نگاهی به انگيزه صدور بيانيه سپاه
هراس از گسترش حمايت 
روحانيون از آيت الله طاهری



 موقعيت حزب كومله در آستانه كنگره دهم
كردستان ايران نااميد از اصلاحات
به ناسيوناليسم روی خواهد آورد؟
جدال حكومتی بر سر دو گزينه به لحظات قطعی و مهم تصميم گيری نزديك ميشود : يا سركوب داخلی و رفتن به سوی مذاكره با آمريكا و خروج از بحران اقتصادی و يا مدارا با مردم و گشايش درهای مذاكره با آمريكا و خاتمه بخشيدن به محاصره اقتصادی
راديوها
آزادی
صدای ايران
بی بی سی
فرانسه

نشريات

ابرار
آزاد
اطلاعات
آفتاب يزد
انتخاب
ايران
سياست روز
جمهوری
چشم انداز
چيستا

راه توسعه

حيات نو
خراسان
رسالت
روز نو
عصرما
كيهان
گيلان امروز
نوروز
همشهری
ماهنامه آفتاب
يك هفتم

سايت ها

اكو نيوز
امروز
ايران امروز
ايران مانيا
ايرنا
ايسنا
اديب برومند
پارس پژواك
پيك ايران
پيوند
تحكيم وحدت
دمكرات كردستان
راشدان
راه توده
راه كارگر
شمس
عصرنو
كار
گذرگاه
گويا
مرور
مشاركت
ملي- مذهبی
موتلفه
نامه مردم
نهضت ازادی
همصدا
همه ايران
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
برنامه‌ها
 
 
 
                pyknet@perso.be  

سفر غيرعلنی رهبر به مشهد، جلسه تنظيم بيانيه سياسی سپاه پاسداران و 

چند گزارش دريافتی 

برای انتشار و آگاهی

حجت‌الاسلام كديور

كارنامه 12 ساله رهبری بايد انتقاد كارشناسی شود

در نامه رهبر به آيت‌الله طاهری نكات مثبت هم وجود داشت و آن

لحن مودبانه و پذيرش بخشی از انتقادات ايشان به اوضاع كشور بود.

خاتمي از تحولات عقب مانده‌است و مردم

 از او انتظار داشتند تائيد محكم‌تری از آيت‌الله طاهری بكند.

آقا جری مجاهد بعد از فتح نيست. سوابق او بر همه روشن است. از اين اتهامات پيشتر به حجت‌الاسلام اشكوری هم زدند و بعد مجبور شدند با ذلت پس بگيرند.



دانيل ارتگا و تظاهرات مردم نيكاراگوبه بمناسبت بيست و سومين سالگرد انقلاب ساندنيست

 بيانيه انجمن اسلامی دانشگاه شيراز خطاب به آيت الله مشگينی
سقوط روحانيون در زدوبند های سياسی
باورهای مردم را خدشه دار كرده


كروبی رييس مجلس
تهديد جدی است

سوال صد نفر از نمايندگان مجلس 
از وزير دفاع درباره بيانيه سپاه

محمد رضا خاتمی نايب رييس مجلس

بيانيه سپاه كار يك اقليت است
اكثريت سپاه با مردم و اصلاحات است
ميكوشند فضای سياسی را به عرصه های ممنوع كشانده
و فضای اطلاعاتی - امنيتی و انتظامی ايجاد كنند

اطلاعاتی پيرامون كارگزاران استراتژی آمريكا
كاربدستان جديد فرزند شاه


اعلاميه سياسی سپاه پاسداران

سپاه پاسداران برای جلوگيری از گسترش حمايت

 روحانيون از آيت‌الله طاهری وارد ميدان شده

 

بيانيه سپاه پاسداران كه دبيركل جبهه مشاركت ايران اسلامي آن را نامه يك اقليت در اين سپاه توصيف كرده‌است، مانند همه پديده‌های ديگر كه در جهت مقاومت در برابر اصلاحات و خواست‌های مردم صورت مي‌گيرد، به عرصه جديدی از واكنش‌ها و افشاگري‌ها انجاميده‌است. اين بيانيه، روز جمعه و در پايان راهپيمائی مردم منتشر شد و آشكارا در برابر اصلاحات قرار داشت و همان مواضعی را تائيد مي‌كرد كه پس از پايان انتخابات 76 از سوی رحيم صفوی فرمانده كل سپاه پاسداران در قم اعلام شد و چند جمله آن در تاريخ رويدادهای سال‌های اخير ثبت شد: «زبان بريدن و قلم شكستن» ، « يك سنگ در چاه انداخته‌ايم تا مارها بيرون بيآيند و سرشان را با سنگ بكوبيم»، «‌خطر وجود نيروی سوم در كنار اصلاح طلبان و در روزنامه‌ها»

اين انديشه، بعدها موجب محاكمه و زندان امثال عبدالله نوري، اكبر گنجي، عمادالدين باقی و ديگران شد، يورش به مطبوعات و بستن فله‌ای آنها را بدنبال آورد و دستگيری و زندان انفرادی با سابقه‌ترين نيروهای ملي-مذهبی ايران را سازمان داد.

به همين دليل است كه اين بيانيه، كه آشكارا با سوء استفاده از حضور مردم در راهپيمائی روز جمعه تنظيم و منتشر شده از سوی مجلس و شاخص ترين چهره‌های اصلاح طلب حكومتی با واكنش روبرو شد.

اين بيانيه، همانند حملات تبليغاتی كه از سوی شوراي ائمه جمعه و شورای تبليغات اسلامی عليه آيت‌الله طاهری سازمان داده شده و فشارهائی كه به اين روحاني 76 ساله وارد مي‌آيد تا از مواضع خود صرفنظر كند، علاوه بر كوشش برای ايجاد رعب و وحشت در جامعه، هدف مهم ديگری را هم دنبال مي‌كند: جلوگيری از پيوستن روحانيون سرشناس ديگر به آيت‌الله طاهري و صدور بيانيه‌ها و انتشار نامه‌های جديد از جانب آنها و با مضمون تائيد مواضع آيت‌الله طاهري. انتشار نامه آيت‌الله خلخالی اين بيم و هراس را تشديد كرده‌است و سپاه پاسداران با صدور بيانيه‌اي كه واكنش‌ها نسبت به آن در جامعه و محافل حكومتی رو به رشد است، كوشيده تا اين روحانيون را از عواقب موضع گيری به سود آيت‌الله طاهری بترساند.

مجموعه واكنش‌ها در باره بيانيه سياسی سپاه پاسداران، همچنين گزارش دريافتی در باره ماجرای تنظيم اين بيانيه را نيز بصورت يك گزارش مستقل در اين شماره مي‌خوانيد.

 



 

گزارش‌های زير، برای انتشار دراختيار پيك‌نت قرار گرفته‌است:

سفر و جلسه محرمانه رهبر در مشهد

1-       پس از انتشار نامه آيت‌الله طاهري، رهبر جمهوری اسلامي فورا، با هواپيمای اختصاصي عازم مشهد شد و يك جلسه مشورتی در باره نحوه واكنش نسبت به اين نامه با حضور آيت‌الله واعظ طبسی تشكيل شد. درحاليكه يك پيشنهاد يورش به آيت‌الله‌طاهری و محبوس كردن وی در خانه‌اش بود، پيشنهاد ديگر نوشتن يك پاسخ و سپس مذاكره با وي برای صرفنظر كردن او از مواضع اتخاذ شده‌اش بود. شايعاتی پيرامون حضور هاشمی رفسنجانی در اين جلسه نيز وجود دارد. در پايان مباحث، قرار بر تنظيم يك نامه خطاب به آيت‌الله طاهری و انتشار آن در مطبوعات و پخش آن از سيماي جمهوری اسلامی شد تا زمينه‌ واكنش‌های آينده، بويژه انعكاس هر دو نامه در ميان نيروهای نظامی و روحانيون حوزه‌ها سنجيده شود.

بخشنامه بيت رهبري

2-        محمد‌خاتمی از اطلاعيه شوراي امنيت ملی كه واكنش نسبت به نامه آيت‌الله طاهری را ممنوع اعلام كرد كوچكترين اطلاعی نداشته‌است. اين بخشنامه به ابتكار "بيت‌رهبري" صادر و روی تلكس خبرگزاري جمهوری اسلامی قرار گرفته بود.

آيت‌الله طاهری زير بار توطئه نرفت!

3-        فشار سنگينی به آيت‌الله طاهری وارد آمد تا نامه خود را پس بگيرد و نامه‌ ارسالی از بيت رهبری را امضاء كند. در نامه بيت رهبری چنين وانمود شده‌است كه آيت‌الله طاهری با هدايت جبهه مشاركت ايران اسلامی نامه خود را نوشته شده است. اين مسئله تقريبا در بيانيه سپاه پاسداران نيز مورد اشاره قرار گرفته‌است. هدف آن بود كه به محض امضای اين نامه و كشيده شدن پای افرادی از جبهه مشاركت ايران اسلامي به ميدان، به بهانه خطر تهاجم امريكا، يورش به اين جبهه و دستگيری عده‌ای از نمايندگان مجلس كه در رهبري جبهه مشاركت ايران اسلامي قرار دارند، باتهام توطئه و به خطر انداختن ميهن اسلامي شروع شود. آيت‌الله طاهري با اعلام اينكه نامه را خود نوشته، عملا اين توطئه را خنثی كرد.

بيانيه سپاه پاسداران

4-        بيانيه سياسی سپاه پاسداران كه در روز جمعه گذشته انتشار يافت، پس از جلسه فرماندهان سپاه با رهبر تنظيم و با انتشار آن موافقت شد.

آزادي ناصر واعظ طبسي

5- پس از بازگشت رهبر از سفر غير‌علنی به مشهد، دستور ادامه آزادی ناصر واعظ طبسي و جمع كردن پرونده‌ اتهامي وی قوه قضائيه داده شد و به همين دليل ناصر واعظ طبسي در كنار فرزندان آيت‌الله مقتدائي، رستگاری و دری نجف‌آبادي در دادگاه حاضر نشد. وثيقه ناصر واعظ طبسی پنج ميليارد تومان تعيين شده است كه خانه ناطق نوری برای تامين آن ارائه شده است

 



 

دبيركل نهضت آزادی ايران، در ديدار با يكی از بلندپايگان جمهوری اسلامی خبر از استراتژی امريكا در حمايت از فرزند شاه سابق ايران داد.

 

اطلاعاتی پيرامون

كارگزاران استراتژی امريكا

كار بدستان جديد فرزند شاه

از فرزند ارتشبد اويسی و وزير بازرگانی دولت هويدا "مهدوی" بعنوان دو تن از كاربدستان فرزند شاه ياد مي‌شود. مهدوی در كابل با "زلمای خليل زاد" ملاقات و مذاكره داشته‌است.

 

دكتر ابراهيم يزدي، بنا بر خبري كه سايت "امروز" منتشر كرده‌است، در ديدار با يكي از بلندپايگان جمهوري اسلامی اطلاعات و تحليلی را حاكی از حمايت امريكا از فرزند ارشد شاه سابق ايران ارائه داده‌است. دكتر ابراهيم يزدي، دبيركل نهضت آزادی ايران كه اخيرا دوران معالجه بيماری سرطان خود در امريكا را به پايان رسانده و به ايران بازگشته‌است، در اين ملاقات گفته‌است كاخ سفيد سه مشاور ويژه در اختيار فرزند شاه سابق ايران گذاشته‌است.

هنوز جزئياتی از ملاقات دكتر ابراهيم يزدی با مقام بلندپايه جمهوری اسلامي فاش نشده‌، همچنان كه نام و موقعيت مقام بلندپايه جمهوری اسلامی اعلام نشده‌است.

اين خبر در حالی منتشر مي‌شود، كه در برخی محافل اطلاعاتي وجود دارد مبنی بر تصفيه تقريبا كليه مشاوران و همكاران 20 سال گذشته فرزند شاه سابق ايران و سپرده شدن برخی فعاليت‌ها و ارتباط‌هاي وی به چند چهره انگشت شمار از رژيم پيشين حاكم بر ايران. در همين محافل از فرزند ارتشبد اويسي در پاريس بعنوان همآهنگ‌ كننده پيگير و قاطع، و در عين حال كم جنجال پاره‌ای امور سياسی فرزند شاه سابق ياد مي‌شود و برای برخی رايزني‌هاي بين‌المللی از مدتی پيش "مهدوي" وزير بازرگاني دولت هويدا كه در عين حال جوان‌ترين عضو كابينه وی و از فعالان كنفدراسيون سابق دانشجوئی ايران بود فعال شده‌است. از آنجا كه يك سر هر نوع فعاليت و فعل و انفعال سياسی مربوط به ايران و حتی مناسبات ايران و امريكا اكنون به كابل و بويژه به سفارت امريكا در پايتخت افغانستان وصل ‌است، اخيرا "مهدوي" چند سفر به افغانستان داشته و با "زلمای خليل‌زاد" مشاور ارشد امنيت ملی كاخ سفيد و نماينده ويژه رياست جمهوری امريكا در افغانستان ملاقات و گفتگو كرده‌است. در همين ارتباط، پيش و پس از لوئی جرگه افغانستان كه پادشاه سابق اين كشور در آن شركت كرد، اميرطاهری روزنامه نگار سرشناس ايرانی ملاقات‌هاي طولانی در شهر كابل با زلمای خليل‌زاد داشته‌است. امير طاهری در عين تسلط به امور سياسی ايران، يكی از كارشناسان ارشد امور تاريخی و سياسی كشورهاي مسلمان منطقه خاورميانه است. امير طاهري، در بحرين متولد شده و مناسبات گسترده‌اي با شيخ نشين‌های خليج فارس دارد.

آنگونه كه اطلاع بدست آمده‌است، در امريكا نيز از ميان فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌های مهم امريكا، چند تن از ايرانيان نسل جوان كه پس از تحصيلات عاليه، بعنوان نخبگان تحصيلی در موسسات پژوهشي مهم امريكا مشغول به كار مي‌باشند، يك تيم كارشناسي-پژوهشي تشكيل شده‌است، كه سرپرستي آن با امريكائي‌هاست. و هزينه آن را شركت‌های بزرگ نفتی امريكا تامين مي‌كنند. اين تيم نيز، بعنوان مركز مطالعاتي-پژوهشی در كنار فرزند ارشد شاه سابق ايران فعال شده‌است. اين درحالي است كه تعداد كانال‌هاي تلويزيونی لس‌آنجلس براي ايران رو به افزايش است و تعداد آنها بزودی به 6 كانال خواهد رسيد و يك كانال ويژه تلويزيونی نيز مستقيما به تبليغ ديدگاه‌های جديد فرزند آخرين شاه ايران خواهد پرداخت. در كنار اين 6 كانال تلويزيوني، تدارك راه‌اندازی يك كانال تلويزيونی پرقدرت كه در سراسر ايران قابل دريافت خواهد بود، زير نظر مستقيم امريكائي‌ها در خليج فارس در كار انجام است. اين شبكه تلويزيونی به زبان‌هاي فارسی و عربی برنامه پخش خواهد كرد و سيستم كار آن شبيه به تلويزيون الجزيره خواهد بود.

مجموعه اين سازماندهي‌های نوين، كه گفته مي‌شود "زلماي خليل‌زاد" نقش مهمی در برپائی آنها دارد و توصيه‌هاي آنها، در موضع‌گيري‌هاي اخير رئيس جمهور امريكا مشهود است. اين موضع گيري‌ها با مواضع شتابزده و بدور از يك استراتژی متمركز و منسجم از سوی كاخ سفيد كه طی 24 سال گذشته بارها تكرار شده متفاوت است. كاخ سفيد و بيانيه‌هائی كه از سوي فرزند شاه سابق ايران منتشر مي‌شود، اكنون بر مردمسالاري، دوری از خشونت و احترام به رای و نظر مردم تاكيد دارد، كه اين امر بسرعت در ميان نسل جوان كشور و مردم خشمگين از ركود اصلاحات جای خود را باز مي‌كند و از امريكا چهره‌اي طرفدار مردمسالاری و حامي رای و اراده مردم مي‌سازد. در عين حال، عواملی در جناح راست جمهوری اسلامی بی وقفه در كار اصلاحات سنگ‌اندازي كرده و مردم را از هر نوع اصلاحاتی در حاكميت جمهوري اسلامی نا اميد مي‌سازند و در ادامه اين روش به اعتبار مردمی محمد‌خاتمی نيز لطمه مي‌زنند و از آن مي‌كاهند. به اين ترتيب توقف اصلاحات، كارشكنی در كار دولت و مجلس، كه بی شك كسانی بصورت هدايت شده و منسجم مامور اجرای آن هستند، در خدمت استراتژی امريكا عمل مي‌كند و امريكا نيز چهره طرفداري از اصلاحات و مردمسالاري خود را در ايران تقويت مي‌كند. اين استراتژی مي‌تواند در سرانجام خود و در لحظه مناسب بين‌المللی و داخلي به يك رفراندوم زير نظارت مجامع بين‌المللی در ايران بيانجامد. اين رفراندوم كه امريكا مبتكر و ناظر آن خواهد شد، در ماه‌هاي اخير، در محرمانه‌ترين جلسات سلطنت طلب‌هاي ايران، بعنوان ضربه آخر مطرح است.

گمان مي‌رود، دكتر ابراهيم يزدي، در طول اقامت در امريكا با دقت اين رويدادها را زير نظر گرفته و بر مبناي آن تحليل اخير را در ملاقات با يكی از بلندپايه ترين مقامات جمهوری اسلامي ارائه كرده باشد.

 



  دوشنبه 31   تير 1381

سخن روز

رهبر نگران ولايت حزبی است؟
ولايت حجتيه
در جمهوری اسلامی

رهبر جمهوری اسلامي، به مناسبت پيام جورج بوش كه در آن حاكميت دوگانه "انتخابي" و "انتصابي" در جمهوری اسلامی مطرح شده بود سخنرانی كرد. اين سخنراني همزمان شد با نخستين روز گشايش كنگره جبهه مشاركت ايران اسلامي و رهبر نيز در سخنان خود به اين كنگره هم اشاره كرد.

بحث پيرامون پيام جورج بوش و مانوري كه امريكا روی كارشكني‌هاي مخالفان اصلاحات و طرد شدگان مردم در حاكميت و انباشته شدن خشم مردم و جلب افكار عمومی مردم ايران مي‌كند، بحثی است تحليلي و جداگانه. در اينجا و از ميان اظهارنظرهای رهبر جمهوري اسلامی پيرامون اوضاع ايران و جهان به آن بخش از سخنان رهبر مي‌خواهيم اشاره كنيم كه باز مي‌گردد به اين جمله او در اين سخنرانی «عده‌اي در پی ولايت حزبی اند».

البته، اين جمله پيش از آنكه از دهان رهبر و در ارتباط با كنگره جبهه مشاركت ايران اسلامی بيرون بيآيد در روزهای پيش از اين سخنرانی در دو روزنامه كيهان و رسالت، با همين عبارت چندبار تكرار شده بود و رهبران موتلفه اسلامی نيز در دوران اخير و در تاكتيك فشار به خاتمی جهت راه يافتن به كابينه وی آن را به اشكال مختلف مطرح كرده بودند. در واقع رهبر سخنان آن آقايان موتلفه و نوشته‌های آقايان شريعتمداري، مرتضی نبوی و محبيان و انبارلوئی را تكرار كرد. اين تائيد يك بار ديگر مهر تائيدی بر سخنان خانم حقيقت جو در مجلس و مفاد نامه محسن سازگارا خطاب به رهبر گذاشت كه در آن‌ها مسئله ملاقات‌هاي منظم رهبر با حسين شريعتمداري سرپرست موسسه كيهان و نقش مشورتی وی در بيت رهبری را طرح كرده بودند.

رهبر جمهوری اسلامی "ولايت حزبي" را محكوم كرد و تلويحا گفت كه عده‌ای در پی تحقق اين ولايت هستند، يعنی ولايت جبهه مشاركت ايران اسلامي!

بحث از اينجا آغاز نمي‌شود كه جبهه مشاركت در پی تحقق ولايت حزبی هست و يا نيست، ولايت حزبي مي‌تواند جانشين ولايت فقيه شود يا خير؟ بحث مذهبی ولايت فقيه چه ارتباطی با بحث سياسي جاری در كشور دارد؟

بلكه بحث از آنجا آغاز مي‌شود كه آيا طی ده سال گذشته ولايت حزبي در جمهوری اسلامی برقرار بوده يا نبوده است؟ برای آنكه به اين پرسش پاسخ داده شود لازم نيست بر سر خوبی و يا بدی ولايت حزبي، شرعی بودن و يا نبودن آن و يا توطئه برقراری آن گفتگو كرد، بلكه لازم است نگاهی به نهادهاي نظامي-سياسی وابسته به بيت رهبری و وابستگي‌های حزبی چهره‌هائي كه از جانب ايشان انتصاب مي‌شوند انداخت تا مشخص شود : 1- ولايت حزبی در جمهوری اسلامي برقرار است 2- اين ولايت در اختيار يك حزب است.

چنانكه اكثريت تام مجمع تشخيص مصلحت نظام كه مستقيما توسط رهبر انتصاب شده‌اند اعضاي رهبری و يا وابستگاه جمعيت موتلفه اسلامي‌اند، تركيب مطلق شورای نگهبان قانون اساسی همسو با موتلفه اسلامی و گروهبندي مدرسه حقاني‌اند، فرماندهان بسيج و سپاه پاسداران از آيت‌الله راستی كاشانی خط مي‌گيرند كه همسو با با موتلفه اسلامي، گروهبندی حقانی و جامعه روحانيت مبارز تهران است، شوراي سياستگذاری ائمه جمعه و جماعات زير نظر شورای تبليغات اسلامی و شورای نگهبان فعاليت مي‌كند كه هر دو همسوئی كامل دارند با موتلفه اسلامي، بزرگترين نهادهای اقتصادی و توليت‌هاي پردرآمد جمهوری اسلامی در اختيار روحانيونی است كه با همين جمع و تشكل‌ها همسوست، جامعه وعاظ، اكثريت نزديك به مطلق مجلس خبرگان رهبري، ارگان‌هاي قضائی وابسته به قوه قضائيه- از دادگاه مطبوعات تا دادگاه ويژه روحانيت- زير نظارت و هدايت وابستگاه همين تشكل‌هاست و تا پيش از رفتن آيت‌الله يزدی از سر قوه قضائيه و آمدن آيت‌الله شاهرودي، دبيراجرائی موتلفه اسلامی "اسدالله بادامچيان" معاون سياسی قوه قضائيه بود. همچنان كه حقوقدان پرنفوذ شوراي نگهبان "سيد رضا زواره‌اي" عضو رهبری موتلفه اسلامی است. گروه‌های فشار، لباس شخصي‌ها، انصار حزب‌الله، انصار ولايت، يگان ويژه "نوپو"، سازمان امنيت سايه و ... همگی در اختيار وابستگاه تشكل‌های بالاست. اين وابستگي‌ها و در هم تنيدگي‌ها چنان است كه ابتدا اين ارگان‌ها تصميم مي‌گيرند، تفسير مي‌نويسند، مصاحبه مي‌كنند و خط را مي‌دهند و سپس رهبر آن را تائيد و تكرار مي‌كند.

اين سياهه كامل نيست مگر دانسته شود:

جمعيت موتلفه اسلامی از همان ابتدای حضور در شورای رهبري پرشمار حزب جمهوری اسلامی ساز حجتيه را مي‌زد و پروائی در داشتن ارتباط خود با اين انجمن نداشت، چنان كه اكنون علي‌اكبر پرورش عضو ارشد حجتيه در دوران پيش از انقلاب قائم مقام فعلي رهبری موتلفه اسلامی است.

مدرسه حقاني، در سال‌های بعد از پيروزی انقلاب بتدريج به موسسه ايدئولوژيك حجتيه تبديل شد.

بنياد رسالت را ابتدا آيت‌الله آذری قمی با تركيبی از طرفداران آيت‌الله شريعتمداري، حزب خلق مسلمان وابسته به وي، روحانيون به حاشيه رانده شده انجمن حجتيه، روحانيونی كه نامشان در دفاتر و ليست‌های ساواك شاهنشاهی بيرون آمده بود و با حمايت تجار بزرگ و جمعيت موتلفه اسلامی تاسيس و روزنامه رسالت را ارگان مطبوعاتی آن كرد. جمعي از روحانيونی كه در بنياد رسالت جمع شده بودند، درعين حال عضو جامعه روحانيت مبارز و عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم نيز بودند. تا آيت‌الله خمينی در قيد حيات بود، هرگاه آن‌ها چنگ و دندانی نشان مي‌دادند، با يك تشر وی عقب مي‌نشستند و از اينكه در زمان وی و با حكم وی زير ضربه بروند پرهيز داشتند. بعد از در گذشته آيت‌الله خميني، اين بنياد به سرپرستی مرتضی نبوی به دبيرخانه يك جبهه متحد از وابستگاه روحانيت مبارز، موتلفه اسلامي، فدائيان اسلام و... تبديل شد و آنچه را كه روزنامه رسالت در زمان حيات آيت‌الله خمينی نتوانسته بود بنويسد و بكند، نوشت و كرد. كادرهای جوان انجمن حجتيه در زمان شاه، نظير كاظم انبارلوئی به نويسندگان ثابت روزنامه رسالت تبديل شدند. تنها در دهساله دوم جمهوري اسلامی و انتخاب رهبر جديد براي جمهوری اسلامی بود كه جمعيت موتلفه اسلامی از پشت پرده بيرون آمد و معلوم شد اين جمعيت يك حزب كامل، با تركيب رهبري، جلسات مرتب كنگره و پلنوم و... است. همچنان كه ايدئولوگ‌هاي مدرسه حقانی به رهبری آيت‌الله مصباح يزدی در صحنه حاضر و سكاندار شدند. نقش شوراي نگهبانی كه پس از چند تصفيه كاملا همسو با حجتيه شده بود، در دهسال دوم جمهوری اسلامی تا حد شورای رهبری كشور رشد كرد. رهبران اين تشكل‌ها و ارگان‌ها اكنون در مجمع تشخيص مصلحت نشسته و عملا رهبری و هدايت كشور را در اختيار گرفته‌اند و ارگان نظامی بسيج را هم ذخيره مقابله با بدنه سپاه پاسداران براي سركوب جنبش مردم كرده‌اند.

بازهم اين تابلو كامل نيست، اگر گفته نشود كه بسياری از رهبران و هدايت‌كنندگان اين تشكل‌ها، كه در هسته‌ها و لژهای جديد فراماسونری نوين ايران نيز جاي گرفته‌اند در يك پيوند ارگانيك و زير زمينی با محفل مافيائی و تجديد سازمان يافته حجتيه قرار دارند و بزرگترين امپراطوري مالی جمهوری اسلامي، يعنی توليت آستانقدس رضوی در اختيار آنست. همچنان كه بنياد عظيم مالی "كميته امداد" با سازماندهی نزديك به 3 ميليون در اختيار رهبران جمعيت موتلفه اسلامی است. اين 3 ميليون نفر، مستمندانی هستند كه با وام و قرض چند ده هزار تومانی و دادن سفته و چك به اسارت كميته امداد در آمده‌اند و جمعيت موتلفه آنها را مانند گوشت قربانی در هر تظاهرات فرمايشی به خيابان مي‌كشد.

به اين ترتيب، بحث نه بر سر تلاش برای برقراری ولايت حزبي، بلكه بحث بر سر كشف حزبی است كه ولايت دارد و ارگان‌های پرقدرت انتصابی را در قبضه گرفته‌است. ارگان‌هائی كه در بالا به شناخته شده‌ترين آنها اشاره شد. اين حزب "حجتيه‌"است و در جمهوری اسلامی ولايت حجتيه برقرار است. رهبر جمهوری اسلامي كه مدتی در مشهد و تحت حمايت آيت‌الله واعظ طبسی خود در برخی كلاس‌هاي درس انجمن حجتيه تدريس مي‌كرده بر اين واقعيت بخوبی آگاهی دارد و اتفاقا برای مقابله با خدشه‌دار نشدن اين ولايت است كه بحث ولايت حزبی را در اشاره به جبهه مشاركت ايران اسلامی مطرح مي‌كند تا زمينه يورش به اين حزب و جبهه نيز، همانند زمينه‌ای كه براي يورش به دفتر تحكيم وحدت، به مجاهدين انقلاب اسلامي، به نهضت آزادي، به احزاب ملی و دگرانديش فراهم و انجام شد و يا در حال انجام است، زمينه اين يورش نيز فراهم شود. هيچ حزب و تشكلي نبايد بعنوان رقيب حجتيه در صحنه سياسی ايران حاضر شود و اگر حزبی تاسيس مي‌شود بايد از نوع روحانيت مبارز، موتلفه اسلامي، فدائيان اسلام و... باشد كه هر كدام شاخه‌اي از تنه بزرگ و مادر، يعنی حجتيه‌اند!

 


 

 
ی