در انتظار يك توطئه تازه

مصطفی تاج زاده - نوهم ونزوئلايی - بنيان

پس از سه ماه تاييد شد : پسر واعظ طبسی در دوبی ويزای آمريكا گرفت و در آمريكا ويزای اقامت (گزارش در همين صفحه) - نظر روزنامه رسالت در باره گفتگو با آمريكا : پای ثابت حاكميت انتصابی طرف گفتگو است نه پای لرزان حاكميت انتخابی - رسالت - نوزدهم فروردين 1381
راديوها
آزادی
صدای ايران
بي بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
بنيان
سياست روز
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

خراسان
رسالت
روز نو
عصرما
كيهان
گيلان امروز
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
بروسكا
پيك ايران
پيوند
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  

پل آمريكايی ميان جمهوري اسلامی و سلطنت خواهان

ديدار فرزند آخرين شاه ايران با 

زلمای خليل زاد


گفتگوی گاردين با سلطانعلی كشتمند - نخست وزير دولت دمكراتيك افغانستان
حضور يك حزب چپگرا به مصالحه ملی معنا خواهد بخشيد

همبستگی سنديكاهای كارگری فرانسه با اعتصاب و تظاهرات كارگران ايتاليا


فلسطين

جنايت و مقاومت به روايت تصوير



حسين باستانی - بنيان

مروري بر پرونده "براندازی " ملی مذهبی ها

علی افشاری - بنيان

جنبش دانشجويی و مسئله استقلال آن

انتخاب

مسجد جامعی : در جريان قبرس گيت نيستم

نوروز

سفر رييس جمهور چين به ايران

بنيان

تمهيدات مذاكره 

نوروز

جزييات اتهام و نحوه احضار پنج نماينده مجلس

انتخاب

پانزده مصوبه مجلس در مجمع تشخيص مصلحت بلاتكليف است

بنيان

مذاكره با آمريكا موضع رفسنجاني يا مجمع تشخيص مصلحت

انتخاب

معاون وزير اقتصاد : قرض الحسنه ها تا پايان ارديبهشت فرصت دارند

پروين گودرزی- حسن حوشپور - نوروز

شركت مادر تخصصی يعنی چه؟

فرح توكلی - بنيان

 كميسيون ماده احزاب چه ميكند؟

نوروز

بياد دكتر يدالله سحابی

دكتر علی محمدی - نوروز

وظيفه روزنامه نگاران


 سعيد حجاريان

    محمد سلامتی

 عزت الله سحابی

 محمد علی عمويی

 حبيب الله پيمان

 ابراهيم يزدی


رهبران و روزنامه نگاران


احمد زيد آبادي

هاشم آغاجري

مسعود بهنود حسين باستاني مصطفي تاج زاده

عليرضا علوی تبار

عباص عبدي


 

از جمع فعالان و حاضران جنبش ملی دهه سی انگشت شماراني هنوز در صحنه باقی مانده‌اند. از ميان مليون و مذهبيون بيشتر و از جمع توده‌ايها، كه چپ ديگری را از آن دوران نمي‌توان شمارش كرد كمتر. اين حاصل جمع، هم ناشی از سن و سالي‌است كه بر همه گذشته و هم نتيجه تلفاتی است كه توده‌ايهای نسل دهه سی در جريان حوادث دهه شصت دادند. نام‌آوران و نام‌دارانی ديگر در صحنه نيستند و انگشت شمارانی كه باقی مانده‌اند، همچنان در محاق سانسور و كنترل امنيتی.  در اين حصار نيز، در مقايسه با مليون و مذهبيون ملی، محروميت همچنان بر توده‌ايها و چپ‌های غير مذهبی سنگينی مي‌كند.

در فراز و فرودهای شش سال گذشته، همه اين باقي‌ماندگان، هريك به فراخور اطلاع و آگاهی، حضور در حوادث و فضائی كه برايشان در مطبوعات وجود داشته حرف و سخنی گفته‌اند و منتشر كرده‌اند. گاه بعنوان خاطره و گاه بصورت گفتگو مصاحبه؛ و در سرجمع اين انتشارات و گفتگوها، نقطه پرگال تجربه و هشدارباش‌ها بر محور كودتای بيست و هشتم مرداد مي‌چرخيده‌ و بيم از تكرار دوباره آن در شكل و شمايلی ديگر.

طی نيم دهه اخير، نسل زخم خورده‌ای پا به ميدان گذاشته، كه با دهه سی و جنبش ملی ايران در آن سال‌ها يا با واسطه و يا بی واسطه آشنا شده است. از دهان آنها شنيده و يا از قلم آن‌ها حوادث را خوانده‌است.

اينها نيز با ارتجاع مذهبی درگيرند، همانگونه كه نيروهای مترقی دهه سی با آن درگير بودند؛ با توطئه‌های بيت رهبری و بخش‌هائی از نيروهای نظامی و فرماندهان آن درگيرند، همانگونه كه نسل دهه سی با توطئه‌های دربار شاهنشاهی و نيروهای نظامی وابسته با آن درگير بودند؛ مبارزان دهه سی اعم از مذهبي و ملی و غير مذهبی با مخالفان و خائنين بازمانده انقلاب مشروطيت و هموار كنندگان جاده قدرت رضاخان ميرپنج درگير بودند؛ نسل زخم خورده نيم دهه اخير نيز با ياران به ثروت و قدرت دست يافته و پشت به آرمان كرده دوران پيش و پس از انقلاب درگيرند...

مطبوعات تريبون اين نبرد است  همانگونه كه در دهه سی چنين بود. چهره‌ها و قلم‌ها در دو جبهه، اين نبرد را بازتاب مي‌دهند. همانگونه كه در دهه سی و جنبش ملی چنين بود. در آن دهه دكتر حسين فاطمی در مقابله با احمد دهقان سرمقاله‌های روزنامه “باختر امروز“ را مي‌نوشت و از جنبش ملی دفاع مي‌كرد و سيد نابكاری بنام “ميراشرافي“ در روزنامه‌“آتش“ نفت بر حريق كودتا مي‌پاشيد. در نيم دهه اخير سعيد حجاريان در كسوت روزنامه نگار به صحنه بازگشته و آب بر آتشی مي‌پاشد كه حسين شريعتمداری در روزنامه كيهان برپا مي‌كند. حيرت آور آنكه هم حسين فاطمی را به گلوله بستند و هم سعيد حجاريان را. هم او از مرگ جست و تا دم آخر متكی به عصا راه رفت و هم حجاريان نيمه فلج بر صندلی چرخدار به راهش ادامه مي‌دهد. اين مشتی از خروار است.

دو نسل از رهبران و روزنامه نگاران: مبارزان و رهبراني كه روزنامه نگار شدند و سياست و مبارزه را با قلم ادامه دادند و روزنامه‌نگاراني كه مشق سياست و مبارزه را ابتدا در روزنامه‌ها نوشتند..

سرگذشت مطبوعات يكصد سال اخير ايران، هرگز جدا از سرگذشت انقلاب مشروطه، جنبش‌‌ملی و خيزهای انقلابی نبوده‌است؛ حتی “ميرجعفرپيشه وري“ رهبری حكومت خودمختار آذربايجان نيز مديرمسئول و سرمقاله نويس خوش قلم روزنامه “آژير“ بود. همچنان كه سيدضياء انگليسی، رهبر پشت صحنه كودتای بيست و نهم اسفند و روی كار آمدن رضاخان هم مشق سياست را ابتدا از روزنامه‌ها شروع كرد. اين سيل قلمی كه اكنون و در نيم دهه اخير مطبوعات را با خود برده، سرچشمه‌‌ای خشك نشدنی دارد: قريحه سياسی و ذوق روزنامه‌نگاري مردم ايران.

اين نبرد را بازتابی هم در مهاجرت هست؟ دركي از آنچه آنجا مي‌گذرد، دراينجا وجود دارد؟

مي‌نشينند و بر مي‌خيزند، اما وقتی با خانه و زادگاه خويش بيگانه‌اند زحمت خود مي‌افزايند. كاروان در آنجا مي‌رود و در اينجا در گل مي‌نشيند. توفانی در فنجان و اقيانوسی در تلاطم.!

پس از سه ماه تاييد شد
پسر واعظ طبسی در دوبی ويزای امريكا گرفت و در آمريكا ويزای اقامت

سه ماه پس از آنكه خبر خروج ناصر واعظ پسر حجت الاسلام واعظ طبسی توليت مادام العمر آستان قدس مشهد در يكی از نشريات خارج از كشور اعلام شده بود، اين خبر توسط مطبوعات ايران تاييد شد. برای نخستين بار نشريه راه توده در شماره بهمن ماه 1380 به اين فرار اشاره كرد و نوشت " «پيرامون حضور و يا خروج پسر آيت‌الله "واعظ طبسي" توليت آستانقدس رضوی از ايران هنوز در هيچ نشريه‌ای در داخل كشور خبری مطرح نشده و در مجلس ششم نيز كسی رسما د راين باره سئوال نكرده‌است. اين درحالی است كه در برخی محافل شايع است: پسر واعظ طبسی پس از انگشت نهاده شدن روی فساد عظيم اقتصادی در آستانقدس‌رضوی و نقشی كه در انتقال برخي فرماندهان طالبان و القاعده به داخل ايران داشته، ابتدا به شيخ نشين دوبی و سپس از اين شيخ نشين با ويزای امريكا عازم ايالات متحده شده‌است. سر بزرگ هر نوع فساد اقتصادي، قضائی و سياسی در جمهوری اسلامي به آستانقدس رضوی وصل است و هيچ فرصتی را برای طرح صريح اين مسئله نبايد از دست داد.» (راه توده شماره 114صفحه 29)

سرانجام شب گذشته روزنامه نوروز اين خبر را با احتياط بسيار و بدون آنكه به زمان خروج پسر واعظ طبسی و دليل و انگيزه خروج وی از كشور اشاره بكند، اين خبر را منتشر كرد. نوروز نوشت:

«فرزند يكی از روحانيون برجسته جناح راست"ن.و" كه از متهمان پرونده فساد اقتصادی به شمار مي‌رفت به امريكا گريخت و به تابعيت اين كشور در آمد0گفتنی است كه فرد مذكور، يكي از سه آقازاده‌ايست كه سال گذشته در جريان مهمترين پرونده مفاسد اقتصادی از او نام برده شده بود.»

در واقع از همان آغاز ماجرای خنده دار فرمان رهبر برای مبارزه با فساد و تبعيض زمزمه فرار پسر واعظ طبسی طبسی از ايران بر سر زبان ها بود. بويژه از زمانی كه خبر حضور فرماندهان القاعده در خراسان و چك هاي برگشتی چند ميليارد تومانی اين آقازاده بر سر زبان ها افتاد. او همراه با پسران آيت الله خزعلی و حجت الاسلام دری نجف آبادی و پسران هاشمی رفسنجانی بعنوان شاخص ترين چهره ها در ميان آقازاده ها مطرح شدند. مطبوعات داخل كشور حتی هنوز هم كه خبر خروج از ايران پسر واعظ طبسی را منتشر كرده اند، به جزييات ماجرای خروج وی از ايران و سرانجام بازداشت موقت چند آقازاده نام برده شده در بالا شاره ای نمی كنند.


با پيك همكاری كنيد

  هيئت تحريريه پيك

پنج شنبه 29 فروردين /1381

سخن روز

پتك واقعيت
با شاه يا بدون شاه

پادشاه سابق افغانستان، اگر هيچ حادثه پيش بينی نشده‌ای روی ندهد امروز به اين كشور باز مي‌گردد. با بازگشت ظاهر شاه به افغانستان، به حكومتی كه چند گانه و چند پارچه‌ است، يك پارچه ديگر هم اضافه خواهد شد و به لحاف چهل‌تكه سياسی در افغانستان سلطنت هم وصله خواهد شد!

هستند محافلی كه مي‌گويند در طول چند ماه اخير، بر سر نوع حكومت آينده افغانستان توافق‌هائي بين ظاهر شاه از يكسو و دولتی ائتلافی پشتون، تاجيك، ازبك به رهبری حامدكرزای از سوی ديگر صورت گرفته‌است. همانگونه كه بر سر تشكيل ارتش ملی در افغانستان و كاهش حضور نيروهای خارجی دراين كشور توافق‌هائی بعمل آمده‌است. چه اخبار مربوط به اين توافق‌ها صحت داشته باشد و چه نداشته باشد، آنچه كه عملا اكنون در افغانستان شكل مي‌گيرد استقلال محلی مناطق مختلف افغانستان است منطقه ازبك‌ نشين را ژنرال رشيد دُوستم رهبری مي‌كند، اسماعيل خان هرات و فارس زبان‌ها را، جانشينان احمد شاه مسعود قسمت تاجيك نشين را و منطقه پشتون نشين را نيز ياران ديروز طالبان و متحدان امروز دولت مركزی عبوري (موقت) افغانستان. اقوام و خلق‌های كوچك نيز هر كدام رهبر و مرشدی مذهبی و يا نظامي-سياسي دارند و سهمی از استقلال را مي‌طلبند. كابل پايتخت حكومت مركزی است، اما قندهار نيز، كه در دولت طالبان پايتخت حكومتی شده بود، حالا رقيب كابل است. چيزی شبيه اصفهان و تهران خودمان!

پشتوها كرزای را، از جمله به اين دليل نمي‌بخشند كه حكومت مركزی را بجای قندهار در كابل تشكيل داده و نيروهای متحد در ائتلاف حكومتي‌ نيز او را متهم به گرايش شديد نسبت به پشتون‌ها و تقويت آنها در دستگاه دولت مركزی مي‌كنند. او پشتون‌است، شاه پير و بخت آورده‌ای كه به افغانستان باز مي‌گردد نيز شجره‌ای از پشتون‌ها دارد اين دو پشتون، در راس حاكميت جديد افغانستان به تقويت بازهم بيشتر پشتون‌ها در حكومت مركزی دست خواهند زد و يا طرحی كه از قرار ظاهر شاه نيز با آن موافقت كرده در افغانستان دنبال خواهد شد: حكومت و يا سلطنت  فدراتيو!

هر منطقه استقلال داخلی و محلی خود را، در حد در اختيار داشتن پليس و قوای نظامی محلي خواهد داشت و امور كلی كشور در پايتخت همآهنگ خواهد شد. پادشاه سابق افغانستان با اين ارمغان است كه به افغانستان باز مي‌گردد؟ تصويب اين طرح بزرگترين تصميم لوئی جرگه افغان‌ها در تابستان داغی كه در پيش است خواهد بود؟

نخست وزير اسبق افغانستان، سلطانعلی كشمند در يك گفتگوی چند ساعته با يكی از سردبيران مجله گاردين چاپ لندن، كه حاصل آن بعدا بصورت يك مقاله منتشر شد( اين مقاله را در شماره ديروز پيك بخوانيد) با صراحت كامل از غير قابل اجتناب بودن تشكيل دستگاه دولتی در افغانستان با استفاده از كادرهای دولت دمكراتيك افغانستان سخن گفته‌است. اين سخن، روی ديگری از سكه مصالحه و آشتی ملی در افغانستان است. او از قوم هزاره افغانستان است، اما در كابينه‌هائی كه او رهبری آن‌ها را طی ده سال برعهده داشته بلوچ‌های افغانستان در كنار پشتون‌ها، هزاره‌ ها در كنار ازبك‌ها و تاجيك‌ها در كنار همه آنها دستگاه يگانه دولتی را تشكيل مي‌داده‌اند. افغانستان مي‌تواند بدون تحقق اين پيشنهاد صريح سلطانعلی كشمند به كشوری متحد و يگانه تبديل شود، حتی اگر بصورت فدراتيو سازمان يابد؟

آنچه بيش از نظرات وپيشنهادات بجای خود قابل درنگ نخست وزير اسبق و پرسابقه افغانستان جلب توجه مي‌كند، ديدار يكی از سردبيران گاردين با وی در لندن و انتشار مقاله‌اي در تائيد نظرات وی در اين نشريه معتبر انگليسی است ديداری كه با ده سال تاخير صورت گرفت. سلطانعلی كشمند اكنون قريب ده سال است كه در لندن زندگی مي‌كند.  آيا انگلستان بعنوان يكی از دو هدايت كننده اصلی رويدادهای افغانستان، بعد از امريكا چاره كار فرومانده در افغانستان را با بازگشت ظاهر شاه و بدون بازگشت او- جز قبول و پذيرش نظرات سلطانعلی كشمند نيافته‌است؟

آينده نزديك پاسخ اين سئوالات را خواهد داد.


توضيح در موردبايگانی پيك

يادآور ميشويم مشكل مربوط به بايگانی پيك برطرف گرديده و اكنون همه صفحات شماره های قبل پيك از طريق بايگانی قابل مشاهده است

 

 




   



ی