضات شخصی فرجی را از گزارشی که نوشته – تا آنجا که توانستیم- حذف کردیم تا گزارشی مستقل را منتشر کنیم. در صورت تمایل می توانید به وبلاگ خود وی نیز مراجعه کنید. از اینجا 

حتی همین گزارش و تفسیرهای طرفدارانه و پرستایش از "آقا" نیز نشان میدهد که در آن دیدار و مذاکره، حتی افرادی نظیر الویری با صراحت به وی گفته اند که انتخابات باید باطل شود. اما خامنه ای پس از شنیدن همه استدلال ها، باز هم حرف خود را تکرار می کند و می گوید تقلب در انتخابات ممکن نیست. البته او راست گفته است، زیرا تقلب نشد، بلکه کودتا شد و چند رقم را بعنوان آراء احمدی نژاد و موسوی و کروبی و رضائی اعلام کردند که هیچ ربطی به آنچه در صندوق ها بود نداشت. دفاع حضرت آقا از دروغگوئی های احمدی نژاد هم در گزارش فرجی خواندنی است.

متن زیر از گزارش فرجی استخراج شده است:

 

 

 

 

 

دقایق زیادی بود که نفرات شورای مرکزی ستادهای مختلف تکمیل شده بودند. سکوت سنگین و حزن انگیزی بر فضا حاکم بود. جلسه قرار بود راس ساعت 18 شروع شود. هیچ یک از نفرات شورای مرکزی ستادهای کاندیداهای مختلف با یکدیگر صحبت نمی کردند. تا حدودی می شود گفت غم خاصی در چهره شان موج می زد...

رأس ساعت 18حضرت آقا وارد شدند. وقتی بر روی صندلی نشستند، تک به تک، به چهره تمامی حضار می نگریستند و "سلام علیکم"ی می گفتند. برخی که ارادت ویژه ای به آقا داشتند، وقتی نوبتشان می رسید، تمام قد بلند می شدند و سلامی عرض می کردند.(ستاد احمدی نژاد و رضائی!)

- آقا بسم اللهی گفتند و مقدمه کوتاهی فرمودند که: جمع ویژه ای است، رفقای دیروز و رقبای امروز در سر یک چهار راهی پرترافیک به هم رسیده اند. سر و صدا و ترافیک اگر با بی تحملی افراد همراه شود، محیط ناراحت کننده ای را بوجود می آورد. ولی اگر افراد در این چهاراه پرترافیک با صبر و نظم و قانون عمل کنند، بالاخره راه باز می شود و هر کس به مقصد می رسد و از تصادم جلوگیری می شود...

من از آقایان واقعاً خواهش می کنم که هر چه در ته دلشان دارند، بدون ملاحظه هیچ کس حتی خود من به‌راحتی بر زبان بیاورند. مدیریت جلسه هم با خود من است.

بر اساس سن کاندیداها شروع به صحبت کنید. با این اوصاف از آقای کروبی شیخ الکاندیداها شروع می کنیم.

تریبون که جلوی آقای الویری(ستاد کروبی) قرار گرفت آقا به شوخی گفتند:

- آقای الویری در حالی که صحبت می کنید مدام به ساعت هم نگاه کنید. ساعت آن قسمت سالن نصب شده است. دوستانی هم که کنار این عزیزان نشسته اند به سخنرانان یک طوری وقت را تذکر دهند.

آقای نجفی(ستاد احمدی نژاد) که کنار آقای الویری نشسته بودند، با آرنج خود اشاره ای کردند و گفتند آقا نگران نباشید وقت تمام شد، من به ایشان می زنم. در حالی که همه می خندیدند آقا گفتند نه آقای نجفی زدن خوب نیست. آقای کلهر که نوعاً موجود شلوغ و شوخي است، گفتند که آقا آخه اینها عادت دارند به کتک زدن... یک‌دفعه سکوت سنگینی حاکم شد و آقا چپ چپ نگاهی کردن.

آقای الویری از روی برگه صحبت می کردند و مطالب منسجمی را از دید خودشان در لزوم ابطال انتخابات و مخدوش بودن آن آماده کرده بودند. ایشان صحبت های خود را اینگونه آماده کرده بودند که: من در قبل از انقلاب و راهپیمایی های دوران انقلاب "مسئول صدا" بودم. به‌خاطر همین در تمام راهپیمایی ها بوده ام. من باید اعتراف کنم از ابتدای شروع حرکت انقلاب تاکنون راهپیمایی به بزرگی آنچه که دیروز در مسیر انقلاب- آزادی در اعتراض به انتخابات رخ داد، ندیده ام.

ما شما را پدر ملت ایران می دانیم و به‌خاطر همین این مطالب را به حساب صحبت فرزندانی در نزد پدر خود بگذارید.

آقای الویری صحبت‌هایشان در چند محور خلاصه می شد که عبارت بود از:

- شورای نگهبان نبايد صلاحیت آقای احمدی‌نژاد را تأیید می کرد. آقای احمدی‌نژاد که رجل سیاسی نیست. تازه گاهي در مواردی دیده شده، بی تقوا و دروغگو هم هست.

- صلاحیت اتفاقات قبل از انتخابات نیز زیر سؤال است. از آن جمله است، توزیع سهام عدالت، افزایش حقوق بازنشستگان با هدف خرید رأی، بی حرمتی به بزرگان و... در رودهن آقای کروبی 1400 رأی داشته ولی آن را صفر کردند. به برخی از ناظرین کارت نداده اند و...

در نهایت آقای الویری گفتند که این مهندسی انتخاباتی که صورت گرفت و چینشی که از آراء اعلام شد، به‌خاطر این بود که اولاً 22 میلیون آقای خاتمی را تحت الشعاع قرار دهند و بگویند بیشتر از خاتمی رأی داریم و ثانیاً آقای کروبی کمتر از آراء باطله و سر جمع همه مخالفان 13 میلیون چیزی در حدود نصف ما رأی دارند. لذا باید انتخابات ابطال شود...

فرزند شهید بهشتی به نمایندگی از ستاد موسوی صحبت کردند و گفتند اکثر مطالبی که مدنظر بود، آقای الویری گفتند. نتایج و میزان آراء اعلام شده، بیان کننده میزان نظر و آراء مردم نیست و بايد انتخابات ابطال شود.

آقای دانش جعفری نیز از طرف آقای رضایی صحبت کردند. آقای دانش نیز گفتند که اکثر مطالب را آقای الویری و دوستان دیگر گفتند، چند نکته هم بنده می گویم.

در این انتخابات تخلفات بزرگی رخ داد. یکی از این تخلفات استفاده از ارگان‌های نظامی و آراء آنان توسط یک کاندیدا بود.

آقا به شوخی به آقای دانش فرمودند آقای دانش آیا آن کاندیدا سابقاً نظامی نبوده است؟

هر گاه فضای جلسه بشدت جدی و سنگین می شد، آقا یک شوخی می کردند.

آقای دانش در ادامه صحبت های خود رو به آقا گفتند، صحبت های شما در کردستان به‌گونه ای بود که این احساس و تلقی پیش می آمد که مردم بايد به آقای احمدی‌نژاد رأی دهند و...

آقای دانش نیز تقاضای ابطال انتخابات را کردند.

 

نوبت به آقای ثمره از ستاد احمدی نژاد رسید. تنها کسی که شروع کلام را با یاد خدا و با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز کرد، آقای ثمره بودند. تنها کسی که از آقا بابت برگزاری جلسه تشکر کردند و حضور 40 میلیونی را تبریک گفتند، آقای ثمره بودند. تنها کسی که وقت را رعایت کرد و سر 5 دقیقه خودشان به آقا وقت را یادآوری کرد، آقای ثمره بودند. آقای ثمره گفتند که آقایان فریاد اخلاق و قانونگرایی‌اشان گوش فلک را کرده، ولی روز انتخابات در حالی که رأی گیری در حال جریان است با رسانه های خارجی کنفرانس مطبوعاتی می گذارند و می گویند پیروز انتخاباتیم. بحث افزایش حقوق ها هم یک قانونی در زمان مجلس و دولت های قبلي خودشان تصویب کردند. نتوانستند اجرا کنند ولی این دولت با کمک مجلس سالانه به افزایش حقوق ها دست زده است. چیز عجیبی هم نبوده و هر ساله مجلس در بودجه قرار داده و دولت مکلف بوده که کما فی السابق انجام دهد. بروید به مجلس و قانون هایی که خودتان 7 تا 8 سال پیش تصویب کردید، اعتراض کنید.

آقا قبل از اینکه اعضا محترم شورای نگهبان و وزارت کشور صحبت کنند، گفتند که:

راجع به صحبت های آقای دانش( سخنان علی خامنه ای در حمایت غیر مستقیم از رای به احمدی نژاد در سفر به کردستان در آستانه برگزاری انتخابات 22 خرداد) بنده یک مطلبی بگویم. بنده 20 سال است که چنین مطالبی را می گویم. اصلاً ادامه حیات بنده وابسته به تکرار چنین مطالبی است و اگر روزی بنده دست از تکرار این مطالب بکشم، آن روزی است که در این دنیا نخواهم بود. بنده تکلیفم این است که به مردم معیارها را بدهم، تشخیص مصادیق با خود مردم است. بنده در بحث مصادیق یک رأی دارم که آن را هم هیچ کس مطلع نمی شود.

 

آقایان راجع به انتخابات مدارک مستندی تاکنون ارائه نکرده اند و برخی از مطالبی که می گویند، اصلاً شورای نگهبان امکان دخالت ندارد.

بالاخره انتخابات حق مردم است و نمی توان دستگاهی اختراع کرد و دنبال نیات مردم گشت که هر کسی به چه دلیلی به یک کاندید رأی داده. اصلاً اگر باب این ادعاها باز شود که عده ای پیدا بشوند و از موضع قیومیت بگویند که اگر مردم به فلانی رأی داده باشند، فریب خورده هستند، آیا اساس فلسفه انتخابات زیر سؤال نمی رود؟

اگر راجع به قبل از انتخابات مبنی بر سهام عدالت و افزایش حقوق و... اعتراض دارند که این مطالب را از 5 تا 6 ماه قبل از انتخابات می دانستند و مدام در سخنرانی هایشان می گفتند. خوب اگر به شرایط اعتراض داشتید، شرکت نمی کردید. بالاخره وقتی کاندیدا شده اید، یعنی با علم به همه این ها وارد صحنه شده اید.

آقای کامران دانشجو ( معاون سیاسی وقت وزارت کشور در برگزاری انتخابات 22 خرداد و از عاملین کودتا در وزارت کشور که اکنون وزیر علوم است) نیز راجع به بی سابقه ترین تعداد ناظرین کاندیدا توسط آقای موسوی در طول انتخابات‌های کشور از ابتدا تاکنون گفت و از صندوق های سیار در گذشته و هم اکنون گفت و گزارش روند انتخابات را داد و جواب هجمه تبلیغاتی علیه این همه تلاش کارمندان خدوم وزارت کشور را به روز قیامت و خدا سپرد.

با اتمام صحبت ها تازه اصل جلسه شروع شد که حدود 30 دقیق به طول انجامید. آقا فرمودند که دوربین ها را بیرون ببرید و جلسه وارد مرحله خصوصي شد ...

وقتی دوربین ها کامل خارج شد ، آقا فرمودند  که : " آقای الویری شما  30 ثانیه وقت خواستید ، ما کریم هستیم به شما یک دقیقه وقت می دهیم ."

آقای الویری شروع کردند و گفتند که : " از دید ما این انتخابات بایستی ابطال شود . هر گونه تصمیم دیگری به غیر از ابطال، مورد پذیرش مردم قرار نخواهد گرفت .  بعد از ابطال انتخابات که کمترین خواسته مردم است ، برای حل مسائل و قضاوت در مورد ادعاهای طرفین حضرتعالی شورای حکمیتی شکل دهید تا میان طرفین قضاوت کند ،آنوقت هر آنچه آن شورا حکمیت نمود ما هم می پذیریم .

این کار در زمان امام هم سابقه داشته است .  مثلا در ماجرای 14 اسفند در زد و خورد مابین طرفداران بنی صدر و شهید بهشتی ، چون یک طرف دعوا شهید بهشتی رئیس دستگاه قضا بودند ، امام برای حل مساله شورایی 3 نفره را شکل دادند . با تشکیل این تیم سه نفره مشکل حل شد ."

 حضرت آقا بلافاصله بعد از این جمله آقای الویری که "مشکل حل شد " فرمودند : " و مشکل حل نشد ...."

 

 

 

الویری  گفت: آقا حل شد .... و حضرت آقا فرمودند:" نخیر مشکلی حل نشد و پس از تحقیقات فراوان نتایج مورد پذیرش طرف مقابل قرار نگرفت و آن پرونده حجیمی که آقای اردبیلی با خود به این طرف و آنطرف می برد هیچ گاه به نتیجه خاصی منتج نشد ."

 آقا فرمودند یک مطلبی را اینجا جا دارد بیان کنم .

برخی از دوستانی که در این جلسه حضور دارند هر گاه به انتخاباتها نزدیک می شویم ، مدام با یک ژست خاصی در شعارهایشان تبلیغ می کنند که اختیارات رهبری در چهارچوب قانون اساسی است و رهبری در چهارچوب قانون اساسی بایست عمل کند و اختیارات فراقانونی و یا حکم حکومتی نداریم.

جناب آقای خاتمی نیز وقتی  سال 76  می خواستند کاندیدای ریاست جمهوری شوند آمدند پیش بنده و گفتند که بنده عقیده ام این است که رهبری بایست در چهارچوب قانون اساسی عمل کند . بنده به ایشان گفتم بسیار مطلب خوبی است ولی  شما جناب آقای خاتمی کسی خواهی بود که در آینده بیشترین تقاضاها را برای استفاده از اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری جهت حل مشکلات کشور خواهید داشت . در طول سالهای ریاست جمهوری ، ایشان بارها نامه می زدند که فلان مطلب را تنها شما می توانید حل نمایید و بنده می نوشتم که با توجه به اینکه درخواست شما در چهارچوب قانون اساسی نیست مکتوب بنویسید که موضوع از طریق اختیارات فراتر از قانون اساسی رهبری حل شود  و ایشان بارها و بارها چنین مطلبی را مکتوب نمودند .

شما ببینید این اختیارات رهبری در انتخاباتهای مختلف مثل تایید انتخابات مجلس تهران و یا تایید صلاحیت کاندیدای ریاست جمهوری و ... تاکنون به نفع چه جریانی بیشتر بکار گرفته شده است  . در همین جمع اکثر دوستان در زمان تصدی خود بر پست های مختلف در مواقع بحرانی کشور ، همین درخواستها را بصورت مکتوب برای استفاده از اختیارات رهبری داشته اند ولی چرا هر وقت انتخاباتی می شود ، مدام تکرار می کنید که  حکم حکومتی نداریم و ...

 الان هم شما از بنده می خواهید بدون در نظر گرفتن شورای نگهبان و چهارچوب های قانونی ، شورایی را فراتر از آنچه در قانون اساسی آمده ، جهت حکمیت شکل دهم . نخیر بنده نظرم این است که بر اساس همان چیزی که خودتان مدام در ایام انتخاباتهای مختلف تبلیغ می کنید عمل شود و بایست همه گروهها  در چهارچوب قانون عمل نمایند . راه حل مساله رجوع معترضین به شورای نگهبان است و بنده حرکت در چهارچوب قانون را راه حل نهایی می دانم ."

آقای زنگنه دست خود را بالا بردند و اجازه گرفتند که صحبت کنند . آقای زنگنه مطالبی پیرامون عدم بیطرفی شورای نگهبان گفتند و سپس موضوع را به سمت آقای احمدی نژاد کشاندند که ایشان در سخنرانیشان در میدان ولیعصر به ما گفته اند همجنس باز و لیبرال .

 حضرت آقا فرمودند که :" آقای زنگنه حالا چرا شما به خودتان گرفته اید ؟

آقا صحبت های جناب زنگنه را تمام کردند و گفتند که آقای زنگنه شما نوعا آدم احساساتی هستید و همواره در موضع گیری ها و بیان مطالبتان احساساتتان بر منطق و عقل می چربد . این خوب نیست. الان هم من این صحبت های شما را می گذارم روی احساسی بودنتان . بارها شده که شما مطلبی را با حرارت گفته اید و سپس با اشک نزد بنده آن مطلب را پس گرفته اید .

 آقا فرمودند یک مطلبی هم راجع به ابطال انتخابات بگویم که دیگر هیچ وقت چنین مطلبی را تکرار نکنید . اگر امروز تمام دنیا نیز روبه رویم جمع شوند و بایستند و بگویند انتخابات بایست ابطال شود بنده هرگز زیر بار نخواهم رفت .  

در همین انتخابات سال 76 وقتی جناب آقای خاتمی رای آوردند خیلی ها اعتراض داشتند و به دنبال ابطال انتخابات بودند. گروهی از بزرگانی که شما هم می شناسید پیش بنده آمدند و تقاضای ابطال انتخابات را کردند و مدام هم اصرار می کردند. بنده آن زمان آنچنان تشری به این ها زدم که دیگر از آن زمان تاکنون دلشان با بنده صاف نشده ، اگر هم اعتراضی راجع به انتخابات دارید بروید در مجاری قانونی درنظرگرفته شده در قانون اساسی پیگیری نمایید .

 البته یک چیزی را هم بگویم که شما که کار اجرایی انتخابات انجام داده اید ، می دانید که احتمال تقلب در انتخابات نیم درصد هم نیست . حالا یک زمانی صحبت بر سر 100 هزار رای بود احتمال می دادیم . اگر 200 هزار رای بود 300 هزار رای بود می پذیرفتیم . الان صحبت نه بر سر یک میلیون یا دو میلیون رای است اختلاف 11 میلیون رای است . مگر می شود پذیرفت . البته اشکال ندارد شورای نگهبان ترتیبی اتخاذ نماید تا با حضور نمایندگان کاندیداها آن صندوق هایی که اعتراض دارند بازشماری شود . هر چند که بنده مطمئن هستم تغییری در آراء بوجود نخواهد آمد .

آقای آخوندی که باجناق آقای ناطق نوری و وزیر مسکن کابینه آقا بوده اند ، دستان خود را بالا بردند. داشتند شروع به صحبت می کردند که آقا فرمودند : خودتان را معرفی کنید ؟ ایشان با تعجب گفتند که آخوندی هستم عضو ستاد موسوی . آقا فرمودند بله مواضعتان را اخیرا در روزنامه ها دیده ام .

 

آقا فرمودند که دیگر خسته شده اند . والسلامی گفتند و بلند شدند .

به غیر از چند نفر که بدون خداحافظی رفتند ، همه به گرد رهبری حلقه زدند . خانم کروبی جلو آمدند و با آقا احوالپرسی کردند و گفتند : آقا نمی شود این هایی که دستگیر شده اند را آزاد نمایید ؟ آقا فرمودند : "خانم کروبی به ایشان بگویید که این افتخار نیست که کسی مجرمی را آزاد نماید . " خانم کروبی گفتند در بین این ها خانواده شهید هست .

آقای منتجب نیا گفتند که آیا شما در جریان هستید که امروز آقای ابطحی را گرفته اند ؟

آقا  فرمودند : بنده در جریان دستگیری ایشان نیستم ، در این امور دخالت هم نمی کنم . به دستگاه ها هم گفته ام که خودشان حسب تکلیفشان به وظایف ذاتی خود عمل کنند .

 آقا از حلقه بزرگان سابق خارج شدند که آقای طلایی نیک نزدیک به خروجی در به جلو رفتند و به آقا گفتند که : آقا در این مدت به بزرگان خیلی توهین شد و شخصیت بزرگان نظام در تلویزیون مستقیما تخریب شد و ..... شما نظرتان چیست ؟ آقا در حالیکه داشتند خارج می شدند گفتند : " بله بنده هم مانند همه مردم از تلویزیون برنامه های انتخاباتی را می دیدم . واقعا وقتی می دیدم درست جلوی دید مردم به رئیس جمهور قانونی کشور مدام می گویند دروغگو دروغگو دلم می شکست . "

 
 

اشتراک گذاری: