ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

15 تیر  1395

  pyknet100@gmail.com

 
 
     
 
 
 

 

 

یادداشت سردبیری

چرا از آقای خامنه ای

درباره ادعاهایش سئوال نکنیم!

 

آقای خامنه ای، در دیدار(افطار) روز شنبه خود با دانشجویان که طی آن یکی از دانشجویان متنی را بعنوان انتقادات مطرح در محافل دانشگاهی قرائت کرد، پاسخ هائی یکسویه به برخی موارد مطرح شده در آن متن داد. بسیاری از سایت های خبری – حتی خبرگزاری های داخلی- تمام سخنان طولانی و خسته کننده وی را منتشر نکردند و هر یک بر اساس گرایش و بینش خود بخش هائی از آن را منتشر کردند. در خارج از کشور نیز تقریبا هیچیک از رسانه های صوتی و تصویری و مجازی سخنان وی را منعکس نکردند مگر چند رسانه تصویری مانند بی بی سی و یا رادیو امریکا و رادیو فردا که بخش های گزین شده ای از آن را منتشر کردند. بخش هائی که مورد نظر و در چارچوب سیاست های آنها بود. شیوه ای که هر رسانه ای دارد و ایرادی به آن نیست. بحث ما این نیست که چرا همه سخنان وی را همه رسانه ها منتشر نکردند و یا چرا فلان بخش را منتشر کردند و بخش دیگری را منتشر نکردند، بحث ما اینست که چرا انبوهی از رسانه ها و سایت ها و فیسبوک های دارای خواننده سیاست نادیده گرفتن آن را پیش گرفتند، به جای یافتن نکاتی از آن سخنان و برجسته کردن و پاسخ دادن به آن ها؟ منظور نه آن پیام های بی محتوا و ناسزاگونه و پوچی است که برخی ها به آن معتاد شده اند، بلکه یافتن نکات و طرح آنها و پاسخ آنها را طلبیدن است. ما، همه به کمک هم، بر آگاهی و تحلیل نزدیک به واقعیات خود از حکومت و جامعه می افزائیم، بنابراین چرا باید غفلت کنیم؟

برای مثال آقای خامنه ای در همان پاسخی هائی که داده و ما 13 نکته آن را بموجب سیاست رسانه ای خود مهم تشخیص داده ایم با صراحت و در تائید دخالت های خود در تمام امور مملکتی می گوید: " رهبری در مواردی که احساس کند برخی اقدامات حتی اقدامات جزئی، موجب انحراف نظام از مسیر اصلی می‌شود، باید ورود پیدا کند و مانع از آن کار شود."

نباید از زبان مردم از ایشان سئوال کنیم:

سئوال: شما که حتی در جزئی ترین اقدامات ورود می کنید، در تمام آن 8 سالی که پول نفت به غارت رفت، فساد تا مغز استخوان نظام پیش رفت، فقر و بیکاری و اعتیاد و فحاشی و از هم پاشیدگی خانواده ها تمام ایران را فرا گرفت، احساس وظیفه نکردید ورود به صحنه کنید؟ و یا این نتایج را حتی جزئی هم تشخیص ندادید؟

آقای خامنه ای در بخش دیگری از پاسخ های خود اشاره به امریکا ستیزی خود می کند و می گوید:

"من بر اساس وظیفه دینی و شرعی و اخلاقی، تا جان در بدن دارم (دربرابر امریکا) خواهم ایستاد"

نباید از زبان مردم، از ایشان پرسید:

سئوال: نتیجه سیاست ها و شعارهای شما در عمل سنجیده می شود، نه در سخنان شما. مردم به زندگی خود، به نابودی تولید داخلی و پر شدن ایران از بنجل های وارداتی، به بیکاری کارگران، به چوب و فلک کردن کارگران معترض به اخراج خود از کار، به سقوط پول ملی و ردیف شدن صفرها در برابر ارقام اسکناس ها، به بابک زنجانی ها، به محمد خاوری ها که به کانادا فرار کرده، به رضا ضراب شمش طلا دزد و به دهها و دهها پدیده دیگری که در اطرافشان می گذرد نگاه می کنند و آنگاه سخنان شما را با آنها می سنجند و تصور می کنند اینها نتیجه مبارزه با امریکاست و تف می کنند به این مبارزه ای که حاصلش اینست. درحالیکه آنچه روی داده و مردم با آن دست و پنجه نرم می کنند محصول مبارزه با امریکا نیست، زیرا اساسا این مبارزه در جمهوری اسلامی شعار و مستمسک نبرد قدرت در داخل حکومت است از جمله میان شما و آقای رفسنجانی. مگر حاصل همه آنچه که اشاره ای مختصر به آنها شد به سود امریکا تمام نشده؟ امریکا با ایران چه می توانست بکند که حاصلش وضع کنونی ایران بشود؟ مبارزه با امریکا یعنی آن شعارهائی که احمدی نژاد در چارچوب سیاست تهاجمی جنابعالی داد و از شکم آن امریکا و اسرائیل "داعش" را در آوردند؟ این یعنی آن عقلانیتی که در پاسخ های خود به آن دانشجو به آن اشاره کرده اید؟

سئوال: فرموده اید "بارها گفته‌ایم حرف مخالف رهبری، نه جرم است و نه معارضه‌ای با آن می‌شود. با برهم زدن هر اجتماع و مجلسی مخالفم و این کار را مضر و یا حداقل بی‌فایده می‌دانم."

شما که فرماندهی قوا را دراختیار دارید، شما که نیروی انتظامی و بسیج در اختیارتان است، شما که نهادهای آشکار و پنهان امنیتی زیر نظر و فرمانتان است و درجزئی ترین امور دخالت می کنید، اگر راست می گوئید و نظرتان همان است که گفته اید، چرا این مهاجمین همچنان به کارشان ادامه میدهند؟ حتی با مهر و لنگه کفش توی سر رئیس مجلس در شهر قم زدند و صدای شما در نیآمد و آب از آب در حوض خانه آقای مصباح یزدی تکان نخورد. اگر راست می گوئید اما حرف شما را نمی خوانند، ترتیبی بدهید تا مثل بسیاری از کشورهای جهان قوای نظامی و انتظامی تابع قانونی واحد شوند و زیر نظر ارگان های قضائی و حقوقی و مقننه و اجرائی قرار بگیرند تا مملکت نظم به خود بگیرد. در غیر اینصورت همین وضع "حسینقلی خانی" تا فروپاشی ایران ادامه خواهد یافت. "کچل و زلفعلی" که نمی شود! می شود؟

اینها تنها اشاراتی به چند نکته از آن پاسخ هاست که امیدواریم در آینده نیز به آنها بپردازیم و یا دیگران زحمت ما را کم کنند و سئوالاتشان را طرح کنند.

 

 

به کانال تلگرام پیک نت بپیوندید:

https://telegram.me/pykne

 


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 15 تیر

 
 

اشتراک گذاری: