|
"جان کری" سکان سیاست خارجی امریکا را از هیلاری کلینتون تحویل
می گیرد. در مقدمه این تحویل و تحول، او در مجلس سنای امریکا
یک سخنرانی و پرسش و پاسخ 5 ساعته را پشت سر گذاشت و به انواع
سئوالات سناتورها پاسخ داد. پاسخی که در حقیقت اعلام برنامه
بود و سناتورها نیز به این برنامه رای دادند.
او درباره ایران دو پهلو سخن گفت. یعنی هم از مذاکره صحبت کرد
و هم بی آنکه صریحا از حمله نظامی سخن بگوید، از بعد از شکست
مذاکره و راهکارهای دیگری که وجود دارد سخن گفت و تاکید کرد که
سیاست امریکا نه مهار اتمی جمهوری اسلامی، (نظیر سیاستی که با
کره شمالی وجود دارد) بلکه جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی
به سلاح اتمی است! یعنی یک پیشگیری!
هر سیاستی تابع شرایط است. چه درایران و چه در جهان. بنابراین،
باید دید در زمان و در لحظه چه پیش می آید و کدام سیاست جواب
میدهد. سخنان و برنامه های اعلام شده وزیر خارجه جدید امریکا
نیز از این اصل مستثنی نیست. چنان که سیاست در ایران نیز تابع
شرایط داخلی و خارجی است. حتی سیاست داخلی. چنان که درباره
انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران نیز همینگونه است. اما،
در این میان لازم است بدانیم وزیر امور خارجه جدید امریکا به
چه دلیل برگزیده شده و سوابق او برای این انتخاب چیست؟
"جان کری" رئیس کمیسیون تحقیق در باره "ایران کنترا" معروف به
"ایران گیت" است. البته کمیسیونی که او در راس آن قرار گرفت
وابسته به دمکرات های امریکا بود اما بهرحال یک کمیسیون
تحقیقاتی بود و اسناد آن در دادگاه ایران گیت مستندترین اسناد
بود.
"ایران گیت" و یا "ایران کنترا" نام واقعی تحمیل جنگ فرسایشی
به ایران (پس از بازپس گیری خرمشهر از نیروهای متجاوز عراق)
بود، که از جمله اهداف استراتژیک آن شکستن کمر اقتصادی اتحاد
شوروی و بلوک شرق بود. دراین طرح، به ایران که نیازمند ساعت به
ساعت سلاح جنگ بود، حتی با قیمت های 5 برابر قیمت بازار بین
المللی سلاح فروخته شد و از این سود، بخشی در اختیار باصطلاح
مجاهدین افغانستان که بعدها طالبان و القاعده از آن بیرون
آمدند قرارگرفت و بخشی در اختیار نیروهای ضد انقلابی در
نیکاراگوا. با آن که تاریخ این طرح را یکساله و از سال 1364 تا
اسفند 1365 اعلام می کنند، اما واقعیت غیر از اینست. چرا که از
وقتی حاصل فروش سلاح به ایران به نیکاراگوا منتقل شد ماجرا
علنی شد و نام "ایران کنترا" به خود گرفت، در حالیکه در سالهای
پیش از آن نیز این استراتژی امریکا یعنی فروش سلاح به ایران با
قیمت های سیاه جریان داشت و بخشی از کمک به ضد انقلاب
افغانستان از این درآمد تامین می شد.
بعدها و درجریان پرواز "مک فارلن" به ایران و فرود هواپیمای وی
در خاک ایران برای مذاکره با رهبران جمهوری اسلامی، توطئه ها
بیشتر آشکار شد و "جان کری" درجریان جزئیات آن قرار دارد. افشا
کنندگان این فرود محرمانه هواپیمای فرستادگان ویژه امریکا به
ایران (مک فارلن) به بهانه های دیگری جز بهانه اصلی که افشای
این پرواز محرمانه بود، در جمهوری اسلامی اعدام شدند. سید مهدی
هاشمی برادر داماد آیت الله منتظری و از معروف ترین زندانیان
سیاسی مذهبی دوران شاه که رئیس نهضت های آزادیبخش و سپس رئیس
روابط عمومی سپاه (شبیه دفتر سیاسی کنونی سپاه) بود و همچنین
حجت الاسلام امید نجف آبادی حاکم شرع اصفهان که او نیز هم از
زندانیان معروف مذهبی دوران شاه بود و هم از طرفداران آیت الله
منتظری. او نیز به فجیع ترین وضع شکنجه و سپس اعدام شد. سید
مهدی هاشمی نیز روحانی بود.
در عرصه جهانی نیز چند چهره شاخص که دلال و رابط خرید اسلحه با
ایران بودند بصورت مافیائی کشته شدند. یکی از مطلع ترین افراد
در این زمینه ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران است که
متاسفانه نه عادت به موجز نویسی دارد و نه عادت به مخلوط نکردن
اختلافات خود با رهبران جمهوری اسلامی در اطلاعاتی که در باره
ایران گیت نوشته و می نویسد.
بهرحال، "جان کری" شاید از معدود چهره های سیاسی و سالمند
دستگاه دیپلماتیک امریکا باشد که با زیر و بم جمهوری اسلامی و
با چهره های شاخص جمهوری اسلامی بخوبی آشناست. این که در گذشته
دیدارهائی نیز در چارچوب تحقیق خود پیرامون ایران گیت با
مقاماتی در جمهوری اسلامی داشته اطلاع نداریم اما در این که او
درباره ساختار قدرت در جمهوری اسلامی و بویژه در سپاه اطلاعات
منحصر به فردی دارد جای شک نیست.
شاید به دلائلی که ذکر شد، سخنان او در سنای امریکا را باید
جدی تر از هر وزیر خارجه سابق امریکا تلقی کرد.
هم درباره مذاکره و مصالحه و هم درباره خطرات ناشی از شکست
مصالحه و مذاکره! فردی در سن و سال و موقعیت او در سنای امریکا
را پیش کشیدن و درکنار اوباما قرار
دادن، ساده نیست و ساده نیز نباید تلقی کرد.
پیک نت
7 بهمن |
