پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيك

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

 
 

 

مصاحبه علی خامنه ای در سال 1362
خوابش را هم نمی ديدم
سيب رسيده "حکومت"
افتاد در عبای چه کسانی؟
آخرين نطق مهندی بازرگان در پايان مجلس اول:
اگر فردا من را هم آوردند در تلويزيون، به حرف هايم باور نکنيد!
رفسنجانی: تفاوت های زن با مرد


 

بدنبال انتشار خاطرات اهل دربار پهلوی و سپس خاطراتی از چهره های تاثر گذار در بنيانگذاری جمهوری اسلامی در پيک هفته، که آخرين آنها کتاب خاطرات "عزت شاهی" سربازجوی کميته های انقلاب در ابتدای تاسيس جمهوری اسلامی بود، اخيرا دو جلد اخبار گزيده مطبوعات دوران جنگ 8 ساله بدست ما رسيده است که قصد داريم از آن بتدريج در پيک هفته استفاده کنيم. اين گزيده خبری، يادداشت های شخصی يکی از چهره های فراموش نشدنی مطبوعات دهه های پس از کودتای 28 مرداد، يعنی "پرويز آذری" صفحه آرای برجسته روزنامه کيهان در دهه 40 و 50 است. ارسال کننده اين يادداشت ها ياد آور شده که "پرويز آذری" در ماه های آخر زندگی خويش چندين بار قصد کرده بود اين يادداشت ها را به سايت پيک نت که بسيار به آن علاقمند بود برساند تا در صورت نياز و ضرورت از آن استفاده شود. با کمال تاثر و تاسف "پرويز آذری" پيش از آنکه موفق به انتقال اين دفتر يادداشت ها و رساندن آنها به ما شود چشم بر جهان فرو بست، اما امانت داری که اين ياداشت ها را درتهران نزد وی گذاشته بود، سرانجام آن کرد که "آذری" توصيه کرده بود. پرويز آذری جوان تر و کوچکترين زندانی سياسی کودتای 28 مرداد بود و شرح زندگی او در زندان قصر که نصرت الله نوح در کتاب ماندگارش "يادمانده ها" نوشته، يکی از شيرين ترين اشارت اين کتاب است.

ما سعی خواهيم کرد اين اخبار را دسته بندی کنيم. مثلا موضع گيری امام جمعه های مشهور، شعارهای جنگ 8 ساله، مصاحبه های کار بدستان جمهوری اسلامی در آن 8 سال، ترکيب مجلس و مواضع نمايندگان آن. اختلاف نظرات مهم سياسی و اقتصادی بين مقامات وقت که پاره ای از آنها همچنان در حيات اند و مصدر امور، ويرانی های جنگ، موضع گيری ها در سياست خارجی و...

آنچه دراين شماره می خوانيد؛ در واقع ناخنکی است به اين مجموعه. حتی همين ناخنک از زبان چهره های آشنای حکومتی نظير رهبر، رفسنجانی و يا ديگران و ديگران نشان ميدهد در دهه 60 چه فضائی بر کشور حاکم بوده و يا افرادی نظير رهبر کنونی جمهوری اسلامی حتی انقلاب و به رياست جمهوری رسيدن را در خواب هم نمی ديدند، گرچه حالا خود را سمبل انقلاب ميدانند و تازه مدعی پرورش نسل دوم برای انقلابی که 28 پيش اتفاق افتاد نيز می دانند.

يا اسدالله لاجوردی که در هفته های اخير سيمای جمهوری اسلامی "عزت شاهی" را به بهانه خاطراتش به تلويزيون آورده تا از دوران او ستايش کند و به نوعی آرزوی بازگشت آن دوران مخوف، چه انديشه های ماليخوليائی را در سر داشته و با همين انديشه ها چه فجايعی را مرتکب شد. در همين ناخنک، يک سخنرانی از محمد خاتمی پيدا کرديم که با حرف های امروز او هيچ تفاوتی ندارد و اين نشان می دهد که او دارای يک خط و روش و انديشه ثابت است. همچنان که گذشت زمان نشان داد آيت الله منتظری نيز همينگونه بوده است.

در جبهه مقابل هم تا حدودی وضع همينگونه بوده است. مثلا آيت الله مشگينی از همان اول سيمش روی سيم امام زمان بوده و يا آيت الله جنتی از همان زمان که در قم نماز می خوانده همين سياست اشک تمساح برای فقرا و مظلومين و توطئه عليه همين مظلومين و فقرا را داشته است. اين که کارهای خود را زيرزيرکی می کند مهم نيست، اينکه کارگزاران او نظير غلامحسين الهام وزير کنونی دادگستری و سخنگوی دولت احمدی نژاد و يا علينقی جهرمی پيشکار سابق او در شيراز و وزير کار دولت احمدی نژاد درکجا کابينه نشسته و چه می کنند مهم است. البته اين دومی اسمش را عوض کرده و کرده محمد و يک لقب "سيد" هم از يکجائی برای خودش دست و پا کرده و شده سيد محمد جهرمی. البته مثل خيلی های ديگر يک "دکتر" ا هم از يک جائی آورده! همينگونه است وابستگی مستقيم قاضی مرتضوی به احمد جنتی و يا نقش جنتی در رئيس جمهور کردن احمدی نژاد و...

سه يادداشت هم در اين مجموعه يادداشت ها پيدا کرديم که هر سه خواندنی است. يکی از آنها اظهار نظرات هاشمی رفسنجانی در باره "زن" است، دومی در باره وضع و موقعيت تهران در سال 1361 که مقايسه آن با تهران 12 ميليونی کنونی جالب است. يعنی همان دلائلی که در همان سالها استاندار تهران گفته بود و اگر به آن عمل شده بود تهران سرنوشت امروز را نداشت. البته منهای حرف های جنون زده احمدی نژاد برای افزايش جمعيت ايران که دقيقا از هيتلر قرض گرفته شده است. و سومی، سخنان تاريخی مهندس بازرگان در پايان دوره اول مجلس شورای اسلامی و خداحافظی با مجلس. اين سخنان متاثر از فضائی است که در دهه 60 بر کشور حاکم بود و بازرگان وحشت داشت از اينکه به زندان افتاده و زير فشار و شکنجه همان اعترافاتی را بکند که رهبران حزب توده کرده بودند.

اين ناخنک را بخوانيد تا در شماره های آينده پيک هفته بيشتر دو دفتر گلچين خبری ياد شده را ورق بزنيم.

 

روزنامه جمهوری اسلامي16 فروردين 1363

 

اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب تهران و رئيس زندان اوين:

«برای شکوفائی اسلام، حتی اگر لازم باشد می توانيم حداقل يک ميليون نفر را بکشيم. من می توانم حتی ريگان(رئيس جمهور وقت امريکا) راهم در عرض يک ماه مسلمان کنم. برای بنی صدر يکماه و نيم لازم است.»

 

آيت الله منتظری در ديدار با دادستان انقلاب اسلامی ايران و چند تن از قضات شرع و دادياران زندان اوين:

«آنچه من معتقدم و امام فرمودند اين است که نبايد افراد هواداری که چيزی گفته و يا نشريه ای خوانده و يا منتشر کرده اند را در زندان نگاه داريم. من ميدانم بسياری از اين توبه ها و ابراز علاقه ها که در زندان می شود دروغ است و ما نبايد فريب بخوريم. آنچه مهم است، ما نمی خواهيم افراد در زندان با زور معتقد به اسلام و جمهوری اسلامی شوند. آنها به هرصورت آزادند و می توانند نسبت به جمهوری اسلامی و انقلاب معتقد نباشند.»

 

روزنامه جمهوری اسلامی 10 ارديبهشت 1363

 

اسدالله لاجوردی در جمع عده ای از توابين مجاهدين (مجاهدين خلق) در روز بعثت حضرت محمد در اوين گفت: «...هرکس در برابر نظام الهی جمهوری اسلامی بايستد چه رژيم منفور صدامی باشد و چه عوامل دست نشانده استکبار نابود خواهد شد.» دراين مراسم توابين به گناهان خود در برابر خانواده شهدا اعتراف کردند.

 

پايان اولين دوره مجلس شورای اسلامي

 

مهندی بازرگان در آخرين جلسه دوره اول مجلس شورای اسلامی گفت:

«... تا دو روز ديگر عمر نخستين مجلس شورای اسلامی که اينجانب عضو آن بودم و از مزايای اين عضويت، از جمله مصونيت پارلمانی برخوردار بودم به پايان می رسد. از پس فردا من نيز مانند بقيه موکلينم قابل تعقيب و بازداشت و تاديب هستم. به همين دليل نيز با استفاده از فرصتی که رئيس مجلس در اختيار بنده گذاشته اند می خواهم باطلاع برسانم که اگر در روزهای بعد شاهد گرديديد که بنده را بازداشت کردند و بعد با تبليغات و سر و صدا اعلام نمودند که بنده جهت بعضی توضيحات و روشن نمودن حقايق در تلويزيون ظاهر خواهم شد و در صورتی که ديديد آن شخص حرف هائی غير از سخنان ديروز و امروز می زند و مثل طوطی مطالبی را تکرار می کند، بدانيد و آگاه باشيد که آن فرد مهدی بازرگان نيست.»

 

آيت الله مشگينی و آيت الله جنتي

 

روزنامه اطلاعات 23 آبان 1360

 

آيت الله مشگينی در ديدار با وزير کشاورزي: من بعنوان يک روستازاده و کسی که سالهای عمر خويش را در يکی از روستاهای دوره افتاده کشور به کشاورزی مشغول بوده به ضرورت رسيدگی به وضع روستائيان تاکيد دارم. زمين های موات متعلق به خدا، امام زمان و مردم است و بايد زير نظر دولت اسلامی و در دست مردم باشد.»

 

آيت الله جنتی در نماز جمعه قم(متاسفانه تاريخ روز آن ثبت نشده)، در سال 1360:

«اگر گروهی کافر باشند اما انقلاب را قبول داشته باشند، مثل اينست که خدا را قبول داشته باشند.»

 

تهران بزرگ

 

روزنامه آزادگان که بجای آيندگان منتشر می شد به تاريخ 21 اسفند 1362

 

طاهری استاندار تهران گفت: «جمعيت شهر تهران بين 6 تا 8 ميليون نفر و جمعيت استان تهران که شامل پنج شهر کرج، تهران، ری، وزامين و دماوند می باشد بين 8 تا 10 ميليون نفر است. اين ناشی از مهاجرت روستائيان است. علت اين مهاجرت عدم امکانات رفاهی برای روستائيان است. در ديگر شهرهای بزرگ ايران نيز وضع همينطور است. اين امکانات شامل رفاه، بهداشت، آموزش و نهادهای کشاورزی از قبل ماشين آلات کشاورزی، بذر، کود و غيره است. اگر اينها فراهم شود از مهاجرت جلوگيری می شود.»

 

روزنامه اطلاعات 20 اسفند 1363

 

رفسنجانی در ديدار با وزير خارجه ترکيه:

« عراق همه کشورهای نفت خيز را با خود به ورطه سقوط خواهد کشاند و مجری اهداف شوروی می خواهد بشود.»

 

روزنامه کيهان 17 خرداد 1365

 

رفسنجانی در نماز جمعه گفت:

 

«تفاوت اندام، قد، خشونت، صدا، رشد، کيفيت عضلات و نيروی بدنی، مقاومت در برابر مصائب و بيماری ها در زن و مرد نشان ميدهد که در تمامی اين زمينه ها مردها قوی تر و تواناترند. اندازه مغز مردها بزرگتر است، بلوغ زن ها زودرس تر است، قدرت تنفس ريه مردان بيشتر و سرعت ضربات قلب زن ها سريع تر است. از طرف ديگر تمايل مردها به مبارزه بيشتر است و در مقابل زن ها هيجانی تر هستند. مردها به مسائل استدلالی و عقلی توجه دارند، درحاليکه زن ها عمدتا به احساسات متمايل هستند. شجاعت و دليری در مردان قويتر است، درحاليکه زن ها ظريف ترند و عمدتا دوست دارند تحت حمايت قرار گيرند. اين اختلافاتی که وجود دارد در سپردن مسئوليت ها، تکاليف و حقوق موثر واقع می شود... ما وقتی حقوق اجتماعی خانم ها را تعيين می کنيم بايد فکر کنيم که با طبيعت و فطرت آنان همآهنگ باشد.»

 

دادگاه انقلاب ويژه دانشگاه

 

روزنامه جمهوری اسلامی 9 مرداد 1363

 

« از سوی شورايعالی قضائی (قوه قضائی بعدی) مقرر شد دادگاه انقلاب ويژه دانشگاه تشکيل و نظر نهائی در مورد اخراج، تعليق و يا تائيد افراد زير نظر همين دادگاه صادر شود. دادگاه الان مشغول به کار است تا پرونده ها را بررسی کند که در بعضی موارد آراء قبلی لغو و حکم جديد صادر شده است. آيت الله مقتدائی سخنگوی شورايعالی قضائی در ادامه اضافه کرد: افراد منحرفی که سعی در راه يافتن به دانشگاه ها را دارند بايد متوجه باشند که از طرف دادگاه های انقلاب تحت پيگرد قانونی قرار گرفته و مهلت نمی يابند که جو نا مساعدی در دانشگاه ها بوجود آورند. عزيزانی که قصد ورود به دانشگاه ها را دارند بايد دقت کنند جذب افراد نا صالح نشوند و توجه داشته باشند اگر افراد منحرف و ناشايست در دانشگاه راه پيدا کردند آنها را شناسائی و به مقامات صالحه معرفی کنند.»

 

روزنامه اطلاعات 5 ديماه 1360

 

علی خامنه ای رئيس جمهور در مصاحبه مطبوعاتی خود، در باره بند "ج" اصلاحات ارضی مندرج در قانون اساسی گفت:

« شما ملاحظه می کنيد که ما در مورد اراضی کشاورزی، بند "ج" را داشتيم والان هم داريم. خوب همين بند "ج" در حالی که مورد توافق و قبول چند نفر از فقها بود، مورد بی اعتنائی و عدم قبول چند نفر ديگر از فقها قرار گرفت. آيا در چنين وضعيتی ما مکلف نيستيم که بيشتر دقت و مواظبت کنيم و ببينيم آيا شيوه های اسلامی دراين بند "ج" که خودمان در شروع انقلاب آن را ترسيم کرديم منطق هست يا نيست؟»

(وی در سالهای رهبری خود نه تنها بند "ج" را چنان دور زد که گوئی اين بند از قانون اساسی "جيم" شده، بلکه اصل 44 قانون اساسی را هم با يک فرمان لغو کرد.)

 

سيب رسيده افتاد در عبای چه کسانی؟

 

مصاحبه علی خامنه ای با روزنامه اطلاعات، در سال 1362 و بمناسبت سالگرد 22 بهمن و پيروزی انقلاب:

«... ما در يک حالت بهت بوديم. درحاليکه در همه فعاليت های آن روزها طبعا ما داخل بوديم. همانطور که ميدانيد عضو شورای انقلاب بوديم و يک حضور دائمی تقريبا در آنجا وجود داشت. لاکن يک حالت ناباوری و بهت بر همه ما حاکم بود. من چيزی بگويم که شايد شما تعجب کنيد. من تا مدتی حتی بعد از آنکه 22 بهمن گذشته بود، بارها به اين فکر افتادم که ما خوابيم يا بيدار و تلاش می کردم که از خواب بيدار نشوم که اگر خواب هستم اين روياهای طولانی که لابد بعدش اگر آدم بيدار شود نخواهد بود ديگر ادامه نکند. اين قدر مسئله برای ما شگفت آور بود.»

 

روزنامه کيهان 27 اسفند 1362

 

آيت الله منتظري:«امروز برخلاف روزها و سالهای اول انقلاب دشمنان اسلام و انقلاب، با اسلام به جنگ اسلام آمده اند و به انحاء گوناگون مشغول بيرون کردن نيروهای انقلاب از صحنه هستند تا بطور خزنده جانشين شوند.

 

روزنامه اطلاعات 18 فروردين 1363

 

آيت الله منتظري: « هدف ترور گروهک ها چيزی جز کشاندن کشور به سمت خشونت نيست.»

 

آزادی مطبوعات

 

کيهان 4 مرداد 1365

 

محمد خاتمی وزير ارشاد در يک مصاحبه گفت:

«بنظر من مشکل را فقط متوجه مطبوعات دانستن و عيب را در مطبوعات دانستن يک بعدی نگری است. اگر مسئله آزادی در زمينه های بيان وسياسی مطرح است اين بايد در يک مجموعه ای از مجلس شورای اسلامی و مسئولين رسمی مملکت در برخوردشان با مسائل از نظام سياسی و اقتصادی مملکت در نظر گرفته شود. بهيچوجه اشکال مطبوعات بيش از بخش های ديگر نيست.»

 

موسوی خوئينی ها دادستان کل انقلاب (دبيرکنونی مجمع روحانيت مبارز و بنيانگذار روزنامه توقيف شده "سلام") در مصاحبه خود گفت:

«ما يک مقداری بايد تحمل کنيم انتقادها را تا روزنامه ها آزاد شوند و مردم بيايند در روزنامه ها حرف هايشان را بزنند نه اينکه مسئولين روزنامه ها را ببينند که اگر يک حرفی بزنند بنده که دادستان هستم ممکن است خوشم نيآيد يا فلان فرد نماينده مجلس است ننويسند. وزير ممکن است بدش بيايد، رئيس مجلس ممکن است بدش بيايد. چرا ما اينطورهستيم؟ چه عيبی دارد رئيس مجلس اگر انتقادی به او هست نوشته شود؟ آيا اين به معنی تضعيف رئيس مجلس است؟ يا آقای نخست وزير اگر اشکالی در کارش هست نوشته شود. بهرحال من وضعيت روزنامه های موجود کشور را خوب نمی دانم و اميدوارم که روزنامه ها جای خودشان را پيدا کنند و الا اگر قرار است همينطور باشد، با اين کمبود کاغذ، اين سه چهار روزنامه را يکی کنند کافی است. الان روزنامه ها دچار يکنوع خود سانسوری شده اند.»