ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

22 اردیبهشت ماه  1393

infos@pyknet.net

 
 
 

گفتگو با عیسی سحرخیز

سرنوشت دولت و کشور

در گروه انتخابات دو مجلس

روزنامه آرمان- علیرضا کفایی

 
 
 
 
 

من گمان می‌كنم كه آقای روحانی در زمانی كه مبارزات انتخاباتی خود را پیش می‌برد به واقعیت‌های نظام سیاسی ایران آگاه بود ولی در برخی محاسبات خود درباره قدرت ریاست‌جمهوری اشراف جامعی دیده نشد. آقای روحانی گمان می‌كرد بسیاری از شعارهایی كه می‌دهد در ید قدرت رئیس‌جمهور است و در آینده می‌تواند به همه شعارها جامه عمل بپوشاند. در صورتی كه در عالم واقع چنین چیزی صحیح نیست. به‌نظر من هم‌اكنون جریان مقابل فقط سعی می‌كند از آقای روحانی برای حل بخشی از مشكلات كشور مانند سیاست خارجی و حل تحریم‌های اقتصادی از طریق مذاكرات هسته‌ای استفاده كند و اجازه نمی‌دهد كه تمام وعده‌های او به‌ راحتی عملی شود. اگر دولت در جاهایی قدم هم پیش گذاشته كه البته در تمام موارد، دولت این اقدام را نكرده، جریان‌های مقابل وارد عمل می‌شوند و كار را به عقب برمی‌گرداند. معتقدم دولت یازدهم تنها به 10 در صد از شعارهایی كه درباره توسعه فرهنگی و سیاسی و آزادی احزاب و گروه‌ها در زمان انتخابات می‌داد عمل كرده است.

اگر احزاب سیاسی و گروه‌های كاوشگران اجتماعی نتوانند جایگاه خود را در جامعه پیدا كنند یك نوع رویگردانی از دولت شكل خواهد گرفت. باید توجه داشته باشیم كه جریان تندروی مقابل آقای روحانی هم به این مساله آگاه است. این عده چون نمی‌خواهند دولت آقای روحانی موفق باشد؛ در پی این هدف بلند مدت هستند كه روحانی نخستین دولت چهارساله در جمهوری اسلامی باشد و نتواند برای دو دوره تشكیل دولت بدهد. در نتیجه تلاش می‌كنند به این مسائل دامن بزنند. این جریان در راستای هدف خود به اقدامات گوناگون و از راه‌های متفاوتی دست خواهد زد. در جاهایی كارشكنی و سنگ‌اندازی می‌كنند. یا اینكه تلاش می‌كنند دولت آقای روحانی را به شكل ناكارآمد به افكار عمومی نشان دهند و از این طریق می‌خواهند امید را از ملت ایران بگیرد. این عده اگر نتوانند در كوتاه‌ مدت دولت آقای روحانی را متوقف كنند مسلمأ تلاش می‌كنند آقای روحانی در مرحله دوم ریاست‌جمهوری در بین مردم جایگاهی نداشته باشد. نكته مهم اما اینجاست كه در سال آینده ما دو انتخابات مهم مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی را پیش رو داریم. باید این هشدار را به دولت روحانی داد كه اگر وی و تیم همراهش نتوانند عملكرد موفقی در این دو انتخابات داشته باشند نه تنها خود این دولت شكست می‌خورد بلكه باعث شكست اصلاح‌طلبان نیز خواهند شد.

 

در آن زمان هم شوكی كه به آنها وارد شد بسیار شدید بود. با این وجود در آن زمان این جریان برای اینكه خود را احیا و بازنگری كند و به اصطلاح پاتك بزند به زمان بیشتری نیاز داشت. این در حالی است در زمان ریاست‌جمهوری آقای روحانی آنها از تجربیات گذشته خود استفاده می‌كنند و به اصطلاح از نقطه صفر شروع نكرده‌اند و آزمون و خطا نمی‌كنند. سلاحشان هم ابزار تبلیغاتی و جنگ روانی است.

 

– آقای روحانی بیش از اندازه در مقابل این تخریب‌ها از خود صبوری نشان نمی‌دهد؟

 

به نظر من در شرایط كنونی آقای روحانی صلاح نمی‌داند پاسخ علنی به تخریب‌ها بدهد. آقای روحانی تنها اصلاحات و اصلاح‌طلب‌ها را نمایندگی نمی‌كند بلكه سعی می‌كند درجریان اصولگرا هم تاثیر بگذارد و بخشی از آنها را با خود همراه كند. دولت آقای روحانی تیم رسانه‌ای منسجمی ندارد و در این مدت هم كار جدی در این زمینه انجام نشده است. اما برای جریان مقابل اینگونه نیست و به راحتی دست به تجمع می‌زنند.

- یكی از مسائلی كه در تمام دولت‌های جمهوری اسلامی ایران قابل بحث و تحلیل است، رابطه دولت و نهادهای رسمی قدرت است. در زمان آقای احمدی‌نژاد، بویژه اوایل كار، تمام نهادهای قدرت از وی و دولتش به صورت همه‌جانبه حمایت می‌كردند اما هم‌اكنون چنین حمایتی از آقای روحانی وجود ندارد. آیا دولت آقای روحانی را می‌توان «دولت تنها» نام‌گذاری كرد كه مجبور است به تنهایی «گلیم خود را از آب بیرون بكشد»؟

 

ما در جامعه یكسری نهادهای انتخابی داریم ویك سری نهادهای انتصابی. در بخشی از نهادهای انتصابی، نوعی هم گرایی با دولت آقای روحانی را مشاهده می‌كنیم. مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام یا نهادهایی كه با تغییر دولت تعدادی از اعضای آنها به دلیل اینكه هویت حقوقی دارند عوض می‌شوند مثل شورای انقلاب فرهنگی. اما بخشی از نهادها، انتصابی هستند این نهادها سعی می‌كنند قانون را حفظ كرده و مخالفت خود را با دولت آقای روحانی علنی نكنند، بلكه منتقد دولت باشند كه چرا فلان نیروی اصلاح‌طلب را به كار گرفته‌اید و امثالهم. نوع بازی اینها متفاوت است. با همه این احوال من گمان نمی‌كنم كه بتوان دولت آقای روحانی را «دولت تنها» نامید. من معتقدم برنامه این دولت فقط در سیاست خارجی منسجم است، اگر توجه كنیم بخشی از نهادهای انتصابی مثل مجمع تشخیص با آقای روحانی هستند. همچنین اغلب شخصیت‌های ریشه‌دار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی كشور از دولت آقای روحانی حمایت می‌كنند. مراجع در قم و جامعه روحانیت از آقای روحانی حمایت می‌كند؛ همین‌طور اصلاح‌طلبان، روشنفكران و نیروهای فكری به طریقی حامی دولت روحانی هستند و نمی‌خواهند شرایطی پیش بیاید كه امثال آقای احمدی‌نژاد دوباره به قدرت برسند و كشور را بار دیگر دچار مشکلاتی کند. در نتیجه من فكر می‌كنم كه اگر دولت آقای روحانی بتواند سیاست‌های مناسبی به كار ببرد كه نارضایتی‌ها را دامن نزده، افرادی كه به این دولت رای دادند را دلسرد نكند، نه تنها، دولت تنها نیست بلكه اكثریت مردم ایران از این دولت حمایت می‌كنند. ولی این حمایت، یك حمایت مشروط است. دولت باید با دادن امتیاز به پشتوانه اجتماعی خود ریشه و منشأ اعتراض‌ها را كشف كرده و سعی كند جریان‌های ناراضی را با اقدامات مناسب به سمت خود جذب و به حامیان خود تبدیل كند.

 

- از گوشه و كنار شنیده می‌شود كه آقای احمدی‌نژاد قصد دارد دوباره به صحنه قدرت برگردد. حتی شنیده شده كه احتمال حضور وی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96وجود دارد. برخی اصولگرایان معتقدند اصلاح‌طلبان روی بازگشت احمدی‌نژاد مانور می‌دهند برای اینكه بازی اصولگرایان را به هم بزند. تحلیل شما از این موضوع به چه صورت است؟

 

پیروزی آقای احمدی‌نژاد در همان دو دوره قبلی هم با سختی‌هایی همراه بود. به نظرم با او بازی بدی كردند. حال گمان نمی‌رود كه این جریان از یك سوراخ دو بار گزیده شود. ما شاهد بودیم زمانی كه آقای احمدی‌نژاد درقدرت بود جریان‌های سیاسی طرفدار ایشان در تمام انتخابات‌های پیش از ریاست‌جمهوری شكست خوردند. همچنین آقای جلیلی كه نماد آقای احمدی‌نژاد و جبهه پایداری، بود شكست بسیار سختی را در انتخابات گذشته متحمل شد. در نتیجه این گروه توان و نیروی لازم برای حضور در صحنه‌های بعدی را ندارند. این مانورهایی هم كه داده می‌شود، مانور روی آب است. این عده با این اقدامات تلاش می‌كنند به جریان مقابل خودشان بگویند «اگر شرایط اقتضاء کند، واردمیدان خواهیم شد». این درحالی است كه شرایط فعلی این گروه پایگاه اجتماعی لازم را ندارند. دلیل این موضع این است كه آقای احمدی‌نژاد پایگاه اجتماعی لازم مثل سابق ندارد.

 

- چه انتقاداتی را به دولت یازدهم وارد می‌دانید؟

 

بنده در یكی از نخستین یادداشت‌ها و مقالاتی كه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری نوشتم به مساله تفکر دوگانه و سیاست دو پاره اشاره كردم. سیاست دوپاره در واقع سیاستی است كه هدف خود را بر این قرار می‌دهد كه از طریق سیاست خارجی مسائل داخلی را حل كند در صورتی كه وضعیت تقریبا بر عكس است. اگر دولت در داخل قوی باشد سیاست خارجی خود را پیش می‌برد. در كل بهترین روش این است كه بطور متوازن به سیاست خارجی و سیاست داخلی رسیدگی شود. طی بحثی كه با هم داشتیم مشخص شد كه دولت می‌خواهد از طریق سیاست خارجی و حل مساله انرژی هسته‌ای و كنار گذاشتن تحریم‌ها یا تخفیف آنها منابع مالی كسب كند؛ سپس، از طریق منابع مالی قدرت سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی را بالا ببرد و مساله اشتغال و تورم را حل بكند. اما مسائل فرهنگی و سیاسی، به تقویت احزاب و گروه‌ها، ایجاد یك جامعه مدنی قوی، دادن مجوز به گروه‌ها و اصناف مختلف نیاز دارد كه ما شاهد گسترش این موضوع نیستیم. هنوز احزاب و گروه‌های ما اگر بخواهند جلسه و تجمعی تشكیل بدهند، به آنها تذكر داده شده و جلوی آنها گرفته می‌شود. در اصل شاهد این مساله هستیم كه در توسعه فرهنگی و سیاسی هیچ اتفاق جریان‌سازی صورت نمی‌گیرد. بخش اقتصاد بیشترین جایی است كه نیروهای جوان را به كار نگرفتند. البته بودن ژنرال‌ها در قدرت امر خیلی خوبی است به شرطی كه این ژنرال‌ها بتوانند نیروی پیاده نظام وسواره نظام مناسبی را تدارك ببینند و در همه جا آنها را فعال كنند. همانطور كه گفتیم در دولت روحانی یك نگاه خاص وجود دارد و این باعث می‌شود كه دولت نتواند با جامعه مدنی یك رابطه مطلوب در فاصله زمانی کوتاه ایجاد کند.

 

پیک نت 22 اردیبهشت

 
 

اشتراک گذاری: