ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

3 خرداد  1395

  pyknet100@gmail.com

 
 
 

مصاحبه اصغر فرهادی در فستیوال کن:

آنچه با تهران شده

همان است که بر نیویورک آمد

 
 
 
 
 

می‌دانید که من قبل از اینکه به سینما وارد شوم، تئاتر می‌خواندم و فکر می‌کنم تا آخر عمرم به عنوان آدمی که تئاتر کار می‌کند ادامه بدهم. وقتی وارد رادیو و تلویزیون و سینما هم شدم همیشه این احساس دین را به تئاتر داشتم و ریشه این کار هم از تئاتر است.   


*
تئاتر حضور قدرتمندی در تصاویر فیلم دارد. قهرمان، خطر مرگ و بعد هم صحنه فوق‌العاده قهرمانی که مرده و در قبر است. این چیزی است که بیشتر در تئاتر می‌بینید.

-ما دو قصه داریم: یک قصه مرگ فروشنده روی صحنه، قصه یک فروشنده ایرانی که ناخواسته وارد یک ماجرای خیلی پیچیده می شود. قصه فروشنده روی صحنه و دکور تئاتر و فروشنده‌ای که در فیلم می‌بینید به نوعی آینه‌وار روی همدیگر تاثیر دارند. انگار اتفاق‌هایی که در فیلم و نمایشنامه می‌افتند همدیگر را تکمیل می‌کنند و من بعضی شیطنت‌ها در اجرا کردم که بعضی لباس‌ها اصلا مشترک است؛ چیزی نیست که زیاد ببینید.

*کرن برت از هافینگتون پست: براوو به فیلم‌تان. خیلی قدرتمند بود. من صحنه به صحنه در چنگال تنش اخلاقی فیلم بودم. می‌توانستم تاثیر شما از تئاتر و پس‌زمینه شما در تئاتر را ببینم چون تک تک صحنه‌ها بسیار هیجان‌انگیز بود و از صحنه به صحنه دیگر تغییر ایجاد می‌شد. ارتباط فیلم با نمایشنامه را توضیح بدهید چون به عنوان یک آمریکایی می‌دانم که در «مرگ یک فروشنده» ویلی مردی است که به خاطر عدم اطمینانش به رویای آمریکایی شکست خورده و من ارتباط تم‌های موضوعی را ندیدم چون فیلم شما درباره بحران اخلاقی‌ای است که به خاطر اعمال او به وجود آمده است.

- راجع به اینکه چه لینکی بین «مرگ یک فروشنده» نه به لحاظ اخلاقی بلکه به لحاظ اجتماعی با داستان ما وجود دارد باید بگویم اگر ابتدای «مرگ یک فروشنده» آرتور میلر را ببینید مثل کارهای دیگرش، نیویورکی را توصیف می‌کند که با سرعت غیرقابل باوری در حال تغییر است. ساختمان‌های قدیمی خراب می‌شوند و چیزهایی که به نظر با ارزش می‌آیند به سرعت عوض می‌شوند. دنیای مدرن است که دارد ساخته می‌شود که زیر چرخ دنده‌های این مدرن شدن یک طبقه که نمی‌توانند به آن سرعت خودشان را تطبیق بدهند قربانی می‌شوند. آن توصیفی که او می‌کند مربوط به موقعی است که داستان نوشته شده و حالا چند دهه بعد در تهران ما، دقیقا همین اتفاق دارد می‌افتد که از این جنبه وضعیت شهر ما خیلی شبیه به شهر نیویورک هست. از خیلی لحاظ هم متفاوت هستند اما از جهت آن اشتیاق برای سریع‌تر رسیدن به مدرنیته شاید آن زمان را نداشته باشیم که خودمان را تطبیق بدهیم. وقتی این سطح کنار می‌رود همه چیز سنتی است همانطور که شخصیت‌های اصلی فیلم درگیر این چیزها هستند و شغل آن‌ها شغل تئاتر است که به عنوان شغل ثابت، یک پدیده مدرن است و این آدم‌ها ذهن بازی دارند ولی وقتی این سطح کنار می‌رود رفتاری که آن‌ها دارند رفتاری کاملا سنتی است. این ارتباطی است که من بین نمایشنامه و داستان خودم می‌بینم و سعی کردم بعضی موارد فضاهای شهری را همانطور که میلر توصیف کرده در فیلم بیاورم.


به تلگرام پیک نت بپیوندید
https://telegram.me/pyknet @pyknet


 پیک نت 3 خرداد

 
 

اشتراک گذاری: