ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

17 دی  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

سعید لیلاز

"نفت" ج. اسلامی را  به همان

مسیری برد که شاه را برده بود! 
 
 
 
 

سعید لیلاز روزنامه نگار تحلیلگر اقتصادی مقاله ای در باره نقش نفت در سالهای پیش و پس از انقلاب نوشته که در پایگاه خبری "مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی" منتشر شده است. بخشی از این مقاله را می خوانید:

 

دولت‌های پیش از انقلاب مسیری را دنبال می‌کردند که در آن سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران تاسیس و صنعت نوین ایران پایه‌گذاری شد اما به تربیت آن بخش خصوصی که علاقه‌مند به تولید کالاهای سنگین باشد توفیق پیدا نکرد. دلیل این موضوع هم دقیقاً به خاطر تغییرات و نوسانات درآمد نفت بود که باعث شد از اواخر دهه 1340 نظر شاه نسبت به مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد ایران به کلی تغییر کند. تا نیمه دهه 1340(سال‌های 1347-1346) شاه معتقد بود هر چه سریع‌تر باید خصوصی‌سازی کرد و سهم بخش خصوصی در اقتصاد را افزایش داد.

 اما از نیمه دهه 1340، هم به علل ژئوپولتیک مانند کودتای حزب بعث در سال 1349 یا جنگ اعراب اسرائیل و گران شدن قیمت نفت در دنیا و هم به لحاظ اقتصادی مثل افزایش شدید درآمدهای نفتی در ایران، نظر شاه راجع به مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد تغییر پیدا کرد. یعنی دقیقاً اتفاقی که در سال 1384 تا 1387 افتاد تکرار اتفاقات سال‌های 1345 تا 1348 بود به گونه‌ای که شاه حتی اعتقاد داشت تولید و صادرات فرش را هم باید ملی کنیم. در آن دوره قویاً با هر گونه دخالت بخش خصوصی در صنعت ذوب فلزات مخالفت و رسماً اعلام شد که صنعت ذوب فلزات باید در انحصار دولت باشد، تمام بخش خصوصی که در حوزه تولید برق کار می‌کردند از آنها خلع ید و کلاً برق در ایران ملی و دولتی شد.

در جلسات شورای عالی اقتصاد افرادی مانند علینقی عالیخانی به شاه هشدار دادند که این سیاست غیرممکن است و ادامه آن امکان ندارد ولی به خاطر تکیه عجیب و غریب ایران به درآمدهای فزاینده نفتی که از حدود 60 میلیون دلار در سال 1329 به حدود یک میلیارد دلار در سال 1349 افزایش پیدا کرد، به تدریج این نگاه مشارکت بخش خصوصی تغییر پیدا کرد و آن بخش خصوصی هم که امکان پیدا می‌کرد در اقتصاد فعالیت کند از طریق پیوندهایی که با دربار ممکن بود پیدا کند این اجازه را داشت تا فعالیت کند و هر چقدر ساختار ثابت‌تری هم از نظر مدیریت پیدا می‌کرد، بیشتر به سمت رانت‌خواری می‌رفت.

در سال 1356 موفق شدیم نرخ ارزش افزوده بخش صنعت را به گونه‌ای در قالب سه برنامه عمرانی افزایش دهیم که برای اولین بار در تاریخ ایران در سال 1356 ثروت تولیدشده در بخش کشاورزی و صنعت مساوی شد و بعد از انقلاب برای همیشه جلو افتاد و این هژمونی‌اش را نسبت به بقیه بخش‌ها به استثنای بخش نفت حفظ کرد.

 

بعد از انقلاب چه کردیم؟

 

اما چرا بعد از انقلاب نتوانستیم آن راه را ادامه دهیم و امروز با واحدهای تولیدی ورشکسته که مشکلات مالی فراوان دارند، روبه‌رو شده‌ایم؟ چه اشتباهاتی کردیم؟

بنده اساساً با این عبارت که اشتباه کردیم یا نتوانستیم مخالفم و فکر می‌کنم مسیر پیموده‌شده همواره در چارچوب ظرف زمان و مکان، یگانه مسیری است که ممکن بوده ما بتوانیم طی کنیم.

بعد از انقلاب لیبرال‌ترین دولت تاریخ ایران، دولت مهندس مهدی بازرگان سر کار آمد که اتفاقاً در زمان همین دولت و در تیر‌ماه 1358، صنایع و بانک‌های ایران ملی شد و به تصرف دولت درآمد. (که البته دلایل خودش را داشت). بعد هم به خاطر درگیر شدن ایران با عراق، ناامنی فضای عمومی کسب‌و‌کار از یک طرف و از طرف دیگر ضرورت‌های جنگ باعث شد که سهم بخش خصوصی در اقتصاد کوچک‌تر و سهم دولت بزرگ‌تر باشد و این مسیری گریزناپذیر بود و بعد از جنگ هم از آنجایی که هنوز مشکلات و چالش‌های ژئوپولتیک ایران چه در داخل و چه در خارج تغییر پیدا نکرد و هنوز فضای انقلابی بر کشور حتی الان هم حاکم است، هیچ بخش خصوصی واقعی امکان اینکه بتواند در یک فضای سالم و رقابتی در کشور فعالیت اقتصادی کند وجود ندارد.

 به همین دلیل است که اکنون سهم دولت در تولید ناخالص داخلی ایران بین 65 تا 70 درصد است که این سهم در بخش کشاورزی شاید زیر پنج درصد باشد و در بخش صنعت بالای 80 درصد. بخش خصوصی واقعی به معنای اینکه هم مدیریت و هم مالکیت متعلق به بخش خصوصی باشد نداریم و این ناشی از اشتباه یا ندانم‌کاری یا چیز دیگری نیست. این ناشی از سیطره فضای انقلابی در کشور و تحت فشار دائمی قرار گرفتن کشور در مناقشات داخلی و بین‌المللی و ناشی از هژمونی درآمد نفت و شاکله درآمدهای دولت است.

در سال 1390 درآمد دولت از محل صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی 120 میلیارد دلار بوده و تقریباً روزی 340 میلیون دلار درآمد داشته است. دولتی که این همه درآمد دارد واقعاً چه احتیاجی دارد که ناز بخش خصوصی را بکشد؟ تا زمانی که دولت در ایران این نگاه را داشته باشد هرگز رو به سمت بخش خصوصی نخواهد آورد. همین الان دولت آقای روحانی چون منابع ندارد ناز بخش خصوصی را می‌کشد اما به محض اینکه درآمدهای نفتی کشور افزایش پیدا کند همین دولت تغییر رفتار خواهد داد؛ مانند کاری که شاه در سال 1353 تا 1355 داشت یا دولت محمد خاتمی به عنوان دولتی که طرفدار گسترش بخش خصوصی بود وقتی کنار رفت دولتی روی کار آمد که عمومی‌سازی را بر خصوصی‌سازی مقدم شمرد.

 

پیک نت 17 دی

 
 

اشتراک گذاری: