| 
					 
					ابطحی ـ  آقای 
					محتشمی اخيراً از مكتبی به نام فرقه ی مصباحيه ياد كرده است. 
					اين نامگذاری از اصطلاحات واقع بينانه و پرمحتوايی است كه 
					قطعاً در تاريخ سياسی برای تحليل دوران كنونی مورد استفاده 
					ماندگار خواهد گرفت.  
					
					
					فرقه بنا به تعريف لغت نويسان به طائفه و گروه اطلاق می شود. 
					مهمترين خصوصيت فرقه اين است كه جامعه آنان را به عنوان مجموعه 
					ی متفاوت و با انديشه های ويژه، می شناسد. چه بخواهيم و چه 
					نخواهيم فرقه ی مصباحيه امروز در ادبيات سياسی ايران قابل 
					شناسايی است؛ اصلاً هم اهميتی ندارد كه آيا صاحبان اين تفكر و 
					فرقه با كسی كه فرقه و طائفه به او منسوب است، رابطه ی فردی 
					دارند يا خير. 
					
					
					آقای محتشمی به دليل شجاعت هميشگی خودش تنها آنچه را كه همه ی 
					اهالی سياست می دانستند و آن را اعلام نمی كردند نامگذاری كرد 
					و اعلام نمود. 
					
					
					آقای شريعتمداری معروف كيهان هم ديروز مقاله ای نوشته و دفاع 
					سرسختانه ای از آقای مصباح كرده است. گاهی ايشان لااقل به منطق 
					خودشان در مسائل سياسی داخلی منطقی می نوشت ولی در اين يادداشت 
					حرف های افرادی مثل گنجی و حجاريان و كديور را كه لااقل محتشمی 
					هميشه با آن ها مخالف بوده است را به دليل همسويی به پای 
					محتشمی نوشته، بی آن كه فكر كند اگر همه ی كارهای همسويان 
					انديشه ی مصباح به پای او نوشته شود، ايشان هم بايد پاسخگوی 
					خيلی چيزهای غير عقيدتی از قبيل 
					قتل و نابود كردن 
					فيزيكی افراد باشند؛ لااقل ماجرايی مثل غرق كردن دختر و پسر 
					كرمانی به بهانه ی امر به معروف و نهی از منكر يكی از نمونه 
					های آن است.  
					
					
					در هر صورت فرقه ی مصباحيه را به دليل ارتباط جدی دولت فعلی با 
					ايشان، جزئی از واقعيت سياست فعلی بايد دانست.   |