پيک هفته

   

پيک نت

پيوندهای پيک بايگانی پيك

hafteh@peiknet.com

 

    hafteh@peiknet.com

 

پيک هفته

در رابطه با پيک هفته


 

 

 
 


"محمد قاضی"
"زوربای" ايرانی

 

 

يک شب، در همان دورانی که حنجره اش را براثر سرطان از دست داده بود، دريک ميهمانی زوربای يونانی را رقصيد و درحاليکه همه مبهوت اين رقص زيبای قاضی شده بودند گفت: من زوربای ايرانم!

 

مجله سخن برای بهترين ترجمه ها جايزه تعيين کرده بود. کتاب کلبه "عموتم" ترجمه منيرجزئی برنده جايزه شد. در همان مسابقه ترجمه "دون کيشوت" محمد قاضی نيزبرنده جايزه بهترين ترجمه شد. و اين تازه آغاز حرکت قاضی به سوی قله ها بود. تپلی، طلا، نان و شراب، جزيره پنگوئن ها و شازده کوچولو نوشته انتوان سنت اگزوپری يکی پس از ديگری منتشر شدند و به چاپ های متعدد رسيدند. ايالات نامتحد، بيست کشورامريکای لاتين در سه جلد، آزادی يا مرگ، مسيح باز مصلوب، و زوربای يونانی، مادر، نسل اژدها، شاهزاده و گدا، نيه توچکا، سپيد دندان، قلعه مالويل... شناسنامه های قاضی اند.

در 60 سالگی گرفتار سرطان جنجره شد. درايران معالجات موثرنشد، به هزينه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به آلمان اعزام شد. درآنجا جراحان تشخيص دادند که بيماری پيشرفته است و مجبورشدند حنجره او را بردارند و با سوراخی که در زيرگلويش برای تنفس ايجاد کرده بودند و از زيريقه پيرهن پيدا بود، با کمک يک ميکروفن باطری دارکه به دستش می گرفت سخن می گفت و به زندگی ادامه می داد. خودش به اين ميکروفن می گفت «ماس ماسک».

جعفری موسس انتشارات امير کبير در خاطراتش می نويسد:

قاضی روحيه شادش را تا آخرعمرحفظ کرد. يادم می آيد وقتی زوربای يونانی درتهران به نمايش درآمد رقص آنتونی کوئين هنرپيشه معروف سينما دراين فيلم خيلی بحث انگيز شده بود. هنگامی که قاضی زوربای يونانی را ترجمه می کرد، شبی دريک مهمانی که چند نفرازنويسندگان و ناشران جمع بودند، او درهمان عالم ناراحتی جنجره، هوس کرد رل زوربا را بازی کند و بلند شد و با آهنگ زوربا، يک رقص تمام عيارعينا مانند آنتونی کوئين اجرا کرد. خودش می گفت من زوربای ايران هستم، با همان رنج ها و عشق ها و سربلندی ها.

هر وقت درباره بهترين ترجمه اش سئوال می کرديد می گفت: نان و شراب اثر اينيانسيوسيلونه نويسنده معاصر ايتاليا.

محمد قاضی نزديک به هفتاد کتاب از بهترين آثار نويسندگان معروف اروپا و امريکای لاتين را ترجمه کرد، گرچه با ترجمه جزير پنگوئن ها و سپيد دندان اثرجک لندن نامش بر سرزبان ها افتاد و نخستين مترجم زبان فارسی شد که نام او درپشت جلد هرکتاب پشتوانه ای برای فروش آن کتاب بود.

"زندگی يک مترجم" و "ترجمه های من"، آخرين نوشته های قاضی بود که وسيعا در ايران فروش رفت.

انجوی شيرازی گفته بود: خيلی دلم می خواهد جوانان ايرانی اين کتاب را بخوانند تا دريابند اراده و انديشه قوی يعنی چه!

قاضی طبع شعر نيز داشت. چکامه ای که در رثای پروين اعتصامی سرود، بسيار معروف است:

 

تا بنفشه دميد و لاله شکفت

تا صبا زلف سنبلان آشفت

تا زمستان سرد، بی دل و ذوق

چهره ازپرتو بهارنهفت

تا مهين اوستاد فروردين

گوهرگوش ارغوان را سفت

تا نسيم سحرترانه عشق

صبحگاهان به گوش بلبل گفت

تا جهان شد زخواب دی بيدار

چشم پروين اعتصامی خفت.