ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

7 اردیبهشت ماه  1393

infos@pyknet.net

 
 
 

گزارش فرشته طائرپور به مردم

درد "مهمانی همسر روحانی" نیست

درد بی علاج "تغییر فضای امنیتی" است! 
 
 
 
 

همسر روحانی بمناسبت سالروز تولد حضرت فاطمه، شماری از خانم ها را دعوت کرده و مراسمی گرفته است. جنجال سازهائی که در اوین به بند زندانیان 350 حمله می کنند و ریحانه را به اتاق قرنطینه می برند و جنجال اعدام قریب الوقوع او را تبلیغ می کنند و در دوبی بازار ارز را در کنترل می گیرند تا در تهران دلار و یورو را گران کنند، این مهمانی را هم در نشریات زنجیره ای خود به به دستآویز دیگری تبدیل کردند تا جنگ تبلیغاتی (فرهنگسازی مورد اشاره رهبر) را از این جبهه نیز تشدید کنند. همان ها که در مجلس و روزنامه و خطبه های نماز جمعه شان قلم و زبانش نمی گردد یک کلام درباره مافیای غارت کشور به بهانه دور زدن تحریم ها بگویند، ناگهان بلبل شدند و نوشتند همسر روحانی سکه داده به خانم ها، خانم هائی که دعوت شده بودند موهایشان از زیر روسری بیرون بوده، اصلا مکتبی نبوده اند، سینمائی و تئاتری بوده اند، از قبیله فائزه هاشمی بوده اند و فیلمبردارهای امنیتی زیر دست حسین شریعتمداری هم فیلمش را برای او آورده اند و در کشور میز برادر حسین در کیهان است و   ....

فرشته طائر پور ازجمله دعوت شدگان به این مهمانی بوده است. نویسنده و تهیه کننده سینما، فارغ التحصیل کارشناسی ادبیات انگلیس و مدیرمرکز نگارش ویرایش کانون پرورش فکری . او در نامه سرگشاده ای، درباره این مهمانی گزارشی نوشته که می خوانید:

 

اول - گزارش عینی

 

بی آنکه مجبور یا موظف باشم می خواهم "گزارش یک جشن" را بدهم. متن دعوتنامه بسیار ساده، متین و بری از شعارهای تکراری و گلدرشت بود:

 

"همسر رئیس جمهوری اسلامی ایران از سرکار عالی دعوت می نمایند تا در مراسمی که به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و بزرگداشت مقام و منزلت زن برپا می گردد، شرکت فرمایید"...همین.

 

دعوتنامه را که دریافت کردم، پیش از گمانه زنی راجع به چند و چون مهمانی، از اینکه برای اولین بار در 30 سال اخیر می دیدم که میزبان مراسمی همسر رئیس جمهور کشور است، متعجب و امیدوار و برای شرکت در آن، مشتاق و کنجکاو شدم.

از صمیم دل امیدوار بودم که نشانه های پیدا و پنهانی از بی سلیقگی و شلختگی در کلیت و اجزای این مهمانی نباشد و این بدعت پسندیده، با حسن تدبیری زنانه برگزار شود و این رسم تکرار شود و بماند برای بعدی ها، چه میزبان و چه میهمان.

برای همسالان من که اخبار اتفاقات تشریفاتی دوران رژیم شاه را بی واسطه و بخوبی بیاد می آورند، خبر میزبانی بانوی اول کشور در مراسم هنری، فرهنگی، خیریه ای، بین المللی و زنانه، مطلبی عادی و آشنا است و حتی اگر این رسم را همسر شاه وقت ایران از فرهنگ غرب گرفته بوده، به نظر می آید که توجیه کافی روانی و اجتماعی داشته و می توانسته برای زنان جامعه خوشایند باشد. اینگونه حضورها مانند بسیاری از آداب تشریفاتی دیگر، از جمله عبور از روی فرش قرمز، شنیدن سرودهای ملی دو کشور دیدار کننده و قرار دادن حلقه گل روی مزار شهیدان یا فقیدان کشور میزبان و... نمادی از تمدن و روزآمدی به شمار می آمدند... که البته هنوز هم می آیند و اجرا می شوند.

اما آنچه این بار تفاوت می کرد تحقق چنین اتفاقی پس از سی و چند سال وقفه و عادت کردن به شرایطی بود که در آن، ملت ما از هرگونه آشنایی با شخصیت، رفتار اجتماعی و فعالیت همسران مقامات، بخصوص رئیس جمهور کشور، محروم بوده و به مرور پذیرفته که زنان مسئولان کشور، تمایل یا اجازه برای حضور مستقل و برقراری ارتباط مستقیم با زنان فعال در حوزه سیاست، فرهنگ، اقتصاد و امور بین الملل جامعه شان و یا زنان سفرای کشورهای دیگر ندارند و قرار نیست که از سایه همسرانشان خارج شوند؛ و برای همین است که شاکله دولت ما، در انظار ملت خودمان و جامعه جهانی، شاکله ای صرفا مردانه است و هرچه هم که در تریبون ها در مورد نقش تاریخی و اجتماعی همسر پیامبر، دختر پیامبر، نوه پیامبر و ایضا زنان پاکدامن جامعه، مطالبی گفته شود، شواهد امر حکم بر غیبت زنان از کنار مردان دارد.

القصه. مهمانی راس ساعت مقرر در یکی از سالن های کاخ سعد آباد، که از هر نظر برای برگزاری چنین دیداری که زنان سفرای کشورهای خارجی نیز در آن شرکت داشتند مناسب و آبرومند بود، آغاز شد. همه چیز حاکی از نظم و سلیقه بود و در عین سادگی حساب شده، معنای واقعی برگزاری یک مراسم وزین و منظم را داشت.

مانند همه مراسم رسمی کشور، قرائت آیاتی از قران، آغازگر برنامه بود و بدنبال آن سرود جمهوری اسلامی نواخته شد. سپس همسر رئیس جمهور با ظاهری ساده و مناسب و رفتاری متین و مسلط، متنی را در تکریم مقام فاطمه زهرا(س) و نقش زنان در خانواده و جامعه قرائت کرد؛ که زنان خارجی حاضر در مجلس با استفاده از سیستم ترجمه همزمان در جریان محتوای آن قرار گرفتند. سپس خانم الهی قمشه ای که برای اکثر مهمانان ایرانی چهره ای آشنا و محبوب بود پشت تریبون قرار گرفت و مطالبی را به نظم و نثر در مورد دختر پیامبر اکرم (س) و مقام و توانایی های خدادادی زن بیان کرد. قدردانی و اهدای لوح تقدیر و یک سکه بهار آزادی، به پنج بانوی کهنسال در عرصه فعالیت های اجتماعی بخش بعدی برنامه بود که مورد تشویق بسیار مهمانان ایرانی و خارجی قرار گرفت. این پنج بانوی سالمند از موسسین و فعالان موسسات خیریه کهریزک، محک، بهنام دهش پور و محیط زیست کشور بودند که اغلب با عصا یا ویلچر به روی صحنه رفتند.

سپس پنج کودک زیر ده سال با لباس های محلی خطه آذربایجان، نمادی از مراسم شادمانی سنتی روستائیان آذربایجان را به نمایش گذاشتند و به دنبال آنان یک گروه موسیقی سنتی ایرانی، قطعات کوتاهی از موسیقی و ترانه های فولکلور خراسان، کردستان، لرستان و فارس را برای مهمانان خارجی و ایرانی اجرا کرد. در پایان نیز طرح های زیبایی از لباس های زنان ایرانی، با الهام از دوره های مختلف تاریخ ایران به نمایش گذاشته شد که بخصوص برای مهمانان خارجی، از جذابیت خاصی برخوردار بود.

... و اما شام. یک میز مستطیل در محوطه خروجی سالن مراسم، با ابعادی سه برابر یک میز غذاخوری خانگی گذاشته شده بود که روی آن دیس هایی از سالاد الویه، سمبوسه، سبزیجات و دلمه چیده شده بود. شامی سرد و ساده و به اندازه، که ما را از تماشای ژله های قرمز و زرد لرزان روی باقالی پلو و جوجه کباب، در مراسمی که در سالهای اخیر به کرات دیده بودیم، معاف می کرد.

 

دوم- گزارش عینکی

 

آنچه به دنبال این مهمانی در برخی سایت ها و صحن مجلس مطرح شد، منِ شاهد عینی را به صرافت انداخت که نکند چشمانم دیگر خوب نمی بینند و عینک می خواهند؟ نکند گوشهایم دیگر درست نمی شنوند و سمعک می خواهند؟ و نکند که حافظه ام آنقدر ضعیف شده که مشاهداتم را در فاصله سه روز به دست فراموشی سپرده و خود را سبک کرده است؟

مگر می شود اینهمه تفاوت و خبر نادرست را از مجلسی شنید که غائبان، چیزهایی در آن دیده اند که شاهدان ندیده اند؟

آن نماینده محترم مجلس چگونه می تواند برای تحریک افکار عمومی، با طرح اخبار غیرواقعی، به همسر رئیس جمهور کشور برچسب های کنایتی بزند؛ آنهم در ایام بزرگداشت مقام زن؟

آن یکی نماینده مجلس چگونه می تواند از سکه گرفتن همه مهمان ها قصه بسازد و احتیاط نکند از کشیده شدن پرونده تهمت زدنش به دادگاه های صالحه و از آن مهمتر به دادگاه خدای فاطمه(س)؟

آیا شکستن حرمت زن در ایران، می تواند سندی بارز تر از این برای افکار عمومی و خبرنگاران خارجی داشته باشد؟

آیا شما مفتریان، هیچ نگران تاثیر شایعه پراکنی ها و عیب جویی هایتان روی مهمانان خارجی که به حرمت دعوت همسر رئیس جمهور کشورتان به آنجا آمده بودند نیستید؟

آیا در این شرایطی که شما ساخته اید، حتی همسر رئیس جمهور هم اجازه ندارد، به مناسبت میلاد دختر پیامبر، مهمانی بدهد؟

آقایانی که با نگرانی از بروز اختلاف میان دو، سه و یا چهارهمسرشان برای حضور در مراسم رسمی، چاره ای جز حذف همگی شان از همراهی ندارند و خشمگین اند از حضور و میزبانی محترمانه و آبرومندانه همسر رئیس جمهور کشور در یک مهمانی صد نفره ، چگونه می توانند در چهره دختران خود نگاه کنند و از مقام و عزت زن بگویند؟

رسانه هایی که بنا دارند در این دوره از مدیریت کشور، در هر اتفاق مثبت و امیدوار کننده اجتماعی نیز موردی برای بهانه جویی بیابند یا بسازند، نگران مقایسه و قضاوت ملتی نیستند که در سال های اخیر جز خبر سفر دسته جمعی همسران مقامات کشور به امریکا و اروپا و... ردپایی دیگر از فعالیت بانوان اول کشور (و یا به قول آن نماینده علیاحضرت و والاحضرتان) مشاهده نکردند؟

من از سلامت قوه بینایی و شنوایی و درک خود اطمینان دارم؛ و بنظرم حق آنست که شاهدان عینکی ماجرا که با روی کار آمدن دولت روحانی، عینک کج بینی و بدبینی به چشم گذاشته اند، یا شیشه عینکشان را عوض کنند، یا دست از ارائه خبرهای خلاف واقعیت بردارند... و یا لااقل به فکر انتخابات قریب الوقوع مجلس باشند که قرارست در آن شعارهای مدنی و فرهنگی سر بدهند.

خانم ها و آقایانی که به هردلیلی دعوت نشده بودید، سفره آن مهمانی با غذاهای مختصر و سردش بویی نداشت، اما انگار بوی سوختگی دل و دماغ بعضی ها، خیال فروکش ندارد.

...و من شر حاسد اذا حسد 

پیک نت 7 اردیبهشت

 
 

اشتراک گذاری: