ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 

صفحه اول

پیوندهای پیک

بايگانی پيک

10 مرداد  ماه  1394

  pyknet@inmano.com

 
 
 

چه کوچه پر خاطره ایست

کوچه دو سر، روزنامه کیهان!

 
 
 
 
 

 

عکس های صفحه اول: دو سوی کوچه کیهان. یک سوی آن مسجد وسیع شده و سمت دیگر خانه ویران شده نادر پور و روئیدن مغازه الکتریکی به جای آن. دو عکس دیگر هم از کوچه کیهان و ورودی آن است.

این کوچه روزنامه کیهان است. یک سر آن به انتهای خیابان فردوسی وصل است و سر دیگر آن به انتهای خیابان لاله زار. تا پیش از انقلاب نامش بود کوچه "اتابک" اما همه، آن را کوچه کیهان می شناختند. پس از انقلاب و مصادره به قدرت شدن نام ها، اسم این کوچه را هم کردند شاهچراغی. البته "شهید"! اما مردم همچنان این کوچه را کوچه کیهان می شناسند، همچنان که کوچه پشت ساختمان کیهان را که به چاپخانه آن وصل است مردم هنوز بنام کوچه "خندان" می شناسد. از آنجا که حکومت سر آشتی با خنده ندارد، اسم این کوچه راهم کرده کوچه شهید "بهزاد ملا نوروزی". اما کسی گوشش به این نام ها بدهکار نیست و به همان کوچه خندان عادت دارند.

در ابتدای کوچه کیهان که از سر تا ته آن 280 قدم است، از سمت فردوسی یک مسجد کوچک قرار داشت که روبرویش هم یک کله پزی بود. کله پزی بسته شده، اما مسجد را خیلی وسیع کرده اند. چند ملک پشتی و بغلی را انداخته اند سر این مسجد. از جمله ملکی که در سالهای پیش از 28 مرداد کلوب حزب توده ایران بود (روبروی بانک ملی و رهنی) و پس از کودتا شده بود انبار کالا!

در سالهای دور پیش از انقلاب اگر از آنسوی کوچه کیهان، یعنی از سمت لاله زار وارد کوچه کیهان می شدید، دست چپ در و دیوار خانه و یک حیاط قدیمی هم خود را به داخل کوچه کیهان کشیده بود و کمی هم به طرف خیابان لاله زار دیوارش خیز رفته بود. این خانه "نادر نادر پور" شاعر بود که عادت داشت شب ها بسیار دیر بخواند و صبح ها دیر برخیزد و سر و صورت خود را چند بار زیر شیری که لب حوض وسط حیاط این خانه بود بشوید و آماده شود برای رفتن به دیدار دوستان. دیداری که اغلب در کافه نادری و کافه فیروز درخیابان نادری و یا اگر سر نهار بود، رستوران آقا رضا سهیلا در کمرکش دو لاله زار نو و کهنه سر پیچ نادری و استامبول قرارش گذاشته شده بود. نادر پور در حسرت دوباره دیدن این خانه، در امریکا چشم بر جهان بست! این خانه هم دیگر نیست. از آن دیوار کهنه هم دیگر اثری نیست. در زمینش مغازه های الکترونیک روئیده اند!

ساختمان موسسه انتشاراتی کیهان که بعد از انقلاب مصادره شد و حسین شریعتمداری آن را کرده لانه توطئه و تخریب و جنگ روانی با مردم و فعالان سیاسی مملکت، وسط همین کوچه قرار داشت که همانطور هم قرار دارد و مانده است. همچنان که ساختمان قدیمی و کوچک روبروی آن که در گذشته محل اداره مالی کیهان بود و حالا شده روابط عمومی کیهان.

در گذشته، تا یک پیکان مشکوک سر و کله اش در این کوچه پیدا می شد، برو بچه های کیهان (اعمم از چاپچی و نویسنده و خبرنگار و ...) حدس می زدند ساواک آمده کسی را در کیهان دستگیر کند، اما حالا اگر یک اتومبیل معمولی وارد این کوچه شود جلب توجه می کند، زیرا کوچه و پارکینگ کیهان در قرق امنیتی های همکار شریعتمداری است که مرتب به کیهان می آیند و می روند.

ورودی کیهان، همچنان که در گذشته بود، اطلاعات کیهان است که به مراجعین پاسخ میدهد. کمی وسیع تر از گذشته پیش از انقلاب شده، اما نه زیاد. اتاق کوچک و قدیمی مصباح زاده و فرامرزی دو صاحب و بنیانگذار اصلی کیهان را انداخته اند سر این اطلاعات. شریعتمداری اتاق چوبکاری مصباح زاده را در طبقه دوم مصادره کرده و پشت میز او می نشیند. این میز و صندلی برایش خیلی بزرگ است، مثل خیلی میز و صندلی ها و کفش و کلاه ها که برای خیلی ها در جمهوری اسلامی بزرگ است.

از حق نگذریم، به اسفالت و تزئین کوچه رسیده اند. یعنی آفتابه و لگنش را زیاد کرده اند اما از محتوای کیهان چه بگویم که حرفی تازه باشد؟

این هم برای آنها که به عشق روزنامه نگاری وارد این کوچه شده بودند و شده اند و می شوند و سر وکله و قلم و دلشان شکسته شد، می شود و خواهد شد:

 

ای که از کوچه معشوقه ما می گذری

بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

 

پیک نت 10 مرداد

 
 

اشتراک گذاری: