|
اینک، احمدی نژاد رسماً استاد (استادیار) میشود
و در کنار تدریس میتواند
به راهنمایی و مشاورهی
دانشجو نیز بپردازد. همانگونه كه پیشتر
گفته شد از دانشجویان احمدی نژاد كسی در مورد شیوه و محتوای
تدریس وی نظر نداده است و این راز غریبی است. وی مطمئناً با
دانشجویان زیادی كلاس داشته است كه شاید بتوان فهرستی تقریبی
از آنها استخراج كرد ولی با عنایت به این كه بیشتر
در دوره كارشناسی بودهاند،
چندان مفید نخواهد بود. در كنار تدریس، یكی از كارهای احمدی
نژاد راهنمایی یا مشاوره پایاننامه
دانشجویان بوده و هست كه با عنایت به همكاری بلندمدت، شناخت
بیشتری از استاد در اختیار دانشجو قرار میدهد. در زیر فهرستی
از دانشجویانی كه استاد راهنمایشان احمدی نژاد بوده است، ارایه
میگردد.
«بهینهسازی»
جزو نخستین موضوعات مورد علاقه احمدی نژاد بوده و سه پایاننامهای
كه توسط وی راهنمایی شده و در سال 78 مورد دفاع قرار گرفته
است، هر سه در پی بهینهسازی
بودهاند.
پیمان حامد و محمدجواد حامدی به تنهایی توسط احمدی نژاد
راهنمایی شدهاند
ولی محمد حسنی زاده مشتركاً توسط احمدی نژاد و افندی زاده.
جالب است كه تا مدتی، دانشجویان احمدی نژاد به تبعیت از
استادشان پایاننامه
خود را «پروژه» میدانستهاند.
احمدی نژاد را در راهنمایی این پایاننامهها
اعضای گروه بهبهانی (آقایان عامری، افندی زاده، زیاری، نوبخت و
شیرازیان) یاری میدادهاند.
آقای حامدی در تشكر خود یادی از كمكهای
آقای مهندس پیلپایه
(معاون راه و ابنیه وزارت راه) میكند كه باید همان معاون احمدی
نژاد در استانداری بوده باشد كه وی نیز ارتقاء یافته است. وجه
مشترك پایاننامههای
كارشده با احمدی نژاد ضعف علمی و نگارشی آنها میباشد؛ البته
تلاش و استعداد دانشجویان در بهبود كار تأثیرگذار بوده تفاوتهایی
در این پایاننامهها
ایجاد كرده است. شایان ذكر است كه در برخی از این پایاننامهها
سید غلامرضا شیرازیان نیز به عنوان راهنمای مشترك حضور دارد و
در مواردی نیز بدون داشتن سمت در كمیته پایاننامه
اقدام به راهنمایی دانشجویان و كمك به احمدی نژاد نموده است.
برای نمونه، پایاننامه
آقای محمدمهدی سعیدی محصول مشترك شیرازیان و احمدی نژاد بوده و
در سال 79 دفاع شده است. این پایاننامهها
در سالهای
بعد رونق میگیرد و برای نمونه، احمدی نژاد در سالهای
79 و 80 درگیر حداقل 10 پایاننامه
بوده كه در سال 1380 به دفاع میرسند و البته تعدادی از آنها
مشترك بوده و مثلاً همكاری دكتر شیرازیان را داشتهاند.
راهنمایی 10 پایاننامه
در طول یك سال كار بسیار دشواری است و نشان از سختكوشی و انرژی
زیاد احمدی نژاد از همان سالها
دارد.
ورود احمدی نژاد به پایاننامههای
دكترا، ظاهراً به كمك افندی زاده صورت میگیرد كه وی را در
رساله آقای حسن ذوقی به عنوان مشاور قرار میدهد. نامبرده
احتمالاً همان فردی است كه در دانشگاه آزاد كرج به عنوان استاد
مشغول تدریس میباشد. سالها
بعد فردی به نام شاهین شعبانی رساله دكترای خود را با احمدی
نژاد و مشاورت آقای عامری میگذراند (دفاع در سال 89) و این
باید نخستین دكتری باشد كه از زیر دست احمدی نژاد بیرون میآید.
وی در سال 89 مقالهای
نیز برای احمدی نژاد در پژوهشنامه حمل و نقل به چاپ میرساند تا
امتیازی برای ارتقای علمی وی و عامری باشد. وی ظاهراً از
مدیران پژوهشكده حمل و نقل است كه ریاست آن را دكتر عامری بر
عهده دارد. این دستپخت
احمدی نژاد نیز همچون خود و استادش دكتر بهبهانی از اعتماد به
نفس بالایی برخوردار بوده و بسیار هم اهل رسانه و نظریهپردازی
میباشد. متأسفانه دسترسی به رساله نامبرده نیز مقدور نگردید.
در پایان بحث پایاننامههای
احمدی نژاد، نیاز به ذكر دارد كه وی ارتباطی نیز با دانشگاه
امیر كبیر داشته و مشاورههایی
در آنجا انجام داده است؛ شاید كه رابط همان دكتر شیرازیان بوده
باشد.
دوران استادی- تولید مقاله
بخشی از كوشش علمی احمدی نژاد صرف تولید مقالاتی دانشگاهی شده
است كه برای ارتقای علمی وی در نظام دانشگاهی ضرورت دارد. با
این تولیدات است كه وی مراتب ترقی به دانشیاری را پیموده است
در حالی كه برخی از همكلاسی ها و همكاران وی هنوز از سطح
استادیاری بالاتر نرفتهاند.
البته بدون شك، وضعیت سیاسی و اجرایی وی در كنار حمایتهای
باندشان در دانشكده، در این ارتقاء بیتأثیر نبوده است. با توجه
به این مقالات كه عمدتاً برگرفته از پایاننامهها
میباشند، حوزه و روش پژوهش احمدی نژاد نیز تا حدودی مشخص خواهد
شد. پیش از پرداختن به موضوع اصلی اشارهای
داریم به یكی از مصاحبههای
احمدی نژاد در سال 80 كه حاوی نكاتی در مورد ایشان میباشد.
آقای علی اكبر رشاد كه همسن
احمدی نژاد میباشد ولی عمدتاً دارای تحصیلات حوزوی است،
برپاكننده و رئیس مؤسسهای
است به نام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی كه در سالهای
اخیر بیشتر به تولید كتاب و مجله اشتغال دارد. وی آدمی است
پركار و پراثر در تولیدات علمی (مقاله و كتاب) و كماثر
در حوزه واقعی فرهنگ و اندیشه. نامبرده عضو شورای عالی انقلاب
فرهنگی نیز میباشد و در كنار حسن رحیمپور
ازغدی و گروهی دیگر جزو نظریهپردازان
كنونی كشور در حوزه فرهنگ هستند. پژوهشگاه آقای رشاد ناشری نیز
دارد به نام مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر. این پژوهشگاه و
مؤسسه یادشده در سال 81، دست به انتشار مجلهای
به نام «زمانه» میزنند كه در حوزه تاریخ، سیاست و فرهنگ فعالیت
داشته و مكمل نشریات «كتاب نقد»، «قبسات»، «ذهن» و «اقتصاد
اسلامی» میباشد. در آن زمان، مدیرمسئول نشریه آقای جواد منصوری
و سردبیر آقای رضا غلامی بوده است. این نشریه در اواخر دهه 80
تحویل كانون اندیشه جوان میگردد كه در سال 1377 (یعنی یك سال
پس از سپردن ناخواسته ریاست جمهوری به آقای خاتمی) ایجاد شده
بود.
آقای منصوری كه نخستین فرمانده سپاه بوده ولی بعداً سر از
وزارت امور خارجه درآورده و نظریهپرداز
روابط دیپلماتیك میگردد، در زمستان 81 دستور مصاحبهای
با احمدی نژاد را میدهد و سردبیر و یكی از خبرنگاران عازم
دانشكده عمران علم و صنعت میشوند.
در اتاق احمدی نژاد جملهای
توجه خبرنگار را جلب میكند «الملك یبقی مع الكفر و لایبقی مع
الظلم!». از این جمله بگذریم كه مناسب جای دیگری است ولی در
اینجا معرفی احمدی نژاد جالب توجه است. ایشان در آن مقطع
استادیار دانشگاه علم و صنعت، 45 ساله و مشاور فرهنگی-اجتماعی
وزیر علوم معرفی میشود كه اصولاً توسط خود احمدی نژاد ارایه
شده است. همچنان كه در نوشتار پیشین بیان شد، مشاورت وزیر
احمدی نژاد مربوط به وزارت آقای گلپایگانی در دولت دوم هاشمی
است ولی اینك وزیر علوم آقای معین میباشد كه مطمئناً احمدی
نژاد دیگر مشاور نبوده است. ملاحظه میشود كه دروغگویی
احمدی نژاد سابقهای
دیرینه داشته و امر جدیدی نیست. خلاصهای
از این گفتگو در سال 1389 یعنی 8 سال بعد مورد نشر دوباره قرار
گرفته است. در مصاحبه فوق سن و عنوان علمی احمدی نژاد درست
میباشد و تنها مشاور وزیر بودن وی محل مناقشه است.
برگردیم به مقالات علمی استاد احمدی نژاد. طبق نتایج جستجو،
نخستین مقاله علمی آقای احمدی نژاد در سال 83 در «فصلنامه تازههای
ترافیك» به چاپ میرسد كه كاری است مشترك با افندی زاده و
محمدحسن كلهری. این مقاله برآمده از پایاننامه
آقای محمدحسن كلهری است كه در اواخر سال 81 دفاع كرده بوده
است. در عرف دانشگاهی رسم بر این است كه پایاننامه
و مقاله آن در درجه اول كار دانشجوست، ولی در برخی از دانشگاههای
كشور یا نزد برخی اساتید، این امر وارونه بوده در مقاله نام
اساتید در ابتدا ذكر میشود. در اینجا نیز ملاحظه میگردد كه
ابتدا نام استاد راهنما، سپس نام استاد مشاور و در آخر نام
دانشجو آمده است. این موضوع كه نوعی ظلم به دانشجو میباشد در
دانشگاههای
ما متأسفانه رواج دارد و احمدی نژاد عدالتپرور(!)
نیز عامل به همین سنت سیئه بوده است. معمول بر این است كه
پایاننامهها
به دلیل عدم انتشار عمومی از طریق مقالات مستخرج انتشار
مییابند ولی پایاننامههای
ارشد و دكتری خود احمدی نژاد احتمالاً چیزی برای انتشار نداشتهاند
و پایاننامههای
دانشجویانش نیز تا سال 81 بروندادی
نداشته است. ظاهراً احمدی نژاد در سال 82 متوجه میشود كه باید
مقاله نیز تولید بكند تا بتواند دانشیار گردد. مقاله یادشده
البته با حضور پربركت حمید بهبهانی در هیأت تحریریه است كه
امكان چاپ پیدا میكند.
عبدالرضا شیخالاسلامی
كه او نیز از نظر علمی، مانند احمدی نژاد بوده است و در سال 84
اواخر دوره دكتری خود را سپری می كرده است (و از پایاننامههایش
خبری در كتابخانه دانشگاه نیست)، دومین مقاله را برای احمدی
نژاد تولید میكند. این مقاله نشان میدهد كه در رساله دكتری
نامبرده دكتر شاهی و احمدی نژاد نقش داشتهاند.
سال بعد مقاله دیگری از همین رساله در همان مجله چاپ میشود تا
كشور بتواند تصادفات موتورسیكلت در تقاطعهای
شهر تهران را پیشبینی
كند ولی این بار احمدی نژاد به عنوان نفر اول ذكر میشود. مجله
«پژوهشنامه حمل و نقل» كه از 1384 توسط پژوهشكده حمل و نقل
منتشر میشود، از این پس با توجه به حضور باند بهبهانی در آنجا،
مركز چاپ مقالات احمدی نژاد میگردد.
از همان سال 84 احمدی نژاد به موضوع جدیدی در حوزه آمار و
اقتصادسنجی به نام مدلهای
پیشبینی
كشیده میشود و در سال 86، مقالهای
با افندی زاده از پایاننامه
آقای عبدالمنافی در رابطه با تعداد تصادفات و این بار با
استفاده از شبكههای
عصبی منتشر میسازند. در سال 88، آقایان امیر راسخ و مجتبی
زیاری برای احمدی نژاد مقاله تولید میكنند و در سال 89 نخستین
دانشجوی دكتری وی آقای شعبانی دو مقاله برای وی به تولید
میرساند. در سال 90 نیز دانشجویان ارشد محسن هاشمی، نیما
اربابی، اشكان آتشخیر
و ژاله نجاری این وظیفه خطیر را به انجام میرسانند. جالب است
كه حوزه این مقالات عمدتاً آمار و اقتصادسنجی و تكنیكهای
گوناگون پیشبینی
است كه بسیار دشوار و البته ناملموس بوده بیشتر دادهبازی
است تا یافتن سازوكار و شناخت واقعیت.
از رویدادهای جالب سال 88 انتشار مقالهای
است مشترك توسط بهبهانی و احمدی نژاد كه بر خلاف مقالات دیگر،
فرمولی و فانتزی نبوده به بررسی اختراع آقایان در زمینه
جایگزینی دوربرگردانها
به جای تقاطعها
میپردازد. این مقاله كه باید توسط بهبهانی تهیه شده باشد، بر
اساس تجربه دوربرگردانها
در آمریكا به نگارش درآمده ولی جالب است كه تأیید آن برای چاپ،
سه سال زمان برده است. در هر صورت، تجربه دوربرگردانسازی
احمدی نژاد در شهرداری تهران، سالها
بعد مستند به مباحث كارشناسی نیز گشته و انتشار مییابد. نكته
دیگر این كه طبق اطلاعات مقالات، احمدی نژاد بالاخره در سال 90
به دانشیاری ارتقاء پیدا كرده است و بدین ترتیب، این دانشمند
برجسته 14 سال طول كشیده است تا با بهرهگیری
از فشارها و روابط سیاسی، اولین ارتقاء علمی خود را كسب كند.
دوران استادی- انجمنسازی
و كتابسازی
یكی از خدمات علمی احمدی نژاد راهاندازی
انجمن تونل ایران میباشد. طبق اعلام، بعد از برگزاری چهارمین
کنفرانس تونل ایران در سال 1377 در دانشگاه صنعتی امیرکبیر،
دستاندرکاران
این کنفرانس به همراه تعدادی از اعضای هیئت علمی دانشگاهها
و متخصصان اقدام به تشکیل انجمن تونل ایران کردند. در این
مجموعه از دانشگاه علم و صنعت آقای احمدی نژاد احمدینژاد حضور
دارد. كاملاً روشن نیست كه با وجود اساتیدی باسابقه و باسواد
چگونه احمدی نژاد به كسوت اعضای هیأت مؤسس از دانشگاه علم و
صنعت درآمده است. بعدها آقای كنعانیمقدم اعلام كرده كه او كه
سابقه كار سیاسی با احمدی نژاد داشته وی را دعوت به جلسات
تأسیس انجمن نموده و وی را در دور دوم تشویق به نامزدی برای
هیأت مدیره كرده است. وی میگوید: «در جلسهای
که در وزارت راه و ترابری انجام میشد من خودم به آقای دکتر
[احمدینژاد] پیشنهاد دادم که شما به عنوان عضو هیأت مؤسس
بیایید عضو هیأت مدیره هم شوید. گفت: کسی مرا نمیشناسد، فکر
نکنم رأی بیاورم. به ایشان گفتم مهم نیست، شما رأی میآورید.
گفت: باشد. گفتم: دست بدهید. گفت: برای چه؟ گفتم: قول بده وقتی
انتخاب شدی کار کنی، وضع خراب است، تونل گاوشان و کندوان ریزش
کردهاند.
گفت: اگر من رأی بیاورم قطعاً کار میکنم. سرانجام با حمایتی که
برخی دوستان از وی کردند به عنوان عضو هیأت مدیره انجمن تونل
ایران انتخاب شدند.» بنابراین، در اینجا نیز آقای كنعانی مقدم
به برآمدن احمدی نژاد كمك میكند ولی بعدها به خاطر عدم فعالیت
در انجمن، از احمدی نژاد گلایهمند
است. پیشتر
از احمدی نژاد، دكتر شیرازیان در تأسیس انجمن مهندسی ریلی
ایران فعال بوده است ولی معلوم نیست چرا احمدی نژاد را در آن
گروه وارد نكرده است.
از آنجایی كه قرار بوده است، همایش ششم تونل ایران در دانشگاه
علم و صنعت برگزار شود، هیأت مدیره دوم، احمدی نژاد را به
عنوان دبیر برمیگزیند و احمدی نژاد شهردار در سال 82 ششمین
همایش تونل ایران را برگزار میكند. وی كارهای اجرایی را به همدانشكدهای
خود دكتر حسین صالحزاده
سپرده بود. آقای علی بابایی دانشجوی ارشد احمدی نژاد نیز در
این همایش مقالهای
از پایاننامه
خود برای احمدی نژاد ارایه كرده است و مقاله دیگری را آقای
محمدمهدی خیبری برای آقایان زیاری و احمدی نژاد. جالب است كه
احمدی نژاد نه قبلاً مقالهای
در این همایشها
ارایه كرده بود و نه بعداً ارایه كرد. به نظر میرسد كه همایش
تحت دبیری خودش، فرصتی برای پذیرفتن مقالات فراهم كرده است.
حوزه دیگر كار علمی احمدی نژاد تدوین كتاب دانشگاهی میباشد. از
نامبرده سه كتاب موجود میباشد. اولی كتابی است با عنوان
«مطالعات حمل و نقل» كه نویسنده اصلی آن حمید بهبهانی بوده
است. این كتاب در سال 84 چاپ شده و ظاهراً تجدید چاپ نگشته
است. میتوان حدس زد كه كتاب فوق ترجمهای
باشد از منابع گوناگون كه شاید توسط دانشجویان دكتر بهبهانی (و
شاید محسن ابوطالبی اصفهانی) گردآوری و ترجمه شده باشد. دكتر
محسن ابوطالبی در سال 76 فوقلیسانس
خود را از دانشگاه علم و صنعت گرفته و پایاننامهاش
را با دكتر عامری به انجام رسانده است. وی احتمالاً رساله
دكتری خود را با بهبهانی گذرانده و این كتاب را برای حضرات
تولید كرده است. كتاب دوم، «راهنمای طراحی و ایمنسازی
پایه علائم راه» نام دارد كه پژوهشكده حمل و نقل منتشر كرده
است. این كتاب حاصل كاری است كه مدیریت آن بر عهده حسین
قهرمانی قرار داشته و احمدی نژاد تنها ناظر پروژه بوده است. از
عجایب احمدی نژاد است كه هم حق نظارت گرفته و هم حاصل كار به
نام وی منتشر شده است؛ مانند آن است كه مقاله به نام داور به
چاپ برسد. كتاب سوم، «نگاهی تازه به مقابله با زلزله: اتاق
امن» نام داشته و كار مشترك موسی مظلوم، احمدی نژاد و علیاكبر
محرابیان است كه در فضای رسانهای
بسیار پرسروصدا بوده است. ایده اتاق امن توسط فردی به نام
فرزاد سلیمی ثبت شده بوده است و در جریان معرفی طرح به شهرداری
تهران در سال 83، توسط علیاكبر محرابیان و موسی مظلوم (عضو
هیأت علمی دانشگاه شهید رجایی) سرقت شده مورد ثبت مجدد قرار
میگیرد و بعدها كتابی بر مبنای آن تدوین و منتشر میشود. آقای
سلیمی اقدام به شكایت كرده در سال 88 بر علیه مظلوم و محرابیان
حكم میگیرد ولی دادستانی تهران به كمك حضرات میشتابد.
بنابراین، كتابهای
احمدی نژاد نیز هر كدام داستانی برای خود دارند. بهبهانی در
سوابق خود ذكری از كتاب چهارمی نیز به میان آورده كه ترجمه
میباشد ولی در فضای اینترنتی قابل یافتن نیست.
قسمت اول این گزارش را از اینجا
قسمت
دوم این گزارش را از اینجا
قسمت
سوم را اینجا
قسمت چهارم از اینجا
قسمت پنجم را از اینجا
قسمت ششم را از اینجا
پیک نت
28 بهمن |